میزگردی درباره «فرهنگ ـ دانشنامه کارا» - بخش سوم

1394/9/2 ۰۹:۳۴

میزگردی درباره «فرهنگ ـ دانشنامه کارا» - بخش سوم

معمولاً در فرهنگهای متداول به این موضوع توجه نمی‌شود که اصطلاحات زیادی در متون و منابع فرهنگی ما وجود داشته که در حوزه‌ها و حیطه‌های گوناگون، اصطلاحات جاافتاده‌ای محسوب می‌شده است. امروزه بسیاری از این لغتها، ترکیبات و اصطلاحاتْ مهجور شده و کمتر به کار می‌رود. آقای خرمشاهی با توجه به اطلاع و تسلطی که دارد، بسیاری از معادلهای این کتاب، بیرون کشیدن آنها از دل تاریخ و تاریخ علوم و تمدن ایران است.

 

 

راه دشوار فرهنگ

گفتگو از: سید مسعود رضوی

استاد کامران فانی: معمولاً در فرهنگهای متداول به این موضوع توجه نمی‌شود که اصطلاحات زیادی در متون و منابع فرهنگی ما وجود داشته که در حوزه‌ها و حیطه‌های گوناگون، اصطلاحات جاافتاده‌ای محسوب می‌شده است. امروزه بسیاری از این لغتها، ترکیبات و اصطلاحاتْ مهجور شده و کمتر به کار می‌رود. آقای خرمشاهی با توجه به اطلاع و تسلطی که دارد، بسیاری از معادلهای این کتاب، بیرون کشیدن آنها از دل تاریخ و تاریخ علوم و تمدن ایران است.

 

می‌توانید نمونه‌ای از این معادلها را بیان کنید؟

بله، نمونه‌های متعدد می‌توانم نشان بدهم؛ برای مثال، واژه immaterial را همه به غیرمادی و نامادی ترجمه و معادل‌‌گذاری کرده‌اند. در حالی که قدیمی‌ها «مفارق» می‌گذاشتند و این اصطلاح بسیار هم جاافتاده بود؛ یعنی جدا از ماده؛ در مقابل مادی، مفارق قرار می‌گرفت و این را در متون علمی قدیم زیاد می‌بینیم. یا beautiful را اغلب زیبا، خوشگل و خوش‌تیپ و امثالهم آورده‌اند که معروف و درست است؛ ایشان «وجیه» را آورده است. از این نوع معادل‌گذاری‌ها و تراوشهای ذوقی و علمی، فراوان در این فرهنگ ملاحظه می‌کنید. اما در دیگر فرهنگها، به رغم مزایایی که خیلی از آنها دارند، چون بسیاری‌شان با این حیطه‌های علمی و بیانی و زبانی کهن آشنا نبوده‌اند، از آنها محروم مانده‌اند. از این نظر، به ویژه به مترجمانی که در این حوزه‌ها مشغول کار هستند و حتی برخی علوم انسانی جدید، خیلی می‌توانند استفاده کنند و معادلهای دقیق و جاافتاده نیاکان را مجدداً مورد استفاده قرار دهند.

یکی از تمایزات یا امتیازات این فرهنگ، پیوست‌هایی است که در بخش آخر آورده‌اند و از آن مهمتر، تکمله واژه‌ها یا اصطلاحات فنی است که تمام جلد پنجم را در بر می‌گیرد. و در حقیقت یک فرهنگ موضوعی محسوب می‌شود. ایشان شصت موضوع مهم و رایج مختلف را برگزیده و سعی کرده است واژه‌های مرتبط با موضوع را با همکاری متخصصان و استادان فنون و موضوعات، در این بخش بیاورد و هزاران واژه تخصصی فقط در همین بخش قرار گرفته است؛ از فلسفه و فقه و اصول تا کامپیوتر و طب و معماری و هنرها و…

 

این بخش تکمله یا واژه‌های تخصصی، با فرهنگهای موضوعی و تخصصی چه فرقی دارد و ایشان با چه برهانی در یک فرهنگ عمومی، یک ذیل تخصصی تدارک دیده‌اند؟

ببینید، همه موضوعات به صورت اجمالی در این بخش هست و کمک می‌کند که هر کسی این بخش را بخواند و نه فقط به آن مراجعه کند؛ چون هر کسی در حوزه علائق خودش و یا حتی خارج از این حوزه‌ها، درباره علوم مختلف، می‌خواهد بخواند و ببیند که این واژه‌ها چیست. به اعتقاد من ارزش علمی و آموزشی عمومی آن بسیار زیاد است. «پیوست‌ها» در آخر جلد چهارم همه مفید و ارزشمند و بعضی از آنها هم ابتکاری است؛ مثلاً پیوست ایران‌شناس‌ها را من در جای دیگر ندیده بودم. حتی در دایره‌المعارف‌های ما، این همه ایران‌شناس معروف و صاحب‌آثار مهم را که حدود هفتصد نفر می‌شوند، به طور کامل و جامع یک‌جا نمی‌بینیم؛ ولی در این فرهنگ، فهرست و معرفی جامعی هست که خیلی کمک می‌کند به شناخت اینها. پس این هم یک مزیت خاص فرهنگ ـ دانشنامه کاراست. ایران‌شناسان، کسانی هستند که فرهنگ و زبان و ادبیات ما را به دیگر زبانها برگردانده، یا متون عربیرفارسی بسیاری را به شیوه علمی تصحیح و طبع کرده‌اند، و به فرهنگهای دیگر معرفی کرده‌اند. این موضوع واقعاً اهمیت دارد. چون اغلب آنها در زبان انگلیسی شناخته شده‌اند و آثارشان مأخذ کارهایی است که یا به زبان انگلیسی تألیف شده و یا در آن زبان بازتاب دارد، لذا فهرست و آشنایی دقیق با اینها برای مراجعه‌کنندگان واجد اهمیت زیادی است.

اینها بخشی از تفاوتها، یا به نظر من هنرهای این فرهنگ نسبت به دیگر آثار در همین زمینه است. آقای خرمشاهی اصرار داشتند که حتماً عیوب فرهنگ هم گفته شود و در این مورد، یعنی نقد این فرهنگ به نظر من تا حدودی باید صبر کنیم و زمان بگذرد تا در حین استفاده یا مقایسه‌های دقیق‌تر، به مسائلی برسیم که ممکن است اشکالات یا نواقص این فرهنگ محسوب بشود. در حال حاضر ما طبیعتاً مزایای آن را بیان می‌کنیم. پس نقد را می‌گذاریم برای بعد.

 

جناب آقای سیامک عاقلی، این فرهنگ، خصلت دانشنامه‌ای، یعنی اطلاعات و مدخل‌های دایره‌المعارفی یا به اصطلاح اَعلام و اطلاعات عمومی را هم در بر می‌گیرد. چه ملاکهایی برای گزینش این مدخلها، که از حیث وسعت و تنوع بسیار زیادند، می‌توان داشت و چگونه در این فرهنگ، مدخلها و اعلام مربوط به دانشنامه برگزیده شده است. شاید برخی بر آن باشند که جای این اَعلام در فرهنگهای تخصصی است.

من صحبتم را با تعریف تمدن شروع می‌کنم: تمدن مجموعه پاسخهایی است که انسان برای بهتر زیستن پیدا می‌کند؛ برای مثال اگر شما یک جامعه بدوی را با یک جامعه پیشرفته مقایسه کنید، می‌بینید که امکانات جامعه پیشرفته برای زندگی و حل مشکلات بیشتر است و راه‌حل‌های افراد برای رویارویی با مشکلات بسیار بهتر و فراهم است و در عین حال پیچیده‌تر است. مقایسه کنید اتومبیلی را که اولین بار صدو چهل ـ پنجاه سال قبل ساخته شد، با اتومبیل‌های کنونی، از هر حیث و در هر کدام از اجزا و امکاناتی که در صنعت آن زمان سنجیده شده بود با آنچه امروزه در خودروها طراحی و نصب می‌شود. تفاوت اینها در پاسخهایی است که به نیازهای فرد به عنوان به عنوان استفاده‌کننده از این اتومبیل‌ها داده می‌شود. در اینجا تفاوت تمدن و مراحل پیشرفت آن را در پاسخی که به نیازهای بشر می‌دهد، می‌توانید ببینید. این مثالها را می‌توانیم تعمیم بدهیم و در سایر حوزه‌ها هم اهمیت آن را بکاویم. در عرصه فرهنگ‌نویسی و کتب فرهنگ نیز همین موضوع صادق است. شما در یک کتاب فرهنگ، ممکن است با حداقل ده‌هزار واژه آشنا شوید که نیازهای یک دانش‌آموز دبیرستانی را برآورده می‌کند. در مقابل، شما فرهنگ OED را هم دارید که صدها هزار لغت را ثبت و توضیح کرده است.

خرمشاهی: ۵۵۰ هزار لغت.

عاقلی: خوب،‌این رقم عظیم به خوبی بیانگر تفاوت میان فرهنگهاست. نخستین بار در سال ۱۹۵۶ هورن بی ‌فرهنگ Advances Learner را تألیف کرد برای کسانی که می‌خواهند زبان انگلیسی بیاموزند و لغاتش را بفهمند. این فرهنگ یک زبانه انگلیسی به انگلیسی، از آن زمان تاکنون، سال به سال روزآمد شده و به‌تدریج چنان متحول شده و رشد کرده که حیرت‌انگیز است. نسخه اخیر، تقریباً دیگر شباهتی به آن نسخه اولیه ندارد و در مقام پاسخگویی به نیازها و پرسشهای مخاطبان، خیلی بهتر جواب می‌دهد. در هر مسیری با موانع و مسائل و مشکلاتی رویارو می‌شویم که نیازمند پاسخ هستند و تکاپوی بشر برای دستیابی به همین پاسخها، علت تحول و پیشرفت و تکامل افراد بشر بوده و هست. منتها پدیده‌های فرهنگی به یک گونه و پدیده‌های صنعتی به گونه دیگری همین تحولات را از سر می‌گذرانند و به نیازهای ما پاسخ می‌گویند.

در مورد واژه‌ها و مراجعه به فرهنگ لغت، هنگامی که ما به یک فرهنگ رجوع می‌کنیم، به غیر از بار معنایی کلمات، می‌کوشیم اطلاعاتی هم در مورد آن پدیده موردنظر پیدا کنیم. در اینجاست که فرهنگ، بار‌دانشنامه‌ای هم به خود می‌گیرد. غربی‌ها خیلی زودتر این پدیده را شناختند و در این راه گام نهادند؛ یعنی پدیده‌ای به نام «فرهنگ ـ‌دانشنامه»، چیزی که در کشور ما چندان باب نبود و خوشبختانه با انتشار فرهنگ جناب خرمشاهی، این شیوه در ایران هم آغاز شد و علاوه بر معانی لغات، بسیاری از مفاهیم و اصطلاحات و اعلام هم از بُعد دانشنامه‌ای مورد توجه قرار گرفته و در این فرهنگ درج شده است. اهمیت این مسئله، هنگامی بیشتر آشکار خواهد شد که درگیر ترجمه باشیم و ملاحظه می‌کنیم که چقدر این نیاز در برخورد با واژه‌ها و پدیده‌های مختلف و اطلاعات متنوعی که مترجم نیاز دارد به آنها دسترسی پیدا کند، محرز است. بنابراین جنبه دانشنامه‌ای این فرهنگ، یکی از امتیازات اصلی این فرهنگ است و من هم روی آن تأکید می‌کنم.

 

 

جناب عاقلی، تا آنجا که من اطلاع دارم، نخستین بار آقای صدری افشار و همکارانشان، در کتاب مرجعی که فرهنگی یک زبانه و فارسی به فارسی است و چند سال قبل به صورت یک جلدی و سه جلدی منتشر شد، به صورت ادغام شده، فرهنگ ـ دانشنامه‌ای تدارک دیدند که خیلی هم مفید بوده و اندکی پیش از آن یا شاید همزمان با آن، «فرهنگ سخن» دکتر حسن انوری را داشتیم که در نسخه هشت جلدی، سه جلد جداگانه به اعلام هم پرداخته بودند و اینها هم گامهایی در همان مسیر بود. البته در فرهنگهای دوزبانه که در ترجمه بسیار اهمیت دارد و کلید کار محسوب می‌شود، فرهنگ کارا در این زمینه پیشگام است.

بله، جناب خرمشاهی ذوق و قریحه و استعداد خاصی در زبان و لغت دارند. گاهی اوقات مفاهیم خیلی دشوار را با صورت‌بندی بسیار زیبا و قالب هنرمندانه، چنان ارائه کرده‌اند که مخاطبان دچار شگفتی می‌شوند که چگونه این معادلها ساخته شده و این معانی زیبا در چند کلمه کوتاه و موجز بیان شده است. یافتن و ساختن معادلهای زبانی مناسب و زیبا، یکی از ویژگیهای خاص ایشان است و این امر نتیجه سالهای طولانی تحقیق و ممارست، در کنار استعداد و ذوق ذاتی جناب خرمشاهی بوده که به کار ایشان اعتبار خاصی می‌بخشد و صلاحیت ایشان را در مقام فرهنگ‌نگار بیشتر و بهتر موجه می‌سازد. من همین دیشب داشتم فرهنگ را مطالعه و تورّق می‌کردم، تعداد زیادی از واژه‌های معادل، به واسطه استعداد و ذوق و قدرت استنباط و اجتهاد مؤلف، به زیبایی و با دقتی فوق‌العاده ثبت و ضبط شده‌اند. این جنبه به مترجم‌های ما بسیار یاری خواهد داد تا به جای خیلی از معادلهای مرسوم و کلیشه‌ای، از معادلهای عالی و باکیفیتی استفاده کنند که ادبای ما با زحمت زیاد در گذشته غور کرده و در طی تحقیقات خود به کار برده و استفاده کرده‌اند. این واژه‌ها و معادلها، به غنا و وسعت زبان فارسی کمک می‌کند و زبان ما را در مواجهه با دیگر زبانها و فرهنگها توانمند می‌سازد.

یک اثر مهم و ارزشمند یا موفق و شاهکار، چند شرط لازم دارد: یکی اینکه مؤلف یا پدیدآورنده آن باید با شوق و شور خاصی به اثر پرداخته باشد. دوم اینکه علم کافی برای پرداختن به کار داشته باشد و سومین نکته که مهم است، قدرت اجتهاد و استنباط در آن کار است. بعضی‌ها علم و شوق و اشتیاق دارند، اما قدرت استنباط ندارند و در تشخیص‌ها دچار اشتباه می‌شوند. خوشبختانه جناب خرمشاهی، به‌ویژه در حوزه‌های لغت و زبان از اجتهاد و قوه استنباطی برخوردارند که خاصه در فرهنگ‌نویسی، خیلی به کارشان آمده است. ذوق و علاقه‌شان به زبان و ادب فارسی زائدالوصف و دانش ایشان هم بسیار چشمگیر است. به همین جهت تا جایی که برایم مقدور بوده، در تمام مراحل آغاز به کار و راه‌اندازی و تحقیقات و انتشار این کتاب، اطلاع دارم و بر حسب همین اطلاع به جامعه فرهنگی ایران عرض می‌کنم که با انتشار این فرهنگ بر غنای واژگان و زبان فارسی، افزوده شده و امیدوار باشیم که مشابه این کتابها هرچه بیشتر منتشر شود و هر روز بر غنا و عظمت فرهنگ ایران زمین، به همت بزرگانی نظیر خرمشاهی و فانی افزوده شود.

 

سخن شما بسیار شیرین بود؛ اما پرسش اصلی را پاسخ ندادید! پرسش من این بود که این فرهنگ ـ دانشنامه‌ می‌توانست از هم جدا و دو کتاب مجزّا باشد، اصلاً فلسفه این کار و این ادغام چیست؟ دیگر اینکه ملاکهای تشخیص یا گزینش اعلام و مدخلهای دانشنامه چه بوده است؟

اول ببینیم تفاوت این دو حوزه در چیست؟ «دایره‌المعارف» و «فرهنگ» (یا فرهنگنامه) دو حوزه جدا هستند و دامنه فعالیت دایره‌المعارف (یا دانشنامه) بسیار گسترده‌تر از فرهنگ است؛ اما در اینجا یک همپوشی وجود دارد. کسی که به دایره‌المعارف رجوع می‌کند، گاهی سؤالاتی برایش پیش می‌آید که باید به فرهنگ رجوع کند و بالعکس٫ حالا با توجه به این همپوشی و فصل مشترکی که در این میان وجود دارد، می‌توانیم تصور کنیم که می‌شود کتابی مشترک هم تألیف کرد. هر نویسنده‌ وقتی کتابی می‌نویسد، ابتدا تصور و مشخص می‌کند که مخاطب این اثر چه کسی است.

من فکر می‌کنم که نویسنده، بدون تعیین مخاطب نباید مبادرت به نوشتن کتاب بکند. بعد از اینکه نویسنده مخاطب خود را تعیین کرد، آنگاه می‌تواند این نکته را مد نظر قرار دهد که از لحاظ دایره‌المعارفی، چقدر باید پاسخگوی این مخاطب باشد. نویسنده یک فرهنگ، باید بتواند با تشخیص سطح علمی و سطح انتظارات مخاطب و کتاب، حدود نیازها را تشخیص داده و مبادرت به انتخاب واژه‌ها و گزینش آن درحیطه‌ای خاص بکند.

در مورد «فرهنگ ـ دانشنامه کارا»، من فکر می‌کنم این امر مدّ نظر جناب استاد خرمشاهی بوده که این کتاب را عمدتاً افرادی اهل فرهنگ و با مطالعه، یا به اصطلاح آدمهای فرهنگی استفاده می‌کنند و به‌ویژه کسانی که در کار ترجمه به شکلهای مختلفی درگیر هستند. فکر نمی‌کنم تیپ‌های معمولی یا اهل کسب و کارهای غیرعلمی از این نوع کتابها بهره بگیرند. یا حداقل آن اندازه که اهل فرهنگ استفاده می‌کنند، دیگر گروهها و طبقات جامعه بدان نیاز داشته باشند. با توجه به تعیین کردن نوع مخاطب این کتاب که طبقه فرهنگی، مترجم و اهل قلم است، تصور می‌کنم که ایشان اثر موفق و ارزشمندی تألیف کرده‌اند.

در باب گزینش واژه‌ها و اصطلاحات و مدخلهای دانشنامه‌ای و شیوه گزینش اینها، ملاکها و تجربه‌هایی در زبان انگلیسی و دیگر فرهنگهای غربی وجود دارد که می‌تواند حدود استخراج و توضیح کلمات را در «فرهنگ ـ دانشنامه» نشان بدهد و مشخص بکند و گویا این امر مد نظر آقای خرمشاهی هم بوده که همراه با تجارب و نظرات خاص ایشان، به شکل دیگری برای پاسخگویی به مخاطبان ایرانی در نظر گرفته شده است. معیارهایی که در آثار مهم و معتبر غربی ملاحظه می‌شود، تقریباً حدود و ثغور این کار را روشن کرده است. علاوه بر دانشنامه خلاصه بریتانیکا، دایرهالمعارف‌های فارسی معتبری چون «دایره‌المعارف فارسی مصاحب» و «دانشنامه ‌دانش‌گستر» و چندین مرجع معتبر دیگر مبنا و منابع ایشان بوده است.

پرسشی از آقای مهندس پوررضایی دارم که از همکاران بخش تخصصی فرهنگ ـ دانشنامه کارا بوده‌اند. همان طور که گفته شد، یک مجلد جداگانه و تخصصی در این فرهنگ به عنوان جلد پنجم در نظر گرفته شده است. از سویی بحث مفصلی کردیم در باب ارزش ادغام مطالب دایره‌المعارفی در واژه‌نامه یا فرهنگ و تداول این کار در غرب و ضرورت این ادغام. با توجه به این مباحث، چرا اصطلاحات جلد پنجم، جداگانه تعریف شد و به صورت متمایز به عنوان اصطلاحات تخصصی منتشر شده و به‌رغم آن بحثها، ادغام نشده است. همان طور که لغات دایره‌المعارف در کل متن ادغام شده بود.

اجازه می‌خواهم در مقدمه توضیحاتی بدهم که تمثیلی برای درک موضوع است و نگاه بنده را به این مسأله روشن خواهد کرد. «فرهنگ ـ دانشنامه کارا»، از حیث ماهیت و کارکرد، بسیار شبیه شیخ‌بهایی، عالم و دانشور بزرگ دوران صفویه است. این اثر در نوع خودش یک رویکرد تخصصی هم دارد؛ اما از این حیث همپای دانشنامه‌های تخصصی هر یک از ۶۰ رشته نیست؛ ولی از تمام دانشنامه‌های غیرتخصصی قوی‌تر و جامع‌تر است. از سوی دیگر، بسیار شبیه انسان امروز است. انسان امروز درگیر مسائل زیاد و حوزه‌های تخصصی بسیار دقیق و متعددی است. این به ذات زندگی بشر امروز مربوط می‌شود. مثالی که درباره شیخ‌بهایی زدم، به این علت بود که آن دانشور برجسته، در اغلب زمینه‌ها، سخنان متقن و قابل اعتمادی بیان می‌کرد، اما در عین حال، کاملاً وابسته به مکتب یا حوزه خاصی در علوم نبود و خودش را مقید به گروه و اقلیتی از عالمان یا عارفان یا ریاضی‌دانان یا شاعران و … نمی‌کرد. هیچ ‌کس امروزه شیخ بهایی را به عنوان عارفی که آثارش مأخذ درجه اول عرفان باشد یا فیلسوفی با نظرات ابداعی مثل حرکت جوهری صدرالمتألهین و یا صاحب تئوری‌های ریاضی مثل خیام و یا شاعری تمام‌عیار مثل صائب‌تبریزی نمی‌داند و با این عناوین او را نمی‌شناسند؛ اما ضمناً آثار شیخ بهایی، در بر دارنده مطالب متقن و مفید و مناسبی در همه این عرصه‌ها و سایر موضوعات متداول علمی در عصر وی هست و کسی در این امر تردید ندارد. پس «کارا»، کاملاً نیاز افراد متخصص را در همه زمینه‌ها، به غیر از حوزه‌های تخصصی وسیع و فنی خودشان برطرف می‌کند. در واقع یک فرهنگ و دانشنامه تخصصی هم هست برای حوزه‌های خارج از تخصص افراد؛ اما با ابتکار تکمله یا جلد پنجم، که دارای اساسی‌ترین اصطلاحات ۶۰ رشته است، به شیوه‌ای تدوین شده که هم مرجع است و هم خواندنی.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: