جعفر بایسنقری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 6 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223323/جعفر-بایسنقری
شنبه 30 فروردین 1404
چاپ شده
18
جَعْفَرِ بایْسُنْقُری (تبریزی)، خوشنویس نامدار سدۀ 9ق / 15م. فریدالدین جعفر بر پایۀ نوشتۀ خود، فرزند علی و زادۀ تبریز بود (نک : آثار). وی در نوشتن اقلام مختلف خط مهارت داشت، اما شهرت او بیشتر به نستعلیق نویسی بود که در زمان جوانی او رونق و رواج یافت. جعفر از متقدمان این قلم به شمار میآید. هر چند دربارۀ زندگی شخصی او آگاهی چندانی در دست نیست، اما بر اساس متون هم عصر جعفر، رسالات خوشنویسی نزدیک به عصر او، و آثار رقم زدهاش، میتوان از سیر تحول زندگانی وی اطلاعاتی هر چند اندک به دست آورد.در خطوط اصول، از شمسالدین مشرقی قطابی (د 812ق / 1409م) به عنوان استاد جعفر تبریزی نام برده، و او را استاد خطاطان خراسان برشمردهاند (احمد مشهدی، 24؛ دوست محمد، گ 8؛ ابن کربلایی، 1 / 37). میرخواند او را به اشتباه شاگرد شمس هروی دانسته است (6 / 705). در قلم نستعلیق، استاد او عبدالله (عبیدالله) پسر میرعلی تبریزی بود (احمد مشهدی، 25؛ محمد محسن، 36؛ قاضی احمد، 25؛ قصهخوان، 670). برخی از تذکرهنویسان، جعفر را شاگرد بلافصل میرعلی تبریزی دانستهاند (وصفی، 33؛ دوغلات، 315).وجود قطعهای که احتمالاً جعفر برای جلالالدین میرانشاه، حاکم تبریز (حک 807-810 ق) نوشته، محتمل میسازد که او در آن زمان در تبریز میزیسته است (بیانی، احوال ... ، 1 / 115). براساس نسخۀ دیوان همام و مثنوی ده نامه یا محبوبالقلوب (موجود در کتابخانۀ ملی پاریس، Persan، شم 1533) که منسوب به بغداد بوده و در 816 ق برای شخصی به نام سیدی بن میری جان کتابت شده و رقم او را دارد، احتمالاً وی به بغداد سفر کرده است (ریشار، 73). اثری دیگر که جعفر آن را در 820 ق / 1417م در یزد کتابت کرده، گویای مهاجرت او به این شهر است (نک : آثار). جعفر از یزد به هرات رفته، و به دربار بایسنقر میرزا پیوسته، و از آن پس بایسنقری رقم زده است. وجود نسخههای مثنوی خسرو و شیرین در 824ق و دیوان امیرحسن دهلوی در 825ق که در هرات و با رقم جعفر بایسنقری کتابت شدهاند، این نکته را مسلم میسازد (نک : آثار).جعفر در هرات ریاست کارگاههای هنری را به عهده داشته است، و شمار بسیاری هنرمند زیر دست او به کار مشغول بودهاند. از جملۀ این کارگاهها، کتابخانه بوده که به گزارش دولتشاه سمرقندی تنها در کتابخانه، 40 کاتب به کتابت مشغول بودند (ص 390؛ پارسای قدس، 42-50)؛ اگرچه شمار این خوش ـ نویسان اغراقآمیز است، اما کثرت آنان را نشان میدهد (عالی، 2 / 28-29؛ بیانی، همان، 1 / 117-118). پس از مرگ بایسنقر، جعفر به دستگاه میرزا علاءالدوله، فرزند بایسنقر پیوست (نخجوانی، 126-129؛ بیانی، همان، 1 / 115، 117). آخرین اثر تاریخدار او قطعهای است در خزانۀ اوقاف استانبول که تاریخ 859 ق را دارد و پیدا ست که جعفر تا این زمان زنده بوده است (همان، 1 / 122). وی حافظ قرآن بود و در دو قطعه از آثارش، خود را «حافظ» نامیده است (نک : آثار). جعفر فرزندی به نام جلالالدین محمد داشته که از او نیز آثاری به خط ثلث باقی است (مصطفوی، 179؛ نیز نک : ه د، 14 / 403).جعفر اقلام ستّه را خوش مینوشت و خطوط گذشتگان را نیک میشناخت. نویسندۀ کتاب فرائد غیاثی، داستانی در این باره نقل کرده است: مجادلهای میان جعفر و شمس حسام هروی (بایسنقری) بر سر کاتب قطعهای روی داد. شمس حسام قطعه را نوشتۀ خود، و جعفر آن را نگاشتۀ یاقوت مستعصمی میدانست. کار این جدال به محضر بایسنقر میرزا کشید و پس از آنکه بقیۀ قطعات آن خط با رقم یاقوت را نزد بایسنقر بردند، صحت نظرات جعفر مسلم شد (یوسف اهل، 2 / 515، 516).چنان که پیشتر یاد شد، جعفر اقلام سته را خوش مینوشت، اما شهرت او در نستعلیق نویسی، خوشنویسی او را در دیگر اقلام تحت الشعاع قرار داده است. این بدان سبب است که قلم نستعلیق در سدۀ 9ق / 15م رو به پیشرفت و تکامل داشت و جعفر بیش از هر خوشنویس دیگر در کتابت آن کوشیده است؛ نیز با آنکه قلم نستعلیق او در برابر نستعلیق تکاملیافتۀ سدههای بعد ناشیانه به نظر میرسد، اما خوشنویسی جعفر و رواج نستعلیق نویسی در نسخه به کوشش او، سبب شهرتش در این قلم شده است، چنان که او را واضع مفردات قلم نستعلیق میدانند (بیانی، «جعفر ... »، 82)؛ از اینرو، جعفر را میتوان استاد رواج دهنده و آموزش دهندۀ خوشنویسان قلم نستعلیق به ویژه در خراسان قلمداد کرد.داوری دربارۀ کیفیت خط و کتابت انواع اقلام جعفر به همین سبب ناهمگون و گاه متضاد است. هم عصر او عبدالرزاق سمرقندی در حالی که او را در خط «لانظیر» میداند، مینویسد: «در انواع خطوط به تخصیص نسخ تعلیق (نستعلیق) خواجه میرعلیِ (تبریزی) ثانی بود» (2(2-3) / 655). هم عصر دیگر وی سراجالدین شیرازی او را در «نسخ تعلیق تبریزی» به نهایت موفق میداند (ص 142). میرخواند نیز مینویسد: «خط نسخ تعلیق او، خط نسخ بر تحریر کتابت خواجه میرعلی کشید» (6 / 705). خواندمیر نیز نستعلیق او را به «درجۀ کمال» میداند (4 / 19)، اما به نظر پیر بوداق منشی «جعفر استاد است، اکثر خطوط مینوشت، همه به یکدیگر نزدیک، در هیچ کدام سرآمد نبود». این نظر پیر بوداق بدان سبب است که در فاصلۀ زمانی میان زندگی جعفر و پیر بوداق (در طول نزدیک به یک سده)، قلم نستعلیق و کتابت آن تحولی بزرگ و پیشرفتی بینظیر داشته است. دوغلات نیز معتقد است که جعفر خطوط را همه نیک نوشته است، ولی در شیوۀ کتابت اقلام مختلف خط او تفاوت وجود دارد. وی در خط نستعلیق نیز شیوۀ نگارش جعفر را کند و شکسته، اما محکم، پخته و با ملاحت وصف میکند (ص 315).شمار بزرگی از خوشنویسان نامدار را شاگرد جعفر دانستهاند، و عبدالله آشپز (طباخ) در قلم ثلث، و اظهر تبریزی و محمود زرین قلم در خط نستعلیق از نامآورترین آنها هستند (عبدالرزاق، خواندمیر، همانجاها؛ نیز نک : دوست محمد، گ 9؛ محمود بن محمد، 38؛ احمد مشهدی، 24-25؛ وصفی، 33؛ ابن کربلایی، 1 / 371). دوست محمد هروی بر آن است که فرزند جعفر تبریزی ــ که به اشتباه جعفر خلیفه نوشته ــ و مولانا میرکی (فرزند اظهر تبریزی) و حافظ حاجی محمد شاگرد اظهر بوده، اما از مکتب جعفر نیز بهره بردهاند (همانجا).
1. مشهورترین اثر جعفر که به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده، شاهنامۀ فردوسی مشهور به شاهنامۀ بایسنقری است که به قلم نستعلیق با رقم «جعفر بایسنغری» و تاریخ 833 ق، به شمارۀ 716 در کتابخانۀ کاخ گلستان موجود است (نک : تصویر؛ نیز سمسار، 86). دیگر کتابهای کتابت شدۀ او نیز همگی به قلم نستعلیق هستند.2. کلیات همام تبریزی با رقم «جعفر بن علی التبریزی» و «جعفر التبریزی الحافظ» و تاریخ 816ق به شمارۀ 1533 نسخههای فارسی، موجود در کتابخانۀ ملی پاریس (ریشار، 73).3. مثنوی خسرو و شیرین با رقم «ابن علی، جعفر بایسنغری» به سال 824ق، موجود در کتابخانۀ انستیتوی زبانهای خاوری، سن پترزبورگ (بیانی، احوال، 1 / 120).4. دیوان امیرحسن دهلوی با رقم «جعفر بایسنغری» با تاریخ 825 ق در بلدۀ هرات، به شمارۀ 62826، موجود در کتابخانۀ مجلس شورا در تهران (شورا، 11 / 24، 380-382، تصویرها).5. گلستان سعدی با دو بار رقم «جعفر بایسنغری» به سال 830ق در هرات، به شمارۀ 119، موجود در کتابخانۀ چستر بیتی (آربری، شم 119).
6. لمعات عراقی و جنگ اشعار فارسی و عربی با رقم «جعفر تبریزی» به سال 835ق، به شمارۀ 122، موجود در کتابخانۀ چستر بیتی (همو، شم 122).7. دیوان حافظ با رقم «جعفر بایسنغری»، کتابتشده در هرات و بدون تاریخ، موجود در موزۀ آثار اسلامی و ترک استانبول (بیانی، همانجا).
از دیگر آثار جعفر چندین قطعه در مرقعهای کتابخانههای مختلف باقی مانده است:1. چهار صفحه از یک مرقع که هفت قلم، ریحان، ثلث، رقاع، توقیع، نسخ و شکسته تعلیق و نیز نستعلیق با رقم «جعفر الحافظ التبریزی» که در تاریخ 820 ق در یزد برای حسن بن اسدالله حسینی کتابت شده، موجود در کتابخانۀ دانشگاه توبینگن در آلمان (همان، 1 / 121-1222).2. قطعهای از یک جنگ به قلم نستعلیق و رقم «جعفر بایسنغری» با تاریخ 827 ق، کتابت شده در هرات، موجود در کتابخانۀ ملی تهران (همو، فهرست ... ، 1).3. سه قطعه در مرقع یعقوب آققویونلو، با قلم ثلث، ریحان، نسخ، رقاع و نستعلیق به تاریخ 833 ق، موجود در کتابخانۀ خزانۀ اوقاف استانبول (همو، احوال، 1 / 121).4. چندین قطعه در مرقع بهرام میرزا صفوی به قلم نستعلیق با تاریخهای 830ق و 833 ق. یکی از این قطعات احتمالاً برای جلال الدین میرانشاه نوشته شده و بدون تاریخ است و یکی نیز برای علاء الدوله در تاریخ 833ق کتابت شده است، موجود در کتابخانۀ خزانۀ اوقاف استانبول (همان، 1 / 121، 4 / 44-45).5. سه قطعه در مرقع مالک دیلمی و 3 قطعه در مرقعهای دیگر به قلم ثلث، نسخ، رقاع و نستعلیق با تاریخ 833 ق و 18 قطعه در چند مرقع به قلم نستعلیق با رقمهای «جعفر» «جعفر تبریزی» و «جعفر بایسنغری» و تاریخهای 833 ق و 859ق، موجود در کتابخانۀ خزانۀ اوقاف استانبول (همان، 1 / 121-122).6. دو قطعه در مرقع گلشن، به قلم نستعلیق با رقمهای «جعفر الکاتب» که به «طریق واضع الاصل علی بن حسن السلطانی» در هرات نوشته و «جعفر» بدون تاریخ، موجود در کتابخانۀ کاخ گلستان تهران (آتابای، 338).
آتابای، بدری، فهرست مرقعات کتابخانۀ سلطنتی، تهران، 1353ش؛ ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان و جنات الجنان، به کوشش جعفر سلطان القرائی، تهران، 1344ش؛ احمد مشهدی، «دیباچۀ مرقع میر غیب بیگ»، (نک : مل ، تکستن)؛ بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران، 1345ش؛ همو، «جعفر بایسنغری»، پیام نوین، تهران، 1338ش، شم 7؛ همو، فهرست خطوط خوشنستعلیق کتابخانۀ ملی، تهران، 1328ش؛ پارسای قدس، احد، «سندی مربوط به فعالیتهای هنری دورۀ تیموری در کتابخانۀ بایسنغری هرات»، هنر و مردم، تهران، 1356ش، س 11، شم 175؛ پیر بوداق منشی، جواهر الاخبار، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1362ش؛ دوست محمد هروی، دیباچۀ مرقع بهرام میرزا، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ دوغلات، محمد حیدر، تاریخ رشیدی، به کوشش عباسقلی غفاری فرد، تهران، 1383ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1337ش؛ سراج شیرازی، یعقوب، تحفة المحبین، به کوشش کرامت رعنا حسینی و ایرج افشار، تهران، 1376ش؛ سمسار، محمدحسن، کاخ گلستان، تهران، 1379ش؛ عالی، مصطفى، مناقب هنروران، استانبول، 1926م؛ شورا، خطی؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به کوشش محمد شفیع، پنجاب، 1949م؛ قاضی احمد قمی، گلستان هنر، به کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، 1366ش؛ قصهخوان، محمد، «رسالهای در خط و نقاشی»، به کوشش خدیوجم، سخن، 1346ش، شم 6 و 7؛ محمدمحسن، «دیباچۀ یک مرقع صفوی» (نک : مل ، تکستن)؛ محمود بن محمد، قوانین الخطوط، به کوشش عبدالله چغتایی، لاهور، 1969م؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، 1339ش؛ نخجوانی، حسین، «کمال الدین جعفر خطاط تبریزی»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز، تبریز، 1337ش، س 10، شم 1؛ وصفی، شمسالدین محمد، «دیباچۀ مرقع شاه اسماعیل» (نک : مل ، تکستن)؛ یوسف اهل، جلال الدین، فرائد غیاثی، به کوشش حشمت مؤید، تهران، 1358ش؛ نیز:
Arberry, A.J. et al., The Chester Beatty Library, a Catalogue of the Persian Manuscripts and Miniatures, ed. J.V.S. Wilkinson, Dublin, 1959; MuŞtafawi, M. T., «Le Masdjid-é Mawlānā de Tāiyābād», Āthār-é Īran, Haarlem, 1938, vol.III(2); Richard, F., Splendeurs persanes, Paris, 1997; Thackston, W.M., Album Prefaces and other Documents on the History of Calligraphers and Painters, Leiden etc., 2001.
محمد حسن سمسار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید