حفاظت از بقایای چندرنگی در هنر هخامنشی

1403/12/19 ۱۱:۳۳

حفاظت از بقایای چندرنگی در هنر هخامنشی

الکساندر ناگل، مولف کتاب «رنگ و معنی در هنر هخامنشی پارسی» گفت: رنگ در دل بنای تخت جمشید نهادینه شده بود. امروز اگر شما به تخت جمشید بروید، هیچ رنگی نمی‌بینید اما من خواستم که با روش میکروسکوپی این رنگدانه‌ها را پیدا کنم زیرا معتقدم که نقاشان چه در این دوره و چه در عهد باستان، نقش مهمی را ایفا ‌کردند و اهمیت و جایگاه بسیار مهمی داشتند.

کتاب «رنگ و معنی در هنر هخامنشی پارسی» تألیف الکساندر ناگل از آلمان چاپ انتشارات کمبریج برگزیده سی‌ودومین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. این کتاب درباره کاربرد رنگ در هنر و معماری ایران باستان است و نقشی برجسته در کاربرد دانش فناوری در دنیای باستان و بازسازی بناهای باستانی به خصوص اثر ارزشمند تخت جمشید در دوره هخامنشی دارد. در این اثر نویسنده با بهره‌گیری از روش‌های علمی نوین و مستند به بررسی دقیق عنصر رنگ به صورت تک‌رنگی و چندرنگی در هنر و معماری دوران هخامنشی می‌پردازد. با نویسنده کتاب «رنگ و معنی در هنر هخامنشی پارسی» به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

*****

چه شد که از بین هنر توجه شما به رنگ جلب شد؟

اولین باری که از تخت جمشید بازدید کردم همه چیز خاکستری و سیاه بود. همه بناها این رنگی بود و من فقط این رنگ را دیدم. از روی شوش و آنچه که در موزه لوور وجود دارد، می‌دانستم که رنگ‌های بسیار زیادی در این بنا کار شده است.

یعنی رنگ در دل بنای تخت جمشید نهفته بود؟

بله، رنگ در دل این بنا نهادینه شده بود. امروز اگر شما به تخت جمشید بروید، هیچ رنگی نمی‌بینید. اما من خواستم که با روش میکروسکوپی این رنگدانه‌ها را پیدا کنم. زیرا معتقدم که نقاشان چه در این دوره و چه در عهد باستان، نقش مهمی را ایفا می‌کردند و اهمیت و جایگاه بسیار مهمی داشتند. ما در آن حد که در مورد نقاشان دوره قاجار و صفویه می‌دانیم، در مورد نقاشان دوره هخامنشی اطلاعات و دانش نداریم. بنابراین وقتی که به رنگدانه آبی پی بردم، این را دانستم که بعد از ۲۵۰۰ سال من اولین کسی هستم که رنگدانه آبی را بر روی این بنا می‌بینم.

در موزه لوور بخشی از این بنا وجود دارد، و بر روی شوش هم یک پس‌زمینه مطالعاتی و تحقیقاتی داشته‌ام و اینها دست به دست هم داد تا در اینجا این کار را به روش میکروسکوپی و لنز انجام بدهم. در واقع این رنگدانه‌ها با چشم غیرمسلح قابل رویت نیستند. بنابراین اولین تصویر کتاب من این رنگدانه‌های بسیار ریز هستند که هر کدام برای خودشان حکایت و داستانی دارند.

سه نسل قبل یک شخص آلمانی کار استخراج را انجام داد. در یادداشت‌های او نکته‌های بسیار زیادی در مورد رنگ‌ها وجود داشت. متاسفانه این شخص کارش را منتشر نکرد و بیشتر به صورت یادداشت و نامه موجود است. او رنگ‌های آبی و قرمز را بر روی ستون نشان می‌دهد که این در یادداشت‌های روزانه ایشان مشاهده شده است. با چشم غیرمسلح هم می‌توانید کم‌وبیش برخی از این رنگدانه‌ها را ببینید، ولی با چشم غیرمسلح خیلی کم قابل مشاهده است. حتی در واقع در جلوی بنا هم ما تکه‌های رنگدانه و ریزه‌های رنگ را دیدیم.

آیا سنگ‌ها رنگی بودند یا فرآوری و رنگ‌آمیزی شده‌اند و یا سنگ‌های کانی و معدنی بودند که خودشان رنگ دارند؟

بله همه سنگ‌ها نقاشی شده بود. تمام بنای تخت جمشید و مخصوصاً آن قسمت نما قطعاً رنگ شده بوده است. این از کاوش باستان‌شناسان که در این تصویر مشاهده می‌کنید، ایده‌ای است که از روی آنچه مشاهده کردیم تصویر شده است و ما آن را بازسازی کردیم تا از روی این کار و آزمون و خطا به رنگ‌های اصلی برسیم. ایده همکار من این بود که رنگ‌ها احتمالاً اینها بوده‌اند. بازسازی این رنگدانه‌ها در نمایشگاهی که چندی پیش برگزار شد در معرض نمایش قرار گرفت و این یک کار بازسازی است و برای ما سوال شده بود که آیا این اصل است یا جعلی؟ این قسمت بنا از تخت جمشید، در واقع فردی که کارش احیای آثار بود از ایتالیا توانسته است این را احیاء کند. سطح آن را تمیز کرده است و متاسفانه ما اکنون هیچ رنگی نداریم. ولی آن قسمتی را که در تخت جمشید وجود دارد، هنوز رنگ دارد. متاسفانه مشکلی که در موزه‌ها وجود دارد این است که بیش از حد این آثار را تمیز می‌کنند. همچنین عکس‌هایی از سه نسل قبل داریم که متاسفانه در آن زمان هم مردم دائم سطحشان را تمیز می‌کردند. بنابراین رنگ اصلیشان را از دست داده‌اند.

با اشاره به تصویری از کتاب، بفرمایید که در موزه رنگ شده یا رنگ اصلی است؟

در این تصویر همه چیز اصلی و اصیل نیست. آنها اجزایی را که وجود نداشت، از نو رنگ کردند. اما مشکل دیگری که وجود دارد این است که باز هم این رنگ‌ها نیز کمرنگ شده و از بین رفته‌اند. یکی از همکاران من آمدند و این استخراج رنگ را بر روی پارچه هم انجام داده‌اند.

آیا پارچه از ۲۵۰۰ سال پیش باقی مانده است؟

بله، این پارچه ۲۵۰۰ ساله است. از همان دوره زمانی و از زمان کوروش و داریوش است. در واقع سعی کردیم پی ببریم که در آن زمان لباس مردم چگونه بوده است و این را به لحاظ رنگ مقایسه کردیم.

رنگ‌ها نمایندگان سنگ‌های قیمتی و باارزش هستند و اگر چیزی را به رنگ آبی رنگ کرده باشند، بیانگر و نشانگر سنگ لاجورد است که خیلی سنگ گرانقیمتی است. این رنگ‌ها هر کدام نشانی از مواد بسیار قیمتی و باارزش هستند. مقاله‌ای دارم با عنوان «جهان سنگ‌های معدنی در تخت جمشید» در واقع در این مقاله با اشاره به سنگ‌ها بیان شده است که هخامنشیان با استفاده از رنگ‌ها و سنگ‌های معدنی می‌خواستند، ثروت امپراتوری را بیان کنند و به تصویر بکشند. بنابراین به مفهوم و معنی رنگ‌ها هم در این مقاله اشاره شده است.

به جز ثروت و افتخار آیا هر کدام از این رنگ‌ها معانی اخلاقی نیز داشته است؟

بله. قطعاً همین‌طور بوده است. ما متاسفانه برای روشن شدن این موضوع متونی در اختیار نداریم. بنابراین فقط می‌توانیم تصور کنیم که رنگ آبی به معنی ثروت بوده است.

البته در ادبیات فارسی رنگ‌ها معنا و پیشینه دارند.

ما متونی از زمان هخامنشی نداریم، بلکه اسامی از آن زمان داریم.

آیا تحقیقات باز است، یا بسته و آیا می‌خواهید که بعد از این به سراغ آثار باستانی دیگر مانند نقش رجب یا پاسارگاد بروید یا خیر؟

بله، در پاسارگاد تحقیق کرده‌ایم و می‌خواهیم ادامه بدهیم. خیلی جای کار وجود دارد و من به تنهایی نمی‌توانم کار بکنم و فکر می‌کنم که نسل‌های بعدی هم باید این کار را ادامه بدهند. من دریچه‌ای را برای تحقیقات بعدی باز کردم و امیدوارم که نقطه شروع باشد.

سپاسگزاریم که ما را با رنگ در دوره هخامنشیان آشنا کردید. وقتی رنگ در نظر ما می‌آید، همیشه مسجد شاه و نقش جهان و شیخ لطف‌الله را در نظر می‌آوریم. نمی‌دانستیم که رنگ در هخامنشیان نیز دارای معنی است.

هدف من این است که در آینده در جلوی هر کدام از این بناها عکس و تصویری بیاید و نشان بدهد که رنگ اصلی بنا در زمان خودش چگونه بوده است.

بحث چندرنگی که در صحبت‌هایتان زیاد به آن اشاره کردید، یعنی چه؟

امروز برای ما خیلی قابل تصور نیست که این رنگ‌ها را کنار هم به صورت چند رنگی ببینیم ولی در آن زمان این‌گونه بوده است که این رنگ‌های بسیار متفاوت را شما کاملاً در کنار هم می‌بینید.

ما الان زمانی که به اصفهان می‌رویم از تنوع رنگ‌ها شگفت زده می‌شویم. در حالیکه این بنای هخامنشی هم اصل و اساس آن به همین شکل بوده است. بخشی هم به نور و نورپردازی ربط دارد. یعنی در داخل بنا هم رنگ دیده می‌شود.

بعضی از تاریخ‌نگاران می‌گویند که تخت جمشید یک کاخ نیمه‌ساز بوده است و هیچوقت شکل نگرفته بود که بخواهد مورد هجوم قرار بگیرد و کاخی بوده که تا حدی ساخته شده و بعد رها شده است، آیا در تحقیقاتتان به این نکته نیز اشاره کرده‌اید؟

بخشی از بناها حکاکی نشده بودند اما رنگ شده بودند. به عنوان مثال بخش‌هایی نقاشی شده و در نقطه‌ای دیگر نه. سعی کردند این ایده را ایجاد کنند که بیننده این‌گونه برداشت کند که همه چیز کامل شده است. در عین حال آنها قصد داشتند نشان بدهند که این کار کامل شده است، در حالیکه هنور کامل نشده بود.

نگاهی به کتاب «رنگ و معنی در هنر هخامنشی پارسی»

کتاب درباره کاربرد رنگ در هنر و معماری ایران باستان است و نقشی برجسته در کاربرد دانش فناوری در دنیای باستان و بازسازی بناهای باستانی به خصوص اثر ارزشمند تخت جمشید در دوره هخامنشی دارد در این اثر نویسنده با بهره‌گیری از روش‌های علمی نوین و مستند به بررسی دقیق عنصر رنگ به صورت تک رنگی و چندرنگی در هنر و معماری دوران هخامنشی می‌پردازد. ناگل طی دو سال حضور میدانی در تخت جمشید نقاط مختلفی که اثری از رنگ بر روی آثار سنگی و بناهای تخت جمشید باقی مانده را شناسایی و آزمایشات علمی بر روی این بقایا انجام داده است. او در سال ۲۰۰۷ م مجموعه‌ای از پروژه‌ها را برای بررسی و درک نقش رنگدانه‌ها و رنگ‌ها بر روی بناهای تاریخی از سایت‌های میراث جهانی یونسکو ایران در تخت جمشید و شوش آغاز کرد و تا سال ۲۰۲۲ م این تحقیقات را به صورت میدانی و موزه‌ای ادامه داد که ماحصل آن در کتاب حاضر به رشته تحریر درآمد.

مهمترین مفاهیم فصول ششگانه این کتاب بدین شرح است: معرفی چارچوب نظری مفهوم و پیشینه چندرنگی و نقش این مفهوم در هنرهای آسیای باستان غربی، مطالعه و مستندسازی چندرنگی در هنر هخامنشی در قرن نوزدهم، روش‌های اولیه در سنت مستندسازی آثار باستانی، پیشرفت‌های مطالعاتی قرن بیستم درباره چندرنگی در هنر هخامنشی، چالش‌های مرتبط با مستندسازی و حفاظت از بقایای چندرنگی در هنر هخامنشی، معنای رنگ در هنر هخامنشی و اهمیت سطوح و جست وجوی اصالت در فهم هنر و فرهنگ ایران هخامنشی.

دکتر الکساندر ناگل استادیار و رئیس گروه تاریخ هنر و موزه در دانشگاه ایالتی نیویورک و همکار علمی موزه ملی تاریخ طبیعی مؤسسه اسمیت سونیان در واشنگتن دی سی است. زمینه تحقیقاتی او ارتباط میان هنر خاورمیانه باستان و مناطق مدیترانه‌ای است و در انتشار آثار متعدد در حوزه باستان‌شناسی در ایران و یونان مشارکت دارد. او سال‌های متمادی بر روی مسئله رنگ در دنیای باستان به خصوص در یونان و ایران پژوهش کرده و سرپرستی نمایشگاه‌های متعددی درباره ایران، عراق، یونان و مصر را بر عهده داشته است.

ناگل چندی در موزه ملی ایران در تهران به تحقیق پرداخت و مقالاتی درباره تخت جمشید برای کتاب راهنمای ایران باستان آکسفورد و سایر نشریات معتبر تألیف کرد. او پیشگام باستان‌شناسی رنگی و ادغام کار میدانی مردم‌شناسی و باستان‌شناسی است. همکاری با محققان ایرانی در پروژه‌های مشترک و سازمان‌های بین‌المللی از جمله موزه لوور و انجمن محلی باستان‌شناسی آمریکا و تدریس دوره‌های متعدد درباره تخت جمشید و هنر ایران باستان در دانشگاه‌ها و موزه‌های ایران، اروپا و آمریکا از جمله فعالیت‌های علمی اوست. عناوین برخی از آثار او عبارتند از: زمینه‌سازی فرهنگ‌های مادی ایرانی هخامنشی در برلین؛ جهان معدنی شوش ایلامی و تخت جمشید هخامنشی؛ تکنیک‌های هنر و معماری؛ حفظ میراث ایرانی هخامنشی: جنبه‌های حفاظت، فناوری؛ چند رنگی و فرهنگ مادی در تخت جمشید؛ کارگاه‌های نقاشان در خاور نزدیک باستان و رنگ و تذهیب در معماری و مجسمه‌سازی هخامنشی.

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: