ابن حاجب نعمان، ابو الحسن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222925/ابن-حاجب-نعمان،-ابو-الحسن
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِبْنِ حاجِبِ نُعمان، ابوالحسن علی بن عبدالعزيز بن ابراهيم بن بنّا (340-421 ق/ 951-1030 م)، كاتب، اديب و شاعر. وی در خاندانی اهل كتابت و مورد عنايت آل بويه زاده شد. پدرش در دستگاه ابومحمد مُهَلبی، وزير معزالدوله، دبير و صاحب «ديوان سواد» بود (ابننديم، 134؛ ابنجوزی، 8/ 51؛ ياقوت، 14/ 36). جد او نيز بنا به قول ابن نديم دبير بوده است (همانجا). از نيمۀ اول زندگی ابنحاجب چيزی نمیدانيم. وی در دهۀ چهارم حيات خود با منصب دبيری به خدمت الطائع لله خليفۀ عباسی (363-381 ق/ 974-991 م) درآمد. چون الطائع خلع شد، وی نيز كار خود را از دست داد، اما پس از 5 سال دوباره به دبيری منصوب شد و نزد القادر بالله (381-422 ق/ 991-1031 م) به خدمت پرداخت (شوال 386 ق/ 996 م) و با لقب «رئيس الرؤسا» كه هنگام تصدی امر كتابت از جانب خليفۀ جديد به او اعطا شد، به كار مشغول شد. وی بالغ بر 40 سال در دستگاه دو خليفه به كار كتابت اشتغال داشت (ابن جوزی، 7/ 187؛ ياقوت، 14/ 36؛ ابن اثير، 9/ 410) و چندان حشمت و قدرتی يافت كه ابناثير (همانجا) از او به عنوان مرد توانای دوران خلافت القادر ياد كرده و برخی نيز از او با عنوان «وزير» نام بردهاند (مثلاً نک : ابن جوزی، 8/ 2؛ ياقوت، 14/ 37؛ ابن حجر، 4/ 241). با اينهمه پيداست كه نفوذ و توانايی او به دربار كوچك خلافت محدود میگرديد و او خود ناچار بود وزيران آل بويه را كه بر عراق حكم میراندند ارج نهد و مثلاً ابنسهلان، وزير سلطان الدوله، را «الحضرة العالية الوزيرية» خطاب كند (صابی، وزراء، 171). ابن حاجب در دستگاه خليفه از مكنت و ثروت و تنعم مادی فراوان برخوردار بود. تنها در يك پيشكش كه سلطان الدوله از ناحيۀ فارس به مناسبت ملقب شدن خود برای او فرستاد و گزارش آن از طريق صابی (رسوم، 103) به ما رسيده از 10 هزار دينار بَدْری و هزار درهم خُماسی و دو صندوق پر از لباس و عطريات و سی هزار درهم سخن رفته است. ابن حاجب چنانكه رسم آن روزگاران بود از مجالس عيش و طرب نيز پرهيز نداشت (ياقوت، همانجا). ذهبی ( ميزان، 3/ 143) ابن حاجب را علامه و بليغ میخواند. اگر اين نكته را اغراقآميز هم بدانيم باز نشانهای است از آنكه ابن حاجب با دانشهای زمان خود آشنايی وسيعی داشته و تصدی طولانی او در مقام دبيری نيز بدون اين آشنايی ممكن نبوده است. با اينهمه، از حوزۀ دانش او اطلاعی در دست نيست گر چه به يقين بهرۀ وافری از علوم ادب داشته است. همچنين برخی منابع اشاره دارند كه او استماع حديث نيز كرده است (خطيب بغدادی، 12/ 31). میتوان محتمل دانست كه او از كتابخانۀ مشهور پدرش، كه ابن نديم (ص 134) آن را خزانهای بینظير میداند، نيز به خوبی استفاده كرده باشد. پس از ابنحاجب كتابت و دبيری در خاندان وی ادامه نيافت، زيرا پسرش ابوالفضل، كه بعد از مرگ پدر مدتی به كتابت منصوب شده بود، نتوانست توفيق چندانی كسب كند و چند ماهی بعد عزل شد (همانجا). ابنحاجب بر خلاف نظر واده (EI2, III/ 782) مؤلف منتخبات اشعار دبيران ( اشعار الكتاب ) كه ابن نديم به آن اشاره كرده (ص 134، 166)، نيست. اين منتخب اثر پدر ابنحاجب است، زيرا ابن نديم از ابوالحسين عبدالعزيز بن ابراهيم فرزند حاجب نعمان نام برده كه پدر ابن حاجب معروف است. به علاوه وی در ذكر احوال ابن حاجب به وفات او اشاره میكند و با توجه به اينكه ابننديم در 385 ق/ 995 م درگذشته است (EI2)، منظور او نمیتواند ابنحاجبِ پسر باشد كه در 421 ق وفات يافته است. بر اين اساس نسبت دادن ديگر كتابهای ذكر شده در فهرست ابن نديم به ابنحاجبِ پسر نادرست است (مثلاً نک : بستانی ف). در ميان آثار ابن حاجب به ديوان شعری اشاره رفته است (ياقوت، همانجا) كه گويا تا قرن 7 ق/ 13 م در يكی از كتابخانههای حلب موجود بوده است (GAS, II/ 598). نام اين ديوان را بغدادی در ايضاح المكنون (1/ 485) و هدية العارفين (1/ 687) نيز ياد كرده است. ابن حاجب يكی از منابع صابی است و گفتارهای كوتاه و بلندی به نقل از او در رسوم دارالخلافه (صص 30، 75، 80، 96، 100) مذكور افتاده است. ذهبی (تاريخ الاسلام، ج 11) ابن حاجب را صاحب نظم و نثر میشمارد. صفدی نيز با آنكه شرح حال وی را دقيقاً از ياقوت اخذ كرده، تصنيف كتابهايی را به او نسبت میدهد (ج 12)، حال آنكه ياقوت به اين امر اشاره نكرده است. به هر حال، از آثار او به نثر در منابع ديگر ذكری ديده نمیشود و میتوان احتمال داد منظور از آثار منثور، مكتوبات و رسائل ابنحاجب در مقام دبيری باشد. سخاوی (ص 266) كتابی با عنوان الصعيد (مصر عليا) در تاريخ محلی آن ناحيه به علی بن عبدالعزيز كاتب نسبت میدهد، اما معلوم نيست كه مراد از اين شخص همان ابن حاجب باشد، زيرا در هيچ يك از منابع متقدم و متأخر از چنين كتابی و نسبت آن به ابن حاجب ذكری در ميان نيست و كسی فن تاريخ نگاری را به ابن حاجب نسبت نداده است.
ابن اثير، الكامل؛ ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، حيدرآباد دكن، 1359 ق/ 1940 م؛ ابن حجر، احمد بن علی، لسان الميزان، حيدرآباد دكن، 1329- 1331 ق؛ ابن نديم، الفهرست، به كوشش گوستاو فلوگل، لايپزيک، 1872 م؛ بستانی ف؛ بغدادی، اسماعيل پاشا، ايضاح المكنون؛ استانبول، 1943 م؛ همو، هدية العارفين، استانبول، 1951 م؛ خطيب بغدادی، احمد بن علی، تاريخ بغداد، قاهره، 1349 ق/ 1930 م؛ ذهبی، شمسالدين محمد، تاريخ الاسلام، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ همو، ميزان الاعتدال، به كوشش علی محمد البجاوی، قاهره، 1382 ق/ 1963 م؛ سخاوی، احمد بن عبدالله، الاعلان بالتوبيخ لمن ذم التاريخ، به كوشش فرانتس روزنتال، بغداد، 1382 ق/ 1963 م؛ صابی، هلال بن محسن، رسوم دارالخلافة، به كوشش ميخائيل عواد، بغداد، 1383 ق/ 1964 م؛ همو، الوزراء، به كوشش عبدالستار احمد فراج، بيروت، 1958 م؛ صفدی، خليل بن ایبک، الوافی بالوفيات، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:
EI2; GAS. محمدمهدی مؤذن جامی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید