ابن ابی بکره
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 31 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222710/ابن-ابی-بکره
چهارشنبه 6 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْن اَبی بَكْره، عبیدالله بن نُفَیع (= ابوبكرة) بن حارث بن كلدۀ ثقفی (14- 79ق / 635- 698م)، تابعی، فرزند صحابی، قاضی بصره و والی سیستان.مادر نفیع (ابن حارث)، سُمَیه، از اهالی زَنْدوَرْد ــ نزدیك واسط ــ بود و كسری او را به ابوالخیر یكی از فرمانروایان یمن بخشیده بود. ابوالخیر در طائف بیمار شد و حارث بن كلده كه طبیب بود، او را درمان كرد. ابوالخیر، سمیه را به حارث بخشید و نفیع به وی منسوب شد و او را ابن حارث گفتند وگرنه حارث عقیم بود و صاحب فرزند نمیشد. حارث اسلام آورد و در روزگار خلافت عمر مرد. سمیه مادر زیاد (ابن ابیه) و نافع نیز بود (ابن قتیبه، المعارف، 288). هنگامیكه پیغمبر (ص) طائف را محاصره كرد، نفیع از حصن طائف نزدِ ایشان فرود آمد و چون بر بكرة (شتر بچه)ای سوار بود به ابوبكرة معروف شد (ابن حجر، الاصابة، 3 / 572). ابوبكرة چون مسلمان شد، نسبت خویش به حارث را ترك گفت و خود را مولی رسولالله (ص) خواند (ابن قتیبه، همانجا). ابوبكرة از فضلای صحابه بود و در بصره مسكن داشت. وی از پیامبر اكرم (ص) روایت كرده و فرزندان ابوبكرة از او روایت كردهاند (ابن حجر، همانجا). نفیع در سال 52ق / 672م در بصره درگذشت (شباب، تاریخ، 1 / 259). وی چهل فرزند داشت كه از هفت تن از آنان فرزندانی باقی ماندند. آن هفت تن عبارت بودند از: عبدالله، عبیدالله، عبدالرحمن، عبدالعزیز، مسلم، روّاد و عُتْبه (ابن قتیبه، همانجا). شباب از عتبه و عبدالله نام نمیبرد و به جای آن دو از یزید نامی یاد میكند (كتاب الطبقات، 2 / 484). مادر عبیدالله،هاله دختر غُلَیظ، از بنی عجل بود (همانجا). ابن تغری بردی این نام را هَوْلَه آورده است (1 / 202). از آغاز زندگی عبیدالله خبری نداریم. وی و خانوادهاش از مشاهیر بصره بودند (ابن حجر، تعجیل المنفعة، 214). عبیدالله ثقه بود و از پدر خویش و علی بن ابی طالب (ع) روایت میكرد و سعیدبن جمهان، محمد بن سیرین و جز آنان از وی روایت كردهاند (ذهبی، سیر، 4 / 138) و گفتهاند وی اول كسی بود كه قرآن را به الحان خواند (ابن تغری بردی، 1 / 202). وی مدتی قاضی بصره و زمانی هم نایب زیاد در آن شهر بود و به فرمان زیاد در آنجا به جنگ با خوارج پرداخت و در برابر آنان ناتوان شد و به زیاد نوشت تا خود به بصره آمد و به تهدید مردم پرداخت. پس خطیبان بصره طی سخنانی از او درخواست بخشش كردند (یعقوبی، 2 / 232). زیاد در 50ق / 670م عبیدالله را به ولایت سیستان منصوب كرد و به وی دستور داد تا هیربدان را بكشد و آتشكدهها را خاموش كند (شباب، تاریخ، 1 / 247). جاحظ داستان آتشكدههای كاریان و جور (گور) (در فارس) را به تفصیل آورده و نوشته است كه ابن ابی بكرة همچنان آتشها را خاموش كرد تا به سیستان رسید (الحیوان، 479-481). در كتاب تاریخ سیستان به تفصیل در این باب سخن رفته است. بر طبق روایت این مأخذ دهاقین و زرتشتیان سیستان كه عرصه را بر خویشتن تنگ میدیدند، آهنگ عصیان كردند، اما مسلمانان سیستان پای در میان نهادند و عبیدالله را از تخریب آتشكدهها باز داشتند، زیرا زرتشتیان سیستان میگفتند كه ما خدا پرستیم و معابد و آتشكدهها در نزد ما همچون محراب در نزد مسلمانان و كنیسه در نزد یهود است. پس از چندی عبیدالله از سیستان به بُست و رُخَدْ و كابل رفت و به نبرد با رَتْبیل، شاه كابل پرداخت و سرانجام با گرفتن دو هزار هزار درهم صلح كرد و رتبیل با او به سیستان آمد. وی رتبیل را از سیستان به بصره نزد زیاد فرستاد و زیاد رتبیل را بنواخت و خلعت داد و بازگردانید (تاریخ سیستان، 92-94). شباب تاریخ این صلح را 52 ق یاد كرده است (تاریخ، 1 / 259). در 53ق كه زیاد در كوفه درگذشت، عبیدالله بن ابیبكرة از ولایت سیستان بركنار شد (همان، 260). پس از آن نیز یك بار، چنانكه گذشت به نیابت عبیدالله بن زیاد و بار دیگر در 71ق به نیابت خالد بن عبدالله بن خالد بن اسید در بصره فرمان رانده است (طبری، 1 / 165؛ ابن اثیر، 4 / 336؛ ابن كثیر، 7 / 317). در 78ق / 697م عبدالملك بن مروان، امیة بن عبدالله را از خراسان عزل كرد و خراسان و سیستان را نیز به حَجاج داد. حجاج مُهَلّب را والی خراسان و سیستان ساخت و مهلب به حجاج گفت عبیدالله بن ابی بكرة در كار سیستان از من داناتر است و او ولایت كابل و زابل را داشته و از آنان خراج گرفته و با آنان جنگ و صلح كرده است. پس حجاج، مهلب را بر خراسان و ابنابی بكرة را بر سیستان والی ساخت (طبری، 6 / 319). طبری پس از بیان این مطلب روایت دیگری از این انتصاب میآورد و میگوید كه در آغاز، ابن ابی بكرة به ولایت خراسان و مُهلب به ولایت سیستان گماشته شد، اما مُهلّب به ولایت سیستان خشنود نبود و به عبدالرحمن عبشمی، رئیس شُرطۀ حجاج، توسل جست تا فرمانهای ولایت آن دو كه نوشته شده بود، عوض شد و كار ولایت خراسان بر مهلببن ابیصفره و ولایت سیستان بر عبیداللهبن ابیبكرة قرار گرفت (طبری، 6 / 320). رتبیل شاه كابل كه با قبول خراج صلح كرده بود، در این هنگام از پرداختن خراج سرباز میزد و حجاج به ابن ابی بكرة فرمان داد تا با رتبیل بجنگد، شهرهای او را تسخیر كند، دژها را بر كند و مردان را برده گرداند و تا چنین نكرده برنگردد. پس ابن ابی بكرة با سپاه بصره و كوفه عازم جنگ با رتبیل شد. سرداری سپاه بصره با خود او و فرماندهی سپاه كوفه با شُریح بن هانی ــ از بزرگان صحابه و از اصحاب علی بن ابی طالب (ع) ــ بود (ابن سعد، 128؛ طبری، 6 / 322). این سپاه وارد قلمرو رتبیل شد و غنایم فراوان گرفت و دژها را منهدم ساخت و بر بخشی از سرزمینهای آنان دست یافت. سپاه رتبیل، سرزمینهایشان را یكی پس از دیگری ترك میكردند، تا سپاه مسلمانان به 18 فرسنگی آنان رسیدند. مردان رتبیل گذرگاهها را بر آنان گرفتند مسلمانان درماندند و خود را در معرض نابودی دیدند، چنانكه به خوردن چارپایان مجبور شدند و بهای گِردۀ نانی به 70 درهم رسید. این سپاه چنان دچار سختی شد كه هیچ سپاهی در اسلام مانند آن را ندیده بود (ابنقتیبه، المعارف، 289). عبیدالله حاضر شد 000‘700 درهم بدهد تا مردان رتبیل بگذارند كه سپاه اسلام از آنجا خارج شوند. اما شریح نپذیرفت و گفت كه او عمری دراز گذرانیده و روزگاری است كه جویای شهادت بوده و اگر اكنون به شهادت نرسد، دیگر به آن نخواهد رسید. عدهای از سپاهیان دعوت شریح را به شهادت پذیرفتند و او رجزخوانان به نبرد پرداخت. شریح و یارانش كه برخی شمار آنان را 000‘30 تن نوشتهاند، كشته شدند (طبری، 6 / 322-323؛ ابن اثیر، 4 / 450-451؛ ابن كثیر، 9 / 30). عرب این سپاه را جیش الفنا نام نهاد (تاریخ سیستان، 111). مصائب این جنگ را اعشی همدان در شعری آورده است (ابن قتیبه، المعارف، همانجا). به نوشتۀ تاریخ سیستان این جنگ در سیستان و میان سپاه مسلمانان و خوارج رخ داده است (صص 110-111)، اما در مآخذ دیگر چنین مطلبی نیست. عبیدالله بن ابی بكرة در 79ق در سیستان درگذشت (شباب، تاریخ، 1 / 359). بعضی مرگ او را در همان جنگ و از گرسنگی میدانند (ابن قتیبه، المعارف، همانجا؛ مقدسی، 34). در تاریخ سیستان آمده است كه وی در بُست درگذشت و سبب مرگ او درد گوش بود (صص 111-112). ابن ابی بكرة سیاه چرده بود و به همین سبب او را اَدْغَم میگفتند و عبدالملك بن مروان، او را سید اهل مشرق میخواند (جاحظ، رسائل، 225). مشخصترین صفت عبیدالله بن ابی بكرة سخاوت و بخشندگی او بود. كتبی (2 / 170-171) او را در شمار 10 تن بخشندگان عرب، و ابن عبدربّه (1 / 293) در شمار 5 تن از بخشندگان بصره یاد كرده است. گفتهاند كه در قضاوت به سود یاران و نزدیكان خود رأی میداد و چون بر او خرده گرفتند، گفت: چه خیر است در مردی كه پارهای از دینش را برای برادرانش نبُرد (ابن قتیبه، عیون الاخبار، 1 / 70). ابن قتیبه روایت میكند كه نخستین كسی كه در بصره با آب طهارت كرد عبیدالله بن ابی بكرة بود و از روایت او بر میآید كه در زمان این كار وی مورد شگفتی اهل بصره واقع شده است (المعارف، 557). بلاذری (صص 358- 359) از پسران عبیدالله، بشیر ــ كه نهر مرغاب را كنده بود ــ و ابوبرذعة و سلم، نام میبرد.
ابن اثیر، الكامل، بیروت، 1385ق / 1965م؛ ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهرة، قاهره، 1383ق / 1963م؛ ابن حجر، احمدبن علی، الاصابة، قاهره، 1328ق؛ همو، تعجیل المنفعة، بیروت، دارالكتب العربی؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، به كوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ ابن عبدربّه، احمدبن محمد، العقد الفرید، به كوشش احمد امین و دیگران، بیروت، 1042ق / 1982م؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، بیروت، 1343ق / 1925م؛ همو، المعارف، به كوشش ثروت عُكاشه، 1960م؛ ابن كثیر، البدایة و النهایة، بیروت، 1406ق؛ بلاذری، احمدبن یحیی، فتوح البلدان، به كوشش رضوان محمد رضوان، بیروت، 1398ق / 1978م؛ تاریخ سیستان، به كوشش ملك الشعراء بهار، تهران، 1314ش؛ جاحظ، عمروبن بحر، رسائل، به كوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، 1384ق / 1964م؛ همو، الحیوان، به كوشش عبدالسلامهارون، قاهره، 1385ق / 1966م؛ ذهبی، محمدبن احمد، تاریخ الاسلام، قاهره، 1368ق؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به كوشش مأمون الصاغرجی و شعیب الارنؤوط، بیروت، 1405ق / 1985م؛ شباب، خلیفة بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1387ق / 1967م؛ همو، كتاب الطبقات، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1966م؛ طبری، تاریخ، به كوشش ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1971م؛ كتبی، محمدبن شاکر، فوات الوفیات، به كوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ مقدسی، مطهربن طاهر، البدء و التاریخ، به كوشش كلمان هوار، پاریس، 1916م؛ یعقوبی، احمدبن واضح، تاریخ، بیروت، 1379ق / 1960م .
محمدآصف فکرت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید