میشل لووی جامعهشناس مارکسیست فرانسوی- برزیلی است و در مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی تدریس میکند. او کتابهایی درباره مارکس، چهگوارا، الاهیات رهاییبخش، لوکاچ، بنیامین، لوسین گلدمن و کافکا نوشته است. دو کتاب آخر او یکی با عنوان «فرانتس کافکا: رؤیابین برانداز» (2016) تلاشی است برای یافتن بستر نقد اجتماعی موجود در زندگی و آثار او. و دیگری با عنوان «اکوسوسیالیسم: بدیلی رادیکال برای فاجعه سرمایهداری» (2015) مقدمه ارزشمندی است بر سیر تطور اندیشه مارکسیستی درباره محیط زیست. او در مصاحبه زیر به نسبت مارکسیسم با فرهنگ مدرن، بحران مارکسیسم، ضدیت رمانتیک با سرمایهداری، و برخی نقدها به مارکسیسم میپردازد.
بهرغم تفاوت غیرقابلانکار مارکس و وبر، این دو در درک خود از سرمایهداری مدرن اشتراکات زیادی دارند: هردو سرمایهداری را بهمنزله نظامی درک میکنند که در آن «افراد تحت حاکمیت انتزاعات هستند» (مارکس)، روابط غیرشخصی و «شیءواره» (Versachlicht) جایگزین روابط شخصی وابستگی میشوند، و انباشت سرمایه یک غایت فینفسه و تا حد زیادی غیرعقلانی میگردد. تحلیل آنها از سرمایهداری را نمیتوان از یک موضع انتقادی جدا کرد، موضعی که در مارکس به صراحت بیان میشود، در وبر دوپهلوتر
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید