گفتوگو با بهروز محمودی بختیاری، تعزیه، ابتکار ایرانیان شیعه در هنر نمایش
1395/7/19 ۰۸:۱۹
عزیه هنری ایرانی- اسلامی است اما شاید بسیاری ندانند که یکی از بزرگترین آرشیوهای تعزیه در «ایتالیا» نگهداری میشود که توسط سفیر وقت واتیکان در تهران به این کشور برده می شود. همچنین کمتر کسانی میدانند که علاوه بر تعزیهای که برای واقعه کربلا خوانده میشود تعزیه پیامبران و حتی بزرگان دینی غیر اسلامی هم در ایران اجرا میشده است. این اطلاعات ماحصل بررسی 36 نسخه از هزاران نسخه موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی توسط «دکتر بهروز محمودی بختیاری» عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر متون تعزیه است. همین ماجرا بهانه «ایران» برای گفتوگو با این پژوهشگر است.
زهرا کشوری: تعزیه هنری ایرانی- اسلامی است اما شاید بسیاری ندانند که یکی از بزرگترین آرشیوهای تعزیه در «ایتالیا» نگهداری میشود که توسط سفیر وقت واتیکان در تهران به این کشور برده می شود. همچنین کمتر کسانی میدانند که علاوه بر تعزیهای که برای واقعه کربلا خوانده میشود تعزیه پیامبران و حتی بزرگان دینی غیر اسلامی هم در ایران اجرا میشده است. این اطلاعات ماحصل بررسی 36 نسخه از هزاران نسخه موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی توسط «دکتر بهروز محمودی بختیاری» عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر متون تعزیه است. همین ماجرا بهانه «ایران» برای گفتوگو با این پژوهشگر است.
جایی از شما خواندم که گفته بودید تعزیه ریشه ایرانی ندارد!
من هرگز چنین چیزی نگفتهام. اگر جایی از زبان من نوشته شده که تعزیه هنری ایرانی نیست اشتباه شده است، به خاطر اینکه این هنر هم به لحاظ اصالت و هم به لحاظ محتوا صددرصد ایرانی است. به دلایل مختلف میتوان ثابت کرد که تعزیه هنر ایرانی ست. اولاً در چارچوب ادبیات فارسی شکل میگیرد، یعنی «مثنوی» یا «بحر طویل» برای آن سروده میشود. دوم اینکه ما تقریباً نسخه تعزیه به زبان غیر از «فارسی»نداریم. البته در کشورهایی که شیعیان در آنها زندگی میکنند مثل عراق، حیدرآباد هند و در نقاطی از لبنان تعزیه برگزار میشود. مثلاً همکار من آقای دکتر مجید سرسنگی کتابی به نام «تعزیه درعراق» ترجمه کردهاند. ولی در نظر داشته باشید که تعزیه اصولاً یک هنر شیعی است و بخش بزرگی از شیعیان جهان هم ایرانی هستند. یعنی همکاری و افزودهای است که ایرانیان مسلمان شیعه به هنر (نمایش) اضافه کردهاند. ولی یک هنر ایرانی است به اعتبار تمام روشها و قواعدی که در آن وجود دارد.
ولی شما اعتقاد دارید که ما تعزیه را قبل از اسلام داشتهایم.
به شکل تعزیه امروزی که خیر، ولی سوگواری برای بزرگان را با آیینهای خودش از قبل از اسلام داشتهایم.
آن سوگواریها را «تعزیه» نمیدانید؟
خیر، چون اولاً تعزیه تعریف علمی خاص خودش را به عنوان یک نمایش دارد. دوم اینکه اصولاً تعزیه درباره دینسروران و به طور مشخص دینسروران واقعه عاشوراست. این نمایش الگوها و روشهای خودش را دارد، موسیقی، اکسسوار، متن و معین البکا(کارگردان) خودش را دارد و معیارهای مشخص و جاافتادهای هم برای اجرایش تعریف شده است. ظاهراً همکاران شما نتوانستهاند عرایض من را دقیق منعکس کنند. من گفتم که ما سوگواریهای توأم با نمایش را از قبل اسلام داشتهایم. یعنی این جور نبوده که یک دفعه مسلمان شویم و یادمان بیاید که مراسم سوگواری میتواند آیینهای نمایشی داشته باشد. اما اینکه آیینهای نمایشی خودمان را براساس سوگواریهای دینی خودمان مرتب کنیم با تعزیه شروع میشود.
مثلا من یک جا خواندم که گفته بودند نخستین تعزیه را خود «یزید» اجرا میکند. آنجا که به عوامل واقعه کربلا دستور میدهد که آنچه در نینوا اتفاق افتاده است را برای مردم به تصویر بکشند.
من چنین چیزی نگفته بودم...
نه، از گفتههای منسوب به شما نیست. اما کافی است که در گوگل سرچ کنید تا نخستین مطالبی که میآید چنین ادعایی داشته باشند. مثلاً ویکی پدیا چنین ادعایی دارد!
کلمه تعزیه در عربی به معنای «عزاداری» است. اما آنی که ما درایران از آن استفاده میکنیم، نمایشی از سوگ دینسروران عاشوراست.
برای همین اگر در فضاهای عربزبان قضیه را به گونه دیگری تفسیر کنند، بحث متفاوتی است. در ضمن به عنوان معلم روش تحقیق عرض میکنم که ویکی پدیا (بویژه نسخه فارسیاش) رسانه قابل استنادی نیست...
بله ویکی پدیا و همچنین هر اطلاعاتی که در فضای مجازی میآید قابل استناد نیست و یکی از هدفهای انجام این مصاحبه هم زدودن همین خرافهها از تعزیه است!
چه خوب. درستش هم این است که اگر کسی علاقهمند باشد در این حوزه مطالعه کند، کتاب «نمایش در ایران» آقای بهرام بیضایی، کتاب «تشنه در میقاتگه» آقای حسین اسماعیلی و نوشتههای آقایان جابر عناصری، صادق همایونی، دکتر محمدحسین ناصربخت، دکتر جمشید ملکپور و امثال آنها را بخواند.
جایی هم گفته اید که در فاز دوم پژوهشتان روی تعزیه پیش از اسلام متمرکز شده اید. پس برای مخاطب سؤال پیش میآید که این تعزیه که الان دارید میگویید و آن تعزیه که پیش از اسلام به دنبال آن هستید چه تفاوتی دارد؟
منظور من «نسخههای تعزیه دوره قاجار با مضمون ایران قبل از اسلام» بوده است. اطلاعرسانی دقیق نبوده است. ببینید، ما در تعزیه موضوعات خیلی مختلفی داریم. این ساده انگاری است اگر ما فکر کنیم «تعزیه» صرفاً نمایشی با محوریت صددرصدی واقعه عاشورا است. در واقع تعزیه قصههای مختلفی را ارائه میکند که بعضی از آنها مربوط به دینسروران غیر اسلامی هستند، که نسخ مربوط به آنها در کتابخانه مجلس را من و همکار پژوهشیام خانم مرضیه فراهانی در کتابی به نام «انبیا در سوگ» گردآوری و تصحیح و منتشر کردهایم. فاز دوم کار نیز به شخصیتهای اسطورهای تاریخی ایران باستان مربوط است که در متن تعزیه حضور داشتهاند، مثل تعزیه «عاشق شدن خسرو انوشیروان به دختر چوپان» یا تعزیه «کشتی گرفتن رستم با حضرت علی(ع)». در اینجا مشاهده میکنید که شخصیتی تاریخی مانند انوشیروان یا شخصیتی اسطورهای مانند رستم در تعزیه حضور پیدا میکنند. در اینجا موضوع، شخصیت یا قصهای را از قبل از اسلام برمی داریم و تعزیه را دربارهاش تنظیم میکنیم، اما همه آنها با تکنیکی به نام «گریز» به داستان کربلا متصل میشوند و به این شکل با شرح واقعه کربلا به پایان میرسند.
پس تا اینجا مشخص شد برخلاف تصور بسیاری، تعزیه محدود به واقعه کربلا نیست؟
بله. همانطور که گفتم، تعزیههایی هم داریم که تمامی مطلبشان به واقعه کربلا مربوط نباشد ولی در نهایت به آن ختم شوند.
پس عمده آن یا شناخته شدهترین تعزیهها مربوط به واقعه کربلاست؟
در عمل، بله. بزرگترین آرشیوهای نسخ تعزیه دنیا که یکی کتابخانه مجلس شورای اسلامی و یکی هم کتابخانه ملی واتیکان است متونی مربوط به داستان کربلا را روایت میکنند و حتی آنهایی هم که مستقیم به داستان کربلا مربوط نیستند، با یک گریز به داستان کربلا مربوط میشوند. به عنوان مثال عرض میکنم در تعزیه حضرت جرجیس، آنجا که حضرت بشدت توسط کافران شکنجه میشود، از خداوند میپرسد که خداوندا، از بین دینسرورانی که برای هدایت مردم فرستادی کسی بود که به اندازه من زجر کشیده باشد؟ که در اینجا جبرئیل نازل میشود و میگوید که پس از تو کسی خواهد بود که مظلومانهتر و دردناکتر در صحرای کربلا به شهادت خواهد رسید و بعد از آن قصه واقعه کربلا ارائه میشود.
آیا نسخ موجود در واتیکان را مطالعه کردهاید؟
خیر. متأسفانه امکانش نبود. ما امیدواریم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ما کمک کند تا برویم و این اسناد را ببینیم. البته کاتالوگ این نسخ آنلاین است و گویا کاتالوگ چاپیاش هم موجود باشد، که البته من ندیدهام. بسیار خوب میشود اگر تشکیلاتی کمک کند تا کارشناسان برای مطالعه و تصویربرداری از این نسخ به واتیکان اعزام شوند.
با کتابخانه ملی، سازمان اسناد رسمی یا میراث فرهنگی وارد بحث و گفتوگو نشدید؟
من معلم هستم و کانال ارتباطی با مدیران فرهنگی ردهبالا را ندارم. اما امیدوارم که رسانههایی مثل شما صدای ما را به گوش آنها برسانند.
نسخی که ما در واتیکان داریم هم مربوط به دوره قاجاریه است؟
عمدتاً بله. میدانید که بیشترین میزان تألیف نسخ تعزیه مربوط به دوره قاجار است که دوره شکوفایی تعزیه به شمار میرود. با اینکه ما اسنادی داریم که در دوره صفویه تعزیه برگزار میشده، اما انصافاً بیشترین و متنوعترین آنها، مجموعهای است که در دوره قاجار نوشته شده.
چطور به واتیکان میرود؟
ظاهراً سفیر واتیکان در ایران این نسخ را خریده و برده است.
گفتید 36 نسخه که برای بررسی انتخاب کرده اید متعلق به دینسروران غیر اسلامی است.
بله. کتاب «انبیا در سوگ» چنین است. لازم به توضیح میدانم که اصطلاح «دینسروران» از ساختههای استاد فرهاد ناظرزاده کرمانی است و طیف وسیعی از محترمین دینی را شامل میشود که برخی از آنها الزاماً «پیامبر» (به معنای متداول و متعارف آن) نبودهاند؛ مثل آدم، جرجیس، هابیل و مریم.
چرا به سمت دین سروران قبل از اسلام رفتید؟
می خواستم ثابت کنم تعزیه هنری «ایرانی و اسلامی» با شعاعی وسیعتر از مفهوم رایج آن است. به خاطر اینکه اگر هنری صددرصد اسلامی بود، احتمالاً نباید سایر انبیا در آن حضور میداشتند. اما باید ببینید که تعزیه به عنوان یک هنر ایرانی و اسلامی با تعظیم و احترام به همه پیشکسوتان دینسرور، وارد عرصه میشود. یعنی در تعزیه با احترام کامل به حضرت موسی و پیروانش، حضرت عیسی و پیروانش و سایر انبیا و دین سروران برخورد میشود. مثلاً ما تعزیهای داریم به اسم تعزیه «وفات حضرت مریم». در آن باید ببینید با چه احترامی از حضرت مریم یاد میشود. ما میخواستیم این را بگوییم که اگر تعزیه، هنری افراط گرایانه بود، منطقاً نباید به سایر دین سروران غیر اسلامی میپرداخت و فقط خودش را محدود به واقعه کربلا میکرد. اما چون یک هنر ایرانی جهانشمول است، افقهای تاریخی را درمینوردد، یعنی قبل از اسلام تا بعد از اسلام را پوشش داستانی میدهد. افقهای دینی را هم درمینوردد و سایر دینسروران را هم پوشش میدهد.
برخورد پژوهشگران سایر کشورها با این نسخ چگونه است؟
من یک زمانی در «سارایوو» تعزیه حضرت مریم را به انگلیسی معرفی کردم. بسیاری از پژوهشگران در شگفت مانده بودند. میپرسیدند مگر شما در تعزیه به غیر از امام حسین(ع) به کسی دیگر هم میپردازید؟ خیلی برای آنها جالب بود. وقتی متن ترجمه شده را در اختیارشان گذاشتم بعضی از آنها با هیجان گفتند شگفتا چه احترامی به رهبران سایر ادیان گذاشتهاید. ما میخواستیم بگوییم در تعزیه، فضای دموکراسی و دیالوگ داریم که در آنها دینسروران غیر اسلامی هم برای ما محترم هستند.
یکی از منابع قصههای تعزیه، قصههای قرآنی است. قوم بنی اسرائیل از داستان متواتر قرآن است. اما یک سری از انبیا هستند که در قرآن اسمی از آنها برده نشده است مثلاً جرجیس، که در فرهنگ تودههای مردم ایران حضور دارد، بنابراین تعزیه هم دارد. قصه هابیل و قابیل، حضرت موسی(ع)، حضرت مریم(س) در قرآن است اما وفات حضرت مریم(س) در قرآن نیست اما تعزیه آن وجود دارد.
آیا مشخص است مثلاً در دوره قاجاریه در کدام شهر برای دین سروران غیر اسلامی تعزیه برگزار شده است؟
من خبر ندارم. البته وقتی نسخه این تعزیهها موجود است، معلوم میشود که اجرا هم میشدهاند. اما برای کجا، من متأسفانه اطلاع ندارم و شما باید از پژوهشگران تاریخ نمایش ایران بپرسید. حدسم این است که در تکیه دولت برگزار شده باشند، چون بعضی از این تعزیهها پرسوناژهای زیادی دارند که من بعید میدانم که در هر فضایی قابل اجرا بوده باشند، مگر در فضایی به بزرگی تکیه دولت.
مثلا به نظر نمیرسد که جامعه از پیامبری به نام جرجیس اطلاع زیادی داشته باشد. در نهایت به یک ضرب المثل محدود میشود که میگوید از بین همه پیامبرها، جرجیس را انتخاب کرده است!
برای این ضرب المثل داستانهای متعددی وجود دارد. اما به هر حال لازم است بدانیم که از بین دینسروران الهی، مقتدرترین و ثروتمندترین آنها سلیمان بوده و زجرکشیدهترین و شکنجه شدهترین هم «جرجیس» است. شاید این ضرب المثل به مصائب آن حضرت اشاره داشته باشد.
چند نسخه درباره تعزیه جرجیس داریم؟
ما فقط یک نسخه در کتابخانه مجلس پیدا کردیم. این نسخه را ترجمه هم کردیم و با توضیحات کافی به صورت مقاله آی اس آی هم چاپ کردیم. در مجموعه مجلس، بیشترین میزان نسخههای دینسروران غیر اسلامی به داستان حضرت یوسف(ع) مربوط است. دلیلش هم مشخص است، میدانید که داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن لقب «احسن القصص» دارد، که داستان یکپارچه جذابی است.
مطالعهای داریم که نشان بدهد آیا این تعزیهها هنوز در روستاهای خیلی بکر انجام میشود یا خیر؟
حتماً هست.من خبر ندارم. چون حوزه من نیست.
هیچ وقت کنجکاوی برای خودتان هم به وجود نیامد که آیا هنوز در نقطهای از ایران این تعزیهها برگزار میشود؟
راستش نه. من زبانشناس هستم و علاقهمند به «متن» نسخ تعزیه. اولویت من اول نجات نسخِ درحال نابودی ماست.
نجات این نسخ را در حد ترجمه میدانید یا نه مرمت آنها را هم پیگیری کردید؟
من و همکارانم وظیفه خودمان را این میدانیم که به عنوان پژوهشگر، این نسخهها را پیدا کنیم، بخوانیم، تصحیح کنیم و آنها را نقد و تحلیل و منتشر کنیم. مرمت نسخههای خطی یک تخصص ویژه و دانشگاهی است و یافتن محل اجرای آثار هم بیشتر کار مردمشناسهاست. ولی کار ما این است که نسخههای در حال فراموشی خودمان را تصحیح و چاپ کنیم. شما نمیدانید ما با چه مصیبتی بعضی از کلکسیونرهای متون تعزیه را پیدا کردیم. بعضی از صاحبان کلکسیونها همکاری نمیکنند و اجازه نمیدهند که نسخههایش در اختیار افراد قرار بگیرد...
شاید میترسند که این اسناد را کسی از آنها بگیرد یا مجبور باشند که به موزهها بدهند؟
نمیدانم. شاید دلشان خواسته خودشان چاپ کنند، ولی به هرحال خواندن و نشر این متون هم یک تخصصی میخواهد. هر ناشری هم که تعزیه چاپ نمیکند. بنابراین من و همکارم خانم فراهانی چارهای نداشتیم جز اینکه به اموال عمومی در کتابخانهها متوسل شویم. البته من دیگر به سراغ مجموعهدارهای شخصی نمیروم.
چرا؟
به این دلیل که باید روی نسخهای کار کرد که اگر روزی علاقهمندی بخواهد اصل این نسخه را ببیند به این نسخه دسترسی داشته باشد. نسخهای که متعلق به یک نسخهدار خصوصی است و حتی تصویر آن در اختیار کسی نیست، نمیتواند مرجع تحقیق قرار گیرد. تازه ممکن است در اصالت نسخه شک و تردید وجود داشته باشد.
قطعاً راههایی برای تشخیص اصالت نسخهها وجود دارد؟
بله. در علم نسخهشناسی روشهای مختلفی برای تشخیص اصالت نسخه وجود دارد: از تشخیص کاغذ و جوهری که مصرف شده، تا سبک نوشتاری متن.
الان سازمان میراث فرهنگی مجوز راهاندازی موزههای خانگی وخصوصی را داده است. یعنی یک فرد با داشتن یک سند میتواند در خانه خودش موزه بزند و از گردشگر هم برای دیدار از سند بلیت بگیرد. این روشی است که به نظرم هم نسخه داران تشویق میشوند که نسخههای خودشان را در معرض دید بگذارند و هم پژوهشگر میتواند روی آنها مطالعه کند.
خدا کند بشود. اما خوب است که ما موزه تخصصی تعزیه یا مرکز پژوهشهای تعزیه داشته باشیم.
چنین موزهای الان نداریم؟
نه. ما موزه تئاتر نداریم. ولی موزه سینما داریم. وضع سینما از این جهت از تئاتر بهتر است. ما نه آرشیو جدی تعزیه داریم، نه آرشیو آکسسوار تعزیه. این مشکلی بزرگ است. ولی مقامات میتوانند نسخهها را از کلکسیونرهای بزرگ تعزیه که همه شناخته شدهاند، بخرند. یادمان باشد که نسخه تعزیه خیلی زود از بین میرود. به خاطر اینکه در کف دست لولهاش میکردند و درجریان اجرا مچاله میشد. متن آنها هم همیشه راحت خوانده نمیشود. بیشتر کسانی هم که این نسخهها را بازنویسی کردهاند خیلی آدمهای باسوادی نبودند و مرتکب غلطهای فاحش دستوری و املایی میشدند.
در 36 نسخهای هم که شما بررسی کردید چنین غلطهای فاحشی وجود داشت؟
بله، تا دلتان بخواهد. منتها ما به محتوا میپردازیم. البته فراموش نکنید که تعزیه یک هنر مردمی است، خیلی نباید در شعر تعزیه دنبال «عناصر بلاغی» گشت. قرار است که یک عدهای بیایند به یاد امام حسین(ع) عزاداری کنند، برای همین شاید اینکه افاعیل عروضی چقدر دقیق به کار رفته، یا چقدر خوشخط نوشته شده باشند اولویت کار نیست.
من خبردارم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال ثبت ملی روز تعزیه در تقویم است. یا مثلاً تعزیه در خیلی از شهرهای ما به شکل فراگیر اجرا می شود. مثلاً سبزوار به ازای هر روستا یک جمع تعزیه خوان دارد. همین شهر حدود ۱۶۰نفر از تعزیه خوانان را بیمه کرده و حدود ۱۲نفر مستمری بگیر دارد که این شهر رکورددار بیمه تعزیه خوانها در خراسان رضوی است اما خیلی کار بزرگی نشده است. مثلاً شما آیا ثبت ملی این مجموعه را به میراث فرهنگی پیشنهاد داده اید؟
من همیشه در مصاحبههایم تأکید کردهام که متون تعزیه به عنوان میراث فرهنگی باید حفظ و حراست شوند. اما بودجههای ملی که برای فرهنگ قرار داده میشود، بودجههای بسیار ناکافی است. به هر کس هم که میگوییم، میگویند خودتان هم باید یک حرکتی بکنید. خب به عنوان یک معلم دانشگاه، کار من یک کار علمی و حرفهای است، کار من اسکن کردن و آرشیو کردن این نسخهها که نیست. کتابخانهها که بودجه و امکانش را دارند باید این کار را انجام دهند، دراختیار ما بگذارند و ما با کمال میل آنها را بررسی میکنیم.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.