ابن خیاط، ابوبکر محمد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223066/ابن-خیاط،-ابوبکر-محمد
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
3
اِبْنِ خَيّاط، ابوبكر، محمد بن احمد (د 320 ق/ 932 م)، محدث و نحوی سمرقندی. اندك اطلاعی كه از زندگی وی به ما رسيده است، آن قدر نيست كه بتوانيم شرح حال روشنی از او به دست دهيم. همينقدر میدانيم كه او از ديار خويش، سمرقند، به بغداد آمد (ابن نديم، 89؛ ابن انباری، 169؛ قفطی، 3/ 54). اين سفر كه گويا در 285 ق/ 898 م رخ داده (GAS, IV/ 163)، بیگمان مهمترين حادثه در زندگی او بوده است، زيرا در خلال آن توانست خود را تا صف نحويان بزرگ روزگار بركشد. وی به شهرهای گوناگون عراق سفر میكرده است. زَجّاجی ( مجالس العلماء، 57) از سفر او به سامرا سخن گفته است. نيز ترديدی نيست كه او با نحويان بزرگ كوفه و بصره ملاقات میكرده است. اكثر منابع هنگام اشاره به سفر وی به بغداد، داستان مناظرۀ او را با زجاج در باب نحو نقل میكنند (ابن نديم، ابن انباری، همانجاها؛ صفدی، 2/ 88؛ قفطی، همانجا؛ فيروزآبادی، 204)، اما از فحوای اين مناظره اطلاعی در دست نيست. نيز گويند كه او نزد مبرد (د 285 ق) شاگردی كرد (قفطی، 1/ 129) و از ثعلب (291 ق/ 904 م) شعر و ادب روايت میكرد (زجاجی، امالی، 124)، هر چند ابوعلی فارسی شاگردی او را نزد اين دو تن نادرست پنداشته، گويد: وی زمانی وارد بغداد شد كه ثعلب فوت كرده و مبرد نيز دچار كری شديد شده بود و با اين وصف نمیتوانسته از آنان نحو بياموزد (ياقوت، 17/ 142). ابن خياط زمانی به جرگۀ نحويان عراق پيوست كه كار نزاع ميان دو مكتب كوفه و بصره به اوج خود رسيده بود و او میبايست به استادان يكی از اين دو گروه بپيوندد. او به بزرگان مكتب كوفه چون مبرد و ثعلب پيوست، اما به طور كامل از نظريات نحوی آنان پيروی نكرد، بلكه كوشيد نظريات كوفيان و بصريان را به هم درآميزد، و گاهی نيز روش يكی از آنها را پيروی میكرد (زجاجی، ايضاح، 79؛ ابن نديم، ابن انباری، همانجاها). همينكه سخن از آميزش دو مكتب میرود، ناگزير بايد به مكتب بغداد كه نوعی آشتی ميان نحو كوفه و بصره ايجاد كرده بود، انديشيد، اما در زمان ابن خياط اين مكتب هنوز به شكل نهايی و رسمی خود درنيامده بود. بنابراين شيوۀ مردانی چون ابن خياط را بايد سرآغازی در تكوين مكتب بغداد پنداشت (دربارۀ نظريات نحوی وی نک : زجاجی، ايضاح، 76، 135-136؛ سخاوی 1/ 52- 54، 2/ 561-562؛ ابوحيان، 177- 179، 326، 715- 718؛ سيوطی، الاشباه و النظائر، 3/ 45-46، 4/ 214-215). ظاهراً ابن خياط در نحو عرب به درجات عالی رسيد، زيرا بزرگانی چون ابوعلی فارسی (د 377 ق/ 987 م) و زجاجی (د 337 ق/ 948 م) نزد او نحو آموختند (صفدی، همانجا؛ سيوطی، بغية الوعاة، 1/ 48)، اما برخلاف نظر عمر فروخ (2/ 539) شاگردی ابوبكر محمد بن هاشم و ابوعثمان سعيد كه به خالديان معروفند، نزد وی مورد ترديد است. نيكنامی ابن خياط موجب میگرديد كه معمولاً كسی در مراتب فضيلت او ترديد نكند و چون ابوعلی فارسی را گفتند كه در دانش او شك كرده است، وی به دفاع از خويش برخاسته، اظهار داشت كه تنها شاگردی استاد را نزد مبرد و ثعلب نفی كرده است، نه مراتب علم وی را (ياقوت، 17/ 142). ابن خياط ظاهراً شيعی مذهب بود و به قول صاحب روضات، ابن شهر آشوب و سپس حر عاملی بر اين امر تصريح كردهاند، اما صاحب روضات نظر ابن شهر آشوب را نمیپسندد و اشعاری را كه او دليل تشيع ابن خياط دانسته، كافی نمیداند و تشيع او را با تشيع ابوالفرج اصفهانی كه مورد خشم علمای متأخر شيعه است، قياس میكند (خوانساری، 7/ 307- 308). در هر حال وی مردی نرمخوی و متصف به كمالات اخلاقی بود (صفدی، همانجا؛ سيوطی، بغية الوعاة، همانجا؛ داوودی، 2/ 87- 88). ظاهراً گاه شعر نيز میسرود و خوانساری (7/ 308) سه بيت به او نسبت داده است، اما معلوم نيست كه او اين اشعار را از كجا نقل كرده است.
منابع موجود، مجموعاً 5 كتاب به وی نسبت دادهاند كه ظاهراً هيچ كدام از آنها موجود نيست: 1. معانی القرآن، 2. المقنع، 3. الموجز فی النحو، 4. النحو الكبير كه در كشف الظنون از آن با عنوان النحو الكثير ياد شده است (حاجی خليفه، 2/ 1935) و اشتباه به نظر میرسد (ابننديم، ابن انباری، همانجاها؛ ابوحيان، 179، 326؛ قفطی، صفدی، همانجاها). علاوه بر اين 4 كتاب، بغدادی (2/ 31) كتاب ديگری به نام النحو الملتزم به او نسبت داده كه در منابع ديگر ديده نشده است.
ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، به كوشش ابراهيم سامرائی، بغداد، 1959 م؛ ابن نديم، الفهرست؛ ابوحيان غرناطی، محمد بن یوسف، تذكرة النحاة، به كوشش عفيف عبدالرحمن، بيروت، 1406 ق/ 1986 م؛ بغدادی، هديه؛ حاجی خليفه، كشف؛ خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، 1382 ق/ 1962 م؛ داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرين، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ زجاجی، عبدالرحمن بن اسحاق، الامالی، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ همو، الايضاح، به كوشش مازن مبارك، بيروت، 1986 م؛ همو، مجالس العلماء، به كوشش عبدالسلام محمد هارون، كويت، 1962 م؛ سخاوی، علی بن محمد، سفر السعادة، به كوشش محمد احمد الدالی، دمشق، 1983 م؛ سيوطی، الاشباه و النظائر، حيدرآباد دكن، 1360-1361 ق؛ همو، بغية الوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1384 ق/ 1964 م؛ صفدی، خليل بن ایبک، الوافی بالوفيات، به كوشش هلموت ريتر، بيروت، 1381 ق/ 1961 م؛ فروخ، عمر، تاريخ الادب العربی، بيروت، 1401 ق/ 1981 م؛ فيروزآبادی، محمد بن یعقوب، البلغة، به كوشش محمد مصری، دمشق، 1392 ق/ 1972 م؛ قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1369 ق/ 1950 م؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:
GAS.زهرا خسروی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید