ابراهیم بن سیابه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 16 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222571/ابراهیم-بن-سیابه
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْراهیمِ بْنِ سَیابه، یا سَیّابه (نه «شبابه»: ابن جوزی، 5 / 119)، شاعر هزلگوی قرن 2 ق / 8 م هم روزگار با مهدی خلیفۀ عباسی. ابن جوزی سال مرگش را 278 ق / 891 م آورده (5 / 119) که نادرست است. بنابر اقوال مختلف پدر یا جدّش حَجّام و از آزادشدگان هاشمیان بود (اصفهانی، 11 / 6؛ ابن معتز، 93، 431؛ قس: ابن قتیبه، 2 / 47) و به سبب همین پیشه عتبۀ اعور، وی را هجا گفته است. منابع کهنتر او را به فصاحت و ظرافت طبع ستودهاند (ابن معتز، 93) و اشعار به جای مانده از او نیز خالی از لطف نیست، اما اصفهانی وی را از شاعران متوسط روزگار خود شمرده و شعرش را سبک خوانده است (11 / 6). دوستی وی با ابراهیم موصلی و پسرش اسحاق سبب شهرت او شد، زیرا آن دو اشعار وی را در الحانی که خود میپرداختند، در مجالس خلفا و وزرا میخواندند (همانجا)، همین امر باعث آشنایی وی با وزیرانی چون یحیی بن خالد برمکی (د 190 ق / 806 م) و فضل ابن ربیع (د 208 ق / 823 م) شد. شهرت او در این زمان به اندازهای بوده است که چون به کفر و زندقه متهم شد، مهدی، خلیفۀ عباسی (د 158 ق / 775 م) فرمان داد که برای روشن شدن اتهام وی کتابهایش را بررسی کنند و چون در آنها مطلبی دالّ بر کفر وی نیافتند، او را امان داد و کار کتابت خود را به او سپرد، اما پس از چندی، چون آثار کفر و زندقه در رفتار و گفتار وی آشکار شد، خلیفه او را از خود براند و در نتیجه تنگدست شد و کارش به گدایی انجامید (ابن معتز، 93). دو «اعتذاریّه» از او در دست است: یکی منثور و دیگری منظوم. نخستین آن دو، نامهای است خطاب به یحیی برمکی به نثر مسجّع وخالی از تکلّف و تعقید که مردمان بغداد آن را از بر داشتند (جاحظ، البیان، 493؛ جهشیاری، 157). شاید تازگی این گونه نثر موجب اقبال بغدادیان به آن نثر بوده است و دومین آن قطعه شعری است با همان مضامین، شامل 5 بیت در اعتذار و اظهار فقر و ناتوانی و عجز که به خدمت فضلبن ربیع فرستاد. این قطعه آن چنان مؤثر افتاد که فضل گریست و به او 000‘10 درهم جایزه داد. پس از این حوادث آنچه از زندگی او میدانیم، منحصر بر چند داستان است که همه بر فساد اخلاق و نکتهپردازی و بیبندوباری او دلالت دارد. یکی از این داستانها نشان میدهد که وی با بَشّار نیز آشنایی داشته است (اصفهانی، 11 / 8). داستانی دیگر اشاره میکند که وی به نیشابور نیز سفر کرده است (همو، 12 / 92؛ ابن جوزی، 5 / 119). در داستانی دیگر میبینیم که تنگدستی وی را وا داشته است که از یاران تقاضای کمک کند (اصفهانی، 11 / 7؛ جاحظ، البخلاء، 295-296).از مجموعۀ آثار او 5 قطعۀ کوتاه در اغانی و یک قطعۀ پنج بیتی زیبا در طبقات آمده است که در ضمن آن از تنگدستی و از اینکه به کفر متهمش کردهاند، مینالد (اصفهانی، 11 / 6- 8؛ ابنعتز، 93).
ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1357 ق؛ ابن معتز، عبداللـه، طبقات الشعراء، تحقیق عبدالستار احمد فراج، مصر، 1375 ق؛ ابن قتیبه، عبداللـهبن مسلم، عیون الاخبار، بیروت، 1343 ق، 1 / 293؛ اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، 1970 م؛ جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التّبیین، بیروت، 1968 م؛ همو، البخلاء، بیروت، دارصادر؛ جمشیاری، محمدبن عبدوس، کتاب الوزراء و الکتاب، به کوشش عبداللـه الصاوی، قاهره، 1357 ق / 1938 م.
معصومه سالک
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید