ابن ابی طی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 تیر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222758/ابن-ابی-طی
چهارشنبه 6 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْنِ اَبی طَیّ، یحیی بن حمید (یا حُمَیدة: حاجی خلیفه، 1 / 27) ابن ظافر طائی حلبی غسّانی (575- ح 630ق / 1179-1233م)، مورخ و ادیب شیعی. یاقوت او را در 619ق / 1222م در حلب دیده است (ابن حجر، لسان، 6 / 264). وی در حلب زاده شد. كتبی از یاقوت نقل میكند كه پدر یحیی را فرزندی نمیماند و شبی كه یحیی به دنیا آمد، كنیزی وی را بر بام برد. هوا سخت سرد بود. چشمان كودك پس از گریستن بسیار سپید شد و از آن پس پیوسته درد چشم داشت. چون به بلوغ رسید، آن قسمت از دیدگانش كه سپید شده بود، روشن گشت (كتبی، 4 / 269). پیشۀ پدرِ یحیی را برخی نجّاری (النّجارة) نوشته و آوردهاند كه بر همۀ نجارانِ حلب مقدّم بود و در نسب وی نیز «ابن نجار» را افزودهاند (همانجا) و ابن حجر «صنعة التجارة» ضبط كرده است (لسان، 6 / 263). یحیی قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و فقه امامیه را از ابن شهر آشوب فراگرفت (كتبی، 4 / 269) و در اصوال، قرائات، لغت و جز آنها دستی یافت (دجیلی، 2 / 56) و روایت ابوعَمرْو نافع را تجرید كرد (آقابزرگ، طبقات، 205). همچنین وی نزد تاجالعلی اشرف بن اعز [یا اغر] (د 610ق / 1213م) به تلمذ پرداخت و نهجالبلاغة و مقداری از اشعار تاجالعلی را نزد او خواند (صفدی، الوافی، 10 / 273؛ همو، نكت، 120). ابن ابی طی شعر نیز میگفت. وی، الملك الظاهر بن صلاحالدین (والیْ حلب: 582-613ق / 1186-1216م) را مدح گفت و در سلك شاعران و مقربان وی درآمد (دجیلی، 2 / 56؛ برق، 386). ابن ابی طی از 597ق / 1201م به آموزش اطفال پرداخت و تصنیف و تألیف را پیشۀ خویش ساخت و روزی خود را از آن راه مییافت (ابن حجر، لسان، 6 / 363). ابن خلكان از وی به عنوان ادیب حلبی یاد كرده و تاریخ او را تاریخ كبیر خوانده است (1 / 259). ابن حجر از یاقوت نقل میكند كه ابن ابی طی تصنیف را دكان خویش و وسیلۀ گذران معاش ساخته بود. وی به تصانیف دیگران دست میبرد و با پس و پیش كردن و افزودن و كاستن مطالب كتب دیگران كه در آنها رنج برده بودند، نامی عجیب بر آنها مینهاد و با كتابتی عالی عرضه میكرد (لسان، 6 / 263). همین مطلب را «دائرةالمعارف اسلام» دربارۀ تألیفات ابن ابی طی ــ البته به گونهای دیگر ــ بیان كرده است، اما به قول آقابزرگ، دور نیست كه چون شیعیان یاقوت را به علت عقیدۀ نادرستش نسبت به علی (ع) ــ چنانكه ابن خلكان ذكر میكند (6 / 127- 128) ــ از سوریه گریزانده بودند، وی چنین تهمتها را بر ابن ابی طی وارد كرده است، بیآنكه از كتب مشخصی در این زمینه نام برده باشد (آقابزرگ، طبقات، 205).مهمترین اثر ابن ابی طی تاریخ بزرگ او به نام معادن الذهب فی تاریخ الملوك و الخلفاء و ذوی الرُّتب است كه مورد استفادۀ مورخان پس از وی به ویژه ابن فرات و ابوشامه قرار گرفته و برگرفتههای مهمی از آن در آثار این دو مورخ محفوظ مانده است (ابوشامه، جم ؛ ابن فرات، 4(1) / 29، 65، 90، 94-95). همچنین ابنخلكان (1 / 259)، ابن شحنه (ص 85)، راغب (1 / 362، 4 / 378)، صفدی (نكت، 120؛ وافی، 10 / 373) و ذهبی (3 / 114) از تاریخ او نقل و استفاده كردهاند. فصولی از معادن الذهب به حكومت صلاحالدین و فرزندش الظّاهر اختصاص داشته و نیز دارای اطلاعات با ارزشی دربارۀ تاریخ شام، جنگهای صلیبی، تاریخ ایران، مصر و عراق بوده است (EI2). در همین مأخذ به شیوهای از معادن سخن رفته كه گویا اصل كتاب در دسترس نویسندۀ آن بوده، اما وجود نسخهای از آن محقق نشده است.شماری از دیگر آثار ابن ابی طی كه در كتب پس از وی یادی از آنها شده، عبارتند از اخبار شعراء الشیعة یا اخبار الشعراء السّبعة (حاجی خلیفه، 1 / 27؛ آقابزرگ، طبقات، 206)؛ بیان المعالم (نصرالله، 181)؛ تاریخ العلماء (صفدی، وافی، 1 / 53)؛ تاریخ مصر، (حاجی خلیفه، 1 / 304)؛ تهذیب الاستیعاب قرطبی (راغب، 4 / 378)؛ الحاوی فی رجال الامامیة (ابن حجر، لسان، 6 / 264)؛ حوادث الزمان در 5 مجلد به ترتیب حروف (حاجی خلیفه، 1 / 693)؛ خلاصة الخلاص فی آداب الخواص در 10 مجلد (كتبی، 4 / 270)؛ رواة الشیعة (حاجی خلیفه، 2 / 1099)؛ سلك النظام فی اخبار الشام (ابن حجر، همانجا)؛ شرح نهجالبلاغة در 6 مجلد (همان، 6 / 263)؛ طبقات الامامیة كه ابن حجر در ذكر یغوث صحابی از آن نقل میكند (اصابة، 3 / 670)؛ طبقات العلماء (حاجی خلیفه، 2 / 1104)؛ عقود الجواهر فی سیرة الملك الظاهر (همو، 2 / 1155)؛ فضائل الائمّة در 4 مجلد (ابن حجر، لسان، 6 / 264)؛ كتاب السیر در 3 مجلد (آقابزرگ، مصفی، 13)؛ كنز الموحدین فی سیرة صلاحالدین (حاجی خلیفه، 2 / 1250)؛ مختار تاریخ المغرب (همو، 2 / 1622)؛ مناقب الائمة الاثنی عشر (زركلی، 9 / 175)؛ المنتخب فی شرح لامیة العرب (بغدادی، 568؛ نصرالله، 181). فهرست مفصلی از دیگر تألیفات ابن ابی طی در فوات الوفیات (كتبی، 4 / 270-271) آمده است.
آقابزرگ، الذریعة؛ همو، طبقات اعلام الشیعة، قرن 7، بیروت، 1972م؛ همو، مصفّی المقال، تهران، 1378ق؛ ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، الاصابة، قاهره، 1328ق؛ همو، لسان المیزان، حیدرآباد دكن، 1329ق؛ ابن خلكان، وفیات؛ ابن شحنه، محمد، الدّرّ المنتخب فی تاریخ مملكة حلب، به كوشش یوسف الیان سركیس، بیروت، 1909م؛ ابن فرات، محمدبن عبدالرحیم، تاریخ، به كوشش حسن محمد شماع، بغداد، 1386ق؛ ابوشامة، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین النّوریة و الصلاحیة، روایت یوسف شافعی، قاهره، 1287ق، جم ؛ برق، غلام جیلانی، مورخین اسلام، لاهور، 1968م؛ بغدادی، اسماعیل پاشا، ایضاح المكنون، استانبول، 1364ق / 1945م؛ حاجی خلیفه، كشف الظنون، استانبول، 1941م؛ دجیلی، عبدالصاحب عمران، اعلام العرب فی العلوم و الفنون، نجف، 1386ق؛ ذهبی، شمسالدین محمد، العبر، به كوشش فؤاد سید، كویت، 1961م؛ راغب، محمدبن محمود، اعلام النّبلاء، حلب، 1342-1343ق؛ زركلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، 1389ق؛ صفدی، خلیل بن ایبک، نَكْت الهمیان، به كوشش احمد زكی بك، قاهره، 1329ق؛ همو، الوافی الوفیات، ویسبادن، 1962، 1980م، ج 1، 10؛ كتبی، محمدبن شاکر، فوات الوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1973م؛ نصرالله، ابراهیم، حلب و التّشیع، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق؛ و نیز:EI2.
محمدآصف فکرت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید