« آلن تورن » جامعه شناس فرانسوی جنبشهای اجتماعی را یك تحول تعریف میكند نه یك بحران زیرا تلقی آن به منزله یك بحران به معنای حذف كنشگران اجتماعی و روابط واقعی میان آنها است.
آنچه در زمان مشروطه مطرح شد و بهتر است بگوییم زنان مطرح کردند و حق و اجازه داشتند مطرح کنند، حق تحصیل بود که هنوز هم با وجود این اتفاقها، مخالفینی داشت. بااینهمه، این امر دیگر امری برگشتناپذیر بود.
اگر مروی بر تاریخ تفکر سرزمینمان داشته باشیم، به ندرت ردپای زنان متفکر را میبینیم و شاید هم اصلا نبینیم! البته این امر خاص جامعه فکری ما نیست و همه جوامع کم و بیش به نوعی با غیبت زنان در تاریخ تفکرشان مواجه هستند اما چرا؟ برخی تحلیلگران فرصتهای نابرابر جنسیتی را به عنوان جدیترین دلیل این غیبت مطرح میکنند.
اینکه پرسیده شود: «چرا در تاریخ اندیشه ما، جای زنان خالی یا نسبتا خالی است؟» پرسشی است که به نادرست مطرح شده و با حرکت از این پرسش نادرست شاید هرگز نتوانیم به پاسخی درست برسیم. پرسش، هنگامی باز هم جهت نادرستتری به خود میگیرد که در پی آن باشیم که؛ آیا «اندیشه» میتواند جنسیت داشته باشد؟ و آیا وضعیت تاریخ سرزمین ما باید در پهنهای جدا از دیگر محیطها، تحلیل و ادراک شود؟
«شرقیها بهطورکلی هر نوع نمایش چشمنواز را دوست دارند و برای ایرانیان، هیچچیز خوشآیندتر از آتشبازی نیست. ... جمعیت، با لباسهای عجیب و رنگارنگ که هرازگاهی روشنایی خیالانگیز آتشبازیها روی آنها رنگ و نور میپاشید، نظامیان بیحرکت که در دو سوی پیادهروها صف بسته بودند، ساززنها که روی زمین نشسته بودند، انبوهی زن که خود را در چادر پیچیده، و روی پشتبامهای کوتاه و پست خانهها به تماشا ایستاده بودند، منظرهای را تشکیل میدادند، که نظیر آن را تنها در شرق میتوان یافت».
زیست و جهان و اندیشههای زنانه در تاریخ ازجمله گمشدههای بزرگ است. زنان در تکههایی بزرگ از تاریخ غایبند و کوشش برای تماشای آنها از پس نقابها و ناگفتهها در منابع رسمی تاریخنگاری ازجمله ممتنعهای بزرگ تاریخپژوهان به شمار میرود. اما پژوهندگان اکنون سالهاست برآناند دنیای زنان را از پس مردانهنگاریهای تاریخی بجویند. این جستوجو که جنبهای پررنگ از تاریخ اجتماعی را میسازد، در عرصههای گوناگون زیست و کنش اجتماعی انسانها در تاریخ انجامپذیر است؛ خانواده، فرهنگ، سیاست، حتی طبابت که زنان در آن گستره در جایگاه درمانگران خانگی و قابلههایی بیادعا اما زندگیآفرین پدیدار شدهاند.
سفرنامه ها منابعی مهم برای شناخت تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه هستند؛ از جمله مسائل مورد توجه سفرنامه نویسان، بررسی روابط اجتماعی در درون یک جامعه است. زنان و بررسی وضعیت آنها نیز مورد توجه سفرنامه نویسان بوده است.
اهمیت زن در جامعه ایلیاتی ترکمان، با گسترش یافتن محدوده ایلی به امپراطوری، ابعاد وسیع تری یافت و تدبیر و نظرات خاتونان ترکمان در اداره امپراطوری، مورد توجه قرار گرفت. خاتونان دربار، به دلیل نگرش ترکمانان به عنصر زن، علاوه بر فعالیت های اجتماعی و فرهنگی، فرصت پرداختن به فعالیت های سیاسی را نیز یافتند. آنها در نقش مادر، همسر و خواهر به نحوی، در تصمیم گیری های حکومت، نقش فعال و چشمگیری داشتند.
پس از آنکه مغولان دین اسلام را پذیرفتند، حقوق زناشویی مغولی جای خود را به فقه اسلامی داد. غازان خان برای طلاق مقررات تازه ای وضع کرد و طلاق غرض ورزانه را ممنوع نمود. با وضع این قوانین و دستورات دقیق دربارۀ زناشویی دوباره، مغولان به رسوم متداول ازدواج در ایران نزدیک شدند.
عصر ناصری در تاریخ معاصر ایران نقطة عطفی در بیداری افکار، توسعة علوم، و رسوخ اندیشه های نوین، و به تبع آن گسترش فعالیت های عمومی، به شمار می رود. با این حال زنان همچنان از حضور و نقش آفرینی درخور توانایی خود بی بهره بوده اند. آنان که بنا به دلایل تاریخی، فرهنگی، سیاسی، و نیز دینی کم تر امکان بروز و ظهور اجتماعی داشتند، با ورود به عرصه های فرهنگ مذهبی و سنت های اجتماعی نقش آفرین شدند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید