1397/6/27 ۰۹:۲۹
امیل دوركیم جامعه شناس فرانسوی معتقد است: «شعائر و مراسم دینی، وحدت اجتماعی را تقویت میكند و جوانان را با هنجارهای رفتاری قبیلهای آشنا میسازد.» به زعم وی چون سنن و آداب دینی در مراسم مذهبی با شورآفرینیهای ویژه همراهند، كنشگران با این شورآفرینی نوعی احساس تطهیر و نزدیكی به خدا میكنند.
نگاهی به تاریخچه موسیقی مذهبی در ایران و آسیب شناسی عزاداری در دوره كنونی
میتوان مذاهب و ادیان را الهامدهنده اشكال مختلف هنری دانست كه هنرمند با مكاشفه و كسب آگاهی برای بیان واقعهای مذهبی و به واسطه نبوغ هنری خویش، خالق اثری هنری میشود. هنر میتواند در اشكال مختلف ظاهر شده و احساسات مخاطبین را در قالب اشكال هنری به تصویر بكشد، این وابستگی میان مذهب و هنر نه تنها در میان ایرانیان كه در تمام مذاهب قابل لمس و مشاهده است. اما موسیقی و نیایشهای دینی به دلیل اشتراكاتی كه با یكدیگر دارند و عابدان، نیایشهای خود را با جملاتی موزون بیان میكنند، به تمركز درونی و احساس رضایت قلبی دستیافته و سبب میشود تا هنر موسیقی رابطه تنگاتنگی با مذهب داشته باشد؛ كمااینكه بررسی موسیقی در ادوار مختلف این نكته را ثابت كرده كه این هنر طی سالیان و از قدیم الایام رابطه خوبی با مذهب داشته است چراكه بیانكننده باورها، خواستها و حالات روحی و برانگیزاننده احساسات انسانها بوده و از این رو نمیتوان آن دو را از یكدیگر منفك دانست.
جوامع متفاوت در سراسر جهان برای اجرای مراسم مذهبی و دینی خود شیوههای گوناگونی را اتخاذ میكنند؛ شیوههایی كه در هریك از آنها رنگ و بوی هنر جاری است. شعر، موسیقی، حركات موزون، نقاشی و موارد بسیار دیگری كه متاثر از مذاهب اقوام مختلف میتواند چهرهای نو به خود گرفته و در قالب سوگوارههای مذهبی به مخاطب ارایه شود. در ایران نیز اجرای مراسم مذهبی آداب و اصول خاص خود را دارد كه در این میان شعر و موسیقی بیش از سایر هنرها مورد توجه قرار میگیرد. همواره با نزدیك شدن به ایام عزاداری، صدای نوحه و مداحی از گوشه و كنار خیابانها شنیده میشود. صداهایی كه از میان آنها میتوان رگههایی هر چند اندك از موسیقی دستگاهی را یافت تا ثابت كند دو نوع موسیقی ایرانی و مذهبی ارتباط تنگاتنگی با یكدیگر داشته و موسیقی مذهبی برآمده از موسیقی دستگاهی است كه به دلیل ممنوعیتها و محدودیتها در ادوار مختلف در قالب «نوحه» یا «تعزیه» تبلور كرده است.
مطالعه تاریخ این سرزمین نشان میدهد موسیقی مذهبی از قدیمالایام در ایران رواج داشته است. حجاریها، نقوش برجسته، آثار گلی و متون ایلامی جملگی حاكی از این است كه موسیقی به خصوص در مراسم مذهبی و اهدای قربانی از روزگار باستان مرسوم و مورد توجه بوده است؛ آنچنان كه از دوران ساسانیان، اجرای موسیقی در زمان نیایش و انجام تشریفات دینی برای ایجاد فضایی روحانی و معنوی همواره در دستور كار قرار میگرفت. علاقه حاكمان ساسانی و همچنین توجه مردم به موسیقی در زندگی روزمره به اندازهای بود كه این هنر در مراسم مذهبی نیز وارد شد چنان كه «اوِستا» را به شكل سرودهای مذهبی میخواندند. آوازخوانان، دور معبد آتش جمع میشدند و روزی پنج بار سرودهای مذهبی دیگر را كه از اوستا انتخاب میشد با آهنگ میخواندند. این آوازخوانان را همیشه از میان جوانان انتخاب میكردند و لباسهای مخصوص سفید یا ارغوانی به تن میكردند. (غفاری، 1393: 4) احترام به موسیقی و موسیقیدان اما محدود به دورهای خاص در تاریخ ایران نشده و در ادوار مختلف، این هنر و فعالان آن مورد تكریم قرار میگرفتند؛ آنچنانكه بهرام گور (438-420) به دلیل تمایل و بستگی فراوانش به موسیقی، این گروه را در طبقهبندی اول و همتراز با بزرگان كشور قرار داده بود. این روش توسط جانشینان وی نیز عملی و مراعات شد. (بیانی، 1320: 15) بستگی و تمایل شدید بهرام به موسیقی، مورد بحث بسیاری از مورخان بوده است.
اما پس از ورود اسلام برخی محدودیتها و تغییر نگرشها در این حوزه باعث شد تا موسیقی دچار تحولات عظیمی شود كه گاه اثرات مثبتی نیز در موسیقی پدیدار ساخت. شاید بتوان مهمترین تاثیر اسلام بر موسیقی را افزوده شدن ماهیت ماوراءالطبیعه و روحانی به آن دانست. در حالیكه در مقایسه با موسیقی هندوستان كه با وجود برخورداری از ماهیت مذهبی، جسم انسان به واسطه اسبابی همچون رقص تحتتاثیر قرار میگیرد. موسیقی ایرانی سبب اعتلای روح و پرواز به بالا میشود (میلر، 1375) تاثیر حضور اعراب در موسیقی ایران به اندازهای بود كه این هنر مورد توجه مردم عرب نیز قرار گرفت و این لذت از موسیقی ایرانی به اندازهای بود كه تصمیم به آموختن آن گرفتند و برای یادگیری هنر موسیقی و آواز، به ایران سفر كردند. یكی از افرادی كه به نفوذ موسیقی ایرانی در میان اعراب كمك كرد «عیسیبنعبدالله» برده مادر عثمان است كه به دلیل معاشرت با ایرانیان قطعات موسیقی ایرانی را آموخته و با مهارتی تمام آنها را در ساختههای خود به كار میبُرد.
«صائب خطیر» دیگر هنرمند عرب زبانی بود كه از آوازهای محلی ایرانی وام گرفته و شروع به ساخت نخستین اثر عربی با آهنگی آرام به نام «ثقیل» كرد. او كه از پدری ایرانی بود، بعدها اجازه یافت تا در محضر خلیفه آواز بخواند.
«سعیدبن ملحبه» دیگر موسیقیدان عرب بود كه موسیقی ایران را در موسیقی عرب وارد كرد. وی، تصادفا چند كارگر ایرانی را در كعبه دید كه در هنگام كار ساختمانی آواز میخوانند و با الهام از آن با سفر به سوریه و ایران، برای آواز عربی نت موسیقی تدوین كرد. (همان)
با اینكه موسیقی از دیرباز در ادیان مختلف جایگاه خاصی داشته و در مراسم دینی از آن استفادههای متعددی شده است اما دوران رشد و بلوغ موسیقی كنونی مذهبی را میتوان زمان حكومت «شاهعباس صفوی» دانست. از آنجا كه دوران صفویه را میتوان عصر «دینسالاری» نامید و با توجه به آنكه بنیان این سلسله مقتدر بر پایه تشیع بنا نهاده شده است؛ از همین رو حاكمان، به فراخور علاقهمندیشان به هنر در بسط و گسترش هنر اسلامی اهتمام ورزیدند.
معماری، مینیاتور، كاشیكاری و نقاشی از جمله هنرهایی بود كه در كنار موسیقی رنگ و بوی مذهبی به خود گرفت و پایهگذار سبكی نو در هنر ایرانی شد. ناگفته نماند با وجود رواج هنر اسلامی در سراسر ایران پس از حمله اعراب، موسیقی دچار پسرفت عمیقی شده و ارایه آن سالها ممنوع بود. این ممنوعیت در دوران صفویه نیز به حدی مشهود است كه به گواه تاریخ و شهادت مورخان، شاه تهماسب صفوی، یكی از موسیقیدانان زمان خود را كه معلم پسرش سلطان حیدر میرزا بود به دار آویخت و دستور قتل كلیه نوازندگان و خوانندگان را صادر كرد. در این دوره موسیقیدانان از بیم جان خود، دست از هنر كشیده یا هنر خود را مخفی میكردند؛ از اینرو فرصت برای فعالیت افرادی كه مقام و منزلت این هنر را درك نمیكردند مهیا و در نتیجه موسیقی به قهقرا كشیده شد. (اصلانی، 1396)
اما بر خلاف شاه تهماسب و برخی شاهان صفویه كه ضربه مهلكی به پیكره هنر وارد كردند، دوره شاه عباس یكم را میتوان یكی از پر رونقترین ادوار تاریخ حكومت صفویه در ایران دانست. شاهعباس همچون پدرش به هنر و ادبیات علاقهمند بود همین مهم نیز باعث شد تا هنر، طلاییترین دوران خود را در دوره زمامداری وی سپری كند. از آنجا كه نقش دین اسلام و مذهب تشیع در دوران صفویه بسیار پررنگ بود و به دلیل وجود حكومت دینی در آن دوران، هنر اسلامی جایگاه ویژهای پیدا كرد، سبكی نو در هنر ایرانی پایهگذاری شد.
شعر، موسیقی، نقاشی و خوشنویسی تحت تاثیر این مكتب «اسلامی- ایرانی» قرار گرفته و رنگ و بویی تازه به خود گرفتند. تاثیرگذاری هنر نو و جدید اسلامی و مقبول شدن آن در میان مردم باعث شد تا نهتنها تغییرات عمدهای در شیوه ارایه هنر ایرانی حاصل شود و تمام شاخههای هنر تحت تاثیر فضای هنر اسلامی قرار گیرد بلكه پس از گذشت سالها همچنان یكی از هنرهای ارزنده ایرانی محسوب شود.
پس از روی كار آمدن دولت صفویه و جلوس شاهاسماعیل به تخت سلطنت، تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران شناخته شد و همین امر باعث شد تا شعر و ادبیات نیز همچون سایر هنرها رنگ دینی به خود گرفته و اشعار مذهبی در رثای امامان ترویج بیشتری یابد. آنچنان كه شعرای بسیاری در این دوره ظهور كرده و آثار اغلب ماندگاری را از خود برجای گذاشتند. حسین كاشفی (91۰–84۰ ه ق) نمونه این بزرگان است كه اثر معروف خود با نام «روضهالشهدا» را كه مجموعهای از روایات رثایی و حماسی دینی در رابطه با سرگذشت امام حسین و واقعه كربلا است در سال 908 هجری قمری تالیف كرد. همانگونه كه از سطور بالا برداشت شد، شكلگیری موسیقی مذهبی مدیون حكومت اسلامی صفویه علیالخصوص دوران زمامداری شاهعباس بر مسند قدرت است اما بلوغ این مكتب را باید به حكومت قاجاریه علیالخصوص دوره ناصری نسبت داد. علاقه ناصرالدین شاه قاجار به تعزیه و هنر تئاتر باعث شد تا این دو هنر از جایگاه ویژهای برخوردار باشند.
از هنجار تا هنجارشكنی
تعزیه، نوحه، مداحی و روضه را میتوان از برخی شعبات موسیقی مذهبی دانست كه فعالان این حوزه با توجه به جغرافیای بومی خود و تلفیق موسیقی دستگاهی با نواهای محلی، آوایی ماندگار خلق كردهاند. موذنزاده اردبیلی و حسین فخری نمونههای قابل اشاره در این زمینه هستند كه توانستهاند با دانشی كه از موسیقی ایرانی دارند و تلفیق آن با ملودیهای محلی، پنجرهای نو در موسیقی مذهبی را به روی علاقهمندان بگشایند. اذان معروف موذن زاده، سید جواد ذبیحی و استاد تاج اصفهانی در بیات ترك و حسین صبحدل در ماهور نمونههای قابل اشاره هستند. اما با ملاك قرار دادن مُراثی دوران قاجار و آثار به جای مانده از مرثیهسراییها میتوان به نتیجه رسید كه این هنر، طی سالیان گذشته دچار تحولات بسیاری شده و فعالان این عرصه همگام با زمانه تغییرات اغلب عمدهای را در شیوه ارایه هنر خود اعمال كردهاند. این تغییرات همواره مفید نبوده و در برخی ادوار برای اثرگذاری بیشتر به انحرافاتی آلوده شده است؛ از همین رو گردانندگان مراسم عزاداری به بهانه جذب مخاطب یا اصطلاحا پامنبری بیشتر، به هر روشی متوسل شده و الگوهای جدید نمایش مذهبی را در قالبهای نو و جذاب عرضه میكنند و در این راه دست به تحریفاتی نیز میزنند؛ جعل اشعار و دست بردن در سرودههای قدیمی، تحریف وقایع كربلا، كپیبرداری از ملودی موسیقیهای آشنا و پاپ، تند كردن ریتم موسیقی و بهرهگیری از اشعار نهچندان موجه نتیجه ورود برخی نوحهخوانان بیگانه با آواز و دستگاههای موسیقی ایران به حوزه مداحی است كه لطمات بسیاری به این حوزه وارد كرده است.
در این راه گاهی مشاهده شده است مداح با استفاده از الفاظی كه شایسته مقام والای امامان نیست آنها را تا مقام اُلوُهیت بالا برده و درجه انسانیت خود را تنزل میدهند كه مورد تایید هیچكدام از علمای دینی جامعه هم نیست. در پژوهشی كه پیرامون این موضوع از میان 200 نوحه ایرانی (فارسی و تركی) با بهرهگیری از تكنیك تحلیل محتوای كیفی و از منظر دارا بودن مضامینی چون آموزههای دینی و اخلاقی، آموزههای معرفی عبارات سخیف و موهوم انجام شد و نوحههای پاپ ایرانی مورد بررسی قرار گرفتند، نشان میدهد عبارات سخیف، سلطنتی و موهوم از بیشترین و آموزههای اخلاقی، معرفتی و دینی از كمترین كاربرد برخوردار بودهاند. همچنین ضریب علاقه به نوحههای پاپ بسیار بیشتر از ضریب علاقه به نوحههایی به سبك سنتی است. (طالب پور، 1393)
با مطالعه بسیاری از آثار به جای مانده از گذشتگان میتوان به این نكته پی برد كه اكثریت قریب به اتفاق آثار ارایه شده قدما، دارای نغمگی خاص بوده و در چارچوب دستگاههای موسیقی ایرانی برای مخاطبان اجرا شدهاند. در نقطه مقابل فرم موسیقیهای مذهبی این زمان در قالبهایی نهچندان شكیل و اغلب آزاردهنده به مخاطبان عرضه شده و برخی نوحهگران به مدد سیستمهای صوتی و بلندگوها، بیكیفیتترین صداها را به ناكوكترین حالت ممكن به گوش عزاداران میرسانند.
با این تفاسیر آنچه امروزه از آن به عنوان موسیقی مذهبی یاد میشود و در اختیار عزاداران و مخاطبین قرار میگیرد، تفاوت عمدهای با نمونههای ارایه شده در سالهای قبل دارد. تغییر ذایقه و سبك عزاداری جوانان كه در تمام شعبات هنر نیز میتوان آن را مشاهده كرد، باعث شده تا در كنار آنكه مرثیه سرایی و مرثیه خوانیها اصالت خود را از دست داده و از حالت ردیف دستگاهی خارج شوند، به سمت پاپیولاریزه شدن گام برداشته و مجریان این قبیل نوحهها كپیبرداریهای بسیار ناشیانهای از شعر یا موسیقی ترانههای غربی به عمل آورند. از طرفی ناآگاهی مخاطبان و عدم توانایی درك درست از موسیقی عاملی شده است كه اجرا كنندگان هنر با سوءاستفاده از این نكته كه میتوان هر آش شوری را به خورد مخاطبین داد، انواع بی كیفیتی از موسیقی را به مخاطب عرضه میكنند، معضلی كه نه فقط در شاخه موسیقی مذهبی و عاشورایی كه در تمام حوزههای هنر موسیقی ایرانی میتوان لمس كرد.
ورود مداحان ناآشنا به موسیقی و آواز باعث شده است كه این افراد حتی در انتخاب موسیقیهای تقلیدی خود نیز دچار اشتباه شوند، همین امر سبب میشود تا این مداحان ناوارد جدای از آنكه در انجام رسالت اصلی خویش كه حفظ موسیقی عاشورایی است، دچار انحراف شوند، ضربه مهلكی به اعتقادات و باورهای مذهبی عزادارانی وارد كنند كه سالهای طولانی با نوای غمبار مرثیهسرایان بزرگ در سوگ امامان خود گریستهاند. در این میان سوالی كه مطرح میشود آن است كه آیا شیوههای ارایه شده در موسیقی مذهبی كنونی میتواند با سخنان امیل دوركیم كه از آن بهعنوان آشنایی جوانان با هنجارها یاد میكند، مطابق باشد؟ آیا اصولا آنچه اكنون از آن به عنوان موسیقی مذهبی با شكل و شمایلی نو یاد میكنیم، میتواند هنجار قلمداد شود یا آنكه خود از جمله ناهنجاریهایی است كه ناشی از ناآگاهی مخاطبان و سوءاستفاده مداحان تازهكار است؟
منابع و مآخذ:
1- بیانی، خانبابا، 1320، موسیقی در زمان ساسانیان، ماهنامه آموزش و پرورش، شماره 179 و 180
2- میلر، لوید، كیانبخت، طوبی، 1375، موسیقی سنتی ایران پرمایه و روح نواز، دانشگاه انقلاب، شماره 106 و 107
3- طالبپور، اكبر، 1393، تقدسزدایی نرم از عزاداری با نوحه پاپ، فصلنامه معرفت، شماره 21
4- غفاری، مریم، 1394، گفتوگوی هارمونیك، سیری در تاریخ موسیقی و خنیاگری ساسانیان
دسترسی در: http: //www.harmonytalk.com/id/13811
5- اصلانی، حسین، 1396، گفتوگوی هارمونیك، ایران در كشاكش موسیقی.
دسترسی در: http: //www.harmonytalk.com/id/19082
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید