جلالزاده
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 6 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223370/جلالزاده
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
18
جَلالْزاده، شهرتِ دو برادر از دولتمردان، قانونگذاران، دانشمندان و مترجمانِ روزگار عثمانی در سدۀ 10ق / 16م:
(د 975ق / 1567م) که به قوجه نشانچی (نشانچی بزرگ)، توقیعی و طغرایی نیز مشهور بود. او در قصبۀ طوسیا (طوسیه) از توابع قسطمونی و براساس بعضی اشارات خودش، ظاهراً در 894 ق / 1489م متولد شد (بروسهلی، 3 / 37؛ پچوی،1 / 43؛ اوزون چارشیلی، «جلالزاده ...»، 392، «تاریخ ... »، II / 671؛ «دائرة المعارف ... »، VII / 260). پدرش جلال الدین طوسیایی از قضات معروف عثمانی بود که درجۀ «اشرف قضات» داشت (اوزون چارشیلی، همانجاها). مصطفى پسر ارشد او در طوسیا و سپس استانبول به تحصیل پرداخت (بروسهلی، نیز اوزون چارشیلی، «جلالزاده»، همانجاها) و با توصیه و معرفی وزیـر اعظم پیـری پاشا مـورد توجـه سلطان سلیم اول (سل 918-926ق / 1512-1520م) قرارگرفت و در922ق / 1516م، کاتبدیوان همایون شد (بروسهلی، اوزون چارشیلی، همانجاها).او به سبب قابلیتهایش در مدتی اندک اعتماد سلطان را جلب کرد و نگارش فرمانها و مناشیر محرمانه را برعهده گرفت (اوزون چارشیلی، نیز «دائرة المعارف»، همانجاها؛ IA, III / 61-62). وی همچنین تذکرهنویس یا منشی مخصوصِ صدر اعظم پیری پاشا، و پس از او ابراهیم پاشای صدر اعظم نیز بود (بروسهلی، پچوی، همانجاها؛ اوزون چارشیلی، همان، 393-394؛ تکین داغ، 210).هنگامی که ابراهیم پاشا برای آرام ساختن شورشهای مصر، همراه با هیئتی بزرگ به مصر میرفت، جلالزاده نیز همراه او بود (هامرپورگشتال، 5 / 43؛ یوجل، II / 265) و در حل مسائل مصر و تدوین قوانین جدید چنان مهارت و لیاقتی نشان داد که پس از بازگشت به استانبول رئیس الکتاب شد (بروسهلی، 3 / 37؛ اوزون چارشیلی، همان، 395 ، «تاریخ»، II / 672؛ یوجل، همانجا).جلالزاده در 941ق سمت نشانچیگری یافت و تا آغاز بازنشستگی در 964ق در همین منصب بود (اوزون چارشیلی، «جلالزاده»، 396؛ پچوی، بروسهلی، همانجاها؛ عطایی 113؛ فریدونبک، 1 / 592). پس از آن با عنوان «متفرقهباشی» رئیس خدمتکارانخاص شد (نک : پاکالین،II / 637-638؛ بروسهلی،پچوی، همانجاها). در طول لشکرکشی عثمانیان به اروپا، جلالزاده بار دوم به نشانچیگری انتخاب شد (پچوی، همانجا). با درگذشت سلطان سلیمان در 974ق / 1566م و بازگشت سپاه به استانبول، وی نیز بازگشت و مدتی کوتاه در حدود 13 ماه نشانچی سلیم دوم شد وسرانجام در 975ق درگذشت و در حیاط مسجدی که خودش در محلۀ ایوب بخش نشانچی ساخته بود، به خاک سپرده شد (بروسهلی، III / 38؛ پچوی، همانجا؛ اوزون چارشیلی، همان، 399).جلالزاده در مدت خدمت در دستگاه اداری دولت عثمانی، مهارت و چیرهدستی فوقالعاده از خود نشان داد. در مقام نشانچیگری که توقیعی و طغرایی نیز نامیده میشد، وظیفۀ تدوین قوانین، صدور فرمانها و مناشیر سلطان، شرکت در دیوان همایون، نیز تنظیم دفترهای ثبت املاک (تاپو) را عهدهدار بود (پاکالین، II / 699-700؛ اوزون چارشیلی، همانجا).او در تفسیر قوانین چنان استادی از خود نشان داد که وی را «مفتی قانون» (همان، 397) و «مشکلگشای» قوانین عثمانی نامیدند (عطایی، همانجا). اقدامات جلالزاده در جهت تفسیر و تدوین قوانین سبب اعطای لقب «قانونی» به سلطان سلیمان شد («دائرة المعارف»، VII / 261). گویند غیر از تاجیزاده جعفر چلبی، در فن انشا و نگارش نامههای دیوانی کسی به پای جلالزاده نمیرسید، چنانکه شیوۀ نگارش و کاربرد القاب و عناوین و اصطلاحات خاص توسط وی، سالها در مکاتبات دیوانی رایج و متداول بوده است (پچوی، 1 / 43؛ اوزونچارشیلی، همانجا، «تاریخ»، II / 673؛ IA, III / 62؛ عطایی، 114).جلالزاده در کنار امور و وظایف دیوانی، در فعالیتهای علمی نیز سعی وافر داشت؛ بهویژه بعد از بازنشستگی با فراغ بیشتر به این امر پرداخت. وی با تسلط به زبانهای فارسی و عربی آثاری در زمینههای تاریخ و دیگر رشتهها از خود به یادگار گذاشته است که مجموع آنها 15 اثر است و برخی از آنها اینها ست:1. طبقات الممالک و درجات المسالک. این کتاب شامل 30 «طبقه» و 375 «درجه» است. 29 طبقه از آن دربارۀ سازمانها و تشکیلات دربار، تقسیمات کشوری، تشکیلات کشوری و لشکری، مؤسسات مذهبی و اجتماعی در استانبول است و طبقۀ سیام ــ که مهمترین بخش آن است ــ رویدادهای زمان سلطنت سلطان سلیمان از آغاز تا 966ق / 1559م را دربردارد. چاپ عکسی این کتاب به کوشش پترا کاپرت در 1981م در ویسبادن در آلمان انتشار یافته است. این اثر از مآخذ مورخانی چون پچوی و عالی، مؤلف کنه الاخبار بوده است (اوزون چارشیلی، «جلالزاده»، 407-408).2. مآثر سلطان سلیمخانی معروف به سلیمنامه. این کتاب دربارۀ سلطنت سلطان سلیم است که از جهت ارتباط نزدیک مؤلف با سلیم از اعتبار بسیاری برخوردار است. جلالزاده در این کتاب رویدادهای زمان سلیم را از دورانی که والی طرابوزان بود، سالهای سلطنت، جنگهای مختلف و لشکرکشی به ایران را به رشتۀ تحریر درآورده است (تکین داغ، 210-212). این اثر نیز مانند کتاب طبقات با نثری مصنوع، و به نظر برخی، به جانبداری از سلیم نوشته شده، چنانکه حتى قیام سلیم برضد پدرش بایزید دوم را انکار کرده است («دائرةالمعارف»، VII / 261).متن انتقادی این اثر توسط سیلیا کارزلیک، شامل مقدمه و 13 فصل مربوط به پیش از سلطنت سلیم، با ترجمۀ انگلیسی، به عنوان رسالۀ دکتری در 1975م در آکسفرد تدوین شده است. متن کامل آن با حروف لاتین و تحریر ساده به زبان امروزی در 1990م توسط احمد اوغور و مصطفى چوخادار در آنکارا انتشار یافته است (همانجا).از دیگر آثار مهم جلالزاده میتوان به اینها اشاره کرد: چند فتح نامه (اوزون چارشیلی، همان، VII / 408-409)؛ جواهر الاخبار فی خصائل الاخیار، که ترجمهای است از کتاب عربی ابوحفص سراج الدین عمر دربارۀ حضرت یوسف (ع)، به زبان ترکی (همان، VII / 413-414؛ حاجیخلیفه، 2 / 961؛ IA, III / 63)؛ قانوننامه، شامل مجموع قوانینی که جلالزاده تدوین و تفسیر کرده است (اوزون چارشیلی، همان، 416)؛ ترجمۀ شاهنامۀ منثور به ترکی (بروسهلی، III / 38؛ اوزون چارشیلی، همانجا)؛ و منشآت.جلالزاده با تخلصِ «نشانی» شعر نیز میسرود و منظومههایی به او منسوب است. از گردآوری این منظومهها که در جای جای آثارش وجود دارد، میتوان دیوان کوچکی به دست آورد (همانجاها).جلالزاده پسری به نام محمود داشت که برخی از آثار پدرش را با خط زیبای تعلیق استنساخ کرده است. احتمالاً او خود نیز شاعر بوده است (اوزون چارشیلی، همان، 418-419).
(899-973ق / 1494-1565م)، دومین پسر قاضی جلال طوسیایی و برادر کوچک جلالزاده مصطفى چلبی. تولد او را به اختلاف از 890 تا 910ق آوردهاند (اوزون چارشیلی، همان، 422، حاشیۀ 64, 65)؛ اما بنا به اشارات خود او، سال 899 ق درستتر مینماید (همانجا، حاشیۀ 66، نیز ص 439). صالح پس از تحصیلات ابتدایی در زادگاهش وُلچترین از توابع روم ایلی، به استانبول رفت و نزد کمال پاشازاده دانش آموخت و از شاگردان ممتاز و برجستۀ او شد (IA، همانجا؛ «دائرة المعارف»، VII / 202). در این مدت نزد شیخ حمدالله، خطاط مشهور زمان، تعلیم خط دید و در زمرۀ خوشنویسان درآمد و از این روی برخی از آثار استادش کمال پاشازاده را پاکنویس کرد یا «به بیاض کشید» (همانجاها؛ اوزون چارشیلی، همان، 422).چون سلطان سلیمان در 926ق / 1520م به سلطنت رسید، بنا به رسمی دیرین، او نیز در زمرۀ کارآموزان یا ملازمان خیرالدین افندی، استاد پادشاه درآمد. پس از طی دورۀ کارآموزی، اجازۀ تدریس گرفت (همانجا، حاشیۀ 70؛ پاکالین، II / 611-612) و در چند مدرسه در استانبول به کار پرداخت و به سبب دانش و فضلش مورد توجه ایاس پاشای صدراعظم قرارگرفت و روی به ترقی نهاد (عطایی، 47-48؛ IA، همانجا؛ اوزون چارشیلی، «جلالزاده»، 423).صالح چلبی در 951ق / 1544م قاضی شهر حلب شد و چندی بعد، برای بررسی کارهای خادم داوود پاشا، بیگلربیگی مصر (د 951ق) و نیز تنظیم امور اوقاف آن سرزمین مأموریت یافت (همان، 424؛ عطایی، 48؛ IA، «دائرة المعارف»، همانجاها). بار دیگر در 953ق به قضاوت در حلب و دمشق، و سپس در مصر مأمور شد و پس از 3 سال کار و پژوهش در آنجا، در 957ق / 1550م به استانبول بازگشت و در همان سال بازنشسته شد. از آن پس، گوشۀ عزلت گزید و اوقاتش را به تألیف و ترجمه و تدریس و مصاحبت با فضلا سپری کرد (همانجاها)؛ با این همه، یکچند هم به مدرسی مدرسۀ ایوب انتخاب شد و پس از مدتی به سبب ضعف بینایی از تدریس کناره گرفت و بار دیگر در 969ق / 1562م بازنشسته شد (IA, III / 63). سرانجام، در 973ق درگذشت و در صحن مسجد نشانچی که برادرش مصطفى چلبی آن را بنا نهاده بود، به خاک سپرده شد (سامی، 4 / 2930؛ ثریا، 3 / 200؛ اوزون چارشیلی، همان، 426 ، «تاریخ»، II / 672).صالح چلبی را به گشاده دستی و درستکاری (بروسهلی، 2 / 278) ستودهاند و بهسبب دستگیری ازدرماندگان و فقیرنوازی، ابوالفقراء لقب دادهاند (نک : اوزون چارشیـلی، «جلالزاده»، 427 ؛ عطایی 49). جلالزاده به نوشتۀ خودش در مقدمۀ ترجمۀ جوامع الحکایات، بیش از 50 سال از عمر خود را در «علوم دقیقه، بلاغت و معانی و بیان و دقایق علم تفسیر» صرف کرد (اوزون ـ چارشیلی، همانجا)، وی همچنین در فقه نیز مهارت داشت و یکی از 10 فقیه مشهور زمان خود بوده است (هامرپورگشتال، 6 / 151).بعضی از آثار او اینها ست:1. فتح نامۀ بودین یا تاریخ بودین. این اثر شامل 30 بخش است که 24 بخش آن به رویدادهای دوران سلطنت سلیمان قانونی از 926 تا 935ق از لشکرکشی به مجارستان و بودین و بازگشت به استانبول اختصاص دارد. 5 بخش دیگر مربوط به رویدادهایی نظیر شورش علویان در آناتولی و سرکوب آن است. آخرین بخش نیز شامل داستان شکار پادشاه در ویزه است (همانجا؛ اوزون چارشیلی، همان، 429). نسخههای متعدد از این اثر، از جمله نسخهای به خط مؤلف در ترکیه موجود است (اوزون چارشیلی، IA، همانجاها؛ «دائرةالمعارف»، VII / 263).2. تاریخ مصر جدید. جلال زاده این کتاب را در دوران مأموریتش در مصر با بهرهگیری از آثار مورخان محلی مانند مقریزی و ابنتغری بردی و سیوطی نوشته است (بروسهلی، 2 / 279؛ «دائرةالمعارف»، همانجا؛ اوزون چارشیلی، همان، 430-432) و مشتمل بر تاریخ مصر از آغاز تا 953ق است. این کتاب به زبانهای اسپانیایی و فرانسوی (کاراتای، I / 195) ترجمه شده است. نسخههایی از این تاریخ در کتابخانههای ترکیه موجود است («دائرة المعارف»، همانجا).در زمینۀ ترجمه دو اثر از صالح چلبی باقی مانده است:1. ترجمۀ کتاب مناقب فیروزشاه یا بهمن شاه بن فیروز شاه حکایه سی، یا قصۀ فیروزشاه (همان، نیز سامی، همانجاها؛ اوزون ـ چارشیلی، همان، 429-430). کتاب قصۀ فیروزشاه بن ملک داراب اصلاً نوشتۀ محمد بیغمی است (ریاحی، 221). صالح چلبی این کتاب را در 943ق به دستور سلطان سلیمان در 8 جلد از زبان فارسی به ترکی ترجمه کرد و مورد تفقد سلطان قرار گرفت (اوزون چارشیلی، همانجا). دستنویسهای مجلدات این اثر بهطور پراکنده در کتابخانههای مختلف استانبول موجود است (همانجا).2. ترجمۀ جوامع الحکایات و لوامع الروایات، نوشتۀ محمد عوفی است. صالح چلبی این کتاب را به دستور شاهزاده بایزید پسر سلطان سلیمان، از زبان فارسی به ترکی در 4 جلد ترجمه کرده، و آخرین جلد آن را در 964ق به پایان برده است (همان، 435-436 ؛ بروسهلی، 2 / 278). نسخههای این اثر در کتابخانههای استانبول موجود است (اوزون چارشیلی، نیز «دائرةالمعارف»، همانجاها).جلالزاده گذشته ازتألیف و ترجمه، حاشیه وتعلیقاتی بر برخی از آثار پیشینیان خود نوشته است، از آن جملهاند: حاشیه بر شرح میر سید شریف بر مفتاح العلوم سکاکی (اوزون چارشیلی، همان، 437). چلبی این حاشیه را ناقد الرأیین فی القواعد الفنین نام نهاده است (همانجا)؛ حاشیه بر شرح میر سید شریف بر مواقف ایجی (همو، «جلال زاده»، 438)؛ حاشیه بر شرح الوقایة فی مسائل الهدایة اثر برهان الشریعه محمود بن صدر الشریعه در فقه (بروسهلی، 2 / 279؛ اوزون چارشیلی، همانجا).جلالزاده با تخلص صالح و صالحی (همان، 440) به زبانهای ترکی، عربی و فارسی شعر میسرود. نسخهای مذهّب و زیبا از دیوانش شامل قصائد و غزلیات و برخی از منشآتش در کتابخانۀ نورعثمانیه به شمارۀ 3846 مضبوط است (همان،438 ff. ). مثنوی «لیلی و مجنون» که در رثای از دست دادن فرزند سروده است (نک : همان، 433-434) در همان دیوان مندرج است. صالح چلبی، منظومهای به شکل نصیحتنامه سروده و آن را درر نصایح نام نهاده و ابیات این اثر را شرح نیز داده است (همان، 434-435 ؛ «دائرةالمعارف»، VII / 164). نسخهای از آن در کتابخانۀ اونیورسیته، در استانبول موجود است (همانجاها). وی احتمالاً آثار دیگری نیز داشته است که به سبب از دست دادن بینایی ناتمام مانده، و به زمان ما نرسیده است. کتابی نیز به او نسبت دادهاند که در اواخر عمر به شیوۀ کتاب الشقائق النعمانیۀ طاشکوپریزاده مشتمل بر مناقب و مطایبات و نوادر علمای عثمانی تدوین کرده است که ناتمام مانده، و به زمان ما نرسیده است (عطایی، 46؛ بروسهلی، همانجا؛ اوزونچارشیلی، همان، 441).
بروسهلی، محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، 1333ق / 1915م؛ پچوی، ابراهیم، تاریخ، استانبول، 1283ق؛ ثریا، محمد، سجل عثمانی ( تذکرۀ مشاهیر عثمانیه)، استانبول، 1311ق؛ حاجی خلیفه، کشف؛ ریاحی، محمد امین، زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی، تهران، 1369ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1311ق؛ عطایی، عطاءالله، حدائق الحقائق فی تکملة الشقائق، به کوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، 1989م؛ فریدونبک، احمد، منشآت السلاطین، استانبول، 1274ق؛ هامرپورگشتال، یوزف، دولت عثمانیه تاریخی، ترجمۀ محمدعطا، استانبول، 1333ق / 1914م؛ نیز:
Bursali, M. T., Osmanlı müellifleri , 1915-1922, Istanbul, 1975; IA; Karatay, F. E. Topkapı Sarayı Müzesi Kütüphanesi arapça yazmalar kataloğu, Istanbul, 1962; Pakalin, M. Z., Osmanlı tarih deyimleri ve terimleri sozlüğü, Istanbul, 1940, Tekindağ , M. C. Ṣ., «Selim -nâmeler», Tarih enstitüsü dergisi, Istanbul, 1970, no. 1; Türkiye diyanat vakfi İslâm ansiklopedisi , Istanbul, 1993; Uzunçarṣılı, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1983; id, «Tosyalı Celâlzâde Mustafa ve Salih Çelebiler», Belleten, Ankara. 1958, vol. XXII, no. 87; Yücel, Y. and A. Sevim, Türkiye tarihi, Ankara, 1995.
علی اکبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید