1395/11/30 ۱۰:۰۸
برنامه «زاویه» یکی از معدود برنامههای صدا و سیما است که با دعوت از چهرههای دانشگاهی و حوزه اندیشه به بحث پیرامون مسائل روز میپردازد. این برنامه با قرار دادن دو نظر متفاوت یا مخالف مقابل هم سعی در روشن کردن ابعاد موضوع دارد. در آخرین برنامه پخش شده زاویه، با موضوع «نفوذ چیست، و مصادیقش کدام است» مناظره بین شهریار زرشناس عضو هیاتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و بیژن عبدالکریمی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد.
برنامه «زاویه» یکی از معدود برنامههای صدا و سیما است که با دعوت از چهرههای دانشگاهی و حوزه اندیشه به بحث پیرامون مسائل روز میپردازد. این برنامه با قرار دادن دو نظر متفاوت یا مخالف مقابل هم سعی در روشن کردن ابعاد موضوع دارد. در آخرین برنامه پخش شده زاویه، با موضوع «نفوذ چیست، و مصادیقش کدام است» مناظره بین شهریار زرشناس عضو هیاتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و بیژن عبدالکریمی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد. در این نشست شهریار زرشناس به مساله ضعف ما در نقد غرب اشاره کرد و معتقد بود که باید غرب را شناخت و این شناخت ربطی به جریان نفوذ ندارد. بیژن عبدالکریمی هم که به پروژه بودن نفوذ معتقد نبود به شرح تلقیاش از پروژه نفوذ پرداخت و موانع بین ایرانیان و فهم جهان را نام برد. در ادامه صحبتهای او آمده است:
ما فهم جهان را امری دمدستی میدانیم برای اینکه ما در جهان کنونی راهمان را پیدا کنیم، باید فهم صحیحی از جهان داشته باشیم. متاسفانه یک مشکل بسیار جدی در ما ایرانیان وجود دارد و اینکه ما فهم جهان را امری دمدستی، پیشپا افتاده و پیشدستی میدانیم و فکر میکنیم ما جهان را میشناسیم. به اعتقاد من، ما نهفقط فهم درستی از واقعیات جهان کنونی نداریم، بلکه موانع بسیار سترگی وجود دارد که ما را از مواجهه درست با جهان و فهم درست جهان باز میدارد، به همین دلیل است که ما سرمایههای عظیم مادی و معنوی خودمان را هدر میدهیم، فرصتهای بزرگ تاریخی را از دست دادهایم و باز هم از دست خواهیم داد. ما برنامه درستی برای حیات اجتماعی، تاریخی و تمدنیمان نداریم، چرا چون جهان را درست نمیشناسیم. به اعتقاد من، موانع مهمی که در راه فهم جهان وجود دارد، اگر در یک نگاه کلی دستهبندی کنیم، اولین مانع، پوپولیسم است؛ نوعی عوامزدگی و عوامگرایی. متاسفانه پوپولیسم، تمام ساحتها و همه مراتب اجتماعی ما را در تمام لایههایش فراگرفته است. فرد عامی کسی است که میان اندیشه و جهان احساس فاصله نمیکند و فکر میکند آنچه که میاندیشد دقیقا خود جهان است، در حالی که میان جهان و آنچه که ما درباره آن میاندیشیم همواره یک فاصله آنتولوژیک، یک فاصله وجودشناسانه و معرفتشناسانه وجود دارد. مانع سترگ دیگری که بنده کوشیدهام با آن مبارزه کنم، نوع تفکر بخشی از نخبگان ماست. مقصود از این تفکر، سیستمی از باورهای نهادینه شده تاریخی است. برمبنای این تفکر بیش از آنکه به واقعیت جهان وفادار باشیم، خواهان حفظ یک نظام اعتقادی هستیم که این نظام اعتقادی، کاملا بشرساخته و امری تاریخی است، اما آن را به منزله یک امر فراتاریخ، ازلی، ابدی و حقیقت مطلق بیان میکند بیآنکه به ریشههای فرهنگی، تاریخی، نژادی، جغرافیایی و قبیلهای این باورهای نهادینهشده توجه داشته باشد. مانع سترگ دیگر، مواجهه ما با جهان، تفکر ایدئولوژیک است. باید ببینیم این ایدئولوژی در کدام کانتکس به کار میرود، لذا مراد بنده از ایدئولوژی، نوعی اراده معطوف به قدرت است. در هر دو جریان ایدئولوژیک چه «پُزیسیون» و چه «اپوزیسیون»، آنچه که اهمیت ندارد، مواجهه با خود جهان است. مانع بزرگ دیگر که شاید در دو مانع قبلی هم بیان کردم، سیاستزدگی است؛ یعنی ما سیاست را اصل قرار دهیم و فکر کنیم فرهنگ و تفکر، امری تابع سیاست است.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید