ابن ایاس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 18 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222336/ابن-ایاس
شنبه 9 فروردین 1404
چاپ شده
3
اِبْنِ اِياس، يا اَياس (در گويش عاميانه)، ابوالبركات محمد بن احمد بن اِياس ناصری حنفی (6 ربيعالآخر 852 ـ پس از 928 ق/ 9 ژوئن 1448-1522 م)، مورخ مصری. نيای پدری او، فخری اِياس (د 853 ق/ 1449 م) كه از مماليك سلطان ظاهر برقوق بود و به نام يا لقب نخستين صاحب خود، «من جنيد» خوانده میشد، در دولت الملك الناصر فرج به منصب دواداری (= دواتداری، دبيری) گماشته شد. پدرش شهابی (شهابالدّين احمد بن اياس، د 908 ق/ 1503 م). نيز در دولت الناصر فرج بن برقوق دوادار ثانی (دبير دوم) شد. او 84 سال زيست و صاحب 25 فرزند شد كه از آنان دو پسر و يك دختر زنده ماندند. احمد با امرا و ارباب دولت معاشرت داشت و از مشاهير بود. ابن اياس از جلالالدين سيوطی، عبدالباسط بن خليل حنفی و شمسالدين قادری به عنوان استاد خود (شيخنا) سخن گفته است (3/ 118، 4/ 79، 83). ابناياس در 882 ق/ 1478 م به حج رفت و از سختيهای آن سفر ياد كرده است (3/ 144-145). همچنين با رجال دربار و اميران مصری رابطۀ نزديك داشت و بسياری از آنان را مدح كرد يا در مرگشان مرثيه سرود. قطعاتی از اين مدايح كه شمار آن اندك نيست، در كتاب او آمده است؛ از آن جمله ابياتی است در مدح امير خايربك نائب السلطنه (5/ 209)، ابن اَجا (ه م)، كاتب السر (4/ 248، 251)، احمد بن جيعان نائب كاتب السر (4/ 183)، قاضی القضاة كمالالدين (4/ 469)، امير سودون عجمی (4/ 220)، بركات بن موسی محتسب (5/ 247) و ... . ابن اياس، سلطان اشرف غوری را نيز به مناسبتهای مختلف مدح گفته و در موردی (4/ 69) اشاره به تحسين سلطان از نظم خويش دارد، اما گويا به سلطان نزديك نبوده چون گاهی اخبار سلطان را از زبان خاصان (4/ 312) و از زبان اشخاص موثق (4/ 294) نقل كرده است. تاريخ ابناياس، يعنی بدايع الزهور فی وقايع الدهور تا رخدادهای ذيحجۀ 928 ق/ اكتبر1522 م را دربردارد و بیگمان تا اين تاريخ زنده بوده است. تاريخ دقيق وفاتِ او معلوم نيست، هر چند برخی از منابع، سال 930 ق/ 1524 م را ذكر كردهاند (حاجی خليفه، 2/ 1941، 1953؛ GAL, II/ 380) برينر (EI2) شرحی مبسوط در باب اُزْدمِير يا اُزْدَمُور آورده كه در زمان سلطان حسن و سلطان اشرف مناصبی داشته است، اما اين شخص جد مادری اياس، و اياس خود جد پدری محمد بوده است و اين تحقيقات مطلبی را از زندگی ابن اياس روش نمیكند. بروكلمان (GAL, II/ 380) ابن اياس را حنبلی مذهب شمرده است، اما دليل چنين استنباطی روشن نيست. به هر حال انديشه و شخصيت ابن اياس را كم و بيش میتوان از مطالعۀ دقيق آثار او دريافت.
1. بدايع الزهور فی وقايع الدهور، در تاريخ مصر كه مهمترين اثر تاريخی اوست. اين كتاب تاريخ مصر را از روزگاران كهن تا سالهای نزديك درگذشت مؤلف در بردارد. بخش مهم و مبسوط آن، قسمتی است كه حاوی رخدادهای روزگار مؤلف، يا عهد نزديك به اوست و در بيشتر موارد خود شاهد آن رويدادها بوده يا از آنها اطلاع صحيح داشته است، اما مجلد نخستين در واقع پيش گفتاری است اجمالی كه برای تكميل اثر خويش به صورت بسيار مختصر اقتباس و تتبع كرده است. ابن اياس در مقدمۀ اين كتاب (1/ 3) مینويسد كه حدود 37 كتاب تاريخ را مطالعه كرده تا نكاتی را كه در پی آن بوده است، به دست آورد. جرجی زيدان (3/ 321) بر آن است كه عبارات بدايع الزهور مثل ديگر كتب تاريخی آن روزگار سست است. محمد مصطفی در مقدمۀ مجلد پنجم (ص 8) آورده است كه ابن اياس همچون ديگر مورخان قرن 9 ق اسلوب لغوی خاصی داشت. لغات ساده و آسان و نزديكتر به زبان مردم به كار میبُرد و غالباً به قواعد املا توجه نمیكرد و جمع و مفرد، مذكر و مؤنث و رفع و جر را به هم میآميخت. با اينكه او قواعد درست املاء را میدانست و در بيشتر مواضع كتاب به مقتضای آن مینوشت، در نقل اخبار، ظاهراً با سختگيری، خبر را چنانكه شنيده بود، مینوشت، نه چنانكه دستور زبان ايجاب میكرد. اين شيوه، اثر ابن اياس را از لحاظ زبانشناسی و مطالعۀ تحول زبان عربی حائز اهميت ساخته است. همو در مقدمۀ مجلد اول (ص 8) آورده است كه ابن اياس به درستی آنچه مینوشته، توجه داشته و امانت علمی را در نقل رخدادها و اخبار رعايت میكرده و از درازگويی و اطناب پرهيز مینموده است. ابن اياس خود به اين نكته اشاره كرده است، مثلاً در باب ملك الظاهر بيبرس میگويد كه اخبار مربوط به او بسيار است، و چند مجلد میشود، ولی غالب آنها ساختگی است و حقيقت ندارد و آنچه ما به دست آوردهايم، اخبار درستی است كه مورخان دانشمند از آن ياد كردهاند (1/ 134). در تاريخ ابن اياس، احوال سلاطين مصر و وابستگان آنان، شرح رفت و آمدها و مسافرتهای آنان، احوال رجال دولت و ارباب امور، رفت و آمد سفيران، تأسيس و افتتاح بناها، وفيات اعيان، كاهش و افزايش آب رود نيل، وضع نرخها و ارزانی و گرانيهای فوقالعاده، كمبود يا فراوانی اجناس و امتعه در قاهره، بروز بيماريهای مهلك و همهگير چون طاعون، رخدادهای طبيعی چون زلزلهها و توفانها و ظهور ستارههای دنبالهدار و مرگهای عجيب و تولدهای نادر بيان شده است. اما قطعاتی كه ابن اياس از خود به مناسبتهای مختلف آورده، میتواند برای شناخت انديشۀ او مفيد باشد. بدايع الزهور به ويژه دربارۀ تاريخ سدۀ 9 و اوايل 10 ق/ 15، 16 م و تصرف مصر به دست عثمانيان مأخذ ارزندهای است. اين كتاب چند بار چاپ شده است، از آن جمله: قاهره، 1301-1306 ق/ 1884- 1888 م، در سه مجلد؛ بولاق، 1311-1312 ق/ 1894 م، GAL, II/ 380; GAL, S, II/ 405-406). همچنين كاستيهای چاپ اول تحت عنوان «صفحات لم تُنْشَر من بدائع الزهور» به كوشش محمد مصطفی از طرف «انجمن تاريخی مصر» در 1951 م چاپ شده است (زيدان، 3/ 321؛ مصطفی، 1(1)/ 8). چاپ كامل بدايع الزهور در 6 مجلد به كوشش محمد مصطفی، در قاهره، از سوی «انجمن خاورشناسان آلمانی» ميان سالهای 1380 تا 1395 ق/ 1961- 1975 م صورت گرفته است. 2. نشق الازهار فی عجائب الاقطار: جرجی زيدان (همانجا) اين كتاب را با نام خريدة العجائب و بغية الطالب آورده است. از فهرست مطالب كتاب كه توسط آلوارت (V/ 376) نقل شده برمیآيد كه بيشتر وجه جغرافيايی و طبيعی دارد. ابن اياس در مقدمه مینويسد كه تاريخهای ملل را خوانده و خواسته است شگفتيهای آنها را به اختصار بنويسد و در آن از عجائب مصر و طلسمات و چيزهای ديگر ياد كرده است (سيد، 322). اين كتاب را لانگلس ترجمه كرده و در پاريس در 1807 م منتشر كرده است (شوريجی، 21). نسخههای خطی اين اثر در كتابخانههای ظاهريۀ قاهره، موزۀ بريتانيا و جز آنها نگاهداری میشود (GAL, II/ 380). 3. جواهر السلوك فی الخلفاء و الملوك، كه نسخههای خطی آن در كتابخانۀ احمد ثالث (لطفی، 110) و كتابخانۀ موزۀ توپكاپی سرايی (كاراتای، III/ 467-468) نگهداری میشود. 4. المنتظم فی بدء الدنيا و تاريخ الامم، كه نسخۀ خطی آن در كتابخانۀ احمد ثالث موجود است (سيد، 2/ 301-302). 5. نزهة الامم فی العجائب و الحكم، كه خود در بدايع الزهور (3/ 118) به آن اشاره دارد و نسخهای از آن در اياصوفيا موجود است (سيد، 1/ 567)؛ بغدادی (2/ 231) عقود الجمان فی وقايع الزمان و الجواهر الفريدة و النوادر المفيدة را در زمرۀ آثار او بر شمرده است.
ابن اياس، محمد بن احمد، بدايع الزهور فی وقايع الدهور، به كوشش محمد مصطفی، قاهره، 1402-1404 ق/ 1982-1984 م؛ بغدادی، اسماعيل بن محمد امین، هدية العارفين، استانبول، 1955 م؛ زيدان، جرجی، تاريخ آداب اللغة العربية، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1957 م؛ حاجی خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1941 م؛ سركيس، چاپی؛ سيد فؤاد، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 م؛ شوريجی، محمد جمالالدين، قائمة باوايل المطبوعات العربية المحفوظة بدارالكتب، قاهره، 1383 ق/ 1963 م؛ لطفی، عبدالبديع، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1956 م؛ نيز:
Ahlward; EI2, GAL; GAL, S; Karatay, Fehmi Edhem, Topkapi Sarayi Müzesi Kütüphanesi Arapça Yazmalar Kataloğu, İstanbul, 1966; Nemoy, Leon, Arabic Manuscripts in the Yale University, Library, New Haven, 1956. محمد آصف فكرت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید