ابن صلاح، تقی الدین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223269/ابن-صلاح،-تقی-الدین
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
اِبْنِ صَلاح، تقیالدین ابوعمرو عثمان بن عبدالرحمن بن عثمان ابن موسی بن ابی نصر نصری شَهرزوری (577-643ق / 1181-1245م)، محدث، مفسر و فقیه شافعی. وی در شَرَخان (قریهای در نزدیکی شهر زور در عراق کنونی) به دنیا آمد و در شهرزور نزد پدرش صلاح که یکی از مشایخ بزرگ کُرد بود، به فراگیری فقه پرداخت (ابن خلکان، 3 / 244-245؛ ذهبی، سیر، 23 / 140). سپس برای ادامۀ تحصیل عازم موصل شد و در آنجا از عبیدالله ابن سمین، نصربن سلامة هیتی، محمودبن علی موصلی، عبدالمحسن ابن طوسی و دیگران استماع حدیث کرد. وی همچنین در بغداد از ابواحمد ابن سُکَینه و ابوحفص عمربن طبرزد؛ در همدان از ابوالفضل ابن مُعَرَّم؛ در نیشابور از منصوربن عبدالمنعم ابن فُراوی، مؤیدبن محمد طوسی و دیگران؛ در مرو از ابوالمظفر ابن سمعانی؛ در دمشق از قاضی عبدالصمد ابن حَرَستانی، موفقالدین ابن قدامۀ مَقدِسی، فخرالدین ابن عساکر و سبط ابن جوزی؛ در حلب از ابومحمد ابن علوان (الاستاذ) و در حران از عبدالقادر رهاوی حدیث شنید (ابن جوزی، 8(2) / 757؛ ذهبی، تذکرة، 4 / 1430؛ همو، سیر، 23 / 140-141). ابن صلاح مدتی در بیتالمقدس در مدرسۀ ناصریه (صلاحیه) به تدریس پرداخت و پس از آنکه دیوارهای شهر به فرمان مُعظَّم ویران شد، به دمشق آمد و در مدرسۀ رَواحیه مشغول تدریس شد. با تأسیس دارالحدیث اشرفیه (630ق / 1233م) مسئولیت تدریس آن به عهدۀ وی نهاده شد و چندی بعد تدریس مدرسۀ شامیۀ صغرى را نیز پذیرفت و وظایف خود را در هر سه مدرسه بیکم وکاست انجام میداد (ابن خلکان، همانجا؛ ذهبی، تذکرة، همانجا).گروه بسیاری از وی فقه و حدیث آموختند که از مشهورترین آنان میتوان ابوشامۀ مقدسی و ابن خلکان را نام برد (ابوشامه، 176؛ ابن خلکان، 3 / 243-244). نام دیگر شاگردان و راویان وی را ذهبی در سیر آورده است (23 / 141-142).ابن صلاح گذشته از علوم حدیث و فقه در برخی علوم دیگر چون تفسیر نیز صاحب اطلاع بود. وی گرایش سَلَفی داشت و با تأویل مخالف بود (ذهبی، تذکرة، 4 / 1431)، نسبت به فلسفه و منطق بدبین بود و اعتقاد داشت که فلسفه مایۀ سفاهت، کوتاه فکری، الحاد و انحراف از دین است و احکام شرعی و مباحث دینی هیچ نیازی به قواعد و اصطلاحات منطق ندارد. لذا وظیفۀ سلطان میدانست که با طایفۀ فیلسوفان و اهل منطق به شدت برخورد کند و آنان را از مدارس اخراج نماید (ذهبی، سیر، 23 / 143) و از آنجا که بر زمامداران آن عصر نفوذ داشت و فتاوای او مبنای عمل به شمار میرفت، اجازه نمیداد در دمشق منطق و فلسفه تدریس شود (ابن قاضی شهبه، 2 / 144). از این رو، حتی غزالی را که با وی هم مذهب بود، به سبب آنکه آموختن منطق را به عنوان مقدمۀ علوم ضروری میدانست، سرزنش کرده است (ذهبی، سیر، 19 / 329؛ سبکی، 4 / 129-130).ابن صلاح سرانجام در 25 ربیع الثانی 643ق / 19 سپتامبر 1245م در شهر دمشق دیده از جهان فروبست. در تشییع پیکر او جماعت کثیری شرکت جستند و در مسجد جامع دمشق بر او نماز گزاردند. مردم تا باب الفرج همراه جنازه حرکت کردند و در آنجا بار دیگر بر او نماز خواندند و به سبب آنکه شهر در محاصرۀ خوارزمشاهیان بود، ده تن از یاران وی مسلحانه جنازۀ او را به بیرون از شهر منتقل ساختند و در مقابر صوفیه به خاک سپردند (ابوشامه، 175-176؛ ابن جوزی، همانجا؛ ذهبی، سیر، 23 / 143).
1. ادب المفتی و المستفتی، بیروت، 1986م؛ 2. حلیة الامام الشافعی، دمشق، 1981م؛ 3. فتاوی ابن صلاح، قاهره، 1347ق و بیروت، 1986م؛ 4. اقصی الامل و الشوق فی علوم حدیث الرسول یا معرفة انواع علوم الحدیث، که از مهمترین تألیفات در علم حدیث محسوب میشود و با عنوان مقدمة فی علوم الحدیث به چاپ رسیده است. این کتاب دارای شروح بسیاری است که از آن جمله شرح عبدالرحیم عراقی (806ق / 1403م)، شرح سیوطی به نام تدریب الراوی (در قاهره، در 1307ق / 1890م به چاپ رسیده است) و شرح ابن حجر عسقلانی با نام نخبةالفکر فی مصطلح الاثر قابل ذکرند. محیی الدین یحیی بن شرف نووی این کتاب را با عنوان التقریب و التیسیر لمعرفة سنن البشیر النذیر تلخیص نموده است. اصل کتاب در بمبئی (1938م)، در مدینه (1972م) با تحقیق نورالدین عتر، در قاهره (1976م) به کوشش بنت الشاطئ و در هند (1304ق / 1887م) به اهتمام ابوالحسنات شیخ عبدالحی لکنوی به چاپ رسیده است.
1. الاحادیث فی فضل الاسکندریة و عسقلان ( آلوارت، شم 1389 )؛ 2. الامالی (ازهریه، 1 / 411)؛ 3. انوار اللمعة فی الجمع بین الصحاح السبعة (آربری، شم 5100)؛ 4. رسالة فی صلاة الرغائب (GAL, S, I / 768)؛ 5. شرح مشکل الوسیط یا اشکالات علی الوسیط (خدیویه، 3 / 242)؛ 6. شرح الورقات فی الاصول (رقیحی،2 / 826)؛ 7. صلة الناسک فی صفة المناسک (خدیویه، 7(2) / 691)؛ 8. صیانة من الاخلال و الغلط و حمایته من الاسقاط و السقط یا شرح مسلم بن الحجاج (GAL, S, I / 265)؛ 9. طبقات الشافعیة (ظاهریه، 1 / 249-251).
ابن خلکان، وفیات؛ ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، مرآةالزمان، حیدرآباد دکن، 1371ق / 1952م؛ ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الذیل علی الروضتین، به کوشش محمد زاهد الکوثری، قاهره، 1947م؛ ابن قاضی شهبه، ابوبکربن احمد، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، 1399ق / 1979م؛ ازهریه، خطی؛ خدیویه، فهرست؛ ذهبی، محمدبن احمد، تذکرةالحفاظ، حیدرآباد دکن، 1333-1334ق؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد ،معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، 1405ق / 1985م؛ رقیحی، احمد عبدالرزاق و دیگران، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر، صنعا، وزارة الاوقاف و الارشاد؛ سبکی، عبدالوهاب بن تقی الدین، طبقات الشافعیة الکبری، قاهره، 1324ق / 1906م؛ ظاهریه، خطی (تاریخ، عش)؛ نیز:
Ahlwardt; Arberry; GAL, S.
محسن عابدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید