زرافشان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 22 آذر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/274212/زرافشان
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ نشده
26
زَرْاَفْشان، رودخانهای محصور در خشکی، واقع در آسیای مرکزی، امروزه جاری در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان.رودخانۀ زرافشان بـا طول حدود 887 کمـ ، در حوضـۀ آبریز دریاچۀ آرال (دریاچۀ خوارزم)، از یخچال زرافشان میان کوههای ترکستان و کوههای زرافشان (در منابع دورۀ اسلامی: بُتَّم میانه) با ارتفاع 810‘2 متر، از رشتهکوههای پامیر ـ آلای در شمال تاجیکستان سرچشمه میگیرد. پس از آن، در جهت غرب، با شیبی تند، حدود 260 کمـ از تنگـۀ باریک کوهستانی میگـذرد و رودخانۀ مسچـا (مسخه، مستچاه) به آن میپیوندد. در نزدیکی شهرهای عینی و مسچا، رودخانۀ فندریا که از سمت جنوب میآید، به آن میپیوندد و از آن پس، زرافشان خوانده میشود. این مسیر کوهستانی و درهای که رود زرافشان از آن میگذرد، برگرفته از نام این رود، دره یا وادی زرافشان خوانده میشود. رود زرافشان از یخچالهای پیرامون مسچا سرچشمه میگیرد و تا فَلْغَر و پنجیکنت و همچنین سمرقند و بخارا ادامه مییابد. رودخانه در مسیر عبور از تنگۀ باریک کوهستانی در پاییندست درۀ عینی، پهنای بیشتری مییابد و از شیب آن نیز کاسته میشود و پس از طی 170 کمـ مسافت در پاییندست شهر پنجکنت وارد مناطق پست حوضۀ دریاچۀ آرال در ازبکستان میشود. در آنجا بهسبب عبور از زمینهای هموار، آب این رودخانه با آبراهههایی به کشتزارها هدایت میشود. زرافشان در ازبکستان، پس از طی مسافتی در حدود 50 کمـ ، به شهر سمرقند میرسد و در آنجا به دو شاخۀ آقدریا در شمال، و قرهدریا در جنوب تقسیم میشود. در اینجا، مخازن آبی کتهگورکان و آقدریا برای تنظیم دسترسی به آب ایجاد شدهاند که بزرگترین منابع آب شیرین در سراسر حوضۀ آبریز زرافشاناند. این دو شاخـه پس از پیمودن مسیری حدود 20 کمـ ، در نزدیکی ینگیرآباد در ناحیۀ خطیرچی در استان ناوی ازبکستان، دوباره به هم میپیوندند و بار دیگر، رودخانۀ زرافشان را تشکیل میدهند؛ رودخانه پس از عبور از ناوی، به مرز میان استانهای ناوی و بخارا میرسد و آب باقیمانده در شبکۀ آبیاری توزیع میشود و آب زهکشیشده در بیابانی نزدیک بخـارا به زمین فرومیرود. زرافشان در گذشته، آب مورد نیاز سراسر واحۀ بخارا را تأمین میکرد و تا حدود سال 1957 م/ 1336 ش در نزدیکی ترکمنآباد (کارداژف سابق) به آمودریا (جیحون) میریخت؛ اما اکنون، بهسبب برداشتهای گستردۀ آب برای آبیاری، به بخارا نمیرسد و پیش از رسیدن بـه جیحون وارد باتلاقهایی میشود که در گذشته جزو خوارزم به شمار میرفتند. امروزه واحۀ بخارا توسط آبراهههایی که از آمودریا کشیده شدهاند، آبرسانی میشود (گرول، npn.؛ فتچینکو، 448-461؛ فَیضیاوا، 229؛ شکورزاده، 233).
نام زرافشان تا سدۀ 12 ق/ 18 م در منابع و آثار محلی دیده نمیشود و بهدرستی روشن نیست که تا آن زمان آیا این نام در میان مردم کاربرد داشته است یا نه؟ (بارتولد، آبیاری ... ، 145، 165). زرافشان در زبان فارسی به معنای افشانندۀ زر و طلا ست. سبب این نامگذاری گویا وجود ماسههای طلادار و یا وجود معادن طلا، زغالسنگ و جیوه در بالادست آن بوده (مارکوارت، ایرانشهر، 148)، یا تأثیر این رود در آبادانی اراضی و نواحی پیرامونی سبب شده است نام زرافشان بر آن اطلاق شود. مارکوارت (همانجا، نیز 149، «وهرود ... »، 29-31, 153-154) رود اساطیری ارنگ (بندهش، 75؛ گزیدهها ... ، 10، 57، 86) را با رودخانۀ زرافشان منطبق دانسته است. برخی خاورشناسان نیز «دائیتیا» ــ رودی در آریاویچ (یشتها، 1/ 59) ــ را منطبق با رود زرافشـان دانستهاند (نک : پـورداود، 59، حاشیـۀ 5). گروهـی نیز از روی املای چینی کلمۀ ناـ می به این نتیجه رسیدهاند که نام پهلوی ایـن رود، نامیک (مشتق از واژۀ اوستایی «نام»، به معنای نم یا رطوبت) بوده، که در سدههای نخستین اسلامی از یاد رفته اسـت (نک : مارکوارت، ایرانشهـر، 148-150، «وهـرود»، 29-31؛ بارتولد، همان، 145، ترکستاننامه، 1/ 203-204).استرابن نیز روایت کرده که آریستوبولوس رودی را که از سغد گذر میکرده، پلوتیمتوس نامیده است (V/ 285). این بدان سبب بوده، که یونانیان نام این رود را تغییر داده بودند و آن را پلیمتوس/ پلوتیمتوس (به معنای پُربهاترین) میخواندهاند، زیرا در آبیاری ناحیهای وسیع، نقش حیاتی و اساسی داشته، و مقدس شمـرده میشده است (نیـز نک : فرامکین، 129؛ زرینکوب، 112)؛ اما بازورث این وجه تسمیه را در حد حدس و گمان دانسته است (نک : EI2, XI/ 458). جغرافیانگاران و مورخـان سدههـای نخستین اسلامی این رود را، که به اندازۀ فرات مهم میدانستهاند (یعقوبی، 293)، به نام سرزمینی که در آن جریان داشته، رود سغد، یا اینکه در هر ناحیه از سرزمین سغد، این رود را به نامهای محلیای چون سمرقند، نهر بخارا (ابنخردادبه، 181؛ اصطخری، 328؛ ابنحوقل، 486) و ماسف (یعقوبی، 293-294) یا ماصف (نرشخی، 8) میخواندند که مارکوارت صحیح آن را ماسْپَ دانستـه است (نک : ایرانشهر، 150؛ مـدرس، 149-150؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله). این رود در سمرقند، «نهر جیرت» (ابنخردادبه، همانجا)، و در منطقۀ مرتفع کوهک (کهک) ــ چوپان آتا ــ در نزدیکی سمرقند، «آب کوهک» خوانده میشد (نک : شرفالدین، 1/ 370؛ راقم، 151؛ نیز نک : بارتولد، همانجا).براساس کاوشهای باستانشناختی و منابع تاریخی، بهسبب عبور شاخۀ شمالی جادۀ ابریشم از درۀ این رودخانه، بازرگانی با شرق و غرب آسیا در آنجا رونق فراوان داشته، و تا مرز چین، مهاجرنشینهای بازرگانی دایر بوده است. همچنین در سراسر روزگار باستان و اوایل سدههای میانه، افزونبر بازرگانی، جوامع یکجانشین این نواحی فعالیت اقتصادی خود را مبتنیبر کشاورزی با بهره از شبکه و تأسیسات آبیاری استوار کرده بودند؛ همین امر، مایۀ پیشرفت تمدن در آنجا شد. در روزگار پیش از اسلام و سدههای نخستین اسلامی تا دورۀ تیموریان و سپس دورۀ خانهای ازبک، شبکۀ آبیاری منظم و پیشرفته و تأسیسات تقسیم آب ادامه داشته، و این تأسیسات منحصر به مرمت و احیای نهرها بوده است و امروزه نیز بقایایی از آنها در منطقه وجود دارد و نشان میدهد که مسیر رود نیز دستخوش تغییرات اساسی نشده است (آذرپی، 1141؛ فرای، «تاریخ ... »، 18، «بخارا ... »، 13؛ بارتولد، آبیاری، 145-146)؛ اما برخی پژوهشگران، این نظریه را کـه ترتیب استفاده از آب رودخانه در روزگار پیش از اسلام در زرافشان علیا و نواحی کوهستانی آن صحیحتر از عصر حاضر بوده، تأیید نمیکنند و به باور آنها، کوهنشینان محلی نمیتوانستند از عهدۀ این تأسیسات و نظام آبیاری برآیند و فقط مردم بخشهای سفلا و وسطای درۀ زرافشان قادر به چنین کاری بودهاند (همانجا؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله).
جغرافیانویسان سدههای نخستین اسلامی سرچشمۀ این رود را کوههـای بُتَّم میانـه (نک : ه د، بتم، شامل 3 بخش اندرونـی، میانه و بیرونـی) دانستهانـد (نک : اصطخـری، همانجا؛ حـدود ... ، 111؛ مینورسکی، 115). کوههای بتم امروزه با 3 رشتهکوه متوازی شرقی ـ غربی حصـار، زرافشان و ترکستان برابر است کـه اکنون جزو ولایت خجند در تاجیکستان به شمار میآید. برخی پژوهشگران انتساب این نواحی را به سغد نپذیرفته، یا به دیدۀ تردید نگریستهاند و آن را بیش از آنکه وابسته به سغد بدانند، با اسروشنه در شمال رشتهکوه ترکستان مرتبط دانستهاند (نک : مارکوارت، «وهرود»، 81، ایرانشهر، 149-150؛ بارتولد، همان، 145- 146، 194؛ مینورسکی، 354؛ غفورف، 307؛ نیز نک : یاقوت، 3/ 395). از دامنههای کوههای بتم ــ کـه آبادیهایی نیـز در آنهـا وجـود داشتهاند ــ طلا، نقـره، فیروزه، آهن، نشادر، نفت و زغالسنگ استخراج میشده است (اصطخری، 313، 327- 328؛ ابنحوقل، 463، 488، 505 - 506؛ بارتولد، همان، 146-147). رود زرافشان در آنجا از آبگیری به نام جَن (واژهای سغدی به معنی جوی یا چشمه) یا مجن سرچشمه میگرفته (اصطخری، 319؛ ابنحوقل، 506؛ نیز مدرس، 150)، و گویا با آبگیری مطابقت داشته است که امروزه اسکندرکول نامیده میشود؛ فرای به نقل از اصطخری، نام آبگیر را ماجی (مجی؟) یـا ماگا نوشته است (نک : دخویه، 319، حاشیـۀ «d»؛ نیـز نک : مـدرس، مارکوارت، همانجاها). در آن حوالی، ولایت پُرغَر یا بُرغَر جای داشت که گویا همان فلغر امروزین است (مینورسکی، مارکوارت، همانجاها؛ قس: لسترینج، 466-467؛ بارتولد، همان، 168). همچنین، مسخه بالاترین بخش رود از سرچشمۀ آن، در منابع تاریخی باید منطقۀ کنونی مسچا در زرافشان علیا باشد (همانجا؛ مارکوارت، «وهرود»، 77-84). جایی که امروزه پنجیکنت یا پنجکند، در مرز تاجیکستان و ازبکستان نام دارد، در منابع بنجیکث و بنجکث (لسترینج، 465, 474؛ نیز نک : ه د، 13/ 276- 278) یا پنج خوانده میشد که گویا همان پنجرود، زادگاه ابوعبدالله رودکی، و آغاز سرزمین سغد بوده است (ابنحوقل، 498؛ اصطخری، 321؛ بارتولد، همان، 147؛ صفا، 1/ 372).در آن روزگار، تأسیسات آبیاری و وسایل تقسیم آب سمرقند در ورغسر (به معنی سر بند)، از قرای آن بود (که امروزه بهسبب مدفن خواجه وراق به رباط خواجه شهرت دارد)، چراکه در آنجا 3 جوی (اریق) اصلی جریان داشت که نقاط جنوبی سمرقند را آبیاری میکرد. مراقبت از این تأسیسات، آنچنان اهمیت داشت که در سدۀ 4 ق/ 10 م، ساکنان ورغسر در عوض نگهداری این تأسیسات، و اصلاح و تعمیر شکستگیها، از پرداخت مالیات معاف شـده بودند (نک : ابنحوقل، 495؛ اصطخـری، 319-321؛ بارتولـد، همان، 147- 148، ترکستاننامه، 1/ 205-207؛ نیز نک : رضایی، 109). نام جویهای ورغسر در طول تاریخ چند بار تغییر کرد (بارتولد، آبیاری، 148). شمالیترین آنها در سدۀ 4 ق، درغم نام داشت (ابنحوقل، 495- 496). در دورۀ تیموریان، نهر وسطا، عباس و نهر جنوبی، قرااوناس خوانده میشد؛ این دو نهر به قریۀ مصر میریخت که تیمور آن را احداث کرده بود. بعدها، این دو نهر به ینگیاریق و قازاناریق موسوم گردیدند. سمرقند آب مورد نیاز خود را از درغم دریافت میکرد که پیش از اسلام احداث شده بود و حفظ و مراقبت از آن در زمستان و تابستان وظیفۀ مغان و پیروان کیش زردشت بود که در ازای آن، از پرداخت مالیات سرانه معاف بودند (نک : بارتولد، همان، 148- 149؛ فرحناکی، 55؛ منتِلینی، 338-339؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله).رود زرافشان پس از گذر از سمرقند، از شرق وارد بخارا میشد و از طریق نهرها، جویها و شبکۀ حوضها، بخارا را آبرسانی میکرد. جغرافیانویسان مسلمان سازمان و ترتیب آبیـاری در این ناحیه را بسیار کوچک توصیف کردهاند؛ در آنجا، گاه یک روستا از چند جوی استفاده میکرد و گاه برای چند روستا یک جوی از رود منشعب شده بود (بارتولد، همان، 162). نهر (اریق) اصلی که آب شهر بخارا را تأمین میکرد، نهر ذر (زر) یا (شهررود) نام داشت که 12 نهر از آن منشعب میشد، و نهر نوکنده نقش جمعکنندۀ 4 نهر فشیدیزه، جویبار بکار، غشج (جویبار العارض) و بیکند را ایفا میکرد. همچنین، نهر شاهپور (یا شافریکام) از نهرهای بزرگی بود که انشعـاب آن از این رود را به یکی از شاهزادگان ساسانی نسبت دادهاند. ایـن رود در مسیر پایانی خـود به دو شاخـه تقسیم میشـد و آنچه کـه باقی میماند، در برابر بیکند در نزدیکی فربر در جویی معروف به سامخواش (سامخواس) یا سامجن فرومیریخت (نک : اصطخری، 306- 308، 319-321؛ ابنحوقل، 483، 486، 487؛ مقدسی، 269؛ نرشخی، 44- 45؛ نیز نک : بارتولد، همان، 164- 165، ترکستاننامه، 1/ 249-252؛ آلهاشمی، 36). نوشتهها و مستندات سدههای 10 و 11 ق/ 16 و 17 م، بیانگر آن است که حوضهای آبرسانی شهر بخارا ارتباطی قوی با مساجد، مدارس و خانقاهها داشتـه، و گویا شکلگیری مجموعۀ مسجـد ـ خانقاه و مدرسـه و حوض بهصورت سهگانهای جداییناپذیر بوده است. افزونبرآن، بازارهای بزرگ و کوچک پرشماری در مقابل مدارس و مساجد در اطراف حوضها دایر بود و جایگاههایی چوبی برای غسل و وضو وجود داشتند (بارتولد، آبیاری، 165؛ منصوری، 12).آگاهیهایی که جغرافیانویسان اسلامی از این رود دادهاند، چنان مبهم است که تعیین محل پلهایی که بر آن قرار داشته، دشوار بوده است (بارتولد، همان، 152)؛ چنانکه ابنحوقل به پلی اشاره کرده که در کنار دروازۀ سمرقند بوده، و در موسم تابستان و ذوب برفها، آبْ سطح پل را فرامیگرفته است و ساکنان سمرقند از عهـدۀ کنترل آن برنمیآمدند (ص 483-484)، اصطخـری هـم در بخش شرقی شهر بخارا به پلی به نام حسان اشاره کرده (ص 307) که بارتولد احتمال داده است این پل در حدود دروازۀ قرشی یعنی داخل شهر بخارا بوده باشد (نک : ترکستاننامه، 1/ 249). در منابع تاریخی هم به وجود پلی در اطراف کوهک اشاره شده اسـت (نک : جرفادقانی، 185)؛ همچنین، بارتولد احتمـال داده پلـی در اطراف قلعۀ سرپل بوده، که امروزه در اطراف کتهگورکان در کرانۀ جنوبی قرادریا ست، زیرا بهسبب تنگی رود، برپایی پل در آنجا امکانپذیر بوده است (نک : آبیاری، 162).تقسیم آب رودخانۀ زرافشان میان شهرها و نواحی اطراف آن اهمیتی خاص داشت و در سدههای نخستین اسلامی امور آبیاری و رسیدگی به آن به عهدۀ مقامی به نام «میررود» یا «میرآب« بود و گروهی تحت امر او، مسئول نگهداری مجاری و بندها و محافظت از سدها و توجه به شکاف آنها بودند (نک : حدود ... ، 106؛ رضایی، 103، 105، 108- 109). در عهد مغول، تقسیمبندی آب رُستاقها تغییر کرد و تقسیم آب به تومان معمول گشت که بهمراتب بزرگتر از رستاق بود؛ چنانکه تومانها، اراضیای وسیعتر از 12 رستاق را در بر میگرفتند. سمرقند و بخارا در روزگار تیموریان هریک 7 تومان داشتهاند. تومانهای سمرقند به نامهای شاودار، شیراز، علیآباد، انهار، یارییلاق، سغدکلان و آفرینکنت گزارش شده، که در سدۀ 12 ق/ 18 م سمرقند همان 7 تومان را داشته است. تومانهای بخارا نیز شامل قراکول، لکلک، خیرآباد، وابکند، غجدوان، خرگوش و زندنه بوده است (ابنعربشاه، 63؛ بارتولد، همان، 156- 169). اگرچه در دورۀ تیموریان، پس از مرگ شاهرخ تا رویکارآمدن ابوسعید، بهسبب بالارفتن میزان مالیات، به بخشهایی از نظام آبیاری و شبکۀ آبرسانی آسیب وارد شد، حتى مالیات میراب رواج یافت که از مالیاتهای خاص این دوره بود و پیش از آن سابقه نداشت (نک : فرحناکی، 46، 50)؛ در دورۀ الغبیک، اقداماتی در تأسیسات آبرسانی سمرقند انجام شد. یکی از مهمترین این تأسیسات، «نهر میرزا» بود که مزارع ناحیه یا تومان «سغد کلان» را آبیاری میکرد (آکا، 257- 258). بارتولد معتقد است که این نهر در سدۀ 9 ق به «سلطانی» موسوم بوده است، و نام میرزا برای آن به زمانهای متأخر بازمیگردد (نک : همان، 159-160).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید