آبکار
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 19 فروردین 1404
https://cgie.org.ir/fa/article/274813/آبکار
جمعه 5 اردیبهشت 1404
آبکار \\ābkār\، کلارا، از نگارگران معاصر ایران. کلارا آبکار در ۱۲۹۴ ش/ ۱۹۱۵ م، در تهران چشم به جهان گشود. خانوادۀ او از ارمنیان جلفای اصفهان بودند (اقبال، ۱؛ قس: دانشنامه ... ، ۳۳۸ که سال تولد او را ۱۳۰۱ ق، ذکر کرده است). پرورش در خانوادهای فرهنگی و هنردوست، از آغاز کودکی، سبب گرایش وی به هنر نقاشی شد (همانجا؛ بربریان، ۱۸). او تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسۀ ارامنۀ داوتیان که بعدها کوشش نام گرفت، آغاز کرد. استعداد هنری کلارا طی دوران تحصیل در دبیرستان با راهنماییهای مارکار قرابگیان، نقاش و شاعر ارمنی و از شاگردان کمالالملک، و همچنین آموزشهای هاکوب وارتانیان شکوفا شد. آبکار در سال ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵ م، به هنرستان نسوان (هنرستان دختران) وارد شد (اقبال، همانجا؛ افتخاری، «نقشبند ... »، ۴۴۳، «گوشهنشین ... »، ۱۵۵؛ دانشنامه، همانجا). ورود آبکار به هنرستان نسوان نقطۀ عطف زندگی هنری او بود. این هنرستان که وابسته به مدرسۀ صنایع قدیمه بود، در ۱۳۰۹ ش، به کوشش حسین طاهرزادۀ بهزاد، تأسیس شده بود. آبکار در این هنرستان رشتۀ نگارگری را بهعنوان فعالیت اصلی خود برگزید و در آنجا به مدت سه سال تحصیل کرد. او در این مدت مبانی هنر نگارگری را نزد هادی تجویدی، سرپرست کارگاه نگارگری، و علی درودی، سرپرست کارگاه تذهیب این هنرستان فراگرفت (افتخاری، «نقشبند»، همانجا؛ وارتانیان، ۲۰؛ پاکباز، ۱۹۱؛ صدرنیا، موزه ... ، ۲).کلارا آبکار در ۱۳۱۷ ش، پس از بهپایانرساندن دورۀ سهسالۀ هنرستان و اخذ دیپلم نگارگری، وارد هنرستان عالی هنرهای زیبا شد و تا ۱۳۲۰ ش، زیر نظر استادان نامداری چون علی کریمی، عبدالله باقری، محمدعلی زاویه، نصرتالله یوسفی، طاهر جوادزاده، نصرتعلی کریمی و ابوطالب مقیمی تبریزی به کسب مهارت در رشتۀ نگارگری و تذهیب پرداخت (فرخزاد، ۱/ ۲۵؛ افتخاری، دانشنامه، پاکباز، وارتانیان، همانجاها؛ کشمیرشکن، 47). کلارا همزمان با نگارگری و تذهیب، و در پی تأمل بر نقوش گره در نگارگری ارمنی، به مدت یک سال و نیم هنر طرح و نقش گرهسازی یا گرهچینی را نزد حسین کاشیتراش فراگرفت و در این زمینه نیز آثار چشمگیری را به شیوۀ استادش پدید آورد (وارتانیان، ۲۱-۲۲؛ فرخزاد، ۱/ ۲۵-۲۶؛ افتخاری، «گوشهنشین»، ۱۵۳؛ بربریان، ۱۷؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله).آبکار پس از پایان تحصیلات در هنرستان عالی، کار خود را در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان آغاز کرد و در ۱۳۲۰ ش، از سوی این وزارتخانه موفق به دریافت گواهینامۀ درجۀ اول هنر نگارگری شد (فرخزاد، ۱/ ۲۶). او در ۱۳۳۴ ش/ ۱۹۵۵ م، به عنوان هنرمند نگارگر در ادارۀ هنرهای زیبای کشور مشغول فعالیت، و در ۱۳۳۷ ش، موفق به اخذ درجۀ لیسانس نگارگری شد. آبکار در ۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴ م، از مشاغل دولتی بازنشست شد. او همچنین در ۱۳۶۸ ش/ ۱۹۸۹ م، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، درجۀ استادی (معادل دکتری هنر) در رشتۀ نگارگری را دریافت کرد (افتخاری، همان، ۱۵۵؛ «نقشبند»، همانجا؛ وارتانیان، ۲۱؛ قس: اقبال، ۲ که سال بازنشست شدن آبکار را ۱۳۵۶ ش آورده است). آثار آبکار نخستین بار در ۱۳۶۷ ش، در موزۀ هنرهای ملی ایران برای عموم در معرض نمایش قرار گرفت (نک : دنبالۀ مقاله). این آثار که شمار آنها به ۶۵ میرسید، دربرگیرندۀ مجموعهای از تابلوهای نگارگری، تذهیب، تشعیر، نقشهای گرهچینی، و همچنین آثار زیرلاکی و روغنی بود (افتخاری، همان، ۴۴۲؛ صدرنیا، «تولد ... »، ۳۸). این آثار که برخی از آنها روی عاج، برخی دیگر روی بوم و مقوا، و شماری نیز روی جلد آلبوم اجرا شدهاند، مبین شیوهای کاملاً متمایز در فضای نگارگری ایرانی است. آبکار با بهرهجستن از موازین و قالبهای کهن و اصیل نقاشی ایرانی، آثاری با ویژگی نگارگریهای برجستۀ سدههای میانی ایرانی خلق کرده، و با تسلط فوقالعاده به بازآفرینی آثار شاخص نقاشان مکتب هرات (یا تیموری) و بهویژه مکتب نگارگری صفوی ــ از جمله، روحالله میرک خراسانی معروف به آقا میرک و سلطان محمد ــ نظر داشته است؛ تابلوهای انوشیروان و بزرگمهر، شکار بهرام گور، پیرزن و سلطان سنجر ــ که حاشیۀ آن با تذهیبی به شیوۀ مکتب هرات مزین شده است ــ از جملۀ این آثارند. آبکار در دیگر آثار خود با حفظ شیوههای نگارگری دورۀ صفوی، و بهکارگیری تمام تکنیکهای فنی و تجربی آن، و نیز بهرهگیری از مفاهیم عرفانی ادبیات فارسی دست به آفرینش آثاری زده است که از آن میان میتوان به تابلوهای یوسف و زلیخا، و شیخ صنعان و دختر ترسا اشاره کرد. حاشیۀ این آثار عمدتاً با نقوش بسیار ظریف قلمگیری و به شیوۀ تشعیر آراسته شده است. از دیگر ویژگیهای آثار آبکار وجود خطوط روان و موزون و موسیقاییبودن آنها ست (افتخاری، «گوشهنشین»، ۱۵۷، «من ... »، ۱۱؛ دانشنامه، ۳۳۸- ۳۳۹؛ پاکباز، همانجا). آثار نگارگری آبکار دارای طراحی و فضاسازی ویژهای است و رنگهای سنتی در آنها بسیار به کار گرفته شدهاند. در آثار او پرسپکتیو مقامی و گاهی نیز به مناسبتهایی، پرسپکتیو مکانی به جای پرسپکتیو علمی نوین رعایت شده است (افتخاری، همانجا؛ اقبال، ۴). آبکار از سویی وارث هنر ارمنی سدۀ ۱۱ ق/ ۱۷ م در ارمنستان، و از سوی دیگر میراثدار هنر نگارگران ایرانی دورۀ صفویه و پس از آن بود (وارتانیان، ۲۱-۲۲). چنانکه در برخی از آثار او رگههایی از فرهنگ عامۀ ارمنی (یا بهطور کلی نقاشی ارمنی)، ازجمله جزئیات مربوط به نوع پوشش و زیورآلات به چشم میخورد (افتخاری، اقبال، همانجاها). قلمگیریهای آبکار که موضوع آنها بیشتر تکچهرههایی به شیوۀ هنرمندان مکتب اصفهان، بهویژه رضا عباسی و حسین طاهرزاده بهزاد است، با تکرنگ بر زمینههای سیاه یا سفید اجرا شده است؛ این آثار بهنحو آشکاری متأثر از اشعار خیام نیشابوری است (همانجا؛ افتخاری، همان، ۱۴). طرحهای گرهچینی آبکار بخش قابل ملاحظهای از آثار او را تشکیل میدهد؛ شماری از این آثار رنگآمیزی شده، و تعدادی از آنها بهصورت مدادی باقی مانده است. در برخی نیز ترکیبی از نقش گره، و تذهیب در کنار یکدیگر دیده میشود (همو، «گوشهنشین»، ۱۵۳، ۱۵۵). نقشهایی روی پارچه، زیورآلات و کاشی از دیگر آثار آبکار در طی ۴ دهه فعالیت هنری او ست؛ شماری از این آثار در موزههای مردمشناسی و رضا عباسی تهران نگهداری میشود (همو، «نقشبند»، ۴۴۳، «گوشهنشین»، ۱۵۷؛ وارتانیان، ۲۱). تابلوهای اسبسواری، طبیعت بیجان، گلها، آرامگاههای عمر خیام و عطار، گفتوگوی دو جغد، شیخ احمد و نیز برجهای فیروزآباد و علیآباد کاشان، از آثار آبکار به شمار میآیند (دانشنامه، همانجا). از دیگر فعالیتهای هنری آبکار میتوان به مشارکت در ساخت لوحی از طلا و جواهر برای اهدا به محمدرضا شاه پهلوی به مناسبت برگزاری جشنهای ۵۰۰‘۲سالۀ شاهنشاهی اشاره کرد. آبکار به این مناسبت، به سفارش شورای خلیفهگری ارمنیان و با همکاری برخی از جواهرسازان بنام آن روزگار ازجمله برادران قازاریان، سرگیس آتابگیان، و وانسرت پاپازیان، لوح نفیسی را به نشانۀ برادری و همبستگی ارمنیان و دیگر ایرانیان طراحی و اجرا کرد. اما امروزه از این لوح که در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت، اطلاعی در دست نیست (همان، ۴۵۶-۴۵۷).کلارا آبکار در طول دوران فعالیت هنری خود در چندین نمایشگاه گروهی داخلی و خارجی شرکت کرد. او همچنین در مسابقهای که توسط کارل پوپ، از شاگردان آرثر اُپهام پوپ، ایرانشناس آمریکایی برای گردآوری درونمایههای هنر ایرانی و با حضور ۳۰۰ نفر از کشورهای مختلف در تهران برگزار شد، حضور داشت. آبکار در این مسابقه طرح سیمرغ را ارائه، و یکی از ۵ جایزۀ مسابقه را ازآن خود کرد. این طرح بعدها در ایالات متحدۀ آمریکا به نمایش گذاشته شد (افتخاری، همانجا؛ بربریان، ۱۸- ۱۹). آبکار با وجود نیاز مالی هرگز آثار خود را در معرض فروش قرار نداد. او در ۱۳۷۰ ش/ ۱۹۹۱ م، کلیۀ آثار هنری و همچنین خانۀ مسکونی خود را که در خیابان نادری (جمهوری کنونی)، روبهروی سفارت انگلستان، کوچۀ شیروانی قرار داشت، برای برپایی موزهای به سازمان میراث فرهنگی کشور اهدا کرد (همو، ۱۸؛ وارتانیان، ۲۲؛ دانشنامه، ۳۳۹؛ طالبی، ۲۴). اما فضای خانۀ کوچک او برای این کار مناسب نبود؛ ازاینرو، در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۷۳ موزۀ نگارگری آبکار (نک : ه د، آبکار، موزه) برای نمایش دائمی آثار وی در مجموعۀ فرهنگی ـ تاریخی سعدآباد گشایش یافت (صدرنیا، «تولد»، ۳۹). خانۀ آبکار در ابتدای دهۀ ۱۳۷۰ ش، به آموزشگاه هنر نگارگری تبدیل شد (نک : دانشنامه، همانجا) و چندی بعد به محل دبیرخانۀ کمیتۀ ملی موزههای ایران (ایکوم) اختصاص یافت؛ اما پس از آن، کمیتۀ ملی موزههای ایران به مکان دیگری منتقل شد و سرانجام، خانۀ کلارا آبکار بدون استفاده و خالی باقی ماند. کلارا آبکار هرگز ازدواج نکرد. او در اول فروردین ۱۳۷۵ پس از یک دوره بیماری طولانی در تهران درگذشت (افتخاری، «نقشبند»، ۴۴۳-۴۴۴؛ قس: دانشنامه، همانجا که سال درگذشت او را ۱۳۷۴ ش نوشته است).
افتخاری، محمود، «گوشهنشین خلوت هنر»، فصلنامۀ هنر، ۱۳۶۸- ۱۳۶۹ ش، شم ۱۸؛ همو، «من سرایندۀ دل خویشتنم»، پیمان، تهران، ۱۳۷۵، شم ۲؛ همو، «نقشبند خیال»، کتاب تهران، تهران، ۱۳۷۶ ش، ج ۵ و ۶؛ اقبال، فرشید، مقدمه بر اثری چند از کلارا آبکار، تهران، ۱۳۷۹ ش؛ بربریان، لیدا، «کلارا آبکار»، ترجمۀ هرمیک آقاکیان، پیمان، تهران، ۱۳۷۵ ش، شم ۲؛ پاکباز، رویین، نقاشی ایران: از دیرباز تا امروز، تهران، ۱۳۷۹ ش؛ دانشنامۀ ایرانیان ارمنی، به کوشش ژانت. د. لازاریان، تهران، ۱۳۸۲ ش؛ صدرنیا، معصومه، «تولد یک موزه»، پیمان، تهران، ۱۳۷۵ ش، شم ۲؛ همو، موزۀ مینیاتور آبکار، سازمان میراث فرهنگی کشور؛ طالبی، فرامرز، «زنی تنها در میان جمع»، پیمان، تهران، ۱۳۷۵ ش، شم ۲؛ فرخزاد، پوران، دانشنامۀ زنان فرهنگساز ایران و جهان، تهران، ۱۳۷۸ ش؛ «کلارا آبکار»، مشاهیر ایران و اسلام[۱] (مل )؛ وارتانیان، آیدا، «استاد کلارا آبکار»، پیمان، تهران، ۱۳۷۵ ش، شم ۲؛ نیز:
Ehsannasr, www.ehsannasr82.blogfa.com/ post/ 28; Keshmirshekan, H., Contemporary Iraninan Art, Beirut, 2013.میترا آقامحمدحسنی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
چاپ نشده
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید