ابن ابی توبه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 1 تیر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222709/ابن-ابی-توبه
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْنِ اَبی تَوبه، ابوالقاسم نصیرالدین محمودبن مظفربن عبدالملك مروزی (466-530ق / 1074-1136م)، وزیر، شاعر و دانشمند شافعی مذهب كه در 521 تا 526ق / 1127 تا 1132م عهدهدار وزارت سلطان سنجر سلجوقی بوده است.نصیرالدین در مرو به دنیا آمد. فقه و حدیث را در همین شهر نزد ابوالمظفر سمعانی (426- 489ق / 1035-1096م) آموخت و پس از آن عازم ماوراءالنّهر شد و در بخارا حدیث را از قاضی ابوالیسَر محمد البَزْدَوی و ابونصر احمد ریغذمونی فرا گرفت و با تبحّر در این علوم و آشنایی با فنّ استیفا و سیاقت، درس و مدرسه را رها كرده، به دربار سلجوقیان روی آورد. نصیرالدین نخست خوانسالار و آخورسالار دربار شد و سپس با نشان دادن كاردانیش، اشراف ممالك و پس از آن هنگام وزارت معینالدین مختص الملك ابونصر كاشی (مق 521ق / 1127م) شغل استیفا را عهدهدار گردید. وی پس از آنكه ابونصر كاشی به دست فدائیان اسماعیلی به قتل رسید. از سوی سلطان سنجر به وزارت گماشته شد (سمعانی، 257؛ بنداری، 322؛ عقیل، 252 ]ابن ابی بویه، به جای ابن ابی توبه[؛ منشی كرمانی، 69؛ سبكی، 7 / 293-294؛ خواندمیر، حبیب السّیر، 2 / 515؛ همو، دستور الوزراء، 199).
روی آوردن نصیرالدین به سیاست و عهدهدار شدن مناصبی در دربار سلجوقیان وی را قادر ساخت كه از دانشمندان و شاعران حمایت، و ایشان را به تألیف و تصنیف تشویق كند. از حكایتی كه ابن اسفندیار در مورد قطب شالوسی در كتاب خود آورده، برمیآید كه ابن ابی توبه با اهل تصوّف میانۀ خوشی نداشته است (1(1) / 131). از میان دانشمندانی كه با وی معاشر بودهاند، میتوان اشخاص زیر را نام برد: قاضی زینالدین عمر بن سهلان ساوی، محمد بن عبدالكریم شهرستانی، قطبالزمان محمد بن ابی طاهر طبسی مروزی (د 539ق / 1145م)، ابوالقاسم سلمان بن ناصر انصاری (د 511 یا 512ق / 1117 یا 1118م)، عبدالرحمن بن حسین بن محمد طبری (د 530 یا 531ق / 1136 یا 1137م) و عبدالكریم بن شریح رویانی (د 531ق). ابنسهلان كتابی در منطق نوشت و آن را به نام نصیرالدین كرد و بصائر نصیریه نامید. شهرستانی نیز در مقدمۀ نخستینِ كتاب الملل و النحل، حضور در مجلس نصیرالدین و استفاده از كتابخانۀ او را از جمله مواهبی میشمرد كه نصیب وی شده است (ساوی، 2-3؛ شهرستانی، 3-5؛ بیهقی، 122-123؛ سبكی، 7 / 96-97، 147، 176-177).روش او در تشویق دانشمندان باعث شد تا علاوه بر این گروه، شاعرانی نیز در محضر وی گرد آمده و به ستایش از او بپردازند كه انوری ابیوریدی، عبدالرحیم بن احمد البغدادی، سعدالدین محمد تمیمی (حیص بیص) و ابواسحاق غزّی از آن جملهاند. ابواسحاق در هرات (521ق) در تبریك وزارت و ابنالاخوة در نیشابور (525ق) به مناسبت عید فطر، نصیرالدین را ستایش كردهاند (انوری، 1 / 223- 228؛ حیص بیص، 1 / 45، 137-141، 231، 239-241؛ عمادالدین كاتب، خریدة القصر، به كوشش محمّد بهجة الاثری، 1(3) / 138-143؛ همان، به كوشش جمیل سعید و محمد بهجة الاثری، 1 / 236- 238؛ بنداری، 322-323؛ اقبال، 263-264).نصیرالدین خود نیز با شعر فارسی و عربی آشنا بوده و نیز اشعاری بدین زبانها سروده است كه عوفی برخی از ابیات فارسی آنها را نقل كرده است (1 / 75-77).
نصیرالدین در وزارت چندان موفقیتی به دست نیاورد. چند سالی بیش در این مقام نماند و سلطان سنجر در بازگشت از عراق با مشاهدۀ ضعف وزارت وی، ابوالقاسم درگزینی (د 528ق) را به جای او منصوب كرد (بنداری، 324؛ عقیلی، 252؛ منشی كرمانی، 69). نصیرالدین مدتی پس از بركناری و گوشهنشینی، بار دیگر به دربار روی آورد و شغل استیفا و اِشراف را كه بدان خو گرفته بود، عهدهدار شد و پسرش شمسالدین علی را به رأیزنی خویش برگزید (سمعانی، 257؛ قمی، 3؛ عقیلی، 252-253؛ منشی كرمانی، 70؛ سبكی، 7 / 294). دیری نپایید كه دشمنی برخی از درباریان موجبات بركناری دوباره و نابودی وی را فراهم ساخت: او در ابتدای وزارت، محصول یك سالۀ ری را كه در دست ضیاءالدّین جوهر از نزدیكان سنجر بود، به ابوالقاسم درگزینی بخشید و ضیاءالدّین كه از این رفتار، رنجیده بود، به پشتوانۀ دوستی با سلطان سنجر و نفوذ فراوانش در دربار، جسورانه محصول یاد شده را از ابوالقاسم باز ستاند (بنداری، 186-187). پس از عزل نصیرالدین از وزارت و انتصاب دیگر بارهاش به اشراف ممالك، او به هنگام حسابرسی اموال درباریان به اغوای اطرافیانش (كه میتواند یكی از آنها درگزینی باشد) و به قصد تلافی جسارت ضیاءالدین، به بررسی اموال بیشمار وی پرداخت. ضیاءالدین كه اموالش را در آستانۀ نابودی میدید، با همدستی حاجب بزرگ امیر علیِ چتری و با به كار بستن ترفندی، مالی فراوان به سنجر پیشكش كرد و او را واداشت تا نصیرالدین را از ادامۀ كارش منصرف سازد و سپس ضیاءالدین با تدبیر و اتهام موجبات دستگیری او و پسرش شمسالدین را در نیشابور فراهم ساخت. ایشان را پس از دستگیری از نیشابور به مرو آوردند و سپس در دژ پاتِكْرو بر لب جیحون به بند كشیدند. سرانجام ابن ابی توبه در همان دژ كشته و به خاك سپرده شد (سمعانی، همانجا؛ قمی، 3-6؛ عقیلی، 253-255؛ منشی كرمانی، 70-72؛ سبكی، همانجا [بانكر، به جای پاتكرو]؛ خواندمیر، حبیب السیر، 2 / 515-516؛ همو، دستور الوزراء، 199-203).
ابن اسفندیار، محمدبن حسن، تاریخ طبرستان، به كوشش عباس اقبال، تهران، 1320ش؛ اقبال، عباس، وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی، تهران، 1338ش؛ انوری، اوحدالدین، دیوان، به كوشش محمد تقی مدرس رضوی، تهران، 1364ش؛ بنداری، فتح بن علی، تاریخ سلسلۀ سلجوقی، ترجمۀ محمد حسین جلیلی، تهران، 1356ش؛ بیهقی، علی بن زید، تتمّة صوان الحكمة، به كوشش محمد شفیع، لاهور، 1935م؛ حیص بیص، سعدبن محمد، دیوان، به كوشش مكی سید جاسم و شاكر هادی شكر، بغداد، 1974م؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1353ش؛ همو، دستورالوزراء، به كوشش سعید نفیسی، تهران، 1317ش؛ ساوی، عمربن سهلان، البصائر النّصیریة فی علم المنطق، به كوشش طه محمود، بولاق، 1316ق / 1898م؛ سبكی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الكبری، به كوشش محمود محمد طناجی و عبدالفتاح محمود الحلو، قاهره، 1970م؛ سمعانی، عبدالكریم بن محمد، المعجم، نسخۀ خطی كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران، فیلم شم 219؛ شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم، الملل و النّحل، به كوشش محمّد بدران، قاهره، 1328ق / 1910م؛ عقیلی، سیفالدین، آثار الوزراء، به كوشش جلالالدین ارموی، تهران، 1347ش؛ عمادالدین كاتب، محمد، خریدة القصر، به كوشش جمیل سعید و محمد بهجة الاثری، بغداد، 1357ق / 1955م؛ همو، همان، به كوشش محمد بهجة الاثری، بغداد، 1396ق / 1976م؛ عوفی، محمد، تذكرة لباب الالباب، به كوشش ادوارد براون، لیدن، 1906م؛ قمی، نجمالدین، تاریخ الوزراء، به كوشش محمد تقی دانشپژوه، تهران، 1363ش؛ منشی كرمانی، ناصرالدین، نسائم الأسحار من لطائم الأخبار، به كوشش جلالالدین ارموی، تهران، 1338ش.
علی بتهکن
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید