گفت‌و‌گو با میرجلال الدین کزازی به مناسبت همایش بین‌المللی حافظ

1394/2/19 ۱۰:۴۴

گفت‌و‌گو با میرجلال الدین کزازی به مناسبت همایش بین‌المللی حافظ

نخستین روز همایش بین‌المللی حافظ با حضور بزرگانی همچون سعید حمیدیان، محمدرضا شجریان، میرجلال الدین کزازی، تقی پورنامداریان، مهدی ماحوزی، سیروس شمیسا، علی اصغر دادبه، مهدی محقق و همچنین دومنیک اینجنیتو، مجدالدین کیوانی، خلیل ابراهیم صاری اوغلو و آذرمیدخت صفوی از صبح روز سه‌شنبه، 15 اردیبهشت ماه آغاز به کار کرد. دکتر میرجلال الدین کزازی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات فارسی، رندی را یکی از ویژگی‌های بارز حافظ می‌داند.

 

حافظ چکیده منش ایرانی است

  بیتا ناصر: نخستین روز همایش بین‌المللی حافظ با حضور بزرگانی همچون سعید حمیدیان، محمدرضا شجریان، میرجلال الدین کزازی، تقی پورنامداریان، مهدی ماحوزی، سیروس شمیسا، علی اصغر دادبه، مهدی محقق و همچنین دومنیک اینجنیتو، مجدالدین کیوانی، خلیل ابراهیم صاری اوغلو و آذرمیدخت صفوی از صبح روز سه‌شنبه، 15 اردیبهشت ماه آغاز به کار کرد. دکتر میرجلال الدین کزازی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات فارسی، رندی را یکی از ویژگی‌های بارز حافظ می‌داند. وی معتقد است که حافظ چکیده منش ایرانی است. با آنکه شیفته حافظیم، آن را به درستی نمی‌شناسیم. حافظ چهره‌ای است رازآلود و ناشناخته. از همین روست که چند و چون درباره حافظ بسیار است، داستانی که پایان نمی‌پذیرد. چهره حافظ تاکنون نهفته مانده و از این پس نیز نهفته خواهد ماند. این همایش که توسط دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شده تا روز 18 اردیبهشت ادامه دارد و روز پایانی آن در شهر شیراز خواهد بود.

***

شاعران و نویسندگان در سده‌های مختلف همواره با غزل‌های حافظ ارتباط برقرار کرده‌اند، به طوری‌که این مسأله زمینه‌ساز تأثیرات بسزایی بر این قشر بوده است. آیا می‌توان از حافظ به عنوان تأثیرگذارترین شاعر ایرانی در میان کشورهای دیگر یاد کرد؟

حافظ نه تنها بزرگ‌ترین غزلسرای ایران است، بلکه در پهنه گیتی هم در سروده‌های رامش یا تغزلی سخنوری ‌است بی‌همانند، اگر چنین نمی‌بود بدانسان که بسیاری کسان می‌دانند نمی‌توانست آنچنان جان گوته، بزرگترین و نام‌آور‌ترین سخنور آلمانی را بشکوفاند و بشوراند که او دیوانی را به نام حافظ و در ستایش او بسراید. زبان حافظ زبانی است از دید معنی‌شناختی در فرازنای آفرینش هنری. دریافت سخن حافظ پیچیده و دشوار نیست. آنچه بیت‌های او را دشوار و پیچیده می‌گرداند آن است که خواننده، خواننده سخن‌شناس باریک‌نگر خرده‌سنج، هرگز نمی‌تواند دل آسوده باشد که به آنچه حافظ می‌خواسته است گفت، راه برده و دست یافته است، زیرا واژه‌ها، پاره‌های پندار در بیت‌های شگرف و شاهوار حافظ پیوندهایی نغز نهان با یکدیگر دارند. بسته به اینکه خواننده یا پژوهنده به کدام یک از این پیوند‌ها در بیت راه ببرد دریافتی دیگر از آن بیت خواهد داشت و گزارشی دیگر از آن خواهد کرد.

 

با وجود آنکه در سال‌های گذشته کتاب‌ها و مقالات متعددی در حوزه حافظ شناسی و بررسی دیوان حافظ ارائه شده است اما هنوز شناخت ما از این نویسنده قطره‌ای از دریاست. تحلیل شما از این مسأله چیست؟

یکی از ویژگی‌های بارز حافظ رندی اوست. البته هر ایرانی در نهان و نهاد خود بی‌آنکه بخواهد و بداند رند است. ما ایرانی‌ها نهادی پیچاپیچ داریم، راز در راز. دیگران به آسانی نمی‌توانند ما را بشناسند. حافظ چکیده منش ایرانی است. سرزمین ما صدها بار آماج تازش‌های گوناگون شده است و در سال‌های مختلف جغرافیای ایران و فرهنگ ما، انگیزه‌ای برای تاختن به ایران از سوی بیگانگان برانگیخته است. من ایرانی اندک اندک در یاد خویش آزموده‌ام که به آسانی نباید راز دل را برای دیگران گشود. این آموزه در درازای زمان به نهاد من رسیده است؛ از آگاه به ناخودآگاه و از تاریخ به اسطوره. هم از این روست که ما با آنکه شیفته حافظیم، آن را به درستی نمی‌شناسیم. حافظ چهره‌ای است رازآلود و ناشناخته. از همین روست که چند و چون درباره حافظ بسیار است، داستانی که پایان نمی‌پذیرد. به این سبب فردی حافظ را مردی پارسا و دین‌ورز، آن دیگری او را فردی شوریده و می‌خوار و دیگری او را پرخاشگر اجتماعی می‌داند. براستی حافظ از کدام کسان است؟ در پاسخ خواجه همه چهره‌ها را داراست، بدون آنکه یکی از آنها به تنهایی باشد. چهره حافظ تاکنون نهفته مانده و از این پس نیز نهفته خواهد ماند.

 

شما همواره از حافظ و فردوسی به عنوان بزرگانی که شالوده ناخودآگاهی تباری را ریخته‌اند یاد کرده‌اید. در این‌باره توضیح دهید.

ناخودآگاهی تباری آن‌گونه از ناخودآگاهی است که در میان ناخودآگاهی فردی و جهانی جای گرفته است. بسیاری از اسطوره‌های جهان برآمده از ناخودآگاهی جمعی‌اند اما ناخودآگاهی تباری آن است که در قلمرو تبار، مردمی که دیری در سرزمینی یگانه و با زبان یگانه در کنار هم زیسته‌اند، با هم سخن گفته و شاهکارهای ادبی خویش را پدید آورده‌اند، از آن برخوردارند. ناخودآگاهی تباری بنیاد منش تباری را برمی‌انگیزد و از دیگر سوی اسطوره‌های بومی بر این ناخودآگاهی استوار است. من ناخودآ‌گاهی تباری را با حافظ پیوند می‌دهم زیرا حافظ بنیانگذار ناخود‌آگاهی تباری است. نیز فردوسی پایه ناخودآگاهی تباری ایران را به گونه‌ای فراگیر ریخته است. اگر خود را ایرانی می‌دانیم و می‌شناسیم، این ویژگی در گرو فردوسی است. او چیستی ایرانی ما را پایه ریخته و سامان داده است اما حافظ ناخودآگاهی تباری را در روزگاری که ایران نو و پس از اسلام بود، شالوده ریخته است.

 

همایش‌هایی که در راستای معرفی و شناخت جنبه‌های پیدا و پنهان حافظ برگزار می‌شود، در چه شرایط و با رعایت چه مواردی مفید، سودمند و کارآمد خواهد بود؟

همایش باید به گونه‌ای باشد که در خود آغاز نگیرد و به‌‌ همان سان پایان. همایش هنگامی سودمند است و کارساز که بستری و زمینه‌ای فرهنگی اجتماعی را فراهم بیاورد، برای تلاشی پیگیر و پایدار. به سخن دیگر همایش ‌باید سرانجام به گونه‌ای خیزش یا دگرگونی فرهنگی بینجامد. همایش‌هایی که درباره بزرگان فرهنگ و ادب ایران سامان داده می‌شود ‌باید ‌شناختی زنده پویا و به روز را درباره این بزرگان پدید بتواند آورد.

روزنامه ایران

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: