1403/5/16 ۰۹:۵۲
« آلن تورن » جامعه شناس فرانسوی جنبشهای اجتماعی را یك تحول تعریف میكند نه یك بحران زیرا تلقی آن به منزله یك بحران به معنای حذف كنشگران اجتماعی و روابط واقعی میان آنها است.
« آلن تورن » جامعه شناس فرانسوی جنبشهای اجتماعی را یك تحول تعریف میكند نه یك بحران زیرا تلقی آن به منزله یك بحران به معنای حذف كنشگران اجتماعی و روابط واقعی میان آنها است. اما با توجه به تحول جامعه، اگر آغاز را به وجود یك بحران اجتماعی بدانیم پس از آن به بحران فرهنگی میرسیم بحران فرهنگی راه را به دگرگونی فرهنگی میبرد، در نتیجه دگرگونی اجتماعی ایجاد میشود و در نهایت تحولات سیاسی شكل میگیرد. نكته مهم زیر سوال بردن جامعه نو و فرهنگ موجود است كه راه را برای آیندهای متفاوت میگشاید. (تورن ۱۹۸۱)
درجریان بلوای نان ، زنان برای تأمین مایحتاج روزانه كه نان در آن جایگاه مهمی داشته تلاش وافری كردند و با شركت در جنبشهای اجتماعی به اینگونه وارد میدان اجتماع و سیاست با انگیزههای اقتصادی شدند .
اهمیت نان در ظهور و افول دولتها
اهمیت نان در رژیم غذایی مردم ایران و نقش آن در افول و ظهور دولتها یا دولتمردان، به عنوان یك موضوع پژوهشی و ارتباط آن با حضور زنان در جنبش «بلوای نان » و اهمیت اقتصادی نان و جایگاه آن درشرایطی كه جوامع به جهت بحرانهای اقتصادی وارد مرحله سقوط دولتها خواهد شد در جهت آگاهی و بازنگری تاریخ میتواند راهگشا باشد . نخست به معنای كلمه نان پرداخته میشود.
كلمه نان: كلمه نان در ایران برای انواع مختلف نان استفاده میشود .نخستین مدارك زبانشناسی نشان میدهند كه عشایر ایرانی از دوكلمه مختلف به معناینان استفاده میكردند Nayna/ Nikana.درمطالعات صورت گرفته بین زبانشناسان هارماتا كلمه نیكانا دربین ایرانیان نخستین استفاده میشده و كلمه nikanaاز فعل kanبه معنای كندن مشتق شده است .اما در فارسی میانی به معنای «به خاك سپردن »و درنتیجه شبیه به معنای «پختن درخاكستر » است. در هر حال كلمه nikanaنه تنها به خمیری كه بر روی تخته سنگ بود، بلكه به روش پخت نان از طریق پوشاندن با زغال و خاكستر نیز اشاره میكند.با توجه به این روش پخت ایرانیان به این نوع نان، با اصطلاحی به معنای (حفر كردن، پوشاندن) اشاره كردهاند. دومین كلمه nayana روش پخت را بهتر معرفی میكرد و تعبیر مدرن آن یعنی «نان » اشاره میكند و در تنور پخته میشود. (1874 Bellew)
نكته قابل ذكر آنكه تنها در زبان فارسی از كلمه nan به معنای نان استفاده میشود، این كلمه در سدههای سوم و چهارم میلادی شكل گرفت .زبانهای دیگر از این كلمه استفاده كردند و از فارسی زبانان قرض گرفتند. (1953 Harmatta) در دورههای تاریخی انواع نان نیز شكل گرفت مانند نان سنگگ و تافتون و بربری و نان خشك و نان روغنی ونان سمنانی و شیرمال وكماج و فطیر و انواع شیرینیها ....
زنان و نقش آن در معیشت مردم
نقش نان در مراسم مذهبی ایران در اسلام و دینهای محلی تا به امروز باقی مانده است. نان قوت مردم است.این موضوع با ضربالمثلها و پندهای بیشماری نشان داده شده كه در آن نان مكفی و بسنده، مظهر تندرستی فرد و امنیت و سلامت خانواده است. «ایجاد معیشت برای یك شخص، فراهم كردن نان اوست . » «محتاج بودن این است كه شخصی نانش را از دیگری بگیرد ». اگر كسی را تحت فشار اقتصادی بگذارند تا آزارش دهند باید « نان او را ببرند».
ملكم یك نكته اخلاقی را عنوان كرده است: « هرگز در خانه شخص دیگر دستور نده و خودت را به خوردن نان سفره خود عادت بده ».
زنان نانپز و زنان نانآور
زنان ایلات بختیاری و تركمن و نسطوریان ارومیه و ایلات قشقایی و لر و كرد و بلوچ و سایر.... نان خانواده را میپختند. زمان پخت نان صبح و عصر و در زمان كوچ یك باره میپختند و خشك میكردند تا كوچ به اتمام برسد . نان اغلب از گندم و ذرت پخت میشد. در تنورهای خانگی یا در فضای باز و داغ آفتاب، نان پخته میشد. برای آنكه همیشه زنان بتوانند نان بپزند لازم بود خمیر فطیر و بیمایه باشد زیرا نان پخته شده با این خمیر را میتوانستند برای مدت طولانی نگه دارند و در زمان طولانیتر بخورند . در هر حال جایگاه نان در تاریخ اقتصادی با كشاورزی مردان و پخت تمام مراحل آن مانند آسیاب كردن غلات، الك كردن، آماده كردن خمیر و پخت آن توسط زنان انجام میگرفت. از جمله مردانی كه هرگز نان نپختهاند مردان طایفه «بمادی»بختیاری بودند (خورشید، 136.96)
آسیاب كردن كار پر سروصدایی بود، قبل از سپیده دم از صدای بم آسیاب دستی كه عموم بانوان گندم را برای نان صبحگاهی آرد میكردند تا نان را آماده نمایند و روی سیلندرهای گازی شكل میپختند و در نزدیكی ورودی درهای خانه قرار میدادند.
با رواج آسیابهای مدرن انواع قدیم ترفراموش شد. در دهه 1310 شهرداری تهران قوانینی در خصوص آسیاب كردن آرد برای انواع مختلف نان صادر كرد .
تا اواسط دهه 1960 میلادی آسیابهای موتوری حتی در بسیاری از روستاها نیز وجود داشت، مانند بلوچستان كه كوچ نشین سرحد بلوچ غلات خود را به آنجا میآوردند تا آرد كنند.
از وظایف زنان الك كردن گندم و غلات دیگر بود، آرد را با الك درشت یا اردبیز به كمك سابیدن با دست الك میكردند . (سنایی، 1380.ص23) با این روش آرد پر از ناخالصی بود. جیمز موریه ذكر كرده به دلیل آنكه خرمنكوبی روی زمین انجام میشد، نان پراز سنگریزه بود كه البته دانههای شن و سنگ در تمام نانهای روستایی پیدا میشد .به گفته كوئلز جانورشناس امریكایی «نان در اینجا خوشمزه است اما پر از شن است و همكار ما گفت وجود شن در نان ناشی از سنگ آسیاب است كه از سنگ گچ ساخته شده است . احتمالا دانههای شن همراه با گندم آسیاب میشده است .»
زمینه نخستین حضوراجتماعی زنان
جنبش فكری سده سیزدهم ق/نوزدهم م ایران تحت تأثیر تحولات داخلی و خارجی شكل گرفت و یك جنبش اجتماعی را تدارك دید كه نمودهای آن در قیامهای این دوران تجلی یافت؛ زیرا جنبش اجتماعی همیشه با یك اساس فكری جدید مشخص میگردد (روشه 1379: ۱۳۰) . جنبشهای اجتماعی با اهداف خاص و گسترش ارزشهای معین بین نخبگان و جنبشهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی ایجاد مینمایند، زیرا جنبشهای اجتماعی یا از نخبگان حمایت میكنند یا خود مورد حمایت آنان قرار میگیرند (روشه، ۱۳۷۹: ۱۲۹) .
مشاركت زنان در جنبشهای سیاسی اجتماعی، نمونه بارز تغییر اجتماعی در ساخت سنتی جامعه ایران بود. طیف زنان طبقات پایین اجتماعی كه فاقد قدرت بودند تا زنان درباری كه از نخبگان قدرت در این طیف قرار داده میشود، رابطه جنبشهای اجتماعی سده سیزده ق در ایران با بخشهایی از نخبگان ترسیم خواهد شد .
در شكلگیری انقلاب مشروطه عوامل اقتصادی نقش تعیینكنندهای داشتند و زمینه نارضایتی و گسترش آن را بههمراه داشتند .استقراضهای حكومت از انگلستان و روسیه و گرفتن وامهای متعدد و واگذاری امتیازات اقتصادی كه همگی خرج سفرهای پرهزینه شاه به سفرهای اروپا شده بود (مظفرالدینشاه طی پنج سال سه سفر به اروپا رفت)، تبعیض در نظام گمركی به نفع تجار خارجی (نمونه موردی آن حق گمركی پنج درصدی بازرگانان روسیه بود كه فقط یك بار پرداخت شده بود در حالی كه تجار ایرانی باید به هر شهری وارد میشدند مالیات پرداخت میكردند) از سویی گسترش نارضایتیهای اقتصادی و سیاسی همگی از عوامل ضدحكومتی و ضد بیگانه در جامعه بود كه منجر به اعتراضات در چندین شهر بزرگ ایران شد . گزارشهای روایت شده حكایت از حضور جدی زنان به ویژه در اعتراضات پایتخت دارد. درخرداد 1284/1906 عدهای از زنان معترض به قیمت بالا و كمبود ارزاق در تهران دست به تظاهرات زدند و به گفته یك شاهد عینی با عصبانیت خشم خود را نسبت به حاكم شهر اعلام كردند. (تفرشی1352: 2) .
بحرانهای اقتصادی ناشی از ورشكستگی دولت و تورم بیسابقهای كه از سال 1283آغاز شده بود از مهمترین وقایع و رویدادهایی بود كه موجب نارضایتی عمومی از حكومت مظفرالدینشاه شد و زمینهساز جنبش مشروطه خواهی شد. قیمت نان 90درصد و قند و شكر 33درصد افزایش یافت . علت تورم اقتصادی، ناشی از بدی محصول و از سوی دیگر بر اثر شیوع وبا، افول ناگهانی در تجارت شمال به دلیل جنگ 1905 ژاپن و روسیه و در پی آن آشوبهای امپراتوری روسیه تشدید شده بود (همان: 86)
به دلیل این بحرانها علاءالدوله حاكم تهران به دستور عینالدوله صدراعظم چند تا تاجر قند و شكر را به بهانه احتكار و گرانفروشی فلك كرد.بهدنبال اعتراض علما و روحانیون و بازاریان، حدود دو هزار تن اهالی تهران به سوی شهرری حركت كردند تا در آنجا متحصن شوند. پس از 25 روز برجمعیت بستنشین اضافه شد. در جریان بستنشینی متحصنین جمعیت معترضین افزایش مییافت و به تدریج به گسترش خواستهای آنان به خصوص « تشكیل عدالتخانه » تغییر كرد.
تا آنكه شاه تقاضای متحصنین را پذیرفت اما عینالدوله تابعیت نكرد. مجددا مردم اعتراض كردند و بازارها بسته شد (كسروی 1376: 67) .
نقل است كه وقتی شاه از مهمانی منزل امیر بهادر جنگ باز میگشت، زنان گرد كالسكه اورا گرفته و فریاد میزدند: «ما آقایان و پیشوایان دین ر ا میخواهیم .... ما مسلمانیم و حكم آقایان را واجب الاطاعه میدانیم . عقد ما را آقایان بستهاند، خانههای ما را آقایان اجاره میدهند .... ای شاه مسلمان علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید، بفرما روسای مسلمانان را احترام كنند.... ای پادشاه مسلمان اگر وقتی روس و انگلیس با تو طرف شوند شصت كرور ملت ایران، به حكم این آقایان جهاد میكنند .... » (كرمانی 1362: 361)
به عقیده كسروی در آن روز زنان با همه روبند و چادر كار بسیاری كردند و به خاطر همین فشار عمومی بود كه شاه به عینالدوله دستور داد كه: «مقاصد آقایان را اجرا دارید و آنها را تا فردا (به تهران) بیاورید و الا من خودم میروم و آنها را میآورم »(كسروی 1376: 69) .
حضور زنان در جنبش پیشا مشروطه
«بلوای سیاسی نان »
در اواخر دوره ناصری درسالهای 1309-1308 ق اولین رویارویی جدی مردم با حاكمیت قاجارشكل گرفت كه شامل شورشهای كوچك و بزرگ بود. جریان «بلوای سیاسی نان »بهدنبال قحطی بزرگ سال 1277ق درتهران اتفاق افتاد. درزیراسنادی مرتبط با شورش زنان دربلوای نان درشهرهای شیراز و اصفهان آورده میشود:
همچنین درتهران شورشهای زنان جریان داشت چنانكه درگزارشی كه استریك نماینده سیاسی انگلستان درایران از این جریان آورده، زنان را عامل برپایی این طغیان نشان میدهد:
«مردم پایتخت از بینانی، پریشان حال بودند ....بهدلیل بدی راهها غله به شهر نمیرسید.گرسنگی شرم زنان را برده بود، به هر كس دركوی و برزن میرسیدند، یاری میجستند. روز هفدهم شعبان 1277ق /1860 م شاه از شكار باز میگشت كه انبوه چند هزار نفری زنان جلوی او را گرفتند. نان میخواستند و پیش چشم شاه دكان نانوایی را چپاول كردند. همین كه شاه به قصرخود رسید، به دستور او دروازههای شهر را بستند .روز بعد آشوب از نو برخاست. با وجود آنكه دروازهها را بسته بودند، چند هزار زن هجوم آوردند، به ضرب سنگ و چوب نگهبانان را ازپای درآوردند، به شهر ریختند. قرار این بود كه مقدمه هنگامه را جماعت زنها فراهم سازند، و در پی آن مردان بریزند و شورش بر پا كنند . شاه از بالای قصر با دوربین به ازدحام مردم مینگریست . كلانتر شهر هم آمد و پهلوی شاه ایستاد . از شاه سرزنش و پرخاش شنید كه این چه وضعی است .كلانتر گفت میرود غوغا را بخواباند. او با گروهی از گماشتگان به جمعیت زنان حمله بردند.خودش با چوبه دستی كه داشت زنان را میزد . به ضرب چوب او از زنی خون جاری شد و از زنان شیون و فغان برخاست . شاه برآشفت و كلانتر را فراخواند . بیدرنگ فرمان داد ریشش را بتراشند و او را به چوب و فلك ببندند . كلانتر شوریدهبخت زیر چوب و فلك بود كه شاه گفت: «طناب » درآنی امر شاه اجرا گشت... جسد برهنه كلانتر را در بازار روی زمین كشاندند و تا سه روز او را از پا درمیدان شهر آویزان كردند . بدنبال اعدام كلانتر، همان روز همه كدخدایان محلههای شهر را آوردند و به چوب و فلك بستند (چون نتوانسته بودند جلوی طغیان مردم را بگیرند) ....روز بعد شاه جامه سرخ غضب پوشید و با تنبیه كسان دیگر سعی كرد ترس در دل مردم اندازد. اما مشكل نان حل نشد.آشوب پی در پی بر پا گشت .در یكی از غوغاها نزدیك بود امام جمعه تهران كشته شود كه غش كرد و نجاتش دادند. زنان باز برخاستند. چنین قرار نهاده بودند كه دوگروه تشكیل دهند. گروهی روانه سفارت انگلیس گردند و گروه دیگر به سفارت روس بروند و از وزیران مختار تقاضا كنند كه از جانب مردم در كار تامین نان شهر با شاه گفتوگو نمایند. جمعی به سفارت انگلیس رفتند و چادر از سر برداشتند (كه در واقع نشانه اعتراض به دولت بود) . سفارت به زحمت توانست آنان را خارج كند .... (آدمیت 1351: 79)
ناصرالدین شاه برای ختم غائله برخوردی قهرآمیز با منصوبین خود كرد تا با ایجاد رعب و وحشت هم شورشها را آرام كند و هم مسوولیت مشكل پیش آمده را از دوش خود بردارد؛ كه البته به مقصودش نیز رسید.
پس از قحطی شدید سالهای 1871 ناصرالدینشاه دست به اقداماتی برای جلوگیری از بلایا و مصائب زد.دستور داد انبار غله بزرگ دولتی ساخته شود تا ذخیره كافی حداقل ششماهه جمعیت تهران نگهداری شود. چنانكه گندم كهنه هر سال به نانواها داده میشد و گندم جدید ذخیره میشد . لذا دولت از تشكیل شبكههای احتكار و ارایه نان نامرغوب تلاش كرد جلوگیری نماید اما به دلیل نظام اداری فاسد و آلوده مشكل بود . كوزوگفسكی آگاهانه اشاره كرده كه: «این سیاست از یك سو مفید و پرفایده بود اما از سویی منبع در آمد است » (كوزو گفسكی، 1341، ص171) .
پس از آن هم انباری در شاه عبدالعظیم برای نگهداری گندم مناطق روستایی اطراف تهران ساخته شد. وزارت امور مالی هم یك اداره جدید بهنام «اداره انبار دارالخلافه » تشكیل داد . (صنیع الدوله 1306، ضمیمه، ص 27)
نرخهای گندم به لحاظ دولتی تعیین شد. چنانكه یك خروار گندم انبار دولتی به قیمت 5 تومان فروخته شد. یك من (3 كیلوگرم) نان باید 8 شاهی فروخته میشد. نانوایان میتوانستند دو یا سه خروار (900-600) كیلوگرم گندم دولتی در هر روز خریداری كنند. آنها باید آنچه را در بازار باقی مانده بود خریداری میكردند .از آنجا كه اداره انبارداری كیفیت گندم را دستكاری میكرد، همچنین اینكه حاكمان با تعیین چندین نوع باج و مالیات جدید نانوایان را سر كیسه میكردند، نانواها نیز شروع به فروش نان ناخالص و كم وزن كردند.نانواها نان را با كیفیت پایینتر ارایه میكردند. (كوزوگفسكی، 1344، ص181)
در دوره مظفرالدینشاه با سیاست (پول میخواهم) كارها خرابتر شد. او برای تأمین هزینههای سفرهای اروپایی خود اجازه فروش سریع املاك خالصه را صادر كرد و موجب بدهی ملی شد. همان سال سرمای شدید به كشاورزان و عرصه گندم آسیب گسترده در برداشت محصول زد. در آذربایجان كه انبار غله ایران محسوب میشد در سال 1898 قحطی بزرگی اتفاق افتاد.در شهرهای تبریز و روستاها هم، آشوبهای نان و غارت از محتكران كمبود نان و نبود نان رخ داد. (كوزوكفسكی 1341، ص240)
محصول سال بعد 1899 هم ناكافی بود و این بدگمانی نیز وجود داشت كه بازار گندم را دلالان و محتكران قبضه كردهاند و در دست خود دارند (گزارش كنسول امریكا 1900 صص69-168)
دولت مداخله كرد و دستوراتی برای كنترل نرخ و ارایه گندم صادر كرداما در دوران سلطنت مظفرالدینشاه كه با اجازه وی دخل و تصرف بیحد حاكمان و مقامات در ایران انگشتنما بود، نان دوباره گران شد و دیپلمات فرانسوی، دلوری مینویسد: «این سال برای ایران پراز بلا و مصیبت بوده است . هیچ آبی، هیچ نانی، هیچ پولی . درباریان ثروتمند گندم را انبار كردهاند، آنچنان كه قدرتی مانند شاه نیز جرأت بیرون آوردن آن را ندارد. قیمت یك خروار گندم 5/9 یا 10 تومان بود و در طول زمستان افزایش یافت و تا 12 تومان رسید. مظفرالدین شاه در سال 1905 میلادی هنگام زیارت حرم شاهعبدالعظیم در جنوب تهران با زنان معترض مواجه شد. عینالدوله، صدراعظم 1000 تومان از نانوایان دریافت كرد تا به آنها اجازه داد قیمتهایشان را خودشان تعیین كنند و با مخلوط كردن خاك اره با آرد، در نان تقلب كنند . چنین آردی را «آرد آستار خان » مینامیدند . شاه كمی بعد از این اتفاق ایران را به مقصد اروپا ترك كرد اما زنان دو روز بعد مقابل كاخ ولیعهد شروع به تظاهرات كردند . ولیعهد از آنها فرصت خواست تا اوضاع را بهبود بخشد و بعداز چهار روز موقتا نان فراوان شد اما بهصورت موقت! در نیمه دوم همان ماه با جدی شدن كمبود نان، زنان هر روز در مقابل كاخ ولیعهد كه قول بهبودی اوضاع را داده بود، تظاهرات میكردند . حتی حاكم تهران نانوایان را با تنبیه بدنی سخت تهدید كرد، اما هیچ تغییری در اوضاع موجود اتفاق نیفتاد (سپهر 1368، 146 و 151)
یك مجله طنز ایرانی طرز تهیه خمیر را با یك شیوه شیمیایی ابتدایی چنین شرح داده است:
سبوس، سنگ ریزههای كوچك، خاك اره، لوبیا، نمك، را با مقدار مساوی مخلوط كنید سپس 2 درصد آرد به آن اضافه كنید ! سپس شخصی تكههای تخت از این خمیر آماده كند و در تنور بگذارد و بلافاصله از تنور بیرون آورد. خواص: جامد و سخت، انعطاف پذیر، دارای استحكامی چون چرم، در حلال نمیتواند حل شود . به خصوص در اسید معده، تلخ و شور است و چگالی آن مانند نقره است . خواص فیزیكی: سبب دل پیچه، سردرد، سرگیجه و یبوست میشود . سمی قوی است .
مشروطه، مجلس اول و مساله نان
بسیاری از مردم به خصوص طبقات پایین بر این باور بودندكه در مورد هدف مشروطیت، نزاع بر سر پایین آوردن قیمت مایحتاج زندگی آنها بود. واقعیت آنكه عدهای از تبلیغاتچیها كه حتی قول نان ارزانتر را داده بودنددر ذهن مردم میپروراندند. (كسروی 1319، ص22)
مجلس مشروطه خواه قیمتها را پایین آورد و به همین دلیل پس از انقلاب هیچ نانوایی جرأت كمفروشی نان را نداشت.اما علیرغم یه سری اقدامات مانند اینكه حاكمان مناطق باید به حمایت از توسعه كشاورزی به خصوص در مناطقی كه احتمال كمبود و قحطی بیشتر بود را صادر كردند و موظف به تعدیل بهای غله و سایر ضروریات زندگی مردم شدند و حتی بنای مقابله با كم فروشی و دخل و تصرف در بازار برخورد شدیدی میكردند . اما مجلس همیشه به سود مردم كار نمیكرد . این اتهام كه تعدادی گروههای منفعتطلب در مجلس یا مجالس ولایتی قیمتها را با در نظر گرفتن منافع خود تعیین میكردند، قابل قبول و توجیهپذیر بود. اما این اقدامات و اعتراضات دیگر نه بر مقامات و نه بر مساله غذا تأثیری نداشت (كسروی 1319، جلد 1 ص 320)
مردم با نوشتن شعر و نثرهای طنزآلود به سوداگری در بازار غله انتقاد میكردند. براون یكی از شعرهای اینچنینی را نقل كرده كه مربوط به « احتكار یا انبارداری » است .شعر زیر را كه سروده میرزا محمدخان افراشته بود، میرزا حسین طبیبزاده برای براون از حفظ خوانده بود.
مادامی كه انگشتان احتكاركنندگان نان روی نان است، ناآرامی در دنیا و ویرانی و تباهی روزگار وجود دارد . طالع خوب روی ستاره عدالت خاموش شده:
آن صورت زیبای برابری و مساوات پنهان شده .
كودك گرسنه ! اینچنین فریاد نزن و گرنه محتكران نان بر صورتت سیلی خواهند زد.
مادر، از آن آغوش زیبایت تكهای به زمین تسلیم كن،
در زندگی بشر چیزی ارزانتر از لقمهای نان نیست
قلم از صحبت بسیار از نان خسته است؛
صفحات كمال با خون رنگین است؛
چه زیان و آسیبی در این است . (براون، ١٩١٤)
مدیر فصلنامه پژواك زنان در تاریخ
مورخ و عضو پژوهشكده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید