1394/4/22 ۰۸:۳۷
زهرا ناطقیان: صبح روز پنجشنبه یازدهم تیر ماه سال یکهزار و سیصد نود و چهار، کتابفروشی آینده با همکاری بنیاد فرهنگی و اجتماعی ملت، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و مجله بخارا میزبان دکتر حسن انوری مؤلف فرهنگ بزرگ سخن بود.
دیدار و گفت وگو با حسن انوری با حضور شفیعی کدکنی
در ابتدای جلسه علی دهباشی با قرائت یادداشتی از محمدرضا شفیعی کدکنی در وصف حسن انوری جلسه را آغاز می کند که شرح آن بدین قرار است :
" آشنایی و دوستی من با دکتر حسن انوری ، به نیم قرنی پیش از این می رسد ، سال هایی که در دوره دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران ، در کلاس های پر فیض استاد بدیع الزمان فروزانفر ، در کنار هم ، پشت یک میز می نشستیم و هر دم مسحور دانش بیکران و حضور ذهن خارق العاده آن یگانه روزگار بودیم . در همان سال ها دکتر انوری به همکاری با لغت نامه دهخدا انتخاب شده بود و زیر نظر استاد بزرگ و فداکار فرهنگ ایران زمین شادروان دکتر محمد معین ، مشغول کار بود .
دوران سی – چهل ساله همکاری با لغت نامه دهخدا - که هنوز هم خوشبختانه ادامه دارد – در وجود دکتر انوری دانش و تجربه هایی را ، در راه فرهنگ نویسی فارسی ، ذخیره کرد که توانست در فاصله چند سال یکی از عظیم ترین برنامه های فرهنگ نویسی برای زبان فارسی را با توفیقی آسمانی بسامان برساند و حاصل آن در مرحله پایانی فرهنگ نه جلدی سخن و فرهنگ سه جلدی امثال فارسی و فرهنگ اعلام تاریخی و نیز فرهنگ اعلام جغرافیایی بود ، در کنار چندین کار بزرگ دیگر باز هم در حوزه فرهنگ نویسی فارسی .
این تنها چشم انداز توفیقات او بود در قلمرو فرهنگ نویسی برای زبان فارسی . دکتر انوری ، گاه به تنهایی و گاه با همکاری استادانی دیگر بسیار کارهای ممتاز در حوزه ادب فارسی دارد که بی گمان در کارنامه علمی او چاپ شده است و نیازی به هیچ گونه ستایشی ندارد .
این بنده وقتی در تنهایی خود به غربال کردن چهره های فرهنگ ایران زمین ، در زمینه های مختلف می پردازم ، دکتر انوری را یکی از برجسته ترین مردان این عصر می بینم و فرزند خلف دهخدا و معین . برای کهن دوست دانشمند و یگانه ، عمری دراز همراه با سلامت و توفیق آرزو دارم . "
حسن انوری پس از قدردانی از علی دهباشی و خدماتش ، از سرگذشت خود و موانعی که برای رسیدن به اهدافش پشت سر گذاشته است ، اینچنین می گوید :
می پردازم به سرگذشت خودم ؛ حقیقت این است که من تنها تا کلاس پنجم ابتدایی به دبستان رفتم ؛ و در واقع کلاس پنجم ابتدایی بودم که غائله آذربایجان اتفاق افتاد و مغازه پدر من غارت شد . زندگی برما سخت گرفت ، به طوری که مرا از دبستان بیرون آوردند . کلاس ششم ابتدایی و سیکل اول را خودم و به طور متفرقه گذراندم و چون فرصت زیادی داشتم ، بیشتر عمرم به کتابخوانی گذشت . در واقع محیط فرهنگی من کتاب هایی بود که روزانه می خواندم و حتی یادم هست که 500 صفحه بعضی رمان های فارسی را در یک روز به پایان می رساندم . دانشسرای مقدماتی و ششم متوسطه را نیز ، خودم به طور متفرقه خواندم و در تبریز امتحان دادم ؛ این بود که محیط فرهنگی من با کتاب عجین شد و کتاب بود که مرا به راه فرهنگی ، مطبوعاتی و کتابخوانی فرابرد . یک نکته بد نیست که بگوییم و آن اینکه ، روزی کسی کتابی به نام " اعتماد به نفس " نوشته دکتر اسمایلز، ترجمه علی دشتی به من هدیه داد ؛ این کتاب شرح حال کسانی بود که بدون وسیله و بدون داشتن پشتوانه توانسته بودند به اهداف خود برسند ، مثال های متعددی از مردان تاریخ اروپا آورده بود که بدون داشتن وسیله توانسته بودند به هدف خود در زندگی واصل شوند ؛ من هم با تأثیر از این کتاب تصمیم گرفتم با هر شرایطی درس بخوانم و این بود که بدون معلم توانستم سیکل اول ، دانشسرای مقدماتی و کلاس ششم متوسطه را خودم بخوانم و امتحان بدهم ؛ این بود محیط اولیه فرهنگی من .
علی دهباشی با طرح سوالاتی از حسن انوری گفتگو را اینگونه ادامه می دهد :
در تبریز بودید ؟
چه زمانی وارد دوره آموزش و دبیری شدید ؟
دکتر شفیعی کدکنی به سال های دانشجویی با شما و کلاس های مرحوم فروزانفر اشاره کردند ، خاطره ای از آن دوران به یاد دارید ؟
اولین زمینه های کار فرهنگ نویسی شما در دوران همکاری با لغت نامه دهخداست ، کمی در مورد زمان و نحوه آغاز این همکاری برایمان بگویید .
همکاری شما با لغت نامه دهخدا چند سال ادامه داشت ؟
در حال حاضر در لغت نامه چه می کنید ؟
همانطور که دکتر شفیعی کدکنی هم فرمودند ، کار فرهنگ سخن در دوره ای آغاز شد که نیاز به این فرهنگ حس می شد ، برای خود شما با توجه به سابقه کاری که در لغت نامه دهخدا داشتید این احساس که باید علاوه بر دهخدا و معین کار دیگری هم انجام داد ، از چه زمانی آغاز شد ؟
پروژه فرهنگ سخن چند سال به طول انجامید ؟
اگر بخواهید وجه تمایز فرهنگ سخن را نسبت به فرهنگ معین و لغت نامه دهخدا بیان کنیم ، چه عناصری را متمایز می دانید ؟
یکی دیگر از وجوه تمایزی که بین فرهنگ سخن و لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین برمی شمارند این است که ، از زمان چاپ فرهنگ معین و حیات ایشان تا زمانی که شما فرهنگ سخن را آغاز کردید ، بسیاری از متون کلاسیک که تابحال منتشر نشده بود ، منتشر شد ؛ آیا اینها هم فیش می شد ؟
هر فرهنگی همینطور که در لاروس و دیگر فرهنگ های مطرح متداول است ، مرتب بازخوانی و ویرایش می شود و لغت های جدید به آن اضافه و یا تصحیح می شوند . به فرهنگ سخن بعد از چند سال یک ذیل اضافه شد ، برنامه شما برای افزودن و تجدید نظر کردن هر چند سال یکبار است ؟
هرچند سال یکبار این ذیل نویسی ادامه خواهد داشت ؟ و آیا هم اکنون واژگانی جمع شده اند؟
زبان دائماً در حال تغییر است و زبان امروز با زبان ده سال پیش فرق می کند ، واژگانی پیدا شده است که ده سال پیش نبود ، چه رسد به اینکه زبان را با پنجاه یا صد سال پیش مقایسه کنیم . در واقع زبان امری سیال و دائما در حال تغییراست ، این تغییر هم در جهت واژگان است و هم در جهت نحو زبان . منتهی نحو زبان خیلی کند تغییر می کند ، ولی واژگان خیلی سریع تبدیل می شوند ، مثلاً فرض کنید که ده سال پیش کلمه " یارانه " نبود یا اگر تازه وضع شده بود هنوز به زبان مردم راه پیدا نکرده بود ، ولی امروزه جزء لغات معمولی زبان فارسی به حساب می آید و همینطور واژگان دیگری که یا فرهنگستان ساخته است و یا اینکه مردم خودشان ساخته اند . در واقع تحول زبان بر چند امر واقع است ، یکی واژگانی که مردم می سازند ، دوم واژگانی که از زبان های دیگر وارد می شوند و سوم واژگانی که مراجع رسمی ، مانند فرهنگستان می سازند .
گاهی از سمت فرهنگستان و یا نهادهای دیگر ، بر اینکه واژه ای را معادل واژه دیگر بسازند و آن را هم بین مردم جا بیاندازند اصرار بسیار هست ، آیا اصولاً نباید این طور باشد که یک واژه به میان مردم برود ، مورد قبول واقع شود و برگردد و آن موقع فرهنگ نویس روی آن اقدام کند ؟
این مقاومت برای معادل سازی در زبان انگلیسی نیست و واژه هایی مانند شهادت ، جهاد ، شهید و ... را به همان صورت استفاده می کنند و سعی نمی کنند که معادل انگلیسی آن را بسازند ، ولی ما به این امر اصرار داریم و این هم معمولاً در جامعه مورد استقبال و پذیرش واقع نمی شود .
در ادب معاصر ، یعنی تقریباً از جمالزاده به بعد چه نکاتی ، معیارها و منابعی را تعیین کردید که همکارانتان در فیش کردن واژه های این دوره به کارببرند ؟
به مترجمین و نویسندگان و شعرا برای اینکه گنجینه واژگان ذهنیشان قوی شود و توانایی تکمیل مهارت نوشتن را با گسترش دامنه واژگان ذهنی پیدا کنند ، چه متونی را برای مطالعه توصیه می کنید ؟
شیوه خواندن متون کلاسیک برای تسلط بر گنجینه واژگان باید به چه طریق باشد ؟
از نمونه های نثر معاصر فارسی چه آثاری برای شما جذاب بوده اند و شما را تحت تأثیر قرار داده اند ؟
برای درست و صحیح نوشتن علاوه بر خواندن متونی که اشاره کردید ، چه توصیه ها و پیشنهاداتی دارید که بتوان هر متنی چه نامه ، چه مقاله و ... را صحیح نوشت ؟
در واقع شما می گویید مشکلی که تمام نویسندگان جوان در نوشتن با دستور زبان دارند ، با بیشتر خواندن حل می شود ؛ حال این ها در برخورد با دستور زبان باید چه کنند ؟ چون دستور زبان بسیار قاعدمند و خشک است و معمولاً در تطبیق نوشتن ، کارخیلی دشواری است .
شما موسیقی هم گوش می کنید ؟ چه موسیقی ؟
از ادبیات کلاسیک جهان بیشترچه آثاری را می پسندید ؟
خیلی ها نگران زبان فارسی هستند و شرایط فعلی را نگران کننده تلقی می کنند ، نظر شما در این رابطه چیست ؟
سپس نوبت به حاضرین جلسه رسید تا پرسش های خودشان را مطرح کنند ؛ که شرح پرسش ها و پاسخ های دکتر انوری بدین قرار است :
شما نظرتان درباره پدیده فرهنگستان چیست ؟ در روزگاران گذشته به طور رسمی سازمانی بود و واژه هایی هم ساخته است که برخی از آنها مانند شهربانی ، شهرداری و دادگستری کاربردهای وسیعی داشته اند ، بعد از انقلاب هم به نظر می رسد که کمابیش سازمان های فرهنگی ، تشکیلات مختصری برای پیشنهاد کردن واژه های جدید در معادل سازی با زبان های دیگر دارند ، نظر شما دراین باره چیست ؟ آیا اصولاً لازم است که گروهی تعیین کنند که ما به جای " کامپیوتر " بگوییم " رایانه " و به جای " سوپسیت " بگوییم " یارانه " ؟
نظر شما راجع به زبانی که بعد از انقلاب بین جوان ها و در زبان فارسی تهرانی بوجود آمده است چیست ؟ تحقیقات مختصری در این رابطه تحت عنوان " فرهنگ نامه زبان مخفی " صورت گرفته است ، بهرام بیضایی هم در نمایش نامه اش از این زبان تحت عنوان زبان مخفی که بین جوان ها رد و بدل می شود ، یاد می کند . گاهی در این زبان لغات محجور بیرون کشیده می شوند و استفاده می شوند ، مثل کلمه " گاگول " ، یا اینکه واژه هایی را از زبان های دیگر به خصوص انگلیسی می گیرند ، یا بعضی کلمات را خودشان می سازند و یا از لهجه ها یا گویش های شهرستانی استفاده می کنند . شما فکر می کنید این موضوع تا چه اندازه به غنای زبان فارسی کمک می کند ؟ و آیا این زبان مخفی ارزش کارتحقیقاتی دانشگاهی دارد ؟
نظر شما راجع به فرهنگ جامع زبان فارسی که زیر نظر دکتر علی اشرف صادقی در حال تکمیل و انجام است ، چیست ؟ و در مقایسه با فرهنگ بزرگ سخن چه ویژگی هایی دارد ؟
فرهنگ دیگری که از زیر مجموعه های فرهنگ بزرگ سخن است ، " فرهنگ شاعران و نویسندگان معاصر ایران " کار دکتر داریوش صبور است که زیر نظر حضرت عالی انجام داده اند ، آیا برای این فرهنگ هم مانند فرهنگ بزرگ سخن ، ذیلی هست ؟ و به لحاظ دوره زمانی تا چه محدوده تاریخی را معاصر در نظر گرفته اید ؟
فرمودید که در نوشتن فرهنگ سخن از ادبیات معاصر استفاده کرده اید و زبان فارسی معاصری را به کار برده اید که مربوط به زبان فارسی تهرانیست و از زبان های محلی و شهرستانی استفاده نکردید ، با توجه به اینکه فارسی تهرانی هم یکی از لهجه های زبان فارسیست واینکه شما تنها همین یک لهجه را مبنا قرار داده اید ، نوعی تبعیض نسبت به لهجه های دیگر و باعث محجور شدن آن ها در آینده نمی شود ؟
نظر شما در رابطه با " فرهنگ املایی زبان فارسی " چیست ؟
برای ایجاد الفت میان فرهنگستان و واژه های مصوب فرهنگستانی با جامعه چه پیشنهادی دارید ؟ چون می بینم که جامعه و عامه مردم نسبت به واژگان فرهنگستان عکس العمل نشان می دهند ، یا به دروغ کلماتی جعل می کنند واین رویه را به ریشخند می گیرند.
آیا می توان فرهنگ نامه ها را برای استفاده از کلمات غیر فارسی مبنا قرار داد ؟ و در واقع بتوانیم به این دلیل که برخی از این کلمات به فرهنگ ها راه پیدا کرده اند ازآنها به همان شکل در متون فارسی استفاده کنیم ؟ چون مقاومتی هم در این راستا وجود دارد که برخی از کلماتی را که از زبان های غیر فارسی نظیر: عربی ، انگلیسی ، فرانسوی ، روسی ، آلمانی و... وارد زبان فارسی شده اند و سال ها میان مردم مصطلح هستند را با کلمات فارسی معادل سازی کنند ، مانند کلمه رنسانس و یا مدرن . آیا می توانیم فرهنگ ها را برای استفاده از کلمات غیر فارسی مبنا قرار دهیم ؟
سپس علی دهباشی از دکتر انوری درخواست کرد که با توجه به علاقه وافرشان به سعدی ، یکی از غزلیات ایشان را برای حضار بخوانند .
در این موقع بود که دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی هم به جمع دیدارکنندگان با حسن انوری پیوست و حضور وی تایید و تاکیدی شد بر یادداشتی که علی دهباشی در آغاز جلسه از دکتر شفیعی کدکنی در وصف حسن انوری خوانده بود.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید