1396/6/14 ۰۹:۰۶
وضعیت اقتصادی ایران، پیوندی استوار با شرایط اقلیمی و سرزمینی داشته و بیشترین تأثیر را از این مسأله پذیرفته است. چیرگی کشاورزی بر دیگر فعالیتهای اقتصادی در تاریخ ایران، موجب شده است مردمان این سرزمین بیش از آنکه در پی صنعت و کوشش در این زمینه بروند، به دلیل وابستگی به محصولات صنعتی در زندگی روزمره، بازرگانمنش باشند؛ بازرگانی، از همینرو در کنار کشاورزی، مهمترین مشغلههای اقتصادی ایرانیان به شمار میآمده است.
جمالزاده و گرایش مهم اقتصادی ایران در تاریخ
وضعیت اقتصادی ایران، پیوندی استوار با شرایط اقلیمی و سرزمینی داشته و بیشترین تأثیر را از این مسأله پذیرفته است. چیرگی کشاورزی بر دیگر فعالیتهای اقتصادی در تاریخ ایران، موجب شده است مردمان این سرزمین بیش از آنکه در پی صنعت و کوشش در این زمینه بروند، به دلیل وابستگی به محصولات صنعتی در زندگی روزمره، بازرگانمنش باشند؛ بازرگانی، از همینرو در کنار کشاورزی، مهمترین مشغلههای اقتصادی ایرانیان به شمار میآمده است. سیدمحمدعلی جمالزاده در کتاب «گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران» درباره وضع تاریخی ایران در حوزه فعالیتهای اقتصادی و پیامدهای آن برجامعه مینویسد؛ «از آنجایی که ایران روی همرفته مملکتی است زراعتی و چندان دارای صنعت نیست که بتواند مایحتاج خود را از حیث لباس و پوشاک و تجملات و آلات و لوازم زندگانی و مخصوصا نظامی و غیره تدارک کند، ناچار به استثنای ماکولات و پاره ضروریات اولیه همه چیز از ممالک بیگانه و مخصوصا از اروپا بایران میآید». او از وضعیتی در زمینه چیرگی واردات محصولات گوناگون در تاریخ ایران سخن رانده است که افسوسی بزرگ بر دل مینهد؛ «با کمال تأسف باید اقرار نمود که گفته آنانی که میگویند از کاغذ قرآن که دستور آسمانی ماست، گرفته تا چلوار کفن اموات خود محتاج بخارجیان هستیم. عین حقیقت است». جمالزاده به پیامدی اشاره میکند؛ این نظام اقتصادی بر پایه واردات، بر جامعه ایران تحمیل میکرده است؛ «یک حقیقت غمافزا را نباید نهفت و آن این است که گرمی بازار مصنوعات اروپا را که در ظاهر مقبول و قشنگ ولی در حقیقت دشمن پول و مایه ننگ ایران است، نباید فقط به بیمایگی نسبت داد بلکه نتیجه فرومایگی اولیا و بزرگان ایران است که یوسف متاع وطن را خوار شمرده و ناسنجیده مفتون رنگ و بوی ساختههای بیگانه شده و به قول معروف مرغ همسایه را غاز پنداشته و با کمال مباهات و سربلندی عمارات و پارکهای خود را بزیورهای کودکفریب خارجه میآرایند و از فرط نادانی دامندامن زر و سیم مملکت را که دارای قیمت ذاتی و دایمی است. در عوض چیزهایی که در اندک زمانی شکسته و دریده و پوسیده و نابود میشود، به خارجه میفرستند و هیچوقت درصدد آن برنیامدهاند که خودشان کارخانه برپا نموده و مایحتاج خود را خود تدارک کنند».
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید