ابن ابی الزناد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 2 تیر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222739/ابن-ابی-الزناد
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْنِ اَبِی الزِّناد، ابومحمّد عبدالرّحمن بن عبدالله بن ذكوان (100-174 یا 180ق / 718-790 یا 796م)، محدّث و فقیه مدنی. نیای بزرگش ذكوان مولای رملة بنت شیبة بن ربیعه همسر عثمان بن عفّان بوده است. (ابن سعد، 5 / 415). وی از قبیلۀ خزرج و از شاخۀ بنی مالك ابن نجّار (شباب، 1 / 307- 308) بود، ولی برخی نوشتهاند كه جدش ذكوان برادر ابولؤلؤ ایرانی قاتل عمربن خطّاب بوده است (ذهبی، سیر، 5 / 445)، اما شباب نیز از قول خود او نقل كرده كه وی هَمْدانی بوده است (1 / 160).ابن ابیالزّناد قرائت را نزد ابوجعفر یزید بن قعقاع قاری مدنی (د 132ق) و روایت حروف قرآنی را نزد نافع بن عبداللهبن ابینعیم مدنی (د 169ق) آموخت (ذهبی، سیر، 8 / 167-170). از پدر خویش و هشام بن عروة بن زبیر (د 146ق) و موسی بن عقبة (د 141ق) حدیث شنیده است (بخاری، 3(1) / 315؛ ابن ابیحاتم، 2(2) / 252؛ ذهبی، تذهیب التهذیب، 2 / 403). وی شاگردان بسیار تربیت كرد. از محدّثین بنامی كه از وی روایت كردهاند، عبدالملكبن جریج (د 150ق) (خطیب، 10 / 228) و عبدالملكبن قریب اصمعی ادیب و لغوی بصری (د 216ق) را میتوان نام برد (ابن ابی الحدید، 4 / 89). علی بن حمزه كسائی لغوی و نحوی كوفی (د 180ق) و عبدالله بن وهب (د 197ق) از وی استماع كردهاند (ذهبی، سیر، 8 / 169). ابن معین (1 / 72-73) و نسائی (ص 151) و ابنحنبل (عقیلی، 2 / 341) و ابن ابیحاتم (2(2) / 252) او را ضعیف الحدیث شمردهاند، اما عجلی (ص 292) و مداینی به نقل از مالك بن انس (ابن عدی، 4 / 1585) او را ثقه دانستهاند. ابن حبان نوشته است كه وی حافظۀ خوبی نداشت و اشتباهات فراوانی كرده است (2 / 56). خطیب بغدادی (10 / 228) نوشته است كه روایات مدنی وی مورد وثوق و قابل اعتماد است، اما روایاتی كه وی در بغداد نقل كرده، در اثر فسادی كه از جانب بغدادیان در آنها راه یافته است، قابل اعتماد نیست .وی هنگامی كه محمد عبدالعزیز زهری قاضی مدینه بود، در اثر اختلافی كه با عبدالله بن محمد بن سمعان پیدا كرد، به وسیلۀ زهری محكوم به زندان و 17 ضربه تازیانه گردید، اما چندی پس از این واقعه، والی خراج مدینه شد و در این دوره به پارسایان و اهل خیر و حدیث كمك بسیار كرد (ابنسعد، 5 / 416). ابن ابی الزّناد از مدینه مهاجرت كرد و به بغداد رفت و در آنجا به تدریس و نشر روایات و احادیث پرداخت و تا هنگام مرگ نیز در آن شهر ماند. وی در 74 سالگی در بغداد درگذشت و در مقابر باب التّین به خاك سپرده شد (ابن قتیبه، 465).ابنندیم (ص 225) دو كتاب به نامهای الفرائض و رای الفقهاء السبعة من اهل المدینة و ما اختلفوا فیه به او نسبت داده است. ذهبی (تذكرة الحفاظ، 1 / 248) میگوید كه وی كتاب اخیر را از پدرش روایت كرده است. اما اكنون چیزی از این آثار باقی نمانده است
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح والتعدیل، حیدرآباد دكن، 1372ق؛ ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهجالبلاغة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1379ق؛ ابن حبان، محمد، المجروحین، به كوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، 1396ق / 1976م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، به كوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ ابن عدی، عبدالله، الكامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، 1405ق / 1985م؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به كوشش ثروت عكاشة، قاهره، 1960م؛ ابن معین، یحیی، معرفة الرّجال، به كوشش محمد كامل القصار، دمشق، 1405ق / 1985م؛ ابن ندیم، الفهرست، به كوشش گوستاو فلوگل، هاله، 1872م؛ بخاری، اسماعیل بن ابراهیم، التاریخ الكبیر، حیدرآباد دكن، 1377ق / 1957م؛ خطیب، بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1350ق / 1931م؛ ذهبی، شمسالدین محمد، تذكرة الحفاظ، بیروت، 1374ق؛ همو، تذهیب التهذیب، خطی، كتابخانۀ احمد الثالث، استانبول، شم 2899؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب الأرنؤوط و نذیر حمدان، بیروت، 1405ق / 1985م؛ شباب، خلیفة بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1968م؛ عجلی، احمدبن عبدالله، تاریخ الثقات، به كوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405ق / 1985م؛ عقیلی، محمدبن عمرو، الضعفاء الكبیر، به كوشش عبدالمعطی قلعجی، 1404ق / 1984م؛ نسائی، احمدبن شعیب، الضعفاء و المتروكون، به كوشش عبدالعزیز عزالدین سیروان، بیروت، 1405ق / 1985م.
علی رفیعی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید