ابن ساعاتی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223176/ابن-ساعاتی
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
3
اِبْنِساعاتی، ابوالحسن بهاءالدين علی بن محمد بن علی بن رستم بن هَردوز خراسانی (553-604 ق/ 1158- 1208 م)، شاعر ايرانی تبار و عرب زبان معاصر ايوبيان. مآخذ موجود شرح حال كاملی از او به دست نداده و اغلب به ذكر نام و يا نقل اشعاری از وی اكتفا كردهاند. ابنابیاصيبعه و ابن خلكان، نخستين كسانی هستند كه به شرح حال شاعر پرداختهاند، اما نوشتههای اين دو نيز دربارۀ او از چند سطر فراتر نمیرود و غالب مآخذ ديگر نيز اطلاعات اين دو را دربارۀ وی تكرار كردهاند. ابن سعيد اندلسی (ص 118) كه به شرح حال ابن ساعاتی در تاج المعاجم، و تاريخ حلب دسترسی داشته است، و نيز برخی مؤلفان ديگر تنها چند نكته به مندرجات مآخذ نخست افزودهاند. البته جنبههايی از زندگی و خصوصيات شاعر را میتوان از بررسی مضامين اشعار او به دست آورد كه در اين صورت نظرات عرضه شده صرفاً استنباطهايی است كه پارهای از آنها را به قيد احتياط میتوان پذيرفت. پدر وی محمد كه از مردم خراسان بود، به دمشق مهاجرت كرد و به كار ساعتسازی پرداخت. محمد در نجوم نيز دستی توانا داشت. به روزگار پادشاهی نورالدين محمود بن زنگی (د 569 ق/ 1174 م) ساعتهای مدخل مسجد دمشق را بساخت و خلعت فراوان گرفت و تا پايان عمر مأمور حفاظت و ادارۀ آنها بود (ابنابیاصيبعه، 2/ 183-184). بدين جهت خود وی به ساعاتی و فرزندانش به ابن ساعاتی معروف شدهاند. بهاءالدين در دمشق زاده شد و نيمۀ اول عمر خود را در آنجا و نيمۀ ديگر را در قاهره به سر برد و به گفتۀ فرزندش در همانجا نيز درگذشت و در سَفح المقطم به خاك سپرده شد (ابن خلكان، 3/ 396؛ ابن سعيد، 118). به روايت ابن ظافر ازدی (ص 262)، وی در جوانی بسيار زيبا بود و يك بار نيز به همين سبب با جمعی از فضلای عصر كه در مجلسی با او از در شوخی و مزاح درآمده بودند، از جمله ضياءالدين حورانی كه شيفتۀ زيبايی وی شده بود، سخت مشاجره كرد و سپس از آنان خواست كه هر يك در وصف اين حادثه قطعهای انشاء كنند. ابن سعيد (همانجا) نيز گفته است كه به روزگار ابن ساعاتی دمشق كسی را به زيبايی وی به خود نديده بود. به گفتۀ صفدی (22/ 7)، چهرۀ او چندان مليح و ظريف بود كه 40 تن از شعرا دلباختۀ جمال وی شده بودند و او قصايد خود را بر آنان میخواند و آنان نيز به تنقيح آنها میپرداختند و به همين سبب نيز شعر وی از پختگی برخوردار شده است. به روايت ابنسعيد (ص 119) او ابتدا در آمِد، شاگرد بديع اسطرلابی بوده است، اما اين خبر ظاهراً بیاساس است، زيرا بديع اسطرلابی، يا ابوالقاسم هبةالله بن حسين، فيلسوف، طبيب، اديب، شاعر و منجم كه در ساخت آلات فلكی چيرهدست بود، در بغداد اقامت داشت و در 534 ق/ 1140 م درگذشته است (ابنخلكان، 6/ 50-52). با اين وصف در صحت حكايتی نيز كه ابن سعيد (همانجا) دربارۀ گم شدن 000‘1دينار ابن ساعاتی در خانۀ بديع اسطرلابی نقل كرده است، يا دست كم ارتباط آن با بديع، علیالاصول ترديد بايد كرد. البته ابن ساعاتی خود در قصيدهای كه در مدح صلاحالدين ايوبی به مناسبت فتح بيتالمقدس (583 ق/ 1187 م) سروده، به از ميان رفتن مال و ثروتش اشاره كرده، اما روشن نيست كه اين حادثه چه بوده و آيا ارتباطی با حكايت ياد شده داشته است يا نه (نک : 2/ 385- 388). به گفتۀ ابن سعيد (ص 118) وی در نوجوانی در خط و شعر و شطرنج و نرد و سواركاری زبردست شده بود و با امرا و بزرگان مراوده و مجالست داشت تا آنجا كه بر همگان پيشی جست. در مآخذ موجود ذكری از تاريخ مهاجرت او به قاهره در ميان نيست، اما در عنوان قصيدهای كه وی در مدح امير سيفالدين سروده، آمده است كه آن را در 585 ق «عند مقدمه من الشام» سروده است كه اگر مرجع ضمير در اين عبارت، خود شاعر بوده باشد و نه امير سيفالدين، میتوان گفت كه وی در 32 سالگی، به قاهره رفته است (2/ 31- 32؛ قس: مقدسی، مقدمۀ ديوان، 1/ 15-16). در هر صورت، شاعر در 583 ق در دمشق و در 585 ق در قاهره بوده است، زيرا مديحۀ صلاحالدين را در 583 ق در دمشق سروده و در 585 ق نيز قصايدی در مصر انشاء كرده كه از آن جمله است قصيدهای در رثای قاضی محيیالدين، قاضیالقضاة مصر (2/ 144-147). اَنيس مقدسی سبب مهاجرت شاعر را به مصر، با استناد به ابياتی از قصايد متعدد او، طلب مال و زندگی بهتر دانسته و گفته است كه وی در آن ايام به سبب فقر و قدر ناشناسی هموطنانش زندگی تلخی داشته است (مقدمۀ ديوان، 1/ 16). با آنكه اين نظر درست مینمايد و محتمل است كه شاعر به هنگام مهاجرت به مصر چنين وضعی داشته باشد، اما رأی ديگر مقدسی كه به موجب آن شاعر در طول اقامتش در دمشق، به رغم ارتباط با بسياری از امرا و سلاطين ايوبی و رجال دولت و مشاهير عصر خود و مدح آنان هيچ ثروتی به چنگ نياورده (همان، 1/ 20؛ همو، «ابنساعاتی»، 330)، چندان درست نمینمايد. وی در اثبات اين نظر خود از جمله به ابياتی از قصيدهای استناد میكند كه، چنانكه گفته شد، شاعر در مدح صلاحالدين ايوبی سروده و در آنها به مصايب خود و آنچه بر دارايی او رفته، اشاره كرده است. مقدسی میافزايد كه ماهيت اين حادثه روشن نيست، ولی از ابيات قصيده چنين برمیآيد كه پيشامد مزبور تأثيری نامطلوب در زندگی شاعر بر جای گذارده است (مقدمۀ ديوان، 1/ 20-21). شايد اين حادثه همان واقعۀ گم شدن 000‘1دينار باشد كه پيش از اين اشاره شد. ديگر ابيات مورد استناد مقدسی نيز به دورۀ موردنظر مربوط نمیشود و اساساً میتوان پنداشت كه مشكلات مادی شاعر حدود 583 ق آغاز شده است. علاوه بر اين، موقعيت اجتماعی ممتاز شاعر اقتضا بر فقر و فاقه نداشته است. در هر حال ابن ساعاتی ظاهراً با از دست دادن مال خود و بیحرمتی ديدن از مردم، دلخسته و پريشان، تصميم به مهاجرت به قاهره و اقامت در آن شهر گرفته است. سرگذشت شاعر در قاهره نيز يكسره نامعلوم است، تنها از شعر او برمیآيد كه در المحلة الكبری ساكن بوده و وضع مالی او در آنجا و به ويژه در 10 سال آخر عمرش خوب بوده است، اگرچه هر سه فرزند او به نامهای مودود و محمود (د 595 ق/ 1199 م) و عيسی (د 596 ق/ 1200 م) در آن شهر درگذشتند و شاعر را در 8 سال آخر عمر سخت اندوهگين و آزرده خاطر ساختند (ابنساعاتی، 2/ 365- 368، 371-374؛ قس: مقدسی، مقدمۀ ديوان، 1/ 21). از سخن ابن خلكان (3/ 396) چنين برمیآيد كه شاعر فرزند چهارمی نيز داشته كه پس از پدر در قيد حيات بوده است، زيرا به طوری كه وی میگويد، تاريخ درگذشت شاعر را خود از فرزند او شنيده است. ابن ساعاتی در روزگار خود آوازهای بلند يافته بود چنانكه مؤلفان كتب ادبی و تاريخی معاصر و نزديك به زمان وی به مناسبت، از او و شعرش ياد كردهاند. ابن ابی اصيبعه (2/ 184) او را برترين شاعر زمان خود و در اين فن بیمانند دانسته است. ابن خلكان (3/ 395) و صفدی (22/ 7- 8) نيز در عظمت وی سخن گفتهاند. شاعر خود نيز در سرودههايش فراوان به شرافت و اصالت خود و خاندان و سرودههايش مباهات كرده و خود را امير نظم و نثر دانسته است. او به حفظ شرافت و آوازۀ بلند خود سخت پایبند و در مقابل رقيبان و حسودان بسيار حساس بوده و آنان را مورد حمله قرار داده است (مقدسی، مقدمۀ ديوان، 1/ 24- 27). ابنساعاتی طبعی ظريف و خوشگذران داشت و در ناملايمات به شراب و سماع و بهرهمندی از جمال پناه میبرد. خود در قصيدهای میگويد كه برای كسب ثروت تلاش میكند و آنرا وسيلهای برای نيل به خواستهها و آرزوهای خود و برخورداری از وسايل سرور میداند (نک : 1/ 228؛ قس: مقدسی، همان، 1/ 23)، اما ظاهراً مرگ نابهنگام فرزندانش در قاهره در شخصيت وی سخت كارگر افتاد و تحول فكری عظيمی در او پديد آورد و او را به متانت و وقار در انديشه و رفتار متمايل ساخت. اشعاری كه از آن پس سروده، نشاندهندۀ نحوۀ تفكر تازۀ وی در 8 سال آخر عمر اوست. از باب نمونه، او كه ثروت را فقط برای نيل به خواسته و آرزوهای خود میخواسته در شعری میگويد كه ثروت بیفضيلت، فقر است و زندگی عاری از فضيلت، مرگ (همان، 1/ 23-24). مآخذ موجود از مذهب ابن ساعاتی سخنی به ميان نياوردهاند. محسن امين (8/ 241) ابياتی از وی در مدح اميرالمؤمنين و اهل بيت (ع) نقل كرده و ظاهراً آنها را دال بر تشيع وی دانسته است. عنوان مديحه در ديوان شاعر حاكی از آن است كه وی آن را بالبداهه و به مقتضای حال سروده و شعر خطاب به كسانی است كه دربارۀ علی (ع) با وی مجادله میكردهاند (نک : 2/ 319). ابن ساعاتی صاحب ديوان شعری است در دو مجلد كه به طبع رسيده است. ديوان ديگری نيز به نام مقطعات النبل داشته كه اكنون در دست نيست، اما از قراين چنين برمیآيد كه منتخبی از ديوان وی بوده كه شاعر خود آن را برگزيده بوده است (ابن خلكان، 3/ 395-396؛ حاجی خليفه، 1/ 766؛ قس: ذهبی 21/ 471). اشعار ابن ساعاتی در مدح، فخر، هجا، رثا، هزل و وصف طبيعت است. او به غزل تمايل فراوان داشته، اما اغلب آن را همراه با وصف و ديگر معانی مشابه، به عنوان نسيب در سرآغاز مدايح به كار گرفته است. وی در شعر خود از صنايع بديعی كه كار برد آنها در آن عصر به اوج خود رسيده بود، بهرۀ فراوان گرفت و همچون ابن فارض، در اين ميدان چنان به افراط گراييد، كه با همۀ طبع روان و موزون و قدرت تخيل خود در چهارچوب صنايع لفظی محصور ماند. بدينسبب گاه شعر او از هرگونه لطافت تهی است. ابن ساعاتی در به كارگيری الفاظ برای بيان مقاصد خود بسيار تواناست و از اين حيث، به ويژه در مديحهسرايی، با شاعران طراز اول عصر عباسی برابری میكند (قس: مقدسی، مقدمۀ ديوان، 1/ 29-44). ابنساعاتی بسياری از بزرگان عصر خود از جمله صلاحالدين ايوبی و فرزندان او و ديگر سلاطين و امرای اين خاندان و نيز رجال دولت ايوبی، اعم از وزرا و نويسندگان و فرماندهان را مدح گفته است. بسياری از فقها و علما و قضات عصر وی نيز در زمرۀ ممدوحان او بهشمار میآيند. در 582 ق نيز قصيدهای در مدح خليفۀ عباسی الناصرلدين الله سروده و برای وی فرستاده است (نک : 1/ 17- 18).
ابن ابی اصيبعه، احمد بن قاسم، عيون الانباء، به كوشش ماكس مولر، قاهره، 1299 ق/ 1882 م؛ ابن خلكان، وفيات؛ ابن ساعاتی، علی، ديوان، به كوشش انيس مقدسی، بيروت، 1938 م؛ ابن سعيد، علی بن موسی، الغصون اليافعة، به كوشش ابراهيم الابياری، قاهره، 1967 م؛ ابن ظافر ازدی، علی، بدائع البداية، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1970 م؛ امين، محسن، اعيان الشيعة، به كوشش حسن امين، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ حاجی خليفه، كشف؛ ذهبی، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش بشار عواد معروف و محيی هلال السرحان، بيروت، 1404 ق/ 1984 م؛ صفدی، خليل بن ایبک، الوافی بالوفيات، به كوشش رمزی بعلبكی، بيروت، 1404 ق/ 1983 م؛ مقدسی، انيس، مقدمه بر ديوان (نک : ابن ساعاتی، در همين مآخذ)؛ همو، «ابن الساعاتی»، المقتطف، شم 94، قاهره، 1939 م.
ابومحمد وكيلی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید