رضاقلی خان اردلان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 28 بهمن 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/266787/رضاقلی خان اردلان
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
25
رِضاقُلی خانِ اَرْدَلان (1240-1281 ق / 1824-1864 م)، از والیان امارت کردستان اردلان با مرکزیت سنندج، که حکومت او زمینۀ سقوط امارت اردلان را فراهم کرد.
رضاقلی خان اردلان فرزند خسرو خان سوم (حک 1240-1250 ق / 1824-1834 م) و حُسن جهان خانم، مشهور به والیه، دختر فتحعلی شاه، یکی از آخرین امیران امارت اردلان بود (بامداد، 2 / 25). او که از سوی مادر، نوۀ فتحعلی شاه قاجار بود، پس از وفات پدر به حکومت کردستان اردلان رسید (مستوره، تاریخ الاکراد، 231؛ بامداد، همانجا)، اما بهسبب سن کم، مادرش متولی امور شد (وقایعنگار، 124؛ خاوری، 3 / 1022).
حکمرانی رضاقلی خان یکی از دورههای پرفرازونشیب حکومت خاندان اردلان در کردستان بود. او تقریباً 13 سال (حک میان سالهای 1250-1265 ق / 1834- 1848 م) بهصورت متناوب فرمانروایی کرد و در خلال آن 4 بار برکنار شد و باز به حکومت رسید (مردوخ کردستانی، 391، 401).
دورۀ اول حکومت رضاقلی خان (1250-1257 ق) 7 سال به طول انجامید. او در آغاز، برای بهدستآوردن دل مردم مالیات را تخفیف داد (سند ... ، بش ). در ابتدای حکومتش اردشیر میرزا رکنالدوله، والی گروس و افشار، به کردستان اردلان لشکر کشید، اما توفیقی نیافت و بازگشت (سنندجی، شکرالله، 212، 213). در 1251 ق / 1835 م، محمد شاه رضاقلی خان را برای سرکوب شورش محمدحسین میرزا، حکمران کرمانشاه مأمور کرد تا به بهرام میرزا قاجار یاری رساند (سپهر، 2 / 611-612؛ سنندجی، شکرالله، 213). محمد شاه در 1254 ق / 1838 م برای تحکیم قدرت قاجاریه در کردستانْ طوبى، خواهرش را به ازدواج رضاقلی خان اردلان درآورد (وقایعنگار، 125). در همین زمان، محمدصادق خان، فرزند امانالله بزرگ و عموی رضاقلی خان که مدعی جانشینی خسرو خان سوم بود، با سپاهی بزرگ از کرمانشاه به کردستان لشکر کشید و سنندج را تصرف کرد، اما حکومتش دو روز بیشتر نپایید و رضاقلی خان با یاری دولت توانست قدرت خود را بازیابد (مستوره، همان، 242-245؛ مردوخ روحانی، 3(2) / 275؛ مردوخ کردستانی، 392-393).
از دیگر رخدادهای این دوره، لشکرکشی رضاقلی خان به کردستان بابان برای انتصاب دوبارۀ محمود پاشا بابان به حکومت آنجا بود؛ چه، با سعایت وزیر بغداد، او از حکومت سلیمانیه و بابان عزل شده و سلیمان پاشا به جایش بر مسند قدرت نشسته بود. در سال 1257 ق، محمود پاشا بهمنظور اعادۀ قدرت و در پی جلب حمایت دولت ایران، به سنندج رفت (بابانی، 73-75) و رضاقلی خان وی را با خود به تهران برد تا دربارۀ برگرداندن او به امارت بابان از دربار کسب تکلیف کند (سنندجی، شکرالله، 218، 219). محمد شاه نیز رضاقلی خان را مأمور کرد تا به کردستان بابان حمله کند و محمود پاشا را به قدرت برگرداند (بابانی، 156؛ واتسن، 312-313)؛ مأموریتی که البته به شکست انجامید ( اسناد ... ، 2 / 184؛ جهانگیر میرزا، 279؛ واتسن، 312-313) و اسباب حصر والیه خانم و فرزندانش را در دربار فراهم آورد (مستوره، همان، 254).
پس از عزل رضاقلی خان، حکومت کردستان به میرزا هدایتالله تفویض گردید (وقایعنگار، 126). وی به روایتی یک سال، و به روایتی دیگر 18 ماه کردستان اردلان را اداره کرد، اما نارضایتی مردم را برانگیخت (مردوخ کردستانی، 295؛ سنندجی، عبدالله، 195-196؛ سنندجی، شکرالله، 225). با افزایش اعتراضها، والی مخلوع (رضاقلی خان) که در تهران به سر میبرد، با شفاعت همسرش، شاهزاده طوبى خانم، دوباره به حکومت کردستان فرستاده شد (مردوخ کردستانی، 395-396).
والیه از انتصاب دوبارۀ رضاقلی خان، چندان خشنود نبود و به نشانۀ نارضایتی، کردستان را به مقصد تهران ترک کرد (مردوخ کردستانی، 396)؛ در نتیجۀ این اعتراض، «اولیای دولت» بلوک اسفندآباد را از کردستان اردلان منتزع و به امانالله خان دوم (غلامشاه خان)، برادر کوچکتر رضاقلی خان، سپردند (وقایعنگار، 127). در همین زمان، والیه، میرزا هدایتالله و امانالله خان نیز با نزدیکان و وابستگان خویش از سنندج به بلوک اسفندآباد نقل مکان کردند (بابانی، 76).
رضاقلی خان در دورۀ دوم حکومت، امور را به امانالله بیگ وکیل سپرد (سنندجی، شکرالله، 226). در همین زمان، احمد پاشا، امیر مخلوع بابان، از رضاقلی خان درخواست حمایت کرد، ولی برخلاف دورۀ پیش، چون ایران و عثمانی مقدمات صلح را آماده میکردند، به رضاقلی خان اجازۀ کمک به وی داده نشد (مستوره، تاریخ اردلان، 194).
دورۀ دوم حکومت رضاقلی خان تنها دو سال (1260-1262 ق / 1844-1846 م) طول کشید. این بار هم حسن جهان خانم با فرستادن «نوشتهجات مخالفتآمیز» و دادن «نسبت طغیان» به والی، زمینۀ عزل او را فراهم کرد و برادرش، امانالله خان دوم، والی کردستان اردلان شد (سنندجی، عبدالله، 15؛ مردوخ روحانی، 3(2) / 276).
امانالله خان پس از ورود به سنندج (جمادیالآخر 1262) از آغاز کار، با کارگزاران و نزدیکان رضاقلی خان بنای بدرفتاری نهاد و امانالله بیگ وکیل و دیگر حامیان رضاقلی خان از بیم عقوبت والی جدید به بلوک اورامان پناه بردند. طوبى خانم، همسر رضاقلی خان، نیز که از نتیجۀ بدسلوکی امانالله خان و اطرافیانش در امان نبود، علاوهبر تحریک امانالله بیگ و سلاطین اورامان، از والی شکایت به قاجاریه برد (مردوخ کردستانی، 396- 399). حکومت امانالله خان دوم 5 ماه بود و درنهایت، تحریکات طوبى خانم در حاج میرزا آغاسی صدراعظم تأثیر کرد و به یاری او رضاقلی خان برای بار سوم در اواسط ذیقعدۀ همان سال به حکومت کردستان اردلان بازگشت (وقایعنگار، 128). او در آغاز، جمعی از نزدیکان امانالله خان دوم را مجازات کرد (مستوره، تاریخ الاکراد، 266) و غلامشاه خان را نیز دوباره به حکومت بلوک اسفندآباد فرستاد (همو، تاریخ اردلان، 204).
سومین دورۀ زمامداری رضاقلی خان، که با آخرین سالهای حکومت محمد شاه قاجار مصادف بود، بیش از یک سال نپایید. عزل وی این بار به اتهام همدلی با شورش شاهزاده بهمن میرزا قاجار، حاکم آذربایجان، در سال 1263 ق صورت گرفت (سپهر، 2 / 902-903). محمد شاه خسرو خان گرجی را مأمور کردستان کرد و او به همراه یارانش، پس از ملاقات با رضاقلی خان، او را دستگیر کرد و به تهران فرستاد (اعتمادالسلطنه، مرآت ... ، 1 / 949؛ هدایت، 10 / 8381، 8384؛ مردوخ کردستانی، 399-400؛ سپهر، 2 / 903-905).
چون اعتراض طرفداران رضاقلی خان در کردستان بیپاسخ ماند، راهی تهران شدند و در مسجد شاه بست نشستند. کوشش دولت برای خاتمۀ بست نیز حاصلی نداشت. دراینمیان، محمد شاه که از سالها پیش بیمار بود، در گذشت و تهران دستخوش آشوب شد (بابانی، 82؛ جهانگیر میرزا، 307). معترضان کردستانی هم با استفاده از این فرصت، به توپخانۀ تجریش حمله کردند و رضاقلی خان را که در آنجا محبوس بود، نجات دادند. رضاقلی خان بلافاصله به میان فوج گروس رفت و با جلب حمایت آنان به عزم بهدستگرفتن قدرت بهسوی سنندج حرکت کرد (همانجا؛ نیز سپهر، 3 / 947؛ مستوره، تاریخ الاکراد، 269-270).
خسرو خان گرجی با شنیدن خبر مرگ محمد شاه، از راه گروس به سمت زنجان گریخت و بدینترتیب، رضاقلی خان بدون تنفیذ دولت مرکزی، بار دیگر به حکومت کردستان رسید (مردوخ کردستانی، 400-401). او پس از رسیدن ناصرالدین شاه به پادشاهی، فرستادهای با پیشکش و هدایای شایان «جهت تمهید و معذرتخواهی» نزد امیرکبیر فرستاد (بابانی، 83؛ وقایعنگار، 130)؛ اما بهسبب وقایع پیشین و نیز اخبار جدید حاکی از عصیان و همدستی او با عثمانیها، عذرخواهی وی حاصلی نداشت و برادرش، امانالله خان دوم، دیگربار به حکومت کردستان منصوب شد (سنندجی، عبدالله، همانجا؛ اعتمادالسلطنه، تاریخ ... ، 3 / 1717؛ بابانی، 83-84).
امانالله خان دوم (حک 1265-1284 ق / 1849-1867 م) در ربیعالآخر 1265 / فوریۀ 1849 همراه با اللهوردی خان، سرهنگ توپخانه، و صد نفر توپچی به طرف سنندج حرکت کرد (سنندجی، شکرالله، 242). رضاقلی خان یک روز قبل از ورود برادر به حاکم کرمانشاه، فیروز میرزا، پناه برد و از آنجا به آذربایجان فرستاده شد (جهانگیر میرزا، 327). رضاقلی خان چندین بار دیگر برای بازپسگیری قدرت خود اقدام کرد که همگی نافرجام ماند. او سرانجام در 1281 ق در 44سالگی در تهران در گذشت (مردوخ روحانی، 3(2) / 285).
اسناد و مکاتبات تاریخی ایران، قاجاریه، به کوشش محمدرضا نصیری، تهران، 1366- 1368 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، 1367 ش؛ همو، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367 ش؛ بابانی، عبدالقادر، سیر الاکراد، به کوشش محمدرئوف توکلی، تهران، 1377 ش؛ بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، تهران، 1371 ش؛ خاوری شیرازی، فضلالله، تاریخ ذوالقرنین، به کوشش ناصر افشارفر، تهران، 1380 ش؛ جهانگیر میرزا، تاریخ نو، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1384 ش؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، 1377 ش؛ سند دستور رضاقلی اردلان والی کردستان مبنیبر تخفیف نصف مالیات دریافتی از اهالی روستای چتان سنندج، شم 439‘000‘296، موجود در سازمان اسناد ملی ایران؛ سنندجی، شکرالله، تحفۀ ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان، به کوشش حشمتالله طبیبی، تهران، 1366 ش؛ سنندجی (رونق)، عبدالله، حدیقۀ اماناللٰهی، به کوشش عبدالرسول خیامپور، تبریز، 1344 ش؛ مردوخ روحانی، بابا، تاریخ مشاهیر کرد، به کوشش محمدماجد مردوخ روحانی، تهران، 1382 ش؛ مردوخ کردستانی، محمد، تاریخ، تهران، 1379 ش؛ مستوره کردستانی (اردلان)، ماه شرف خانم، تاریخ اردلان، به کوشش ناصر آزادپور،کرمانشاه، 1332 ش؛ همو، تاریخ الاکراد، به کوشش علیاکبر وقایعنگار، اربیل، 2005 م؛ وقایعنگار کردستانی، علیاکبر، جغرافیا و تاریخ کردستان: حدیقۀ ناصریه و مرآت الظفر، به کوشش محمدرئوف توکلی، تهران، 1381 ش؛ هدایت، رضاقلی، روضة الصفای ناصری، تهران، 1385 ش؛ واتسن، ر. گ.، تاریخ ایران از ابتدای قرن نوزدهم تا 1858 م، ترجمۀ ع. وحید مازندرانی، تهران، 1348 ش.
پرستو مظفری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید