دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • توراگینا خاتون | توراگينا خاتون، جانشين و نايب‌ السلطنۀ اوگدای خان مغول‏‏‏‎‎ (639-644ق/ 1241-1246م)، و مادر گُيوك‌خان. دربارۀ احوال وی پيش از آنكه زمام امور را در دست گيرد، اطلاع چندانی وجود ندارد؛ اما گفته‌اند كه از قوم مِرکيت و نخست همسر تايرادسون از سرداران همين قوم بود و چون چنگيز‌خان مركيتها را فرو كوبيد، توراگينا را به ...
  • توران | توران، یا طوران، ناحیه‌ای که جغرافیانویسان نخستین سده‌های اسلامی آن‌را در شمار نواحی سرزمین سند دانسته‌اند. این ناحیه تقریباً منطبق با خان‌نشین کلات در بلوچستان سابق انگلیس بوده است (نولدکه، 18؛ مارکوارت، 31) و امروزه مشتمل بر بیشتر اراضی شهرستان کلات در استان بلوچستان پاکستان است (فرای، 243). نام این سرزمین ...
  • تورانشاه سلجوقی |
  • تورانشاه، خواجه جلال الدين | تورانْشاه، خواجه جلال‌الدین (د 21 صفر 787ق/ 3 آوریل 1385م)، وزیر و دولتمرد دورۀ شاه شجاع (سل‍‍ 759-786ق/ 1358-1384م) و ممدوح حافظ. قاسم غنی بنابر اطلاعات شفاهی، احتمال داده که او از نوادگان شیخ محمود شبستری (د ح 720ق/ 1320م)، یا حتیٰ برادر وی بوده است (نک‍ : «بحثی در...»، 38). به هر روی ظاهراً نخستین شغل دیوا...
  • تورانشاه، شمس الدوله | تورانْشاه، شمس‌الدوله فخرالدین تورانشاه بن ایوب بن شادی (د 576 ق/ 1180م)، ملقب به الملک المعظم، برادر بزرگ‌تر صلاح‌الدین ایوبی، فاتح یمن و پایه‌گذار دولت ایوبیان در آن منطقه. از جزئیات زندگی وی پیش از استیلا بر یمن همین اندازه می‌دانیم که مانند عمو و برادرش نخست در خدمت نورالدین زنگی (د569 ق) و از سرداران او ...
  • تورسون زاده | تورْسونْ‌‌زاده، میرزا (1290-3 مهر 1356ش/ 1911-24 ‌سپتامبر 1977م)، شاعر و نمایشنامه‌نویس و از شخصیتهای برجستۀ سیاسی ـ فرهنگی معاصر تاجیک.
  • تورفان | تورْفان، نام شهری در جادۀ ابریشم. صورتهای دیگر این نام در اویغوری:Turpan ، چینی: T’u-lu-fan ، ختنی: Tturpaķnä آمده است؛ همچنین در سغدی تورفان را چینانچ گویند که صورت اصلی آن چینانچکند است.
  • تورقود | تورْقود، عنوان یا لقب دو تن از سرداران و دریانوردانِ مشهور عثمانی که منطقه‌ای جغرافیایی موسوم به تورقود ایلی در آناتولی نیز به آنها منسوب شده است. عنوان یکی از خاندانهای حکومتگر ــ تورقود اوغوللاری ــ در آناتولی هم از این لقب گرفته شده است. تورقود به صورتهای طورقود، تورگوت، طورغود، و در منابع اروپایی به صورت ...
  • تورنبرگ | تورْنْبِرْگ، کارْل یوهانِس (1807-1877م/ 1222-1294ق)، خاورشناس سوئدی. او در شهر لینچوپینگ، مرکز ایالت اُسْتریُتْلاند به دنیا آمد و تحصیلات عالی خود را در دانشگاه اوپسالا آغاز کرد. وی در 1833م به احراز درجۀ دکتری فلسفه از این دانشگاه، و در 1835م به دریافت شهادت‌نامه‌ای در ادب عربی توفیق یافت (موبرگ، II/ 110؛ زر...
  • توروس | توروس، رشته کوهی در جنوب ترکیه. این رشته‌کوه به طول 560 کمـ‍ ، به موازات سواحل شمالی دریای مدیترانه از جنوب استان اسپارتا تا استان آدانا کشیده شده است (نک‍ ‍: «اطلس...1»، 130؛ کلمبیا2). دنبالـۀ توروس، رشتـه کـوه آنتــی ـ توروس است که به سمت شرق پیش می‌رود و به فلات ارمنستان می‌پیوندد. ارتفاع رشته‌کوه آنتی تور...
  • توری | توری، یا تاری، چارلـز کاتْلر (1863-1956م/ 1242-1335ش)، دانشمند سامی‌شناس آمریکایی و صاحب تحقیقات فراوان دربارۀ کتاب مقدس، زبان و ادب عربی و تاریخ عرب. او در هاردویک، ایالت وِرمانتِ ایالات متحده زاده شد، در کالج بودِن تحصیل کرد و هم در آنجا به تدریس لاتین پرداخت. وی سپس به مدت 3 سال در مدرسۀ علمیۀ اَندُوِر و ۳...
  • توریه |
  • توزر | تَوزَر، نام استان و شهری در تونس:
  • توزلا | توزْلا، استان (کانتون) و شهری در بوسنی و هرزگوین:
  • توزی | تَوَّزی، ابومحمد عبدالله بن محمد بن هارون، راوی و لغت‌شناس سدۀ 3ق/ 9م. وی را گاه توَّجی و یا به اشتباه، ثَورِی نیز خوانده‌اند (ابوحیان توحیدی، الامتاع، 3/ 13؛ سیوطی، المزهر، 2/ 407؛ بغدادی، هدیه، 1/ 440). نسبت وی به شهر تَوَّز (یا تَوَّج) از توابع فارس می‌رسد (یاقوت، بلدان، 1/ 894). او از موالی قریش بود، به ه...
  • توس |
  • توسل | تَوَسُّل، اصطلاحـی در فـرهنگ اسلامـی نـاظر بـه جستـن وسیله‌ای برای جلب رضای خداوند. مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است. توسل در میان فِرَق و اصناف مسلمانان، طی قرون مفهومی رایج بوده است، اما به خصوص نزد شیعۀ امامیه و تا انداز...
  • توشیح | یکی از اصطلاحات بلاغی و از جمله صنایع بدیع لفظی. این واژه به معنی حمایل بستن و مجازاً به معنی زیور بستن است و در اصطلاح بیرون آوردنِ بیتی، یا قطعه شعری، نامی، لقبی، و یا جمله‌ای که بیانگر معنایی باشد، از دل یک نوشته، یا یک سروده. بدین‌ترتیب که نویسنده یا شاعر، ضمن نوشته یا سرودۀ خود، حروف یا کلماتی درج کند که...
  • توغ | توغ، شعار یا عَلَمی مخصوص‌تجمعات و تظاهرات آیینی ـ مذهبی شیعیان ایران. شیعیان در ایام سوگواری و ماههای محرم و صفر در پای توغ گرد می‌آیند و سینه می‌زنند و آن را با خود همراه عَلَم و علامتهای دیگر در گذرها و محله‌ها می‌گردانند. در مواقع دیگر سال نیز آن را در تکیه، حسینیه، قهوه‌خانه، یا خانۀ یکی از بزرگان محله ن...
  • توفیق | توفیق، از مشهورترین نشریات فکاهی ایران. این نشریه در 3 دورۀ انتشاراتی و در طول 50 سال (1301-1351ش/ 1922-1972م)، توانست با استفاده از زبان طنز، کاریکاتورهای زنده و نقد مهم‌ترین مسائل سیاسی ـ اجتماعی، در قالب هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامه، مخاطبان بسیاری را در میان طبقات مختلف اجتماعی فراهم آورد:
  • توفیق پاشا | توفیقْ پاشا، محمد توفیق (1268- 1309ق/ 1852-1892م)، پسر ارشد اسماعیل پاشا و ششمین والی مصر از خاندان محمدعلی پاشا و دومین فرمانروای مصر که عنوان «خدیو» داشت. او از 1296ق/ 1879م بر سرزمینهای نوبه (بخشی از شمال شرقی افریقا که قسمت عمدۀ آن اکنون جزو سودان است)، سودان، کوردوفان و دارفور نیز استیلا یافت.
  • توفیق، تخلص | توفیق، تخلص چند شاعر پارسی‌‌گوی که در ایران و شبه‌قارۀ هند، در سده‌های 11-13ق/ 17-19م می‌زیستند:
  • توفیق، محمد افندی | توفیق، محمد افندی (شعبان 1259-1311/ سپتامبر 1843-1893)، تاریخ‌نویس، روزنامه‌نگار و طنزنویس و شاعر اواخر دولت عثمانی. وی در استانبول به‎دنیا آمد (آکون، 291). پدرش، مصطفى آغا ینی‌چری سابق، مأمور گمرک، و مادرش نیز کنیزی آزادشده بود (IA, XII (1)/ 212). تحصیلات توفیق به جز 4 سال (از 1269ق/ 1853م) در مدرسۀ رشدیه، م...
  • توقات | توقات (به ترکی توکات)،نام شهری در شمال ترکیه. این شهر با 154،133 تن جمعیت (1385ش/ 2006م) مرکز استانی به همین نام، در شمال آناتولی مرکزی در قسمت درونی بخش میانی منطقۀ دریای سیاه واقع است (نقشه...، نیز نک‍ : «فرهنگ...»). یشیل ایرماق و کلکیت چای از رودهایی هستند که در این استان جریان دارند (IA, XII/ 400). آب و ه...
  • توقیع، خط |
  • توقیع، دیوان |
  • توقیفی، اسماء | توقیفی، اَسْماء، از اصطلاحات علم کلام که به بررسی معیار نام‌گذاری باری تعالى اختصاص دارد.
  • توگو | توگو، کشوری در غرب افریقا. این کشور با 785،56 کم‍ـ 2 مساحت و 236،399،5 تن جمعیت (1385ش/ 2007م) از شمال به کشور بورکینافاسو، از شرق به بنین، از غرب به غنا و از جنوب به خلیج گینه در اقیانوس اطلس محدود است. توگو کشوری مستطیل شکل است و طول آن از شمال به جنوب 550 کمـ‍ و عـرض آن میـان 40 تـا 130 کمـ‍ متغیر است («فر...
  • تولا و تبرا | تَوَلّا وَ تَبَرّا، یا تولی و تبری (در عربی: تَوَلّی و تَبَرُّء)، دو اصطلاح در کلام اسلامی.
  • تولد | تَوَلُّد، اصطلاحی کلامی، به معنای پدید آمدن فعلی از فعل دیگر. این اصطلاح در نظام کلامی معتزله شکل گرفته و پرداخته شده است و متکلمان دیگر، جز امامیه، تنها به نقد و یا رد آن پرداخته‌اند (جوینی، 206-207؛ نسفی، 682؛ فخرالدین، 152؛ تفتازانی، 4/ 272-273؛ جرجانی، 8/ 59-61).
  • تولدو |
  • تولی | تولُی، یا تولوی، آخرین و کوچک‌ترین پسر چنگیزخان از همسر نخست و خاتون‎بزرگ او بورته‎اوجین (فوجین). نام تولی در برخی از منابع عربی، طولی ضبط شده است (نک‍ : قلقشندی، 1/ 308؛ ابن خلدون، 7/ 725). تلوی/ تُلی در زبان مغولی به معنای آینه و صفحۀ فلزی است (لسینگ، 821؛ دورفر، I/ 274).
  • توما | توما، نـقـولا (1269- 1323ق/ 1853 - 1905م)، ادیـــب، روزنامه‌نگار، حقوق‌دان و وکیل دعاوی برجستۀ لبنانی. مهم‌ترین شرح حالی که از او باقی مانده، همان است که جرجی زیدان (د 1332ق/ 1914م) نگاشته است. وی ظاهراً در صیدا (یا صور) درست هنگامی که پدرش دچار ورشکستگی و فقر شده بود، زاده شد (نک‍ : المقتطف، 30/ 38؛ زیدان، 2...
  • توماس آکویناس | توماسْ آکویناس، فیلسوف و حکیم الٰهی (د 1274م/ 623ق). وی در میان سالهای 1224-1226م در منطقۀ آکوینو در نزدیکی شهر ناپل متولد شد؛ پس از طی تحصیلات مقدماتی در دانشگاه ناپل، در 1244م به فرقۀ دومینیکیان پیوست و پس از آن، برای ادامۀ تحصیل راهی پاریس شد. توماس در دانشگاه پاریس نزد آلبرت کبیر الٰهیات آموخت و بعدها خود...
  • تومان | تومان، از واحدهای کهن شمارش،‌ اصطلاحاً عنوان ‌دسته‌های بزرگ نظامی، برخی درجات و مناصب لشکری، و دسته‌ای از تقسیمات کشوری. این واژه به صورتهای تومن، تمان، تُمن و تومانه نیز در منابع آمده است. برخی از محققان تومان را اصلاً واژه‌ای ترکی ـ مغولی (برهان...، 1/ 535؛ معین، 1/ 535؛ قدری، ذیل واژه)، و بعضی دیگر ریشۀ آن...
  • تومان |
  • تومنی | تومَنی، ابومعاذ، از متکلمان مرجئه. گزارشی از حوادث زندگی وی در دست نیست، جز آنکه از مردم تومن (روستایی در مصر) بوده (نک‍ : یاقوت، 1/ 896-897) که گویا بعدها در بصره می‌زیسته است (نسفی، 438). او را رئیس فرقه‌ای به نام تومنیه ــ از فرقه‌های مرجئه ــ دانسته‌اند (بغدادی، 203؛ پزدوی، 252؛ شهرستانی، 1/ 144). در این ...
  • تون |
  • تونس | تونِس، کشوری در شمال افریقا واقع در کرانه‎های جنوبی دریای مدیترانه و نام پایتخت آن کشور.
  • تونسی |
  • تونی | تونی، عبدالله بن محمد تونی بُشروی (د ربیع‌الاول 1071/ نوامبر 1660)، فقیه اخباری اهل خراسان. او در تون خراسان (فردوس کنونی) متولد شد و در کتابهای اصول شیعه گاه از او با عنوان فاضل تونی یاد شده است (قمی، 2/ 127؛ نیز نک‍ : صاحب جواهر، 9/ 292؛ شیخ انصاری، 2/ 598). ظاهراً نخستین بار وحید بهبهانی (د 1205ق/ 1791م) ک...
  • توکلی دده | تَوَکُّلیْ دَده، از دراویش مولوی‌ بوسنی در سدۀ 11ق/ 17م. نام، سال تولد و مرگ او معلوم نیست. توکلی دده نیز تخلص شعری او ست (خانجی، 43). با توجه به اینکه شاگردش، دبرلی وجدی، در 1080ق/ 1669م وفات کرده است، می‌توان نتیجه گرفت که توکلی دده در نیمۀ نخست سدۀ 11ق می‌زیسته است. بوگدانویچ وفات او را 1035ق حدس زده است (...
  • تویسرکان | تویْسِرْکان، شهرستان و شهری به همین نام در استان همدان:
  • تيول* |
  • تکاب | شهرستان و شهری در استان آذربایجان غربی:
  • تکاثر | صد و دومين‌ سورۀ قرآن‌ کریم به‌ ترتيب‌ مصحف و پانزدهمين‌ سوره‌ به‌ ترتيب‌ نزول‌. اين‌ سوره‌ با 8 آيه‌، 28 كلمه‌ و 120 حرف‌ در شمار سُوَر «مخاطبات‌» قرار می‌گيرد، بی‌آنكه‌ با اسلوب‌ ندا آغاز ‌شود.
  • تکاثف |
  • تکافؤ ادله | اصطلاحی رایج در سده‌های 3-4ق/ 9-10م برای اشاره به تعلیمی شکاکانه در میان متکلمان که بر مبنای آن، دلیلهای موافق و مخالفِ هر اعتقادی به یک اندازه اعتبار دارند و از این رو، نمی‌توان به برتریِ دین یا مذهب یا عقیده‌ای بر دین یا مذهب یا عقیده‌ای دیگر حکم کرد.
  • تکرور | نام قومی ساکن در نواحی غرب افریقا و همچنین نام پادشاهی و شهری در سده‌های میانی میلادی در آن منطقه. این نام امروزه به صورت تکلر (به فرانسوی توکولور/ توکلور) تلفظ می‌شود (نک‍ : ویکی‌پدیا). این قوم که امروزه عمدتاً در سنگال زندگی می‌کنند و از قدیمی‌ترین مسلمانان آنجا به شمار می‌آیند، در گذشته بیشتر در کنار رود س...
  • تکریت | مرکز استان صلاح‌الدین عراق. شهر تکریت در °34 و ´36 عرض شمالی و °43 و ´41 طول شرقی، در ارتفاع 110متری از سطح دریا، در 180کیلومتری شمال بغداد و در کرانۀ راست رود دجله واقع است (عقیلی، 57). این شهر دارای آب و هوایی قاره‌ای با زمستانهای سرد و تابستانهای گرم و خشک است و میانگین بارش سالانۀ آن حدود 194 میلی‌متر گزا...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: