ابن سودون
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223233/ابن-سودون
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
3
اِبْنِ سودون، علی بن سودون بَشْبَغاوی (ح 810- 868 ق/ 1407-1464 م)، شاعر بذلهگو و زجلسرای عصر مماليك بُرْجی. وی در قاهره به دنيا آمد و همانجا پرورش يافت (سخاوی، 5/ 229). پدرش قاضی بود و خوش داشت كه فرزند نيز شغل وی را پيش گيرد، اما او شاعری را پيشۀ خود ساخت و به جمع شاعران اهل مجون پيوست (ابن عماد، 7/ 307- 308). وی ابتدا به تحصيل علوم دينی پرداخت و به گفتۀ سخاوی (همانجا) كتاب الكنز، تأليف ابن وجيه در قرائات دهگانه را حفظ كرد و از محدثان و فقيهان حديث و نيز شرح عقيدۀ نسفی و صحيح مسلم را شنيد، اما گويا به سبب ثروت و آسايشی كه به مناسبت شغل پدر از آن برخوردار بود (بقلی، 7) از آغاز جوانی به خوشگذرانی و عياشی روی آورد، از اين رو ابن عماد (7/ 307) وی را اسراف كار دانسته است. اما روزگار خوش وی ديرگاهی نپاييد، چه پدر كه در آغاز از هيچ كمكی دريغ نداشت و دل نگران فرزند بود، آنگاه كه از وی نااميد شد، به حال خويش رهايش كرد و او ناچار به شام روی آورد و گويا در همين شهر بود كه طعم تلخ محروميت را چشيد. اين ناكامی بر وی چندان دشوار آمد كه اثر آن تا پايان عمر و تقريباً در همۀ سرودههايش بجای ماند (بقلی، همانجا). اما به نظر میرسد كه ابن سودون در اين زمان نيز رهنمودهای پدر را وقعی نمینهاد، چه آنگاه كه پدر در پی وی به شام سفر كرد و او را زير قلعۀ دمشق در جمع ولگردان و بیبند و باران يافت، او بیدرنگ در شعری كه فی البداهه سرود، آرزوی پدر را دربارۀ خويش به سخره گرفت (ابنعماد، 7/ 308). گفتهاند او نخستين كسی بود كه نمايش سايهها (خيال الظل) را پديد آورد (همو، 7/ 307) و چه بسا وی از روی تنگدستی و برای گذران زندگی به چنين پيشهای روی آورده باشد. ويژگی شعر ابن سودون، همانا گرايش به زبان عاميانه است (بقلی، 89) كه ترانههای زيبا و ساده را به زبان مردم كوچه و بازار میسرود. از سوی ديگر شايد بتوان گفت كه وی دنباله رو همان سبك موشحسرايی است كه ابن سناءالملك (ه م) در شرق پی ريخت و سپس 3 قرن بعد و شايد هم تحت تأثير زجلهای اندلسی، به اين شيوۀ جديد درآمد. گرچه ابن سودون در ديگر صنايع يا بازيهای ادبی رايج روزگار خود همچون لغزپردازی، دايرهسازی و جز آن طبعآزمايی كرده (بقلی، 93-94)، اما قصد وی از آن تنها نشان دادن تواناييهای خود بوده است (همو، 95) و درستتر همان است كه وی را زجل سرا بدانيم. زيباترين جنبۀ سرودههای او كه ارزش بررسی نيز دارد، آن است كه شعر وی آيينۀ روزگاری است كه در آن به سر برده است. او در شكوههای خويش از تنگدستی و محروميت با مردم همروزگار خويش كه بار سنگين جنگهای پياپی و نيز خودكامگی و بیعدالتی فرمانروايان را بر دوش میكشيدند (بقلی، 6؛ فروخ، 3/ 882-883)، هم زبان است (نک : دو سرودۀ او، بقلی، 19، 25). گرچه نخستينبار كه وی به مجون و هزل و بیپروايی روی آورد، ناشی از تنعم و ثروت بود، اما ادامۀ آن در سرودههايش بیگمان زهرخندی است به روزگار پوچ و بیمعنايی كه در آن زيسته است، زيرا برخی از اين اشعار به راستی پوچ است (برای نمونه نک : بقلی، 92؛ عقاد، 35(2)/ 200). هم زبانی وی با مردم هم روزگارش از آنجا آشكار میگردد كه به گفتۀ سخاوی (همانجا) اهل ذوق و ديگر مردمان، برای به دست آوردن ديوان او با يكديگر به رقابت برمیخاستند. بیگمان زبان ساده و بیپيرايۀ او نيز در اين امر تأثير بسيار داشته است. سخاوی در 853 ق برخی از اشعار او را ضبط كرده است (همانجا). وی نام ديوان خود را نزهة النفوس و مضحك العبوس نهاده است. شايد عنوان كتاب نيز پوزخندی به نويسندۀ درباری معاصر او ابن صيرفی (ه م) بوده است كه كتابی با عنوان نزهة النفوس و الابدان نوشته و در آن رويدادهای دربار فرمانروايان به ويژه مماليك را موبه مو شرح داده است، اما ابن سودون در كتاب خويش رو به سوی مردم عادی جامعۀ خويش دارد. دربارۀ شخصيت ابن سودون گزارشهای متناقضی در دست است: از سويی وی را عياش، خوشگذران، بیپروا و هرزه درا دانستهاند (سخاوی، همانجا؛ ابن عماد، 7/ 307- 308) و از سوی ديگر گفتهاند كه وی، مدتی امامت يكی از مساجد را به عهده داشت، بارها حج به جای آورد و نيز در جنگهای مسلمانان با ديگران شركت جست (سخاوی، همانجا). افزون بر ديوان (چاپ سنگی، قاهره، 1280 ق) از ابن سودون 2 مقاله با نامهای «المقامة الجِسْريّة» و «المقامة الجيزيّة» و نوشتهای كه خود آن را «الحكايات و الملافيق» ناميده، برجای مانده است، اين سه اثر در پايان كتاب الاوزان الموسيقية فی ازجال ابنسودون به چاپ رسيده است. ويژگی اصلی اين نوشتهها آن است كه در آنها اثری از عبارات پيچيده و واژههای نامأنوس، چنانكه در شيوۀ مقامهنويسی معمول بوده است، ديده نمیشود، زبان وی در آنها نيز چون زجلهای او ساده و صميمانه است و همۀ سجعهايی كه در آنها به كار برده، جز از باب مسخرگی نيست. در اين نوشتهها نيز او از تنگدستی مردم، به گونهای كه در رؤيای خويش به غذايی مناسب دست میيافتهاند (نک : متن حكايت، بقلی، 127) و نيز رياكاری برخی فقيهان درباری و ستمگريهای فرامانروايانی كه با دست آويزهای خندهآور مردم را به محاكمه میكشيدند (نک : متن مقامه، بقلی، 115)، سخن گفته و با زبانی زهرآگين آنان را به ريشخند گرفته است. ابن سودون را شايد بتوان روشنفكری برآشفته از روابط نادرست اجتماعی روزگار خود دانست.
1. تحفة الحامدين و فرحة الشاكرين فی نصيحة العارفين، نسخهای از آن در كتابخانۀ ظاهريه موجود است (ظاهريه، تصوف، 1/ 246)؛ 2. قرة الناظر و نزهة الخاطر، هزلياتی است كه ابن سودون از ديوان خود برگزيده است (حاجی خليفه، 2/ 1325). از اين اثر چند نسخه در كتابخانههای ظاهريه (ظاهريه، شعر، 327- 328)، خديويه (خديويه، 4/ 291)، گوتا ( پرچ، شم 2159)، اسعد افندی (سيد، 1/ 507) و انستيتو خاورشناسی شوروی ( خالدوف شم 8721) موجود است.
ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1351 ق؛ بقلی، محمد قنديل، الاوزان الموسيقية فی ازجال ابن سودون، قاهره، 1976 م؛ حاجی خليفه، كشف؛ خديويه، فهرست؛ سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1354 ق؛ سيد، فؤاد، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 م؛ ظاهريه، خطی؛ عقاد، عباس محمود، «الشعر العربی و المذاهب الادبية فی الغرب»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، 1379 ق/ 1960 م؛ فروخ، عمر، تاريخ الادب العربی، بيروت، دارالعلم للملايين؛ نيز:
Khalidov ; Pertsch. محمد سيدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید