اخبار

نتیجه جستجو برای

سخن در باب یکی از لطیف‌ترین و در عین حال غامض‌ترین روایت‌های عرفان اسلامی است؛ حکایت شیخ صنعان در منطق‌الطیر عطار. این قصه در مرز بسیار دقیق نسبت میان «شریعت» و «طریقت» منزل دارد و نمی‌دانیم عطار با ذکر این حکایت در بیان غلبۀ طریقت بر شریعت است (با افعال شریعت‌گریز شیخ در متن عشق جنون‌وارش) یا غلبۀ شریعت بر طریقت (با بازگشت نصوح‌وار شیخ به دامان رسول شریعت) یا در پی بیان ظریفه‌ای دقیق است که شریعت پیش از درک طریقت، بنیان مرصوص و مستحکم ندارد، لیک پس از آن، هم شریعت به «حقیقت» بر جان می‌نشیند و هم طریقت، نسبتی با حقیقت می‌یابد.

( ادامه مطلب )

این قصه درازترین و دل آویزترین داستانی است که در منطق الطیر عطار آمده است. پهلوان آن پیری است فرتوت به نام شیخ صنعان که پس از سالهای دراز عبادت و قریب پنجاه سال اعتکاف در کعبه و رسیدن به مقام کشف و شهود و داشتن چهارصد مرید سالک، شبی در خواب دید که بتی را در روم سجده می کند برای درک تعبیر آن با مریدان بسوی روم رفت اتفاقاً به دختری ترسل دل بست و از شریعت و طریقت بگسست و به جای خانه کعبه این بار معتکف کوی یار شد.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: