ابن ابی حفص
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 1 تیر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222725/ابن-ابی-حفص
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْن اَبی حَفْص، ابومحمد عبدالواحد بن عمربن یحیی هنتاتی (د 618ق / 1221م)، نخستین كس از بنی حفص كه امارت افریقیه یافت و از 603ق / 1207م تا هنگام مرگ از سوی امیرانِ موحّدی و به اطاعت از آنان در آنجا فرمان راند.ابوحفص عمر (د 571ق / 1175م) پدر عبدالواحد، رئیس قبیلۀ بربر هنتاته (حموی، 98: انتانه) از بزرگترین شاخههای مصامده، یكی از نزدیكترین شاگردان و یاران ابن تومرت، مؤسس سلسلۀ موحدون به شمار میرفت. وی در اصل فَصْكَة بن وَمزال نام داشت، ولی ابن تومرت او را عمر نامید و به ابوحفص مكنّی ساخت (مراكشی، 337)؛ و شاید هم چون نسب خود را به عمر بن خطّاب میرسانید (ابن ابی دینار، 130)، نام و كنیه او را برگرفته است (ابن ابی ضیاف، 1 / 193). ابن ابی حفص در دستگاه موحدون رشد یافت و بسیار مورد احترام امیران آن سلسله بود. وی در روزگار ابویوسف یعقوب المنصور موحدی وزارت او را برعهده داشت (زركشی، 15) و حتی گاه به جای امیر به امامت نماز میرفت (ابنخلدون، 6 / 278) و گفتهاند كه خواهر امیر (ابنخلكان، 7 / 10) و به قولی دختر او را به زنی گرفته بود (اندلسی، 1(2) / 491). اهمیت و مقام خاندان حفصی در نزد امیران موحدی تا بدان پایه بود كه المنصور قبل از مرگ، درحالیكه از نوجوانی و ناآزمودگی فرزندش محمد الناصر نگران بود، به ابن ابیحفص توصیه كرد كه پاس وی و برادرانش را نگاه دارد (ابن خلدون، 6 / 277- 278) و از محمد الناصر نیز خواست كه بیرأی و مشورت ابن ابی حفص فرمان نراند (عنان، 2 / 236). هم ازاینرو عبدالواحد پس از مرگ المنصور (595ق / 1199م) برای الناصر بیعت گرفت و به سامان دادن كار او برخاست (مراكشی، 313) و وزارت او را برعهده گرفت (زركشی، 17).در آغاز سدۀ 7ق / 13م هنگامیكه یحیی بن غانیه بر افریقیه چیره شد، محمد النّاصر به رایزنی با امیران دیگر موحدی پرداخت و آنها او را به مسالمت با ابنغانیه تشویق كردند، جز عبدالواحدبن ابی حفص كه خواستار بیرون راندن ابن غانیه از افریقیه بود (السّلاوی، 2 / 215). ازین رو امیر موحدی سپاه به آن سامان برد و در كنار مهدیه اردو زد و ابن ابی حفص را با 000‘4 كس به پیكار ابن غانیه فرستاد (زركشی، همانجا). عبدالواحد رو به سوی جبل دمّر نهاد. ابن غانیه هراسید و خواست بگریزد، ولی به تشویق افسران خود برجای ماند. در پیكار شدیدی كه بر فراز تپۀ رأس تاجرا نزدیك درۀ مجسر در جنوب شرقی قابس درگرفت (عنان، 2 / 265)، ابن غانیه شكست خورد (12 ربیعالاول 602ق / 27 اكتبر 1205م) و برادرش جباره كشته شد (اندلسی، 1(2) / 489؛ زركشی، 17). محمد الناصر موحدی مدتی پس از چیرگی مجدد بر افریقیه، در 603ق عزم بازگشت كرد، ولی چون از یورش مجدد ابن غانیه بیمناك بود و كسی را میطلبید كه به امارت آنجا گمارد، به اشارۀ امرای دولت، هیچكس را شایستهتر از ابن ابی حفص كه از بلند پایهترین امیران موحدی به شمار میرفت، برای این كار نیافت. ابن ابی حفص در آغاز این پیشنهاد را نپذیرفت، اما پس از آنكه امیر موحدی پسر خود یوسف را نزد او فرستاد و اعلام داشت كه اگر وی در افریقیه نماند، امیر خود در آنجا ماندگار میشود تا وی به مغرب بازگردد، مسند امارت را پذیرفت (زركشی، 18؛ ابن قنفذ، 105)، بدان شرط كه بیش از سه سال، تا به سامان رسانیدن كار افریقیه، در آنجا نماند و هیچكس در عزل و نصب امیرانی كه با او به كار میپردازند، دخالت نكند (زركشی، 18). این شرایط پذیرفته شد و بدین سان ابن ابی حفص در 10 شوال 603ق / 10 مۀ 1207م در تونس به حكومت نشست (ابنخلدون، 6 / 278). اندلسی (1(2) / 491) گمان برده است كه انتصاب ابن ابی حفص به امارت افریقیه به پیشنهاد و توطئۀ اطرافیان امیر بوده تا او را كه گویا مانعی بزرگ بر سر راه نفوذ خود در امیر میدانستند، از مركز دولت دور نگاه دارند. در هر حال به رغم این انتصاب، ابن غانیه از پای ننشست و با گردآوری سپاه عزم پیكار كرد. ابن ابی حفص نیز به سوی او رفت. در ربیعالاول 604ق / اكتبر 1207م در منطقۀ تبیشه بر كرانۀ درۀ شبرو (عنان، 2 / 272-273) جنگ درگرفت و ابن غانیه شكست خورد و گریخت؛ كوششهای مجدد او برای چیرگی بر افریقیه كه به جنگهای سال 605 و 606ق انجامید، نیز ناكام ماند (ابن خلدون، 6 / 278- 279). از این پس پایگاه ابن ابی حفص در افریقیه استوارتر شد و با وجود آنكه گفتهاند در 604ق پس از چیرگی بر ابنغانیه از امیر موحدی خواست تا اجازه دهد كه به مغرب باز گردد (همو، 6 / 278)، دیگر از استعفای مجدد ابن ابی حفص سخنی به میان نیامده است. شاید اهمیت سیاسی روزافزونی كه ابن ابی حفص در افریقیه مییافت، در مسكوت گذاردن شرط پیشین، دایر بر ترك افریقیه، بیتأثیر نبوده باشد، چنانكه در 607ق مسلمانان بلندپایۀ سیسیل نمایندهای نزد ابن ابی حفص فرستادند و اطاعت خود را از موحدون اعلام داشتند (عنان، 2 / 278). نیز پس از مرگ الناصر و آغاز حكومت پسرش یوسف المستنصر، مخالفت ابن ابی حفص با بیعت با امیر جدید، موجب نگرانی شدید امرای دولت مركزی شد و به مكاتباتی میان ابن جامع وزیر مستنصر و ابن ابی حفص انجامید (زركشی، 19). از این روایت میتوان به اهمیت فوقالعادۀ ابن ابی حفص در تغییرات سیاسی منطقه پی برد. ابن ابی حفص سرانجام پس از 15 سال حكومت، روز پنجشنبه اول محرم 618ق / 25 فوریه 1221م در تونس درگذشت (ابن قنفذ، 105؛ زركشی، 19) و پیكرش را در كنار مغارهای كه در آن به عبادت میپرداخت و سپس مزار شد، به خاك سپردند (ابنابیدنیار، 131).ابن ابی حفص را از جملۀ نیرومندترین امیران افریقیه و مدافع سرسخت نفوذ موحدون باید به شمار آورد. او كه مردی دلیر و با اراده بود، نه تنها آتش مخالفت بنیغانیه را در افریقیه فرونشاند، بلكه توانست مدّتی سلطۀ موحدون را بر افریقیه و شمال شرقی افریقا حفظ كند (عنان، 2 / 374). از تدبیر او در ملكداری و دادگریش نیز سخنها رفته است، چنانكه هر هفته یك روز به كار داوری میان مردم مینشست، و خود مردی فاضل و بخشنده بود (ابن قنفذ، 105).
ابن ابی دینار، محمدبن ابی القاسم، المؤنس، به كوشش محمد شمام، تونس، 1967م؛ ابن ابی الضیاف، احمد، اتحاف اهل الزّمان، تونس، 1976م؛ ابنخلدون، العبر؛ ابن خلكان، وفیات؛ ابن قنفذ، احمدبن حسین، الفارسیة فی مبادی الدّولة الحفصیة، به كوشش محمد شاذلی النیفر و عبدالمجید التركی، تونس، 1968م؛ اندلسی، محمدبن محمد، الحلل السندسیة، به كوشش محمد الحبیب الهیلة، تونس، 1970م؛ حموی، محمدبن علی، التاریخ المنصوری، به كوشش ابوالعید دودو، دمشق، 1401ق / 1981م؛ زركشی، محمدبن ابراهیم، تاریخ الدولتین الموحدیة و الحفصیة، به كوشش محمد ساضور، تونس، 1966م؛ السّلاوی، احمدبن خالد، الاستقصاء، به كوشش جعفر الناصری و محمد الناصری، داربیضاء، 1954م؛ عنان، محمد عبدالله، عصر المرابطین، قاهره، 1964م؛ مراكشی، عبدالواحد، المعجب فی تلخیص اخبار المغرب، به كوشش محمد سعید العریان و محمد العربی العلمی، قاهره، 1949م.
صادق سجادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید