ابن امیر حاج، ابوعبدالله
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 18 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222330/ابن-امیرحاج،-ابوعبدالله
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
3
اِبْنِ اَميرِ حاج، يا ابن اميرالحاج، ابوعبدالله محمد بن محمد بن محمد بن حسن بن علی بن سليمان حلبی، شمسالدين (د 879 ق/ 1474 م)، فقيه، اصولی و مفسر حنفی. از وی به ابن مُوَقَّت (سخاوی، الضوء اللامع، 9/ 210) و ابواليمن (كوپريلی، 1/ 259، شم 606) نيز ياد شده است. سيوطی (ص 161) در سلسله نسب وی نام علی را ذكر نكرده است. ابن امير حاج در پايان بعضی از نسخ خطی نسب خود را تا سليمان بدون ذكر «علی» ياد نموده است (آلوارت، VI/ 19؛ كوپريلی، 1/ 296). سخاوی (همان، 9/ 211) كنيۀ وی به ابن اميرحاج را برگرفته از سمت اميرالحاجی يكی از اجداد وی دانسته است. لقب ابن موقت نيز به اين سبب است كه جدّوی محمد وظيفۀ توقيت زمان نماز را در مسجد جامع حلب بر عهده داشته و به موقت ملقب بوده است (همان، 7/ 226). ابن اميرحاج در 18 ربيعالاول 825 ق/ 11 مارس 1422 م در حلب زاده شد. قرآن را نزد ابراهيم كفرناوی و ديگران فرا گرفت، و دروس رايج آن دوران چون الاربعون النووية در حديث را از يحيی بن شرف نووی، مختار در فروع فقه حنفی و مقدمۀ ابوليث نصر بن محمد سمرقندی و نيز جرجانيه را نزد اساتيدی از حلب آموخت و به فراگيری فقه از علاءِ ملطی و ادبيات از زينالدين عبدالرزاق پرداخت، سپس به حماة رفت و از ابن اشقر حديث آموخت. بعد به قاهره رفت و نزد ابن حجر عسقلانی حديث شنيد، و علاوه بر اين مجملی از شرح الفيۀ عراقی در مصطلحات حديث و غير آن را از ابن حجر فراگرفت و در فقه، قرآن و سنت ملازمت كمالالدين محمد بن همامالدين عبدالواحد اسكندری سيواسی مشهور به ابن همام را اختيار كرد؛ تا اينكه خود در فنون مختلف استاد شد و ابن هُمام و جز او به وی اجازه دادند و متصدی اقراء و افتاء گرديد (همان، 9/ 210). بغدادی ( هدية، 2/ 280) و كتانی (ص 146) از وی با عنوان قاضی ياد كردهاند، اما در منابع قديم از اين موضوع سخنی نرفته است. ابن امير حاج دو سال پيش از وفات به قصد اقامت در مكه يا بيتالمقدس ابتدا عازم حج شد و در مكه اندك زمانی به اقراء و افتاء پرداخت. سپس به بيتالمقدس رفت و حدود دو ماه آنجا ماند، اما در هيچ يك از اين دو شهر از گزند معاندان آسوده نبود؛ از اين رو از تصميم اقامت خويش منصرف شد و به حلب كه در آنجا حرمت او را نگاه میداشتند، بازگشت. اندكی بعد در شب جمعه 29 رجب 879 ق/ 9 دسامبر 1474 م، پس از 50 روز بيماری درگذشت و در زادگاهش به خاك سپرده شد (سخاوی، الضوء اللامع، 9/ 211).
مهمترين اثر او شرحی است بر كتاب التحرير فی اصول الفقه، نوشتۀ استادش ابن همام كه دارای عباراتی موجز و منقح و گاه معماگونه بود. اين شرح را التقرير و التحبير ناميد و اصطلاحات فقهی حنفيان و شافعيان را در آن جمعآوری كرد (حاجی خليفه، 1/ 358). او خود گويد كه اين شرح را به خواهش برخی از فضلای عصر و به اشارۀ استاد نوشته (ابن امير حاج، 1/ 3) و در 5 جمادیالاول 877 ق/ 8 اكتبر 1472 م (يا رمضان 871 ق؛ حاجی خليفه، همانجا) تأليف آن را به پايان برده است. التقرير همراه با متن اصلی در 3 جلد در مصر به چاپ رسيده است. همراه آوردن متن با شرح كه گاه جزء به جزء و كلمه به كلمه نقل شده، در بررسی كتاب و درك دقايق و رموز آن بسيار مؤثر است. بستانی (4/ 127) میگويد كه شرح مذكور در 1351 ق نيز به چاپ رسيده است. آثار خطی ابن امير حاج عبارتند از: 1. اَحاسِنُ المَحامِل فی شرح العَوامِل ( آلوارت، VI/ 18, 19) كه در جمادی الثانی 851 ق/ اوت ـ سپتامبر 1447 م در حلب به پايان رسيده است و شرحی است بر اَلعَوامِلُ المائة نوشتۀ عبدالقاهر جرجانی ( آلوارت، همانجا). بروكلمان با نام شرح العوامل المائة از آن ياد كرده است (GAL, S, II/ 22). 2. تعريف المستر شد حكم الغرس فی المسجد (عبدالرزاق احمد، 5/ 334، 8/ 187). 3. حَلبَةُ المُجَلَی و بُغيَةُ المُهتدی كه شرحی است بر مُنيَةُ المُصَلَی و غُنيَةُ المبتدی، اثر سديدالدين كاشغری در فقه (حاجی خليفه، 2/ 1886- 1887)، و به شرح حلبی كبير مشهور است (طبّاخ، 5/ 286). از اين كتاب با نامهای حلية المجلی (خديويه، 3/ 41-42؛ مراغی، 3/ 47) و حلية المحلی (بغدادی، هدية، 2/ 208) نيز ياد شده است و چند نسخه از آن موجود است ( دوسلان، I/ 222؛ كوپريلی، 1/ 295-296). كتاب دو جزء دارد، جزء اول در 14 شعبان 865 ق/ 25 مه 1461 م در مدرسۀ نوريه معروف به حلاويه، و جزء دوم كه از شرط چهارم از شروط ششگانۀ نماز شروع میشود و به كتاب جنائز خاتمه میيابد در 27 ربيعالاول 867 ق/ 20 دسامبر 1462 م در همان مدرسه به پايان رسيده است (كوپريلی، همانجا). 4. داعی منارالبيان لجامع النسكين بالقرآن (سخاوی، الضوء اللامع، 9/ 210) يا مناسك ابن امير الحاج كه شرح مناسك حج و مطالب مربوط به آن و شامل يك مقدمه، 3 باب و خاتمه است و در 876 ق/ 1471 م در قدس شريف فراهم آمده است (حاجی خليفه، 1/ 729، 2/ 1829). اين كتاب را داعی منازل البيان نيز ناميدهاند (سخاوی، طبقات، 293؛ طباخ، 5/ 286). در مجلۀ معهد المخطوطات العربية (جامعه، 4(2)/ 250) به جای كلمۀ النسكين واژه التسكين و در هدية العارفين (2/ 208) به جای همان كلمه، واژه المنسكين آمده است. 5. فتوی (عبدالرزاق احمد، 8/ 187). کتب زیر به ابن امیر حاج منسوب است: 1. ذخيرة القصر فی تفسير سورۀ و العصر (سخاوی، الضوء اللامع، 9/ 210)، كه در 876 ق/ 1471 م در قدس شريف به اتمام رسيده و با نام ذخيرة الفقر نيز از آن ياد شده است (حاجی خليفه، 1/ 824)؛ 2. شرح المختار فی فروع الحنفيۀ ابن مودود موصلی در فقه كه ابن امير حاج در شرحی كه بر مُنية المصلّی نوشته، از آن ياد كرده است (حاجی خليفه، 2/ 1622-1623)، اما نسخۀ خطی از آن در دست نيست؛ 3. منية الناسك فی خلاصة المناسك (بغدادی، ايضاح، 2/ 597).
ابن امير حاج، محمد بن محمد، التقرير و التحبير، بولاق، 1316 ق؛ بستانی ف؛ بغدادی، اسماعيل بن محمدامین، ايضاح المكنون، استانبول، 1947 م؛ همو، هدية العارفين، استانبول، 1955 م؛ جامعه، خطی؛ حاجی خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1941 م؛ خديويه، فهرست؛ سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1355 ق/ 1936 م؛ همو، طبقات الحنفية، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز، شم BP54/ 4؛ سيوطی، نظم العقيان فی اعيان الاعيان، به كوشش فيلپ حتی، نيويورك، 1927 م؛ طباخ، محمد راغب، اعلام النبلاء، حلب، 1344 ق/ 1925 م؛ عبدالرزاق احمد، سالم، فهرس مخطوطات مكتبة الاوقاف العامة فی الموصل، موصل، 1397 ق/ 1977 م؛ كتانی، محمد بن جعفر، الرسالة المستطرفة، بيروت، 1332 ق؛ كوپريلی، خطی؛ مراغی، عبدالله مصطفی، الفتح المبين فی طبقات الاصوليين، بيروت، 1394 ق/ 1974 م؛ نيز:
Ahlwardt; De Slane, Baron, Catalogue des manuscrits arabes, Paris, 1883; GAL, S. محمدهادی مؤذن جامی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید