جمال حسینی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 3 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223403/جمال-حسینی
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
18
جَمالِ حُسِیْنی، عطاء الله بن فضل الله دشتکی شیرازی هروی، از علما، محدثان و سیرهنویسان اواخر عهد تیموری و اوایل عهد صفوی در خراسان.از آغاز زندگی وی چیزی دانسته نیست، اما از دو نسبتِ «دشتکی» و «شیرازیِ» وی برمیآید که از خاندان دشتکیِ شیراز بوده است (فسایی، 2 / 1037). همچنین روشن نیست که وی چه موقع به هرات رفته، و به دربار سلاطین آن سامان، از جمله بابرشاه، وارد شده است (نک : جمال، روضة ... ، 1 / 508؛ خواندمیر، 4 / 358-359؛ حسینی، 243، 340؛ بابر، 284). اما شاید بتوان گفت که وی همراه عمویش، اصیلالدین دشتکی شیرازی (د 883 ق / 1478م)، و در عهد سلطان ابوسعید (سل 863-873 ق / 1459-1468م) به هرات رفته است (خواندمیر، 4 / 334).دربارۀ اینکه وی کجا و نزد چه کسانی به فراگیری دانش پرداخته است، هم اطلاعات دقیق در دست نیست، اما از اشارهاش به اینکه هر چه دارد، از عمویش یافته است (جمال، همان، 1 / 3)، دستکم میتوان اصیلالدین را مهمترین استاد وی دانست.به هر روی، وی در آن عهد، عالمی صاحب نام بود و در مدارس مشهور هرات ــ مدرسۀ سلطانیه، خانقاه اخلاصیه و مسجد جامع دارالسلطنه ــ مجلس درس و وعظ داشت (خواندمیر، 4 / 358-359). برخی وی را با یکی از معاصرانش، خواجه جمالالدین عطاءالله نیشابوری (د 927ق / 1521م)، که در دربار هرات آن عهد، چندی وزیر خاقان منصور بوده، گرایش صوفیانه داشته، و کتبی در شعر و عروض، از جمله تکمیل الصناعة نگاشته است، یکی پنداشتهاند (نک : همو، 4 / 332؛ نیز میرخواند، 7 / 326، که به تصریح از دو تن ــ امیر جلالالدین عطاءالله محدث حسینی و خواجه جمالالدین عطاءالله ــ نام برده است؛ نیز نک : استوری، I / 191).دربارۀ مذهب وی اختلافنظر فراوان است. برخی از منابع حدیثی شیعه در نقل حدیث غدیرخم و اشاره به تواتر آن، به روایت جمالالدین، به عنوان یکی از اکابر مشایخ اهل سنت، استناد کردهاند (کنتوری، 1 / 229-230؛ نیز نک : میلانی، 8 / 345-346؛ امین، 41 / 6؛ حسون، 88). از میان زندگینامهنویسان متأخر، صاحب ریاض العلماء به نقل از فاضل هندی (د 1137ق / 1725م)، وی را از علمای شیعه خوانده، و تقیه را سبب اهتمامش به تدریس کتب اهل سنت در خراسان عهد تیموری دانسته است (افندی، 3 / 315؛ نیز نک : شوشتری، 1 / 532). اما خوانساری (5 / 192)، با اشاره به محتوای روضة الاحباب او (نک : دنبالۀ مقاله)، وی را از علمای جمهور، و سنی دانسته است (نک : شوشتری، همانجا؛ مدرس، 2 / 426). با توجه به مطالب یاد شده و تصریح جمالالدین به اعتقادش به امامان 12 گانۀ شیعیان در کتاب الاربعین (ص 74-75؛ نیز نک : شوشتری، 1 / 528)، شاید دربارۀ مذهب وی بتوان گفت که هم فرضیۀ «تقیه» میتواند درست باشد و هم این فرض که احتمالاً وی تا پیش از تسلطِ صفویان بر هرات بر مذهب اهل سنت بوده است، چنان که روضة الاحباب را به خواست امیر علیشیر نوایی، وزیر سنیمذهب سلطان حسین بایقرا (سل 874-911ق / 1469-1505م؛ دربارۀ مذهب این دو تن، نک : ناصری، 140-146، نیز 176-186) نوشته (نک : دنبالۀ مقاله)؛ اما پس از فتح هرات به دست شاه اسماعیل (نک : میرخواند، 325-326؛ حسینی، 243) به تشیع گرویده است؛ با این حال، شواهد برای ترجیح هیچ یک از این فرضیات کافی نیست (نیز نک : ایرانیکا، VII / 100).دربارۀ جایگاه وی در حدیث هم، اقوال گوناگونی گفتهاند. برخی وی را محدثی «متوسط» (آقابزرگ، 1 / 208)، و برخی «سید المحدثین» خواندهاند (مرعشی، 2 / 355، 5 / 359). او در «اجازه»ای که در 899 ق / 1494م برای کمالالدین اردبیلی، معروف به الٰهی (د 950ق / 1543م؛ خوانساری، 2 / 319) صادر کرده، سلسله اسناد خود را از طریق عمویش ذکر نموده، و فاضل هندی، طریق وی را در روایت احادیث، طریق اهل تشیع دانسته است (آقابزرگ، 1 / 208؛ نیز نک : افندی، 3 / 315).دربارۀ سال وفات جمالالدین حسینی هم در منابع اختلافنظر وجود دارد، اما در مجموع میتوان گفت که وی پیش از به نیمه رسیدن قرن 10ق / 16م از دنیا رفته است (نک : بابر، 284؛ خواندمیر، 4 / 358-359؛ قس: مدرس، 2 / 427).
1. کتاب الاربعین فی مناقب امیر المؤمنین، به زبان عربی، که مؤلف آن را به اشاره و خواست ظهیرالدین شاه عبدالباقی، والی صوفی هرات پس از 918ق / 1512م، نوشته است (نک : ص 26-31). در این کتاب افزون بر احادیث فضایل، ملحقاتی دربارۀ اولاد امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد.2. روضة الاحباب فی سیر النبی و الآل و الاصحاب، به زبان فارسی، که در 900ق / 1495م به خواست امیر علیشیر نوایی نگاشته شده است (نک : 1 / 3؛ استوری، I / 189). وجود نسخههای بسیار از این کتاب در کتابخانهها و مجموعههای مختلف، نشان از رواج گستردۀ این اثر در حلقههای علمی دارد. جمالالدین به تصریح خود، در تألیف این کتاب از کتابهای تفسیر، حدیث، سیر و موالید و تاریخ، آنچه را دربارۀ موضوع نگارشش مفید یافته، گردآورده است (1 / 4).روضة الاحباب در 3 مقصد، و هر مقصد در چندین باب است. جمالالدین در این اثر مهمترین علوم حدیث را علم سیر پیامبر(ص) و احوال اهل بیت(ع)، صحابه و تابعین عنوان کرده است (1 / 3). به گفتۀ شوشتری، روش جمالالدین در تألیف این کتاب به روش معینالدین جوینی (د 954ق / 1547م) در تألیف معارج النبوة نزدیک است (5 / 193)، جز اینکه اثر جوینی رنگی از تصوف هم دارد. روضة الاحباب در 1297ق در لکهنو چاپ سنگی شده است (برای فهرست مفصلی از نسخههای خطی این اثر، نک : منزوی، خطی، 6 / 4467-4472، نیز برای منتخب و ترجمههای ترکی آن، نک : خطی مشترک، 10 / 228؛ استوری، I / 191). دیار بکری در تألیف تاریخ الخمیس (ص 3، جم ) و احمد بن تاجالدین استرابادی در نگارش آثار احمدی (ص 29، 346) از روضة الاحباب بسیار بهره بردهاند.3. تحفة الاَحِباء فی مناقب آل العباء، در فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت(ع). به گفتۀ شوشتری، جمالالدین در این اثر، به وضوح، اعتقادات شیعی خود را بیان کرده است و هم از این رو بود که مخدوم الملک (مق 1006ق / 1597م)، از علما و عرفای هند در عهد اکبرشاه، حکم سوزاندن همۀ نسخههای آن را صادر کرد. جمالالدین این اثر را به نام خواجه مظفر نیکجی استرابادی، وزیر شاه اسماعیل اول (سل 907-930ق / 1501-1524م)، نگاشت (شوشتری، 1 / 528).4. حاشیه بر شرح طوالع الانوار از قاضی بیضاوی در منطق. در این حاشیه نویسنده فقط به بیان مطالب مهم تر پرداخته است (آقـابـزرگ، 6 / 124؛ برای نسخههای خطی آن، نک : قره بلوط، 2 / 1336).
آقابزرگ، الذریعة؛ استرابادی، احمد، آثار احمدی، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1374ش؛ افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش محمود مرعشی و احمد حسینی، قم، 1401ق / 1981م؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، به کوشش حسن امین، بیروت، 1400ق / 1980م؛ جمال حسینی، عطاءالله، روضة الاحباب، لکهنو، 1297ق؛ همو، کتاب الاربعین، به کوشش محمد حسن زُبری قائنی، مشهد، 1384ش؛ حسون، فارس، الروض النضیر، قم، 1419ق؛ حسینی جنابذی، میرزا بیگ، روضة الصفویه، به کوشش غلامرضا مجد طباطبایی، تهران، 1378ش؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1353ش؛ خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، 1390-1391ق؛ دیاربکری، حسین، تاریخ الخمیس، بیروت، 1283ق؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، 1375ق / 1956م؛ فسایی، حسن، فارسنامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367ش؛ قره بلوط، علیرضا و احمد طوران قره بلوط، معجم التاریخ التراث الاسلامی فی مکتبات العالم، قیصریه، 1422ق / 2001م؛ کنتوری، حامد حسین، عبقات الانوار، قم، 1416ق؛ مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، 1327ش؛ مرعشی، شهاب الدین، شرح و ملحقات بر احقاق الحق نورالله شوشتری، قم، 1377ق؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترک؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، 1339ش؛ میلانی، علی، نفحات الازهار، بیروت، 1415ق / 1995م؛ ناصری داوودی، عبدالمجید، تشیع در خراسان، مشهد، 1378ش؛ نیز:
Bābur, Z. M., Bābur-Nāma, tr. A. S., Beveridge, New Delhi, 1979; Iranica ; Storey, C. A., Persian Literature, London, 1970.
سارا حاجی حسینی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید