آل ماکولا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 2 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222407/آل-ماکولا
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
2
آلِ ماکولا، از خاندانهای مشهور شافعی مذهب بغداد (سدۀ 5 ق / 11 م) که وزیران و قاضیان و دانشمندانی از آن برخاستهاند. این خاندان اصلاً از اعراب بنی عِجْل بودند که به ایران آمدند. ادریس بن معقل و عیسی، نیای آل ماکولا، از کارگزاران بنیامیه در اطراف اصفهان بودند که بهسبب خودداری از ارسال خراج به زندان افتادند، ولی از آنجا گریختند (ابن خلکان، 3 / 146)و عیسی به راهزنی در همان نواحی پرداخت. وی سپس دست از آن کار کشید و با همۀ افراد خانوادهاش به محلی که بعداً کرج نامیده شد، کوچ کرد. پسر وی ابودُلَف، کرج را که پدرش بنیاد گذارده بود آباد ساخت و به حکومت نشست (سمعانی، 11 / 66). چون برخی از نیاکان این خاندان، احتمالاً ابودلف و فرزندانش، در جرفادقان (گلپایگان) متولد شدهاند، بسیاری از مورخان آنان را جرفادقانی (ذهبی، تذکره، 4 / 1201؛ یاقوت، 15 / 102؛ ابن خلکان، 3 / 305)، و بعضی به استناد همین نسبت، آنان را ایرانی دانستهاند (ایرانیکا، I / 761). اینکه چرا این خاندان نام «ماکولا» گرفته است، معلوم نیست. مورخان در این باره سخنی به میان نیاوردهاند و ابن خلکان آشکارا از این نسبت اظهار بیاطلاعی کرده است. اما این نکته بسی قابل توجه است که هم اکنون روستایی به نام ماکوله در گلپایگان هست که شاید خاندان مورد بحث به آنجا منسوب شده باشد، خاصه آنکه انتساب آنان به جرفادقان یا گلپایگان از سوی مورخان، میتواند مؤید این معنی باشد. افراد مشهور آل ماکولا از این قرارند:1. ابوسعد (ابوسعید) عبدالواحدبن احمدبن جعفر بن ماکولا (د 417 ق / 1026 م). وی وزیر جلالالدّولۀ دیلمی و نخستین کس بود که القاب بسیار چون شرفالملک، علمالدّین، سعدالدوله و امینالملّه یافت (ابن جوزی، 8 / 21). نخستین بار در وقایع سال 394 ق / 1004 م از عبدالواحدبن ماکولا یاد شده است. وی در این سال لشکر سِتان را در اُبُلّه در پیکار با سپاه ابوالعباس بن واصل سردار شورشی مهذبالدّوله همراهی کرد (ابن اثیر، 9 / 180)، ولی دانسته نیست وی در آن وقت چه مقامی داشته است، اما چون در 401 ق / 1010 م به عزل وی از وزارت به دستور جلالالدولۀ دیلمی اشاره شده (همو، 9 / 312) پیداست که وی در این سال وزیر امیر دیلمی بوده است. اما به نظر میرسد که چندی بعد بار دیگر وزارت یافته باشد، چه وقتی مشرفالدولۀ دیلمی درگذشت (416 ق / 1025 م)، جلالالدّوله با وزیر خود ابوسعدبن ماکولا رو به بغداد نهاد (ابن خلدون، 3 / 445) و چون شکست خورد و به بصره بازگشت، ابن ماکولا را دربند کرد (417 ق / 1026 م) و پسر عموی وی ابوعلی حسن را وزارت داد (ابن اثیر، 9 / 349؛ قس: ابن تغری بردی، 4 / 264). ابوسعد در زندان درگذشت. از او اشعاری هم نقل شده است (ابن اثیر، 9 / 312).2. یمینالدّوله ابوعلی حسن بن علی بن جعفر بن ماکولا (مق 423 ق؟ / 1032 م؟). وی در 417 ق / 1026 م از سوی جلالالدولۀ دیلمی به جای پسرعمویش ابوسعد وزارت یافت، ولی 2 سال بعد شاید به واسطۀ شورش ترکان بغداد بر جلالالدّوله و مطالبۀ مواجب از ابن ماکولا (ابن خلدون، 3 / 446) و غارت خانۀ او، از آن مسند عزل شد (ابن اثیر، 9 / 370)، ولی خانهنشینی او چندان طول نکشید، زیرا در 421 ق / 1030 م از او بهعنوان وزیر جلالالدّوله یاد شده است. در این سال وی از سوی امیر دیلمی به بطایح رفت و پس از تصرف آن دیار با ناوگانی روانۀ تسخیر بصره شد، اما در اثر اشتباهی شکست خورد و به اسارت ابومنصور بختیار درآمد. بختیار پس از رعایت احترام بسیار، ابن ماکولا را به درخواست خود وی به نزد ابوکالیجار امیر فارس و برادرزادۀ جلالالدّوله فرستاد (ابن خلدون، 3 / 447) و او اندکی بعد آزاد شد، ولی پس از چندی غلام وی به نام عدنان از بیم کیفر گناهی که از او سرزده بود، مخدوم خویش را در اهواز کشت (ابن تغری بردی، 4 / 274). در تاریخ قتل وی اختلاف است. ابن اثیر (9 / 406، 407) قتل او را در وقایع سال 421 ق / 1030 م یاد کرده و بر آن است که ابن ماکولا یک ماه پس از آزادی کشته شد، اما ابن تغری بردی (4 / 274) قتل او را در 422 ق / 1031 م و ابن جوزی (8 / 61) در ذیحجۀ 423 ق / نوامبر 1032 م دانسته است. ابن جوزی گفته است که ابوعلی 56 سال عمر کرد، پس میبایست در 367 ق / 977 م متولد شده باشد. ابن کثیر (12 / 67) او را با ابوعبدالله حسین قاضی القضاة بغداد اشتباه کرده است. نیز گفتهاند که ابن ماکولا در روزگار وزارت خویش رسوم جابرانه و مالیاتهای بیسابقه وضع کرد (ابن اثیر، 9 / 407).3. ابوالقاسم هبةالله بن علی بن جعفربن ماکولا (365-403 ق / 975- 1038 م). نخستین بار در وقایع 423 ق / 1032 م از او یادشده است. در این سال جلالالدّوله پس از آنکه در بغداد به حکومت نشست، ابوالقاسم بن ماکولا را به وزارت برگزید، ولی چندی بعد او را عزل کرد و عمیدالدّوله ابوسعدبن عبدالرحیم را وزارت داد (ابن اثیر، 9 / 423). ابن ماکولا چند بار وزارت یافت و سپس عزل شد (ابن خلدون، 3 / 448؛ ابن اثیر، 9 / 437). در 426 ق / 1035 م پس از آنکه آخرین بار بر مسند وزارت نشست، نظامیان بغداد به مطالبۀ حقوق معوقۀ خود برخاستند و بر وی شوریدند. جلالالدّوله به ناچار او را پس از 2 ماه و 8 روز از وزارت برکنار کرد. به گفتۀ ابن اثیر (9 / 466) جلالالدّوله چندی بعد، ظاهراً بهسبب صلح با ابوکالیجار و اتحاد با امیران عقیلی و مزیدی (ابن کثیر، 12 / 40)، ابن ماکولا را به قِرواش بن مقلد امیر عقیلیِ موصل تسلیم کرد. او 2 سال و 5 ماه پایان عمر را در زندان قرواش در هیت ماند و همانجا درگذشت و به قولی خفهاش کردند (ابن جوزی، 8 / 103). همچنین گفتهاند که به مأموریتی نزد حاکم عقیلی روانه شد و او ابن ماکولا را به زندان افکند (ایرانیکا، همانجا). نیز گفتهاند که ابوالقاسم بن ماکولا یک چند وزارت القائم بامرالله خلیفۀ عباسی را داشت (ابن خلکان، 3 / 305؛ ابن عماد، 3 / 381)، اما این معنی بعید مینماید، زیرا پس از چیرگی آل بویه بر بغداد، منصف وزارت خلیفه از بین رفت و امرای آل بویه خود وزیر میداشتند.4. ابوعبدالله حسین بن علی بن جعفربن ماکولا (368-447 ق / 978-1055 م). از زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست. قبل از 417 ق / 1026 م در ایام وزارت پسر عمو و برادرش، از سوی ابوالحسن بن ابیالشوارب قاضی القضاة بغداد، منصب قضای بصره یافت (ابن جوزی، 8 / 167) و تا 3 سال پس از مرگ ابوالحسن برآن مسند ماند. سپس از سوی خلیفه القادر بالله به قاضی القضاتی بغداد رسید (320 ق / 932 م) و تا پایان عمر، در روزگار القائم بالله، همان مقام را بر عهده داشت (بغدادی، 8 / 80). تمام کسانی که گوشهای از زندگی ابوعبدالله بن ماکولا را نقل کردهاند، وی را قاضیی پاکدامن و دیندار (ذهبی، العبر، 2 / 290؛ بغدادی، 8 / 80) و ادیب و شاعر (ابن جوزی، 8 / 167؛ ابن تغری بردی، 5 / 58) دانستهاند. ابن عماد (3 / 275) و به پیروی از او، کحاله (4 / 28) ابوعبدالله را با ابونصر علی برادرزادۀ وی اشتباه کرده و کتاب الاکمال را به ابوعبدالله نسبت دادهاند.5. امیر سعدالملک ابونصر علی بن هبة الله بن علی بن جعفربن ماکولا (421-475 ق؟ / 1030-1082 م؟)، نَسّابه، محدّث، رجالشناس، ادیب و شاعر مشهور. وی پسر ابوالقاسم هبةالله وزیرجلالالدوله و برادرزادۀ ابوعبدالله حسین قاضیالقضاة بغداد بود و در عکبرا زاده شد (ابن خلکان، 3 / 306) و از دانشمندانی چون ابن بشران و عبیدالله بن عمربن شاهین و ابوطیب طبری و احمدبن محمد عقیقی و دیگران سماع حدیث کرد. سپس در طلب دانش به بغداد و دمشق و مصر و جزیره و خراسان و جبال سفر کرد و در همۀ این جایها از محضر حافظان و محدثان بهره برگرفت (ذهبی، تذکره، 4 / 1201، 1202؛ ابن جوزی، 9 / 5) و از جملۀ حافظان حدیث و نسبشناسان نامور شد. مورخان از حافظۀ شگفت ابن ماکولا در حدیث و انساب یاد کرده و او را خطیب دوم (یاقوت، 15 / 102، 103) و حتی برتر از خطیب (ابن تغری بردی، 5 / 115) شمردهاند. محدّثانی چون ابوبکر خطیب و نصر مقدسی و ابومحمد حسن بن احمد سمرقندی و محمدبن عبدالواحد بن دقاق از او روایت حدیث کردهاند (ذهبی، تذکره، 4 / 1202). وی پارهای از روزگار خود را در مأموریتهای اداری گذراند. چنانکه گفتهاند از سوی خلیفه مقتدی به بخارا رفت تا از طَمغان خان بیعت ستاند (همو، 4 / 1204). نیز گفتهاند ازجمله کسانی بود که نسبنامهای برای آل بویه (ابن اثیر، 8 / 265) برساخت و نسب آنها را به بهرام گور رساند. با اینهمه به نظر میرسد که در واپسین روزگار آل بویه، وی در دربار خلیفه که در پی بیرون آمدن از زیر نفوذ آل بویه بود، گرایش یافت. او همچنین با ابراهیم بن اسحاق حبّال (ذهبی، تذکره، 3 / 382) که سراج قادری بیشتر داستانهای خود را از او الهام گرفته (GAL, S, I / 594)، دوستی داشت. ابونصر علیبن ماکولا سرانجام به دست غلامان ترک خویش کشته شد و اموالش به یغما رفت. در تاریخ و محل قتل او اختلاف بسیار است. برخی قتل وی را در 475 ق / 1082 م در کرمان (ابنجوزی، 9 / 5؛ ابن کثیر، 12 / 123) و پارهای پس از 470 ق / 1077 م در گرگان (ذهبی، تذکره، 4 / 1205؛ ابن خلکان، 3 / 306) دانستهاند و بعضی در خراسان (ابن عماد، 3 / 382) یا خوزستان (یاقوت، 15 / 104) در 487 ق / 1094 م (یافعی، 3 / 143؛ ذهبی، العبر، 3 / 318) گفتهاند. ابن اثیر تاریخ قتل ابونصر را در یک جا 475 ق / 1082 م (10 / 128) و در جای دیگر (10 / 227) 486 ق / 1093 م ذکر کرده است. در باب اینکه وی چگونه لقب «امیر» سعدالملک یافته است، آگاهی در دست نیست و به قول ابن خلکان تردید است که آیا خود وی امارتی داشته، یا چون از فرزندان امیر ابودلف عجلی بوده به امیر نامبردار شده است (3 / 306). از ابونصر آثاری در رجال و تاریخ یاد کردهاند: 1. الاکمال فی المختلف و المؤتلف من اسماء الرجال (پایان تألیف: 467 ق / 1026 م) که در حقیقت تکمیل شدۀ کتاب المختلف و المؤتلف دار قطنی و مشتبه النسبة حافظ عبدالغنی ازدی و المؤتنف تکملة المؤتلف و المختلف خطیب بغدادی است (ابن جوزی، همانجا؛ ابن خلکان، 3 / 305). نسخههای خطی متعددی از این کتاب در مصر و برلین و بریتانیا هست (GAL, S, I / 602؛ زیدان، 3 / 73). این کتاب در 1381 ق / 1961 م به تصحیح و مقدمۀ مُمَتّع شیخ عبدالرحمن بن یحیی یمانی در دکن به چاپ رسیده است. این کتاب مورد استفادۀ نووی یکی از بزرگترین مراجع شافعی، در تألیف کتاب تذکره بوده است (GAL, S, I / 680). نام کامل این کتاب را الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الالقاب گفتهاند (زیدان، 3 / 72)؛ 2. تهذیب مستمر الاوهام علی ذوی التمنی و الاحلام (تألیف شده در 472 ق / 1079 م) در باب اشتباهات و افتادگیهای کتاب المؤتنف خطیب بغدادی که ابن ماکولا آن را پس از مرگ خطیب منتشر ساخت (ذهبی، تذکره، 4 / 1204). شیخ عبدالرحمن یمانی، مصحح الاکمال، به نسخهای ناقص از آن در موسسۀ نسخههای خطی دکن به شمارۀ 190 برخورده است (الاکمال، مقدمه، 37)؛ 3. دوکتاب مفاخرة القلم و السیف و الدینار (حاجی خلیفه، 2 / 1758) و الوزراء (کتبی، 3 / 111) که اکنون برجای نیست.یاقوت از ابن ماکولا دو کتاب رجال به نامهای المختلف و المؤتلف (15 / 103) و الاکمال فی المؤتلف و المختلف (15 / 111) یاد کرده است. ولی به نظر میرسد که این هر دو یک کتاب باشد. نام این کتاب را تهذیب مستمر الاوهام علی ذوی المعرفة و اولی الافهام هم گفتهاند (فؤاد سید، 2 / 101). اشعاری نیز از ابنماکولا نقل شده است (یاقوت، 15 / 104، 105).
ابن اثیر، عزالدین، الکامل، بیروت، 1402 ق؛ ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهرة، مصر وزارة الثقافة و الارشاد القومی؛ ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1357 ق؛ ابن خلدون، العبر، بیروت، 1957 م؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1350 ق؛ ابنکثیر، اسماعیلبن عمر، البدایة و النهایة، مصر، 1932 م؛ حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول،1360 ق؛ خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العربیة؛ ذهبی، شمسالدین محمد، تذکرة الحفّاظ، مکه، 1374 ق؛ همو، العبر، بیروت، 1405 ق، 3 / 317؛ زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغة العربیة، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، 1957 م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1383 ق، 9 / 240؛ فؤاد سید، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1957 م؛ کتبی، محمدبن شاکر، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس بیروت، 1973 م؛ کحالة، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، 1957 م؛ یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، بیروت، 1390 ق؛ یاقوت، معجمالادباء، بیروت، 1400 ق؛ یمانی، شیخ عبدالرحمن، مقدمه بر الاکمال ابن ماکولا، حیدرآباد دکن، 1381 ق، ص 38؛ نیز:
GAL, S: Iranica.
صادق سجادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید