خواجه نصیر؛ تلفیق فرهنگ ایرانی و یونانی / آنتونی بلک – بخش دوم و پایانی

1403/12/8 ۱۳:۲۶

خواجه نصیر؛ تلفیق فرهنگ ایرانی و یونانی / آنتونی بلک – بخش دوم و پایانی

با توجه به جایگاه والای علمی خواجه نصیر، در بخش نخست دیدگاه درباره حکومت که بخشی از اخلاق عمومی به شمار می آید، مطرح شد و سخن به گروه بندی های سیاسی رسید و اینکه جامعه جهانی متکی است به «حکمت مدنی» یا «صناعت والا» که بر همه دیگر صناعات ناظر باشد.

با توجه به جایگاه والای علمی خواجه نصیر، در بخش نخست دیدگاه درباره حکومت که بخشی از اخلاق عمومی به شمار می آید، مطرح شد و سخن به گروه بندی های سیاسی رسید  و اینکه  جامعه جهانی متکی است به «حکمت مدنی» یا «صناعت والا» که بر همه دیگر صناعات ناظر باشد. اینک ادامه مطلب.

نظام شهرها به مُلک و نظام مُلک به سیاست و نظام سیاست به عقل متکی است. وقتی عقل حاکم شود و ناموس حق۱۱ در پی می‌‏آید، نظام حاصل می‌‏گردد، همان طور که توجه به کمال موجودات محقق می‌‏گردد؛ اما اگر عقل برود، ناموس۱۲ آسیب می‌‏بیند، و وقتی ناموس تضعیف شود، ستایش مُلک از میان می‌‏رود و فتنه۱۳ ظهور می‌‏یابد.

هدف علم سیاست۱۴ مانند طب، اعتدال است؛ سائس۱۵ خبره «طبیب دنیا»ست. آنگاه  با عبارتی حیرت‌‏آور روبرو می‌‏شویم: «همه کس مضطر بود به تعلم این علم تا بر اقتنای فضیلت قادر تواند بود». این نمونه شگفت‌‏انگیزی از احساس برابری‌‏گرایانه است و معنای آن احتمالاً این است که هدف سیاست فضیلت است و اینکه هر کس باید برای خود یاد بگیرد که چگونه آن را کسب نماید.

قانون‌‏گذار واقعی۱۶ تنها گه‌‏گاه مورد نیاز است؛ اما حاکم برای حفظ نظام حقوقی، همیشه مورد نیاز است. برخی با استفاده از اصطلاحات اسماعیلیه، به این دو نوع حاکم با عناوین «سخنگو» و «بنیاد» اشاره می‌‏کنند. «باید مقرر بود که مراد از مَلِک در این موضع نه آن است که او را خیل و حشمی یا مملکتی باشد، بلکه  مراد آن است که مستحق مُلک بوَد در حقیقت و اگرچه به صورت هیچ‌‏کس بدو التفات نکند.» بار دیگر، تا حدودی مانند‏‌‏‌‏فارابی، به جامعه آرمانی بازگشته‌‏ایم. در حقیقت طوسی اجتماع جهانی تحت هدایت امام را «مدینه فاضله» نامید. روشن است که او در بخش سیاسی گفتمان خود تا حدود‏‌‏‌‏‌‏‌‏زیادی از فارابی الگو گرفته است. به نظر می‌‏رسد منظور طوسی از مدینه فاضله نیز جامعه شیعی است. مدینه فاضله به عنوان گروهی از مردمی که در افکار و اعمال متفق‌‏اند یا جامعه‌‏ای روحانی با بافت فشرده توصیف شده است. «اگرچه مردم مدینه‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏فاضله در اقصای عالم متفاوتند، اما در واقع موافقند... در محبت، آنان همچون یک‌‏‌‏‌‏‌‏فردند.»

انواع «مُدُن غیرفاضله» نیز «به حسب بساطت» با اقتباس از فارابی تعریف شده‌‏‌‏‌‏‌‏است: «اجتماع ضروری، اجتماع نذالت، اجتماع خست، اجتماع کرامت، اجتماع تغلبی و اجتماع حرّیت». آنها نیز بر جهان‌‏بینی مشترکی استوارند. احتمالاً  حسب تصور ‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏او، این انواع در جهان واقعی با مدینه فاضله در همزیستی‌‏اند و این در تجربه شیعی معنی می‌‏یابد.

گروه های اجتماعی

در مدینه فاضله، مردم بر اساس توانایی فکری و روحانی‌‏شان درجه‌‏بندی شده‌‏اند. بدین ترتیب: (الف) «افاضل حکما»۱۷ که تنها آنان از معرفت راستین برخوردارند و «ایشان به عدد در غایت قلت توانند بود». (ب) «اهل ایمان»، که به آنچه خردمندان می‌‏گویند، اعتماد می‌‏کنند. به نظر می‌‏رسد این عبارت اشاره‌‏ای به‌‏‌‏‌‏‌‏علما و قضات دینی باشد؛ نیز ممکن است کل جامعه شیعی منظور نظر باشد. (پ) اهل تسلیم، که در علم، «برصور خیالی قناعت نمایند». (ت) صورت پرستان. طوسی طبقه‌‏بندی دیگری از پنج گروه اجتماعی دارد: (۱) افاضل؛ (۲) ذوی الالسنه «جماعتی که عوام و فروتران را به مراتب کمال اضافی می‌‏رساند، با انتقال علوم کلام و فقه و بلاغت و شعر و کتابت؛ (۳) مقدران، جماعتی که قوانین عدالت در میان اهل مدینه نگاه می‌‏دارند... و‏‌‏‌ بر تساوی و تکافی تحریض می‌‏دهند، و علوم حساب و استیفا و هندسه و طب و نجوم صناعت ایشان بود. (۴) مجاهدان. (۵) مالیان که اقوات و ارزاق ایشان ترتیب می‌‏سازند... و‏‌‏‌‏‌‏جبایات خراج». نخستین طبقه‌‏بندی بر معیارهای دینی، به خصوص مطابق تعبیر فارابی‌‏‌‏‌‏‌‏‌‏و ابن‌‏سینا، و دومین بر تقسیم کار در جامعه و مشخصاً بر طبقات پنج‌‏گانه فارابی مبتنی است.

تفاوت و نابرابری ذهنی ناشی از تبار و عرف است؛ آنها نتیجه خلقت و «سبب نظم‌‏اند». قانونگذار «متکفل هدایت ایشان شده» و او به استناد «نُکلم الناس علی قدر عقولهم»۱۸ با مردم سخن گوید. به علاوه ممکن است به نظر برسد اعضای مدینه فاضله «که در امتداد مسیر کمال مرتکب اشتباه می‌‏شوند»، «در جامعه و اعتقاد تفاوت دارند»؛ اما این اختلافات تنها ناشی از «تأثیرات تخیلات و امثال آنهاست، اما همه در جستجوی یک هدفند». آنها «با اختلاف در غذا و لباس قابل قیاس‌‏اند.» آیا این دیدگاه حاکی از آن است که همان‌‏طور که در نظریات اسماعیلیه درباره اخوان الصفا آمده، جوامع دینی مختلف، از جمله یکتاپرستان غیرمسلمان، نتیجه علل تصادفی هستند و بنابراین باید تحمل شوند؟

طوسی نیز بار دیگر طرح طبقه‌‏بندی معمول ایرانی اسلامی گروه های اجتماعی را مطرح نمود که عبارتند از: (۱) «اهل قلم»، که خبرگان در علم، یعنی فقها، قضات، دبیران، مستوفیان، مسّاحان، منجمان، اطبا و شاعران را شامل است «که نظام دنیا و آخرت بر وجود آنان متکی است.» این طبقه، سه طبقه اول را در طبقه‌‏بندی سابق مدینه فاضله شامل است. در دنبال آن (۲) «اهل شمشیر»؛ (۳) «اهل تجارت»، بازرگانان، صنعتگران و تحصیلداران مالیات؛ (۴) کشاورزان. همچنین مردم را، مطابق طبیعت اخلاقی‌‏شان، به پنج طبقه تقسیم نمود.

سپس طوسی با تمسک به سنت نصیحۀالملوک، به بحث پیرامون حکومت دولت واقعی تحت ریاست «فرمانروا» می‌‏پردازد. در اینجا او همان زبانی را به کار برد که از آن برای مدینه فاضله استفاده کرده بود؛ اما برای بیان نکته‌‏ای تا حدودی متفاوت که اگر ممالک بخواهند با موفقیت عمل کنند، باید وحدت روحانی داشته باشند؛ زیرا در کل، دولت ها بر «توافق نظرات جماعت عمل می‌‏کنند که از نظر همکاری و کمک متقابل، مانند اعضای متعلق به یک فردند.» قدرت آنها بستگی به آن دارد که افراد بسیار «در ترکیب، مانند یک فرد بشوند» و این تنها وقتی رخ می‌‏دهد که اعضای آنها نظر واحدی داشته باشند. میزان یک‌‏‌‏چنین وحدت روحانی پیدایش و سقوط دولت ها را تعیین می‌‏کند. مسلماً این نظر، تحمل را القا نمی‌‏کند.

در دولت های فعلی، وظیفه حاکم «بررسی وضعیت رعایا و وقف خود به حفظ قانون و عدالت است؛ زیرا نظام مملکت در عدالت قرار دارد.» این نظر، قبل از هر چیز به معنی حفظ اعتدال میان گروه های اجتماعی است. حاکم باید از تسلط یک گروه اجتماعی بر گروه دیگر ممانعت نماید؛ او باید «جایگاه هر یک را درخور استعدادش تعیین کند» و «برابری میان گروه های اجتماعی را در تقسیم کالاهای مشترک حفظ نماید»؛ بنابراین  ضمن آنکه گروه ها از نظر فکری نابرابرند، نباید در ثروت نابرابر باشند.۱۹ پس طوسی طبقه را کانون توجه حکومت سیاسی قرار داد. گروه های اجتماعی و شغلی از آن‌‏چنان اهمیتی برخوردار می‌‏شود که در میان متفکران پیش از دوره معاصر و در حقیقت هر متفکر دیگری قبل از دورکهایم، بی‌‏سابقه است.

اخلاق ناصری نوشته  خواجه نصیر در سطح وسیعی، به خصوص در ایران و عثمانی، خوانده و از آن تقلید می‌‏شد. این کتاب حلقه‌‏ای اساسی یا تقریباً تنها حلقه ارتباط میان فرهنگ پیش از مغول اوراسیا و فرهنگ درباری دیوان‌‏سالاری دولت های اولیه مدرن بود. او عنصری از فلسفه سیاسی کلاسیک اسلامی را به جهان مدرن منتقل کرد.

پی‌نوشت ها:

 ۱۱. به معنی قانون راستین

 ۱۲. به معنی قانون

 ۱۳. به معنی بی‌نظمی

 ۱۴. یا حکمت مدنی

 ۱۵. به معنی سیاستمدار

 ۱۶. منظور علم و دین است.

 ۱۷. بازگشتی است به آنچه در باب انواع حکومت گفت.

 ۱۸. به معنی بافضیلت‌ترین فلاسفه

 ۱۹. با مردم به تناسب میزان عقلشان سخن می‌گوییم.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: