ابن حاج، ابوالحسن جعفر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222911/ابن-حاج،-ابوالحسن-جعفر
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِبْنِ حاج، ابوالحسن، جعفر بن ابراهيم بن احمد معافری ملقب به ذوالوزارتين (د پس از 510 ق/ 1116 م)، شاعر مغربی. سال تولد او روشن نيست و دربارۀ زندگی او نيز اطلاعات بسيار اندكی در دست است. ابن خاقان كه هم روزگار اوست، در خلال عبارتهای مسجّع خود، تنها اشاراتی بسيار كوتاه به زندگی او كرده است (ص 139). وی در لورقه، در خاندان «جلالت و وزارت» به دنيا آمد (ضبی، 241؛ عماد، 2/ 139). ابن سعيد ( رايات، 112) از وی در شمار اعيان لورقه در سدۀ 6 ق/ 12 م نام برده و ابندحيه (ص 175) در وصف بزرگی او چيزی فروگذار نكرده است. رابطۀ نزديك ابن حاج با ابوعيسی بن ليّون حاكم لورقه را میتوان تأييدی بر اين گفتهها دانست (ابن خاقان، 139-140؛ مقری، نفح، 4/ 245). ابندحيه (ص 177) وی را وزير خوانده است، اما از چند و چون وزارت وی گزارشی در دست نيست. چگونگی تحصيلات او نيز روشن نيست، جز اينكه میدانيم در 494 ق/ 1101 م شاگرد ابوعلی صدفی (د 514 ق/ 1120 م) بود و كتاب رياضة المتعلمين ابونعيم را نزد وی خواند (ابن ابار، المعجم، 69)، شايد در نتيجۀ همين گونه آموزشها بوده كه ابن دحيه (همانجا) او را مردی با دستمايۀ علمی و ادبی كلان معرفی كرده است. ظاهراً وی در جوانی، به قصد كسب مقام و ثروت به معتمد بن عباد آخرين فرمانروای خاندان بنیعباد در اشبيليه روی آورد، اما معتمد، احتمالاً به دليل پريشانيهای سياسی به او توجهی نكرد. اين رفتار بر او بسی گران آمد و با سرودن شعری در نكوهش اين خاندان، اشبيليه را ترك كرد (ابن خاقان، 143؛ ابن دحيه، همانجا؛ ابن سعيد، المغرب، 2/ 280). شايد دو بيت غمانگيزی كه در بدی روزگار سروده (عماد، 2/ 147؛ ابن سعيد، همانجا) اشارهای به همين دوره از زندگی او باشد. وی در دورۀ كوتاهی از زندگی، به بادهگساری و خوشگذرانی روی آورد، اما از آن پس، پرهيزگاری پيشه كرد و گوشۀ عزلت گزيد (ابنخاقان، 139). ظاهراً اين دگرگونی در شيوۀ زندگانی او پس از رویگردانی از بنی عباد بوده است. ضبی (ص 241) و ابنخاقان (همانجا؛ قس: ابن سعيد، المغرب، 2/ 277) ضمن اشاره به اين بخش از زندگانی او شخصيت و صفات فردی و به ويژه بخشندگی و بزرگواری او را ستودهاند. اين ويژگی در پارهای از سرودههای او نيز ديده میشود (سلفی، 156، 2 بيت؛ عماد، 2/ 144، دو بيت و قطعهای در 4 بيت). گرچه وی را پيشگام در نثر و نظم (ضبی، همانجا) و نوآور در قافيهپردازی و سجعنويسی (ابنابار، المعجم، 69) دانستهاند، اما هيچ نمونهای از نثر او در دست نيست، از شعر او نيز ستايش بسيار شده، ابنخاقان (ص 139) آن را چنان پرشور و زيبا دانسته كه گفته است، گويی از شعر اوست كه زيبايی به چنگ آمده است، و ابن دحيه (ص 175) شعر او را از سرخی ناشی از شراب برگونۀ ميخوارگان لطيفتر دانسته است. آنچه از اشعار او برجای مانده، شامل قطعههايی در وصف، مدح، غزل و گاه هجاء و نيز مخمسّی مرثيهگونه است كه آن را در روزگار آشوب اندلس و در رثای ابن صمادح سروده است (عماد، 2/ 141). در ميان اشعار او گاه غزلياتی لطيف ديده میشود (همو، 2/ 146؛ ابن دحيه، 176). ابن خاقان (صص 140-143) 85 بيت از اشعار او را ضبط كرده، و افزون بر آن در ديگر مآخذ (عماد، 2/ 139-145، 3/ 487؛ ابنابار، حلة السيراء، 2/ 176؛ ابنسعيد، رايات، 113) جمعاً 23 بيت، بجز مخمس او، آمده است. مقری (نفح، 5/ 243-245) نيز مخمس او را در 13 بند آورده كه ظاهراً متن كامل آن است و عماد (2/ 141) تنها 6 بند از آن را ياد كرده است. از سال درگذشت ابنحاج هيچ گزارشی در دست نيست و اين شايد بدان سبب است كه اشارات ابنخاقان به زندگی او در زمان حيات او بوده و ديگر مآخذ كه تقريباً همه به نوشته وی استناد كردهاند، از اين نكته درگذشتهاند. با اينهمه خوب است به اين دو نكته اشاره كنيم كه: ابنحاج در محرم 517 ق/ 1123 م شعری برای ابوبكر بن رحيم سروده است (ابن خاقان، 142) و عماد (2/ 139) گفته است كه وی پس از 500 ق مدتی دراز زيست و تاريخ سرودن شعر ياد شده را نيز 519 ق دانسته است. ابن حاج ديوان شعری داشته (ابن ابار، المعجم، 69) كه پس از او از دست رفته است، چه، برای ابن ابار اشعاری از ابن حاج خوانده شده كه او «آنها را در ديوان شعر وی نيافته». پس گمان میرود كه ديوان او تا سدۀ 7ق/ 13م موجود بوده است. افزون بر اين، مقری ( ازهار الرياض، 2/ 254) به نقل از ابن خاتمه كتابی به نام محك الشعر به او نسبت داده، اما كنيۀ او را ابواحمد نوشته است. ابن حاج دارای فرزندی به نام عبدالله بوده كه ابن سعيد ( المغرب 2/ 276) چند بيت از اشعار او را نقل كرده است.
ابن ابار، محمد بن عبدالله، الحلّة السيراء، به كوشش حسين مؤنس، قاهره، 1963 م؛ همو، المعجم، مادريد، 1885 م؛ ابن خاقان، فتح، قلائد العقيان، قاهره، 1284 ق؛ ابن دحيه، عمر بن حسن، المطرب، به كوشش ابراهيم ابياری و ديگران، قاهره، 1374 ق/ 1955 م؛ ابن سعيد، علی بن موسی، رايات المبرّزين، به كوشش نعمان عبدالمتعال قاضی، قاهره، 1393 ق/ 1973 م؛ همو، المغرب، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1953 م؛ سلفی، احمد بن سلفه، اخبار و تراجم اندلسية (مستخرجة من معجم السفر)، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1963 م؛ ضبی، احمد بن یحیی، بغية الملتمس، مادريد، 1884 م؛ عمادالدين كاتب، محمد بن محمد، خريدة القصر، به كوشش آذرتاش آذرنوش و ديگران، تونس، 1971-1972 م؛ مقری تلمسانی، احمد بن محمد، ازهار الرياض، به كوشش مصطفی السقا و ديگران، قاهره، 1359 ق/ 1940 م؛ همو، نفح الطيب، به كوشش محمدالبقاعی، بيروت، 1406 ق/ 1986 م.
محمد سيدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید