جمال مصری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 3 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223419/جمال-مصری
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
18
جَمالِ مِصْری، جمـالالـدین یـونـس بـن بـدران قـرشـی (د 623 ق / 1226م)، عالم و فقیه شافعی و قاضی القضات شام. کنیۀ او را ابوالولید، ابومحمد، ابوالفضائل و ابوالفرج آوردهاند (نک : ذهبی، تاریخ ... ، 178).وی حدود سال 550 ق / 1155م (همو، سیر ... ، 22 / 257، العبر، 3 / 192؛ ابن قاضی شهبه، 2 / 97) یا 555 ق / 1160م (اسنوی، 2 / 448؛ سیوطی، 1 / 353؛ نعیمی، 1 / 186) در مصر زاده شد. او خود را اصالتاً حجازی، و به قریش و بنی شیبه منتسب میدانست (ذهبی، تاریخ، همانجا؛ ابن کثیر، 13 / 134)؛ اما این انتساب گفتوگوهایی را سبب شده است (ذهبی، العبر، سیر، نیز اسنوی، همانجاها؛ نعیمی، 1 / 187). شاید از همین رو ست که به تیرگی رنگ گندمگون چهرهاش و تلفظ نادرست برخی حروف در کلام او اشاره کردهاند (ذهبی، تاریخ، 179، سیر، همانجا).جمال مصری از سلفی سماع کرده است و علی بن هبة الله کاملی را نیز از مشایخ وی برشمردهاند (نک : همانجاها، نیز العبر، همانجا). کسانی چون عمر بن حاجب، شهاب قوصی و برزالی از وی روایت کردهاند (سبکی، 8 / 366؛ ذهبی، سیر، 22 / 258؛ اسنوی، نعیمی، همانجاها).جمال مصری که مدتی کارگزار بیتالمال در دمشق بود (نک : سبط ابن جوزی، 8 / 643؛ ذهبی، تاریخ، 178)، پس از تقی ضریر، عیسی بن احمد عراقی (د 602 ق) با حکم وزیر صفیالدین بن سُکر عهدهدار تدریس در مدرسۀ امینیه شد (همو، نیز اسنوی، ابن قاضی شهبه، همانجاها؛ نعیمی، 1 / 187)؛ همچنین وکالت سلطانیۀ شام را برعهده داشت (ذهبی، العبر، همانجا) و به عنوان پیامرسان ملک عادل، فرمانروای دمشق به نزد ملوک و خلفا فرستاده میشد (همو، تاریخ، نیز ابن کثیر، همانجاها)؛ چنانکه در 5 جمادیالآخر 603 ق / 7 ژانویۀ 1207م با نامهای از سوی ملک عادل به بغداد رفت و با چند تن از جمله، پسر برادر صاحب اربل، مظفرالدین کوکری بر خلیفه وارد شد. در این مجلس، وی ضمن تسلیم نامۀ ملک عادل، پاسخ خلیفه را نیز دریافت کرد (ابن کثیر، 13 / 63).پس از فوت ملک عادل در 619 ق / 1222م، در زمان ملک معظم و پس از عزل زکی بن زکی، منصب قاضی القضاتی دمشق به جمال سپرده شد و او تا زمان فوت در این منصب باقی بود (سبط ابن جوزی، اسنوی، همانجاها). به گفتۀ برخی، وی در تصدی امور روش نیکویی نداشت (ذهبی، اسنوی، همانجاها). قضا پس از وی به شمسالدین احمد بن خلیلی جوینی واگذار شد (ابن کثیر، 13 / 135).در 619 ق، با تکمیل بنای مدرسۀ عادلیۀ کبیره، جمال مصری نخستین عالمی بود که از سوی حاکم عهدهدار تدریس در آن مدرسه شد (ذهبی، تاریخ، العبر، نیز اسنوی، همانجاها؛ ابنکثیر، 13 / 134؛ نعیمی، همانجا). در گزارش ابنکثیر (13 / 115) آمده است که سلطان معظم در آن مدرسه حاضر شد و در صدر نشست. سمت چپ او قاضی جمال مصری و سمت راست او صدرالدین حصیری، شیخ حنیفه قرار گرفت. در این مجلس عالمانی چون تقیالدین ابن صلاح، سیفالدین آمدی، محییالدین ترکی و ابنعساکر حضور داشتند.جمال مصری در مدرسۀ عادلیۀ کبیره تدریس یک دوره تفسیر را تمام کرد. گفته شده است که پس از تفسیر به تدریس فقه پرداخت (ذهبی، تاریخ، 179؛ اسنوی، همانجا؛ ابن کثیر، 13 / 134؛ ابن قاضی شهبه، 1 / 98؛ سیوطی، نعیمی، همانجاها). گویا وی تألیف دو اثر: اختصار الام شافعی و کتابی در باب فرائض (تقسیم ارث) را در همین دوره به پایان رسانده است (همانجاها؛ زرکلی، 8 / 260؛ کحاله، 13 / 346). وی در همان مدرسه به ثبت و ضبط اسناد و پروندهها (اثبات محاضر و سجلات) میپرداخت. هر صبح جمعه و روز سهشنبه در ایوان عادلیه مینشست و همۀ شهود شهر را فرا میخواند. هرکس که دارای سند و قبالهای بود، حاضر میشد و شاهدانش را فرا میخواند. شهود نزد حاکم ادای شهادت میکردند و وی به سرعت به ثبت آن میپرداخت (ابن کثیر، همانجا). به گفتۀ ابوشامـه جمـال در اثبـات سجلات مورد اعتماد بود (نک : نعیمی، همانجا). همچنین آمده است که هر جمعه پس از عصر در مشهد عثمان مینشست و تا نماز مغرب و گاه تا نماز عشا حکم میداد (ابن کثیر، همانجا).اگرچه خود وی به عنوان فردی درستکار و محترم شناخته شده، اما دربارۀ شیوۀ کار وی گفته شده است هنگامی که وراثت فردی نزد او ثابت میشد، او را به مصالحه با بیتالمال امر میکرد. وی فرزند خود، تاجمحمد را که فردی ناصالح بود و شیوۀ پسندیدهای نداشت، جانشین خود کرد. همین عوامل مایۀ بدبینی و کینهورزی مردم نسبت به وی شد (ذهبی، اسنوی، همانجاها؛ ابن کثیر، 13 / 134-135؛ نعیمی، 1 / 188).جمال مصری در ربیعالاول 623 در دمشق درگذشت (سبط ابن جوزی، نیز ذهبی، تاریخ، همانجاها)، اگرچه برخی وفات وی را در ماه ربیعالآخر نوشتهاند (نک : همو، العبر، اسنوی، سیوطی، همانجاها). وی را در حیاط خانهاش نزدیک قلیجیه، در رأس باب الریحان، رو به روی قبة الخضراء به خاک سپردند (همانجاها). به نظر میرسد که شیوۀ او در قضا سبب شده بود تا دمشقیان چندان از مرگش متأسف نباشند، چنانکه در گزارشی از ابوشامه آمده است: «شمار کسانی که از خداوند برای او طلب رحمت کردهاند، اندک است» (نک : ذهبی، تاریخ، همانجا، سیر، 22 / 257). ابن عنین هم در هجای وی شعری سروده است (ص 237-238). پس از فوت جمال، پسرش تاجالدین محمد، جانشین پدر شد (ابنکثیر، 13 / 230).
ابن عنین، محمد، دیوان، به کوشش خلیل مردم بک، بیروت، دارصادر؛ ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالعلیم خان، بیروت، 1407ق / 1987م؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، به کوشش علی شیری، بیروت، 1408ق / 1988م؛ اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1391ق / 1971م؛ ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 621- 630 ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1418ق / 1998م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، 1413ق / 1993م؛ همو، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405ق / 1985م؛ زرکلی، اعلام؛ سبط ابن جوزی، یوسف، مرآة الزمان، حیدرآباد دکن، 1371ق / 1952م؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبرى، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، 1380ق / 1960م؛ سیوطی، حسن المحاضرة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1418ق / 1998م؛ کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، 1376ق / 1957م؛ نعیمی، عبدالقادر، الدارس فی تاریخ المدارس، به کوشش جعفر حسنی، مکتبة الثقافة الدینیه، 1988م.
علی تولّایی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید