ابن برجان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 18 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222364/ابن-برجان
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
3
اِبْنِبَرَّجان، ابوالحكم عبدالسلام بن عبدالرحمن بن عبدالسلام ابن ابی الرجال لخمی مغربی آفريقی (د 563 ق/ 1142 م)، شيخ صوفيه، محدث، متكلم، قاری و مفسر قرآن. ابنابار (د 658 ق/ 1260 م) كه نخستين نويسندۀ شرح حال ابنبرجان است، وفات او را پس از 530 ق ذكر كرده و ديگر مورخان به اتفاق 536 ق را سال درگذشت او آوردهاند. طاش كوپریزاده تاريخ وفات او را به خطا 727 ق ياد كرده است (1/ 442). سيوطی (ص 306) «ابنبرجان» را مخفف ابن ابی الرجال دانسته و طاش كوپریزاده نيز از او پيروی كرده است، اما اين امر با قواعد تخفيف و تبديل مطابقت ندارد. ابنبرجان صحيح بخاری را نزد ابن منظور فرا گرفت. محدثانی مانند قنطری و عبدالحق ازدی و ديگران از او روايت كردهاند. وی در علم كلام و لغت عرب بسيار قوی دست بوده، در حساب و هندسه دستی داشت، به علاوه قرآن را به شيوهای تفسير میكرده كه تا پيش از او سابقه نداشته است (ابنابار، 3/ 645). ابنبرجان علاوه بر شخصيت علمی و مذهبی، از يك وجهۀ عميق اجتماعی ـ سياسی نيز برخوردار بوده، چنانكه به مخالفت و مقابله با دولت مرابطون در اندلس و مذهب مورد تأييد اين دولت گرايش يافت. از جزئيات دقيق زندگی و فعاليتهای اجتماعی ـ سياسی اينبرجان كه در يك پوشش مذهبی صوفيانه صورت میگرفته، آگاهيهای چندانی در دست نداريم. اما از مجموع اطلاعاتی كه در منابع مختلف پراكنده است، میتوان خطوط برجستۀ زندگی عملی و اعتقادات نظری او را مشخص كرد. وی يكی از پيشوايان گروهی از صوفيۀ غرب اندلس بود كه به مريدين معروف شده بودند. ويژگی اين گروه آن بود كه به بحث و جستوجو در موضوعات غُلات باطنی و كتب صوفيه و رسائل اخوان الصفا میپرداختند و اندك اندك بر عده و نيرويشان افزوده میگشت. پس از وقوع حوادثی، مركز تجمع اين گروه به دو شهر المريه و خله انتقال يافت و فرماندهی آنان در شهر اول به ابن عريف (ه م) و در دومی به ابنبرجان رسيد. ابن عريف پيرو مكتب عرفانی ابن مسره (ه م) بود و آراء و عقايد ابن برجان كه شاگرد ابن عريف بود نيز از طريق او به ابن مسره میرسيد (ابن خطيب، 248- 249؛ آسين پالاسيوس، «ابن مسرۀ و مكتب او»، 110-107؛ همو،«مقدمۀ محاسن المجالس ابنالعريف»).ابنخلدون ضمن بيان مكتبهای تصوف، ابن برجان را از لحاظ نظری جزء اصحاب تجلی و مظاهر و اسماء قرار داده و به طور خلاصه به شرح اهم اصول عقايد اين مكتب پرداخته است. وی رأی اصحاب تجلی را ــ كه در اصل به ابن عربی (ه م) فيلسوف و عارف تعلق دارد ــ به عنوان رأيی غريب وصف كرده است (ص 51). با اين حال مقام بلند عرفانی و پيشگوييهايی كه از او نقل شده، موجب آن گرديده كه برخی او را در رديف اولياء الله به شمار آورده، صاحب كراماتش بخوانند (نبهانی، 2/ 69). از جمله كرامتهای منسوب به او پيشگويی فتح بيتالمقدس است كه در 583 ق به دست صلاحالدين ايوبی صورت گرفت (ابن خلكان، 4/ 229-230). سرانجام پيشوايی و نفوذ فراوان ابنبرجان در ميان مردم، حاسدان را بر آن داشت تا توطئهای برای قتل او برانگيزند و بر كفر او شهادت دهند، اما اين توطئه ناموفق ماند. ديگر بار به سلطان چنين رسانيدند كه در نزديك به 130 شهر به نام ابن برجان خطبه خوانده میشود (شعرانی، 1/ 17). از همين رو علی بن يوسف بن تاشفين (د 537 ق) از بيم آنكه مبادا وی نيز مانند ابن تومرت (د 524 ق/ 1130 م) قيام كند، او را به مراكش احضار كرد (ذهبی، 20/ 72). به گفتۀ آسين پالاسيوس، علی بن يوسف در نظر داشت تمام صوفيان را به قتل برساند كه دو تن از ايشان به الغرب (واقع در پرتغال امروزی) گريختند و دو تن ديگر از جمله ابن برجان، به مراكش رفتند («ابنمسره و مكتب او»، 108-109). در آنجا در مجلس مناظرهای كه تشكيل يافت، دشمنانش او را به بدعتگذاری متهم كردند و وی به زندان افكنده شد، و پس از مدت كوتاهی بيمار گرديد و درگذشت. گفته شده است كه چون ابنبرجان متفقهان را طعمه كرده بود، سلطان دستور داد، جسدش را بدون نماز در مزبلهای بيندازند، اما به همت يكی از اهل فضل، مردم بر جنازۀ وی حاضر شدند و پس از نماز او را در كنار قبر ابنعريف به خاك سپردند (ذهبی، 20/ 72؛ ابنحجر، 4/ 14؛ داوودی، 1/ 300).
ابنبرجان تفسيری عرفانی و ناتمام از قرآن به نام الارشاد فی تفسير القرآن داشته است. گفته شده كه گروهی از رموز و اشارات اين كتاب وقايع آينده را پيشگويی كردهاند. وی كتابی نيز به نام شرح اسماءالله الحسنی نوشته كه در آن بيش از 130 نام مشهور از اسماءالله را هر يك در سه فصل شرح كرده است (حاجی خليفه، 2/ 1031- 1032؛ كحاله، 44). از اين اثر ابن برجان، در 934 ق تلخيصی صورت گرفته است ( آلوارت، 11/ 502). قنطری از اين دو كتاب ابنبرجان روايت كرده است (ابنخلكان، 4/ 273؛ ذهبی، 20/ 73). از ابن برجان دو اثر ديگر نيز باقی مانده است، يكی به نام تنبيه الافهام الی تدبر الكتاب الحكيم و تعرف الآيات و النبأ العظيم (آومر، 15, 16) و ديگری ترجمان لسان الحق المثبوت فی الامر و الخلق كه رسالۀ كوچكی است و اسماء حسنی را در 3 بخش شرح كرده است. تاريخ تحرير اين نسخه 983 ق است (دوسلان، 477).
ابنابار، محمد بن عبدالله، تكملة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، مادريد، 1882 م؛ ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان الميزان، حيدرآباد دكن، 1329-1331 ق؛ ابنخطيب، لسانالدين، اعمال الاعلام، به كوشش لوی پرووانسال، بيروت، 1956 م؛ ابنخلدون، شفاء السائل لتهذيب المسائل، به كوشش الاب اغناطيوس عبده خليفة البسوعی، بيروت، 1959 م؛ ابنخلكان، وفيات؛ حاجی خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1940 م؛ داوودی، محمد، طبقات المفسرين، به كوشش علی محمد عمر، قاهره، 1392 ق/ 1972 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب الارنؤوط و محمد نعيم العرقسوسی، بيروت، 1405 ق/ 1985 م؛ سيوطی، بُغيةالوعاة، قاهره، 1326 ق؛ شعرانی، عبدالوهاب بن احمد، الطبقات الكبری، به كوشش احمد سعدعلی، قاهره، 1374 ق/ 1954 م؛ طاش كوپریزاده، احمد بن مصطفی، مفتاحالسعادة، حيدرآباد دكن، 1329 ق؛ كحاله، عمررضا، مخطوطات المدينة المنورة، دمشق، 1973 م؛ نبهانی، يوسف بن اسماعیل، جامع كرامات الاولياء، قاهره، 1329 ق؛ نيز:
Ahlwardt; Asin palacios, M., Abenmasarra y su escuela, Madrid, 1914; id, Préface à Mahasin Al-Majalis d’Ibn Al-Arif, Paris, 1933; Aumer, Joseph., Catalogus codicum manuscriptorun Bibliothecae Regiae Monacensis, München, 1866; De slane, Baron., Catalogue des manuscrits Arabes, de la Bibliothèque nationale Paris, 1883-1895. بخش فلسفه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید