ابن حداد، ابوبکر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222987/ابن-حداد،-ابوبکر
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِبْنِ حَدّاد، ابوبكر محمد بن احمد بن محمد بن جعفر كِنانی مصری (264-344 ق/ 878-955 م)، فقيه و قاضی شافعی. وی از عنفوان جوانی به تحصيل علوم متداول زمان خود پرداخت. ادبيات را نزد استادانی چون محمد بن وَلاّد تميمی، از شاگردان مُبرَّد و ثَعْلَب (ه م م) فراگرفت و در رشتههای مختلف علوم ادبی از جمله نحو، لغت و شعر متبحر شد (ذهبی، 15/ 446، 449). اشعار بسياری از حفظ داشت و گاه خود نيز شعر میسرود (گِست، 552، 554). در علوم قرآن، حديث، رجال، انساب و تاريخ نيز صاحب اطلاع بود و از مشايخ بزرگی چون ابويزيد قَراطيسی، محمد بن جعفر بن الامام، ابوالزنباع رَوْح بن فرج، محمد بن عُقَيل فِرْيابی و ديگران حديث شنيد. مشهورترين استاد وی در حديث ابوعبدالرحمن نَسائی بود. ابن حداد تنها حديث وی را روايت میكرد و او را حجت بين خود و خدا میدانست. كتاب خصائص علی (ع) تأليف نسائی را نيز تدريس میكرد و در مواردی قائل به تفضيل امام علی (ع) بود (ذهبی، همانجا؛ گست 555 -556). از ابن حداد بزرگانی چون ابنزُولاق و قاضی يوسف بن قاسم روايت كردهاند و محمد بن سعد باوَرْدی با وی ارتباط داشته است (ذهبی، 15/ 446- 447، 449). ابن حداد بيشتر به عنوان فقيه شهرت يافته است تا به عنوان محدّث يا اديب، از مشايخ وی در فقه میتوان قاضی ابوعُبيد بن حَرْبَوَيْه (از شاگردان ابوثَوْر و داوود ظاهری)، ابو اسحاق مَرْوَزی (از حلقههای اتصال فقه شافعی)، محمد بن عُقَيل فِريابی، بِشْر بن نصر، منصور بن اسماعيل ضَرير و ابن بَحْر را ياد كرد (سبكی، 3/ 81؛ گست، 551؛ نووی، 1/ 192-193؛ ذهبی، 15/ 449). ابنحداد در 310 ق/ 922 م به بغداد سفر كرد در آن شهر با دانشمندانی چون صَيْرَفی، ابوسعيد اصطخری و محمد بن جرير طبری ديدار كرد (سبكی، 3/ 79؛ اسنوی، 1/ 399). گفته شده كه وی در اين سفر با نَفْطَوَيْه نحوی نيز ملاقات كرده است (داوودی، 2/ 76). وی از طريق قاضی ابوعبيد با روش فقهی ثوری و ظاهری و در ملاقات با طبری با روش فقهی او آشنا شد (نک : سبكی، 3/ 79-80) و علیالقاعده میبايست با فقه مالكی و حنفی كه در آن زمان از قوت خاصی برخوردار بوده نيز آشنايی يافته باشد، زيرا شاگرد وی ابنزولاق متذكر شده كه ابنحداد در «اختلاف علماء» يا به اصطلاح امروز در «فقه تطبيقی» متبحر بوده است (ذهبی، 15/ 446). ابن حداد به عنوان يك مجتهد فتاوی شاذ نيز داشته است (سبكی، 3/ 83 به بعد) و گاهی بعضی فتاوی وی باعث برخی درگيريهای اجتماعی میشد، مانند فتوايی كه در مورد انهدام ساختمان كنيسهای صادر كرد (گست، 554). ابن حداد مبانی علم قضا را كه از شاخههای علمی فقه به شمار میرود از استادش قاضی ابوعبيد آموخت (سبكی، 3/ 81) و بارها رأساً يا به نيابت منصب قضای مصر را پذيرفت: اول بار در ذيقعده يا شوال 324 ق/ اكتبر يا سپتامبر 936 م توسط ابن اخشيد به قضا منصوب شد و تا ربيعالاول 325 ق/ فوريۀ 937 م در اين منصب باقی بود (ابن برد، 487؛ سبكی، همانجا). بار ديگر از جمادیالاول 333 تا محرم 334 ق/ ژانويه تا سپتامبر 945 م به نيابت از ابن هَرَوان قضاوت كرد. همچنين مدتی به نيابت از عمر بن حسن هاشمی كه از رجب 334 تا ذيحجۀ 339 ق/ فوريۀ 946 تا مۀ 951 م در منصب قضای مصر بود (ابن برد، 491-492). وی با برخورداری از تجارب خود كتاب ادب القاضی يا ادب القضاء را بر مبنای فقه شافعی تأليف كرد. اين كتاب از نخستين تأليفات در اين زمينه است. ابن حداد در احقاق حق كوشا بود و شايد به همين دليل اغلب حكام علاقۀ چندانی به وی نداشتند، با اين حال با آنان در ارتباط بود و در ايشان تا حدودی نفوذ كلام داشت. علمای رجال گفتار، كردار، پاكی و درستی وی را ستودهاند (گست، 551-555). ابنحداد در 343 ق/ 955 م حج گزارد و هنگام بازگشت در 79 سالگی در نزديكی دروازههای موطن خود بدرود حيات گفت (سمعانی، 4/ 78). امير مصر ابوالقاسم بن اخشيد و جمعی از مردم به جنازۀ وی نماز گزاردند (ابنخلكان، 4/ 198) و او را در گورستان قَرافه به خاك سپردند (گست، 557).
1. الفوائد (GAS, I/ 497)؛ 2. الفروع المولّدات، كتاب مشهور ابنحداد (نک : سبكی، 3/ 80) كه مورد توجه بسيار علمای شافعی بوده است، و گروهی از جمله قَفّال مروزی، ابواسحاق اسفراينی، ابوعلی سِنْجی، ابوالطيب طبری و ابوالقاسم فورانی بر آن شرح نوشتهاند (نووی، 1/ 193؛ حاجی خليفه، 2/ 1257). احتمالاً آنچه حاجی خليفه، (2/ 1218) تحت عنوان «فتاوی ابنحداد» ذكر نموده، همين كتاب است؛ 3. الباهر، كه در آن اقوال شافعی را گرد آورده است (حميدی، 124؛ ذهبی، 15/ 449)؛ 4. ادب القاضی يا ادب القضاء؛ 5. الفرائض؛ 6. الجامع (ذهبی، 15/ 447، 449)؛ 7. المسائل المنثورة؛ 8. فضائل القرآن؛ 9. الردّ علی محمد بن علی النسائی (يا الشاشی)؛ 10. استئذان البكر فی تزويجها (داوودی، 2/ 77).
ابن برد، احمد بن عبدالرحمن، ذيل الولاة و كتاب القضاة كندی، به كوشش رُون گست، بيروت، 1908 م؛ حاجی خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1941 م؛ ابن خلكان، وفيات؛ اسنوی، عبدالرحيم، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالله الجبوری، بغداد، 1390 ق؛ حميدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، به كوشش محمد طنجی، قاهره، 1372 ق؛ داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرين، بيروت، 1403 ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و ابراهيم الزيبق، بيروت، 1405 ق/ 1985 م؛ سبكی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعية الكبری، به كوشش محمد الحلو و محمد الطناحی، قاهره، 1384 ق/ 1964 م؛ سمعانی، عبدالكريم بن محمد، الانساب، حيدرآباددكن،1384 ق/ 1964 م؛ گِست، رُون (نک : ابن برد در همين مآخذ)؛ نووی، محيیالدين ابن شرف، تهذيب الاسماء و اللغات، بيروت، دارالكتب العلمية؛ نيز:
GAS. احمد پاكتچی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید