کریستن سن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 8 تیر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273293/کریستن-سن
دوشنبه 20 اسفند 1403
چاپ شده
7
کِریسْتِنْسِن، آرتور ایمانوئل (1875-1945 م/ 1254- 1324 ش)، ایرانشناس دانمارکی، که افزونبر تاریخ ایران باستان، در زمینۀ فرهنگ مردم و گویشهای ایرانی نیز پژوهش کرده است.آرتور ایمانوئل کریستنسن در 1893 م/ 1311 ق، آموزش متوسطه را به پایان رساند و در 1903 م/ 1282 ش، از رسالۀ دکتری خود با عنوان «رباعیات خیام» در دانشگاه کپنهاک دفاع کرد ( ایرانیکا، V/ 521؛ آسموسن، ایرانشناسی ... ، 44).کریستنسن 3 بار، در سالهای 1914 م/ 1293 ش، 1929 م/ 1308 ش و 1934 م/ 1313 ش، به ایران سفر کرد (احدزادگان و آلفونه، 18)؛ سپس، تا پایان عمر در دانمارک باقی ماند و به پژوهش، آموزش و نشر فرهنگ و تاریخ ایران پرداخت (نفیسی، 72-73). او در زمینههای زبانشناسی، تاریخ و فرهنگ مردم، ایرانشناسی ژرفاندیش بود و به ایران و فرهنگ آن نه از سر غرور و خودبرتربینی اروپایی، بلکه با دیدۀ عشق مینگریست و بیش از 300 جلد کتاب و رساله دربارۀ این موضوعات نوشت (وهمن، «جمالزاده ... »، 691-692).
کریستنسن وارث میراث پژوهشی ر. راسک و ن. ل. وسترگور در دانشگاه کپنهاک بود (آسموسن، «زبانشناسی ... »، 28- 38). او در دورۀ کارشناسی، کنار آموزشهای رسمی، زبانهای ایرانی و شرقی را هم نزد استادانی چون وان مرن، ا. لمان، و. فاوسبول و ی. اوستروپ فرا گرفت ( ایرانیکا، آسموسن، ایرانشناسی، همانجاها)؛ همچنین، پیش از فراغت از تحصیل، دو رسالۀ «رستم قهرمان ملی ایران» و «داستانها و افسانههایی از آثار اصیل ایرانی» را بهترتیب در سالهای 1898 م/ 1316 ق و 1899 م/ 1317 ق، چاپ کرد ( ایرانیکا، آسموسن، همانجاها). در 1902 م/ 1320 ق در برلین، با ک. ف. آندرئاس، ایرانشناس آلمانی، آشنا شد و نزد او تحصیلات خود را در زبانهای ایرانی تکمیل کرد. کریستنسن در پژوهشهای ایرانشناسی از کارل فریدل تأثیر پذیرفت (همانجاها).نخستین کار جدی کریستنسن در حوزۀ ایرانشناسی، رسالۀ دکتری وی با موضوع خیامپژوهی بود که در آن، رباعیات خیام را از منظر روانشناختی تجزیه و تحلیل کرد. او در 1927 م/ 1306 ش، در رسالۀ «نقدی بر رباعیات خیام»، از میان 800 رباعی منسوب به وی، فقط 121 رباعی را اصیل تشخیص داد ( ایرانیکا، همانجا؛ الولساتن، 63-64).در 1919 م/ 1298 ش، برای نخستینبار عنوان استاد ممتاز زبانشناسی ایرانی را در دانشگاه کپنهاک دریافت کرد. پس از آن، کرسی رسمی مطالعات ایرانشناسی در دانمارک ایجاد شد (آسموسن، همان، 43؛ فرهنگخواه، 54-55).کریستنسن زبان را ابزاری برای مطالعات قومشناسی و فرهنگ تاریخی میدانست و دربارۀ مراحل تاریخی زبان فارسی، از کهنترین زمانها تا عصر حاضر، پژوهش کرد (احدزادگان، 26).کریستنسن در اوستاپژوهی و پژوهش در دین زردشت، به مسائل تاریخی، بهویژه زندگی زردشت و نشر متون خطی کهن، گرایش داشت ( ایرانیکا، V/ 522). او در سخنرانیها و همایشهای علمی، طی سالهای 1894-1905 م/ 1312-1323 ق، پرسشهایی دربارۀ زندگی و جامعۀ زردشت و ترتیب زمانی گاهان و یشتهای اوستا طرح کرد و سالها بعد در آثار خود، پاسخهایی متناقض، اما الهامبخش به این پرسشها داد (همانجا؛ وهمن، «آرتور ... »، 383). در 1923 م/ 1302 ش، خلاصهای از اوستا را به دانمارکی ترجمه کرد ( ایرانیکا، همانجا) و در دو رسالۀ «ملاحظاتی دربارۀ قدیمترین عهود آیین زردشتی» در 1926 م/ 1305 ش، و «تحقیقات دربارۀ کیش زردشتی ایران باستان» در 1928 م/ 1307 ش، سرگذشت دین زردشت و تاریخ تدوین اوستا را بررسی کرد که هر دو این مقالات زیر نام «مزداپرستی در ایران قدیم» در 1345 ش، به فارسی ترجمه شدند ( ایرانیکا، همانجا؛ صفا، 6، 11؛ احدزادگان، 29). آثار دیگر او دربارۀ تاریخ کیش زردشت عبارتاند از: چاپ 6 مجلد از دستنویسهای کهن اوستایی و پهلوی در کتابخانۀ دانشگاه کپنهاک با همکاری ک. بار در 1931-1944 م/ 1310-1323 ش ( ایرانیکا، همانجا؛ احدزادگان، 30؛ اقبال، 71)؛ آفرینش زیانکار در روایات ایرانی در 1941 م/ 1320 ش، که در 1355 ش، به فارسی ترجمه شد و ترجمه و شرح فصل نخست وندیداد در سرگذشت نخستین قبایل آریایی در 1943 م/ 1322 ش ( ایرانیکا، V/ 522-523).تاریخ اساطیری ایران، بهویژه دورۀ کیانیان، از زمینههای پژوهشی کریستنسن محسوب میشود. حاصل کار او در دو اثر نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان در دو مجلد، طی سالهای 1917 و 1934 م/ 1296 و 1313 ش و کتاب کیانیان در 1932 م/ 1311 ش، در ردّ دیدگاههای هرتسفلد مبنی بر وجود پیوند میان کیانیان و هخامنشیان ارائه شده است ( ایرانیکا، V/ 522؛ نفیسی، 75).پرداختن به تاریخ ایران باستان برجستهترین زمینۀ فعالیتهای ایرانشناسی کریستنسن است. از رسالههای «سلسلۀ ماد در تاریخ هرودت و کتزیاس» در 1909 م، «اسکندر در منابع شرقی» در 1910 م و کارنامۀ شاهان در روایت ایران باستان در 1936 م که بگذریم (نک : نیکبین، 2/ 823-825؛ حسنزاده، 227، 233)، مهمترین آثار او در حوزۀ ساسانیپژوهی، که در سالهای 1901-1936 م منتشر شدند، عبارتاند از: «تاریخ قیام مزدک»، داستان بهرام چوبین، «افسانۀ بزرگمهر حکیم»، «اَبَرسام و تنسر» و مقالاتی دربارۀ موسیقی روزگار ساسانی ( ایرانیکا، V/ 522-523؛ نیکبین، همانجا)؛ اما جامعترین اثر او کتاب ایران در زمان ساسانیان است که در 1907 م/ 1325 ق، انتشار یافت و در 1314 ش، مجتبى مینوی آن را با عنوان وضع ملت و دولت و دربار در دورۀ شاهنشاهی ساسانیان به فارسی ترجمه کرد. کتاب در 1927 م/ 1306 ش، در دانمارک تجدیـد چـاپ شد و سرانجـام در 1936 م/ 1315 ش، بـا تجدیدنظر کامل به چاپ رسید و دو سال بعد در 1938 م/ 1317 ش، غلامرضا رشیدیاسمی بار دیگر آن را با نام ایران در زمان ساسانیان به فارسی برگرداند (نفیسی، 74-75؛ ایرانیکا، V/ 522).کریستنسن در سفرهای سهگانهاش به ایران (1914 تا 1934 م/ 1293 تا 1313 ش)، اوضاع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران روزگار خود را بررسی کرد (نفیسی، 76). تاریخ معاصر، گویششناسی و فرهنگ مردم خطوط اصلی پژوهشهای وی در این حوزهاند (احدزادگان و آلفونه، 18- 19؛ ایرانیکا، V/ 522-523). رسالههایی دربارۀ تشیع و بابیگری در 1903 م/ 1321 ق، کتاب فراسوی دریای خزر (ه م) در 1918 م/ 1337 ق، «ایران قدیم و جدید» در 1930 م/ 1309 ش و «سیمای فرهنگ و هنر ایران» در 1937 م/ 1316 ش، مهمترین نوشتههای کریستنسن در زمینـۀ تاریخ معاصر ایران به شمار میروند (نیکبین، ایرانیکا، همانجاها).
کریستنسن یکی از شاگردان آندرئاس بود و همچون استادش، گویشهای موجود را ابزاری مهم برای درک بهتر لغتشناسی ایرانی و زبانهای باستانی میدانست (کریستنسن، فراسو ... ، 30-31، «لهجه ... »، 72؛ الولساتن، 60؛ ایرانیکا، V/ 521). او از روی متون اندکی که دربارۀ گویش سمنانی منتشر شده بود، به اهمیت آن پی برد و تصمیم گرفت دربارۀ این گویش پژوهش، و آن را بررسی کند. در بهار 1914 م/ 1293 ش، به یاری مؤسسۀ کارلسبرگ برای ضبط لهجۀ سمنانی به ایران آمد (کریستنسن، همان، 72-73). در تهران، فارسی گفتاری را از دو معلم خصوصی به نامهای فیضالله ادیب و محمود میرزا، از شاهزادگان قاجاری، فراگرفت (همو، فراسو، 101-104، 172-174؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله). در 21 آوریل 1914، سفری سههفتهای به سمنان را همراه قافلۀ چارواداران آغاز کرد (همان، 131- 148). در آنجا، از سوی حکمران سمنان به گرمی پذیرایی شد و با گویشوری میرزا حاجی آقا جامی گویش سمنانی را ضبط کرد. هنگام بازگشت، به بررسی اجمالی گویشهای سنگسری و لاسگردی پرداخت و برای تکمیل و تصحیح اطلاعاتش، از چاروادار قافله و دو تاجر سمنانی کمک گرفت (همو، «لهجه»، 74-76، قس: فراسو، 149-161). نتایج پژوهشهای او با عنوان گویش سمنان در 1915 م/ 1333 ق، منتشر شد (الولساتن، 64, 67؛ ایرانیکا، V/ 523). در 1921 م/ 1300 ش، دو اثر «متون آسی» و «گویشهای پاوه و اورامان» را منتشر کرد (الولساتن، 67). کریستنسن با تشویق و ترغیب آندرئاس به بررسی و گردآوری متون آسی روی آورد. در مارس 1914/ اسفند 1292، در تفلیس، این کار را آغاز کرد و تاآنجاکه میتوانست متون آسی خرید و به دانمارک فرستاد (کریستنسن، همـان، 45). او همچنین، از اسیـران جنگی روس در آلمان، که به دانمارک گریخته بودند، برای گویشوری کمک گرفت و قصههای آسی و دیگر مواد گویشی آن زبان را گردآوری کرد (الولساتن، ایرانیکا، همانجاها). در سالهای 1921 و 1935-1937 م، کریستنسن مواد گویشی مناطق پاوه و اورامان را که پیشتر بندیکسن، جهانگرد دانمارکی، فراهم آورده بود، آماده کرد و به چاپ رساند (کریستنسن، گویش ... ، 27؛ ایرانیکا، الولساتن، همانجاها).سفر دوم کریستنسن به ایران در 1929 م/ 1308 ش، برای بررسی بیشتر گویشهای نواحی مرکزی و شمالی ایران بود. او توانست گویش گیلکی، فریزندی، یَرَنی/ یارانی، نطنزی و نواحی پیرامون سمنان را مطالعه کند (کریستنسن، همان، 28-32). نتایج این پژوهش در دو مجلد با عنوان «پژوهشی دربارۀ شناخت گویشهای ایرانی» انتشار یافت. جلد نخست که در 1930 م/ 1308 ش منتشر شد، دربردارندۀ گویشهای رشت، فریزند، یَرَنی/ یارانی، نطنز و پیوستی از متونی به زبان عامۀ تهران است. جلد دوم در 1935 م/ 1313 ش منتشر شد و شامل گویشهای ناحیۀ سمنان، ازجمله سرخهای، لاسگردی، سنگسری و شهمیرزادی است (الولساتن، 67-68؛ حسنزاده، 21).اثر دیگر کریستنسن در حوزۀ گویشهای ایرانی دربارۀ سیوندی، یزدی و سویی است که پیشتر استادش، آندرئاس، گردآوری کرده بود و او با همکاری و. ب. هنینگ و ک. بار در 1939 م/ 1317 ش، به آمادهسازی و چاپ آنها اقدام کرد ( ایرانیکا، همانجا؛ الولساتن، 67).روش کریستنسن در گویششناسی مبتنی بر تهیۀ پرسشنامه و فراهمآوردن فهرست واژگان پایه برای ارائه به گویشوران بود. در 1914 م/ 1293 ق، پیش از رفتن به سمنان، پرسشنامهای همراه فهرستی از چندصد واژۀ فارسی تدوین کرد و حین کار به گسترش و ویرایش آنها پرداخت (کریستنسن، «لهجه»، 74)؛ همچنین، قصههایی برای گویشوران تعریف میکرد و از آنها میخواست که به گویش خود آن را بازتعریف کنند؛ سپس، صورت بازتعریفشده را بهدقت ثبت میکرد. برای کشف نکات دستوری نیز جملههای کلیشهای و حاوی نکات موردنظر را به فارسی میپرسید و از گویشوران، ترجمۀ آنها را میخواست (همان، 75-76، گویش، 31).
کریستنسن در 1899 م/ 1316 ق، رسالهای با نام «قصهها و افسانههایی از آثار اصیل ایرانی» منتشر کرد و برخی داستانها را از متون کهن فارسی به دانمارکی برگرداند (وهمن، «آرتور»، 382؛ الولساتن، 63). در سفرش به ایران در 1914 م/ 1293 ش، فیضالله ادیب ملقب به ندیمالملک و اهل مشهد، نخستین معلم فارسی او در تهران، ضمن تدریس، افسانهها و لطیفههایی هم تعریف میکرد (کریستنسن، فراسو، 101-112، «قصهها ... »، 150). در 1918 م/ 1297 ش، 50 افسانه و لطیفه از معلمش را همراه توضیحاتی زیر عنوان «حکایات فارسی در زبان عامه» (الولساتن، 63, 66)، و در 1924 م/ 1303 ش، ترجمۀ مجموعهای از داستانها را با عنوان «افسانههای ایرانـی» منتشر کـرد (همو، 63). در مقالـۀ «شاهزادهخانم و برگ مورد و شاهزادهخانم و نخود»، در 1936 م/ 1315 ش، به تحلیل داستان ازدواج شاپور ساسانی با دختر ضیزن، پادشاه حَضَر، و تطبیق بنمایههای آن با داستانهای شفاهی اروپایی پرداخت (سراسر مقاله). در 1939 م/ 1317 ش، کتاب «افسانههایی از ایران» را بـا مقدمهای مفصل به زبان آلمانی منتشر کرد (الولساتن، 63, 66). این مجموعه شامل افسانههایی بود که همسر میرزا زینالعابدین خان حکمت، اهل شیراز و ساکن بمبئی، به دفتر مجلۀ ایرانشهر در برلین ارسال کرده بود (کریستنسن، «قصهها»، 153).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید