اصفهان، مسجد جامع
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 30 شهریور 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/259296/اصفهان،-مسجد-جامع
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
4
اصفهان، مسجد جامع \masjed(d-e) jāmeʾ-e esfahān\، یکی از قدیمیترین مسجدهای ایران که تحولات معماری دورههای گوناگون اسلامی را از سر گذرانده است. مسجد جامع اصفهان در شمال شرقی شهر واقع شده است و مجموعۀ تاریخی وسیعی را به ابعاد 170×140 متر در کنار میدان کهنه تشکیل میدهد. این مسجد امروزه شامل قسمتهای مختلفی چون گنبد نظامالملک، گنبد تاجالملک، صحن چهارایوانی، شبستانها و بنای معروف به مدرسۀ مظفری است.گرچه از اواخر سدۀ 19 م مسجد جامع اصفهان توجه و کنجکاوی اشخاصی چون فلاندن نقاش و کُست، معمار فرانسوی، را بـرای مطالعه و تهیۀ نقشه و طرح آن جلب نمود (نک : فلاندن، تصاویر، 55-56)، تحقیقات دقیق در مورد این بنا از اوایل سدۀ 14 ش آغاز شد و محققان ایرانی و غیرایرانی به مطالعۀ این ساختمان و بررسی خصوصیات معماری و تزیینی آن پرداختند.
ابونعیم اصفهانی دربارۀ پیشینۀ تاریخی مسجد گفته است که در صد و پنجاه و اندی پس از هجرت، ایوب بن زیاد بهعنوان عامل خراج و سعید بن منصور حمیری بهعنوان امیر جنگ از سوی منصور، خلیفۀ عباسی، به اصفهان گسیل شدند (ص 16) و پس از برکناری سعید بن منصور، ایوب بن زیاد که مسئولیت جمعآوری مالیات و امور جنگ را با هم عهدهدار شده بود، در قریۀ خشینان منزل گزید و کاخی بر کرانۀ رودخانۀ فرسان، و در جوار آن مسجدی دارای مقصوره بنا نهاد و در آنجا منبری قرار داد؛ وی همچنین برای تجار، کسبه و کارگران طرح بازاری انداخت که جنب یهودیه در مکانی معروف به صف التبانین (بازار کاهفروشان) ساخته شد. در روزگار ولایت ایوب بن زیاد، خانههای یهودیه به خانههای قریۀ خشینان متصل شد (همانجا). پس از برکناری ایوب، اعراب قبیلۀ تیم که ساکن قریۀ طِهران در حومۀ اصفهان بودند، مسجد جامع بزرگی در یهودیه بنا کردند و در 156 ق منبر مسجد ایوب بن زیاد را بدانجا انتقال دادند (همو، 17). یهودیه پس از بنای این مسجد جامع از طرف صحرا گسترده، و 15 ده به آن اضافه شد. با وسعتیافتن یهودیه، مردم به توسعۀ مسجد پرداختند و بر آن اضافاتی نمودند که از جملۀ آنها زمینهای معروف به خصیبآباد بود که خصیب بن سَلم به مسجد اضافه کرد (همانجا؛ مافروخی، 85). بهاستناد متون تاریخی، مسجد جامع اصفهان در دورۀ خلافت عباسیان دو مرحلۀ اساسی ساختمان را پشت سر گذاشت: مرحلۀ اول شامـل بنای اصلی مسجد در سدۀ 2 ق، و مرحلۀ دوم تجدید عمارت آن در 226 ق. مسجد جامع در هر یک از این دو مرحله توسعه و گسترش یافت (ابونعیم، 16-17؛ مافروخی، 84-85). کاوشهای انجامشده در مسجد جامع اصفهان، آثار مسجد اولیه را ــ که در زمان خلافت منصور ساخته شده بود و ابونعیم و مافروخی (همانجاها) از آن یاد کردهاند ــ آشکار، و موقعیت آن را مشخص نمود («شرق ... »، XXIII / 418, XXVI / 595, XXVII / 451-453).محراب و بخش مهمی از دیوار خشتی سوی قبلۀ این مسجد ــ که مزین به تزیینات گچبری زیبا و درخورتوجهی بود و در بعضی نقاط40 سانتیمتر، و در بعضی دیگر تا 90 سانتیمتر ارتفاع داشت ــ در زیـر کف شبستان جنوبی مسجد فعلی کشف گردید (همانجا). مسجد اولیه به شکل مستطیل به عرض تقریبی 52 تا 55 متر بوده، و در جهت شمال شرقی ـ جنوب غربی نسبت به محور مسجد فعلی بهطور مایل قرار داشته است. این مسجد که احتمالاً شبستان ستونداری را در قسمت جنوبی خود جای میداده است، بر زمینی بکر ساخته نشده بود. کشف آثاری از یک ساختمان متعلق به دورۀ ساسانی، بهخصوص قسمت تحتانی یک ستون آجری مدور و مزین به گچبریهای تزیینی که در موقعیت اصلی خود ظاهر گشت (همان، XXIII / 418؛ گالدیری، اصفهان ... ، I / 379)، و همچنین پیداشدن پیستون دیگری از همان دوره و قسمتی از کف این بنا («شرق»، ج XXVII، تصویرهای 7, 8) و نیز کشف آثاری از صدر اسلام در این محل حاکی از آن است که مسجد جامع اصفهان در سدۀ 2 ق بر پهنۀ بناهایی مربوط به اواخر دورۀ ساسانی برپا شده بوده، که احتمالاً در دو قرن 1 و 2 ق / 7 و 8 م نیز با تغییراتی مورد استفاده قرار میگرفته است (همان، XXIII / 418؛ شراتو، 39). موقعیت این مسجد بر محور شمال شرقی ـ جنوب غربی احتمالاً بر اساس همان محور ساختمان ساسانی بوده است. با گسترش اصفهان در زمان خلافت معتصم عباسی، محور مسجـد جـامع بـهسوی قبلـه اصلاح، و بـا وسعتـی چندیـن برابر تجدیدبنا شد. تحقیقات و بررسیهای کارشناسان موقعیت و خصوصیات معماری این مسجد را نیز روشن ساخته است (گالدیری، همان، II / 25-30، نیز 11-14؛ «شرق»، XXV / 540). بنای جدید مستطیلشکل بوده، و از دو شبستان ستوندار در قسمت شمالی و جنوبی، و دو رواق ستوندار در قسمت شرقی و غربی در 4 طرف یک صحن مرکزی تشکیل میشده است. جستوجوهای انجامیافته مکان ستونهای این مسجد را واقع بر شبکهای از چشمه دهانههای مربعشکل که در آن دهانۀ دو ستون بهفاصلۀ تقریبی 35 / 4 متر است، مشخص مینماید. شبستان جنوبی سوی قبله دارای 6 ردیف ستون، شبستان شمالی دارای 4 ردیف ستون، و دو رواق جانبی شرقی و غربی، هریک، دارای دو ردیف ستون بوده است. در شبستانهای شمالی و جنوبی ناو مرکزی عمود به دیوار قبله، عریضتر از دیگر ناوها با پهنایی برابر 50 / 5 متر است (فاصلۀ تقریبی بین دهانۀ دو ستون). وجود ناو عریضتر مشابه در شبستان شمالی ــ خاص ایـن مسجد ــ احتمال جایگاه ورودی مسجد را در قسمت میانی دیوار شمالی و در نتیجه تصور مسیر ورودی شمالی ـ جنوبی آن را به دست میدهد (گالدیری، اصفهان، II / 28؛ گرابار، 46). صحن این مسجد نسبت به قسمت سرپوشیدۀ آن از سطح بزرگتری برخوردار بوده است. دور تا دور این بنا دیواری خشتی کشیده بودند که بخشهای متفاوتی از پی و نمای آن در نتیجۀ کاوشهای مختلف در 4 طرف مسجد کشف گردید (گالدیری، «مسجد ... »، 24-34، اصفهان، II / 29-30, III / 16-17). بهسبب گسترشهای بعدی این مسجد، آثار دیوار آن که طولش در اصل به 420 متر میرسیده، امروزه در داخل فضاهای سرپوشیده قرار گرفته است. قسمتهای مهمی از دیوار محیطی در ارتفاع قابل توجهی از آن در جبهۀ شرقی مسجد کشف شد و وضع قدیمی نمای خارجی دیوار خشتی را در این سمت روشن ساخت (گالدیری، «مسجد»، 27). مسجد جامع اصفهان یکی از نخستین نمونههای مساجد عباسی و متقدم بر مساجد سامره است که در ادامۀ سبک اتخاذشده در مساجد امویان تحولات بعدی معماری این نوع بنای مذهبی در دورۀ خلافت عباسیان را در خود پروراند. طرح و بسیاری از اجزاء اصلی ساختمان این مسجد نهتنها هرگز از بین نرفت، بلکه اساس توسعه و تغییر شکل و تحولات معماری و تزیینی مسجد جامع اصفهان را در طی مدتی قریب به 12 سده تشکیل داد. بهرغم درگیریهای دیلمیان برای تسلط بر اصفهان، این شهر در آن دوران از آرامش و پیشرفت نسبی برخوردار بود. در این دوره صاحب بن عباد، وزیر مؤیدالدوله، مسجد جامع جدیدی در اصفهان ساخت که مافروخی از آن بهعنوان «مسجد جامع صغیر معروف به جورجیر» در برابر «مسجد جامع کبیر عتیق» یاد میکند (ص 84 -85؛ نک : گدار، «مسجد جورجیر ... »، 3100-3103؛ کلایس، 208؛ هنرفر، 40-43). مسجد جامع صغیر کوچکتر، ولی زیباتر و مستحکمتر از جامع کبیر بنا نهاده شده بود و دارای شبستانها، خانقاهها، کتابخانه، مدارسی برای فقها و مجالسی برای ادبا و محلهایی برای شاعران، صوفیان و قاریان قرآن بوده است (مافروخی، 85-86). برخی از محققان بهاستناد محتوای نوشتههای مذهبی و قرآنی باقیمانده در چند کتیبۀ موجود بر سردر این مسجد احتمال میدهند که این بنا بهعنوان ساختمانی برای فعالیتهای شیعیان و احتمالاً معتزلیان که آلبویه، و بهخصوص صاحب بن عباد، از آن حمایت میکردند، ساخته شده باشد (بلر، «کلاهفرنگی ... »، 88، «کتیبهها ... »، 53).مسجد جامع عتیق بهنوبۀخود در زمان حکومت خاندان بویه دستخوش تغییر و تحولاتی شد که آثار آن نیز همانند بقایای مسجد عباسی در نتیجۀ کاوشهای اخیر نمایان شده است (گالدیری، اصفهان، II / 8-13, 30-34, III / 17-19). در این مرحله، طرح اساسی مسجد تغییر عمدهای نکرد، اما الحاقاتی بهمنظور توسعۀ بنا صورت گرفت و مرمتی کلی انجام یافت و گامهایی در جهت اعتلای معماری آن با استفاده از آجرکاری و تغییراتی در نماسازی برداشته شد (نک : رمپل، IV / 201-203). در دورۀ سلجوقی، تحولات مهمی در معماری و تزیینات مسجد پدید آمد و نقشۀ بنا در مراحل مختلف تغییرات اساسی یافت. اولین مرحلۀ این اقدامات در زمان ملکشاه صورت گرفت. بهدستور نظامالملک، وزیر ملکشاه، در شبستان جنوبی مسجد و در محوطۀ مقصورۀ آن، بر سطحی مربع، تالار گنبدداری به ابعاد بسیار بزرگ ــ با اضلاع داخلی 30 / 14 تا 60 / 14 متر، اضلاع خارجی 21 متر و ارتفاع تقریبی 97 / 26 متر ــ بنا شد. کتیبۀ یادبود تاریخی آن به خط کوفی سادۀ آجری، بر قاعدۀ گنبد، نام سلطان وقت، ملکشاه سلجوقی، و نام بانی ساختمان، خواجه نظامالملک، را بدون ذکر تاریخ احداث بنا در بر دارد (هنرفر، 75-76).ساختمان گنبد نظامالملک در محوطۀ مقصوره بهطورکلی سنت دیرینۀ معماری مسلمانان را، یعنی جلوهدادن هرچه بیشتر به این قسمت مهم از مساجد بزرگ، دنبال میکرده است؛ اما این گنبد، از نظر ابعاد و ترکیب کلی و بنای آزاد و منفردش در بافت شبستان، سبکی نو در ساختمان مقصوره پدید آورد و برای مقصورههایی که پس از آن در مساجد دیگر ساخته شد، سرمشق قرار گرفت و ازآنپس گنبد نظامالملک، بهعنوان شاهدی موفق، الهامبخش معماری مساجد و یکی از وجوه مشخصۀ مساجد دورۀ سلجوقی شد. سبک نوین ابداعی در بنای مقصورۀ مساجد سلجوقی با اهمیت روزافزونی که یافت، از پهنۀ معماری ایران فراتر رفت و بر معماری مساجد ممالک دیگر اسلامی چون مساجد ارتقیان در آناتولی، مسجد بزرگ سلطان مملوک بیبرس اول در قاهره (اصلانآپا، 89-90, 96-98)، یا مسجد مرینی منصوره نزدیک تلمسان در الجزایر تأثیر گذاشت (مارسه، تصویر 168).
بررسیهای انجامیافته خصوصیات و مشخصات اصلی ایوان جنوبی را که در طی قرون دستخوش تغییرات زیادی گشته، تا ارتفاع حداکثر 9 متر از کف حیاط، معین کرده است. دو راهپلۀ خدماتی، شبیه راهپلههای مقصوره، ارتباط با پشتبام را از طریق این ایوان برقرار میکرده است. پوشش ایوان جنوبی، احتمالاً همانند پوشش کلی مسجد در آن زمان، بهصورت تخت و مسطح بوده است (گالدیری، همان، III / 33). در پی عملیات مرمتی 1327- 1328 ش / 1948- 1949 م و پیگردیهای اخیر در زیر لایههای تزیینی کاشیکاری که جبهۀ اصلی ایوان را بهطرف صحن میپوشاند، آثاری از نمای سلجوقی ازجمله چند طاقنمای منقش با آجرچینی و مهرهای تزیینی در بندهای آجرها آشکار شده است (گدار، «تاریخچه ... »، I(2) / 363؛ گالدیری، همانجا). همچنین بهدنبال حذف لایههای سطوح گچی از روی نماهای خارجی دیوارهای شرقی و غربی ایوان، طاقنماهای اصلی سلجوقی بر آنها مشخص گردیدند (همانجا). ایوانهای غربی و شرقی بهنوبۀ خود با دهانههایی که در دیوارهای دو طرف آنها قرار داشتند، با راهروهای جانبی ارتباط داشتهاند. در انتهای ایوان شرقی، که بهجای دیوار خشتی قدیمی مسجد متعلق به دورۀ عباسی قرار گرفته است، فضای تورفتهای بهشکل شاهنشین و دو فضای کوچکتر در اطراف آن وجود دارد که با شاهنشین و با ایوان هر دو مرتبط بوده است. پوشش داخلی ایوان شرقی در ساختار اصلی آن از نوع مقرنسسازی با ابعاد بزرگ بوده، که احتمالاً در دورۀ ایلخانی تجدید گردیده، و با ترکیب و طرح جدیدی بازسازی شده است. ایوان شرقی در میان بقیۀ ایوانها بیشترین آثار دورۀ سلجوقی را بر نمای طرف صحن خود حفظ نموده است. در بررسیها روشن شده که مشخصات تزیینی نمای اصلی دو ایوان شرقی و غربی شبیه ایوان جنوبی بوده است. این تشابه بهخصوص در ساختمان آجرکاری و همچنین مهرهای گچی در بندهای آجری مشاهده شده است (همان، III / 36, 44, 48-49). پس از حملۀ مغول و تا دورۀ حکومت ایلخانیان، مسجد جامع اصفهان تغییر و تحول مهم و چشمگیری نیافت. با شکوفایی مجدد اصفهان، مسجد بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. یکی از آثار نفیس ایلخانی در این مسجد محرابی است که از دورۀ سلطنت سلطان محمد خدابنده اولجایتو باقی مانده است و به نام او محراب اولجایتو خوانده میشود. این محراب بر نمای خارجی دیوار شمالی ایوان غربی و در داخل شبستانی مشهور به شبستان اولجایتو، واقع در قسمت شمالی ضلع غربی صحن مسجد، قرار دارد. محراب اولجایتو با طاقنمای دوگانۀ آن نمونۀ زیبایی از محرابهای گچبریشدۀ مساجد ایران است و شامل کتیبههای متعددی به خط ثلث و یک کتیبه به خط کوفی و نیز تزیینات ظریفی از نقوش گیاهی و هندسی میشود. این محراب، بهاستناد کتیبهای که به نام پادشاه وقت سلطان محمد (اولجایتو) بر لوح مرکزی طاق فوقانی آن نقش بسته، در 710 ق / 1310 م، با عنایت وزیر سعد الحق و الدین محمد ساوی و زیر نظر عضد بن علی ماستری، ساخته شده است و بخشی از بناهایی به شمار میآید که در آن زمان افزوده یا بازسازی شدهاند. در حاشیۀ این کتیبه، از استاد هنرمند سازندۀ گچبر این اثر نفیس به نام «حیدر» یاد شده است (هنرفر، 116-120؛ گدار، «تاریخچه»، I(2) / 235-236). با بررسیهای اخیر در شبستانی که محراب در آن جای گرفته، روشن شده که قبل از بنای محراب، ابتدا این قسمت از مسجد قدیمی تغییراتی یافته، و شبستان ستونداری، در محل تالار فعلی و با شکل کاملاً متفاوتی با آن، دارای طاق و چشمههای مدور بر بقایای ساختمان مسجد دورۀ سلجوقی و دورۀ قبل از آن برپا شده، و سپس محراب را در خود جای داده است. پس از این اقدامات، در اواسط سدۀ 8 ق نماهای رو به صحن در این قسمت و در بخشهای دیگر مسجد از حالت یکطبقۀ قدیمی خارج شدند و بهصورت دوطبقه درآمدند (گالدیری، همان، III / 57-60، «جنبهها ... »، 71-79). در زمان سلطۀ تیموریان بر اصفهان، تغییراتی نیز در مسجد جامع شهر صورت گرفت. در نتیجۀ تحقیقات اخیر در قسمت جنوب غربی مسجد، در محلی که امروز به شبستان صفوی معروف است، آثار شبستان قدیمیتر متعلق به دورۀ تیموری به دست آمده است (همو، اصفهان، III / 72-77). در دورۀ صفوی، بین سالهای 950 و 980 ق / 1543 و 1572 م، قسمتی از شبستان تیموری در جبهۀ غربـی آن تخریب شد تـا شبستان جدیدی با زیربنای مستطیلشکل با 6 ردیف طاق با دهانۀ 9 متر در آن محل ساخته شود. بدینترتیب، شبستان واقع در گوشۀ جنوب غربی مسجد، پیکر امروزین خود را با دو بخش کاملاً مشخص در قسمت شرقی و غربی آن به دست آورد. شناسایی بنای ساختمان شبستان تیموری و تغییرات آن در زمان صفویان فرضیۀ قدیمی گدار را در تاریخگذاری کل این قسمت به سال 999 ق / 1591 م رد میکند. این پندار بر پایۀ نوشتهای به تاریخ یادشده استوار شده بود که بر دو لنگۀ درِ چوبی ورودی غربی مسجد در راهرو شمالی این شبستان کنده شده است. مضمون این درنبشته فقط حاکی از وقف آن به مسجد کبیر از طرف مولانا محمد مطلق است و هیچگونه اشارهای به شبستانی که در جنب آن قرار دارد، نمیکند (همان، III / 72-73؛ گدار، همان، I(2) / 246؛ هنرفر، 163). از اقدامات دیگر دورۀ تیموری در مسجد، پوشش راهرو یادشدۀ مشترک بین شبستان تیموری و مصلای مظفری (جبهۀ جنوبی شبستان فعلی دارالشتاء) است که با یک ردیف طاق و چشمههای آجری متشکل از 6 دهانه انجام شده است. در اواخر دورۀ صفوی، تغییراتی در پوشش این راهرو، بهخصوص در دهانۀ غربی آن در مجاورت سردر ورودی مسجد، که متعلق به زمان صفویان است، پدید آمد (گالدیری، همان، III / 69-75). اجرای پوشش این راهرو و نیز پوشش فضاهای واقع در طرفین شمال و جنوب ایوان غربی بهطور کلی همزمان بوده است و احتمالاً با تاریخ احداث سردر ورودی تالار اولجایتو از طرف صحن، یعنی سال 851 ق / 1447 م، مطابقت میکند (همان، III / 69-70). در دورۀ تیموری همچنین اقدام به پوشش راهروهای سرباز جانبی ایوان شرقی از یکسو، و راهروهای گنبد نظامالملک در جبهۀ جنوبی مسجد از سوی دیگر شد و بدینترتیب ایوان شرقی و مقصوره از حالت منفرد و آزاد اولیۀ خود خارج، و به بناهای مجاور متصل شدند. احتمالاً در اواخر قرن 8 و اوایل قرن 9 ق، راهروهای ایوان شرقی با طاقهای مقرنسکاری پوشیده شدند و بدین منظور دیوارههای آنها به میزان مورد نیاز تا ارتفاع 9 الى 11 متر مرتفع گردیدند. در اواخر دورۀ صفوی، یا شاید اوایل دورۀ قاجار، در ارتفاع 25 / 5 متری یک طاق تخت زده شد که فضای راهروهای دو طرف ایوان شرقی را در مقطع عمودی به دو قسمت تقسیم میکند. دلیل این اقدام را میتوان در کاهش اهمیت دو راهرو جانبی ایوان و از دست دادن عملکرد ورودی آنها در آن زمان و لزوم استفادههای ثانوی با ایجاد فضاهای مورد استفاده در طبقۀ فوقانی آنها دانست (همان، III / 61-62). به گونهای مشابه، در اواخر قرن 8 ق، راهروهای روباز مشرق و مغرب مقصورۀ نظامالملک نیز بهصورت قرینه در ارتفاع زیاد پوشیده شدند (همو، «توضیحها ... »، 109, 115-117). در دورۀ صفوی، تغییراتی اساسی در مسجد جامع داده نشد، اما در سیر تحولات معماری شهر اقدامات وسیعی برای مرمت مسجد صورت گرفت و تغییرات زیادی در نماسازی و تزیینات آن انجام یافت. بخش عمدۀ نماهای مسجد فعلی از این دوره باقی مانده است. در اواخر قرن 10 ق، پس از تخریب جبهۀ غربی شبستان تیموری واقع در گوشۀ جنوب غربی مسجد، شبستان جدیدی در این قسمت ساخته شد و چهرۀ شبستان قدیمی را تغییر داد. مصلای مظفری نیز در جبهۀ غربی مسجد تغییر شکل یافت و شبستان سرپوشیدۀ فعلی معروف به دارالشتاء با شبکۀ ستونهای قطور هشتضلعی بر محوطۀ آن ساخته شد. این اقدام احتمالاً با بنای ساختمان ورودی واقع در انتهای راهرو جنوبی ایوان غربی، که در زمان شاه طهماسب اول در 983 ق / 1575 م احداث شد و بهعنوان ورودی اصلی دارالشتاء مورد استفاده قرار گرفت، همزمان است (همو، اصفهان، III / 70-71). وجود کتیبههای تاریخی یا مذهبی که از عهد صفویان در ایوانها باقی مانده، بیانگر اقداماتی است که جزئیات و توالی مراحل مختلف آنها بهوضوح روشن نیست. در متن بعضی از این کتیبهها بهطور کلی به تعمیر و تزیین مسجد جامع در دوران شاه طهماسب اول، شاه عباس دوم، شاه سلیمان و شاه سلطان حسین اشاره شده است (هنرفر، 91-94، 102). کتیبهای بر هلال داخل طاق این ایوان وجود دارد که مشتمل بر 8 آیۀ نخست سورۀ اسراء (17) است (همو، 95-96). کتیبۀ دیگری که قاب ایوان جنوبی را بر نمای آن بهطرف صحن تشکیل میدهد، در زمان شاه طهماسب نصب شده، و حاوی 21 آیۀ نخست سورۀ فتح بوده است. در زمان شاه عباس دوم، کتیبۀ افقی این قاب شامل آیات 8 تا 16 سورۀ مذکور با کتیبۀ دیگری، اینبار از نوع تاریخی، به نام این پادشاه و مورخ 1070 ق / 1660 م تعویض میگردد. این نوشته حاکی از بازسازی، تعمیر و تزیین مسجد است که به دستور شاه عباس دوم و به پیروی از اقدامات زمان شاه طهماسب در آنجا انجام یافته است (همو، 97؛ گدار، «تاریخچه»، I(2) / 263).محراب مرمر واقع بر جبهۀ جنوبی ایوان شرقی، بر طبق کتیبۀ آن، در 992 ق / 1584 م ساخته شده است. کتیبۀ کاشیکاری داخل ایوان بر حاشیۀ زیرین مقرنسها مورخ 1093 ق / 1682 م از تعمیر این بنای قدیمی بهوسیلۀ شاه سلیمان صفوی حکایت میکند (هنرفر، 133-134). احتمالاً پوشش داخلی ایوان در زمان شاه سلیمان کلاً تغییر میکند و بهصورت مقرنسکاری در ابعاد کوچکتر بازسازی میشود (گالدیری، همان، III / 44, 50). اقداماتی نیز برای زیباسازی ظاهری ایوان شرقی، احتمالاً در زمان شاه سلطان حسین صفوی، صورت میگیرد. در این مرحله، بخش مهمی از دیوارههای داخلی ایوان ــ کـه مثل تمام نماهای داخلی آجری مسجد در اواخر سدۀ 8 یا اوایل سدۀ 9 ق با یک لایه گچ پوشیده شده بود ــ با یک لایه گچ جدید، که بر روی آن نقش آجرکاری ظریفی طراحی شده است، اندود میشود (همان، III / 43, 65).در اواخر دورۀ صفوی، در ارتفاع میانی راهروهای طرفین این ایوان، یک طاق تخت زده میشود و فضای راهرو را در مقطع عمودی آن به دو قسمت تقسیم میکند (همان، III / 54). از طرف دیگر، بهمنظور ایجاد فضای بیشتر برای اجتماعات، در بخشی از شبستان مسجد واقع در جنب راهرو جنوبی ایوان شرقی، طاق و چشمههای این قسمت تخریب میشوند و ستونهای آن قطع میگردند (همانجا). چندین کتیبه با تاریخ 1112 ق / 1700 م مربوط به زمان شاه سلطان حسین در ایوان غربی وجود دارد که از بازسازی این ایوان و مسجد و تزیین آنها حکایت میکند (هنرفر، 105-115). بر طبق کتیبۀ گچبری مورخ 1093 ق / 1682 م واقع بر قسمت فوقانی دیوار ایـوان، شاه سلیمان نسبت به تجدید بنای مسجد عتیق اقدام نموده است (همو، 124). یکی دیگر از کتیبههای این ایوان که به خط ثلث گچبری شده، مورخ 1098 ق و در دو سطر، مشتمل است بر احادیث مناقب اهل بیت عصمت بهطرق اهل سنت و احـادیث مربـوط به فضیلت مساجـد و آداب شرعی و اخلاقیای که دربارۀ مساجد ذکر شده است (همو، 127-131).در دورۀ قاجار نیز، همچون دورههای دیگر، مرمتهایی در مسجد انجام گرفته است. سردر ورودی فعلی مسجد، واقع در جنوب شرقی آن، کتیبهای کاشیکاری به خط ثلث و مورخ 1218 ق / 1803 م دارد که حاکی از اقدامات انجامشده در تعمیر این سردر و بازار جنب سقاخانۀ آن در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار است (همو، 146). در زمانی دیگر، بخشهای متعددی از مسجد مرمت و بازسازی شد. در عملیات مرمتی در این دوران، به مواردی از نوع تغییرات غیرمنطقی، و بهاستناد عکسهای قدیمی، حتى گاه به تخریب آگاهانۀ قسمتهایی چون طاقنماهای قرینۀ بخش فوقانی نمای ایوان شرقی نیز برمیخوریم (گالدیری، همان، III / 30-31, 48-49). کاوشهای باستانشناسی و مرمت مسجد، که بهطور اساسی بین سالهای 1349 و 1357 ش انجام گرفت و مراحل مختلف شکلگیری این مسجد قدیمی را روشن ساخت، از مهمترین اقدامات دورۀ معاصر در این بنا به شمار میآید. اقدامات مرمتی و تحقیقات و بررسیهای محلی در این مسجد همچنان تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی کشور ادامه دارد. در جنگ هشتسالۀ ایران و عراق، اصفهان در 22 اسفند 1363 مورد حملۀ هوایی قرار گرفت و در نتیجۀ اصابت دو راکت قسمتهای شمالی و جنـوبی مسجد جامع آسیب فراوان دید. در قسمت جنوبی 11 چشمه از راستۀ بازار عربان، یکی از قدیمیترین بازارهای اصفهان، و 11 چشمه از شبستان جنوب شرقی مسجد، که مربوط به گسترش مسجد در دورۀ سلجوقی است، و در قسمت شمالی مسجد در جوار گنبد تاجالملک، کاروانسرای شکربیک و بخشی از بازار مجلسی ویران شدند. سازمان میراث فرهنگی کشور، مطابق نقشهها و عکسهای مختلفی که از وضعیت قبلی بخشهای آسیبدیدۀ مسجد در دست بود، اقدام به بازسازی آنها کرد.
ابونعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، بهکوشش ددرینگ، لیدن، 1934 م؛ بختیار، رضانور، تصویر مسجد جامع اصفهان، اصفهان موزۀ همیشه زنده، اصفهان، 1373 ش؛ شراتو، امبرتو، «گزارش مقدماتی دربارۀ بررسیهای باستانشناسی در مسجد جامع اصفهان»، فرهنگ معماری ایران، تهران، 1355 ش، شم 4؛ گالدیری، اوژینو، «اطلاعات جدیدی راجع به اصول ساختمانی معمول در مسجد جامع اصفهان»، همان، فروردین 1354 ش؛ مافروخی، مفضل، محاسن اصفهان، بهکوشش جلالالدین تهرانی، تهران، 1312 ش؛ هنرفر، لطفالله، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، اصفهان، 1344 ش؛ نیز:
Aslanapa, O., Turkish Art and Architecture, London, 1970; Blair, Sh. S., The Monumental Inscriptions from Early Islamic Iran and Transoxiana, Leiden etc., 1992; id, «The Octagonal Pavilion at Natanz», Muqarnas, New Haven / London, 1983, vol. I; East and West, ed. G. Tucci, vol. XXIII, 1973, vol. XXV, 1975, vol. XXVI, 1976, vol. XXVII, 1977; Flandin, E. and P. Coste, Voyage en Perse, Paris, 1840-1841; Galdieri, E., Iṣfahān: Masğid-i Ğumʾa, Rome, vol. I, 1972, vol. II, 1973, vol. III, 1984; id, «The Masgid-i Guma Isfahan», Art and Archaeology Research Papers, 1974, vol. VI; id, «Quelques précisions sur le Gunbād-e Niẓām al-Mulk d’Isfahan», Revue des études islamiques, 1975, vol. XLIII; id, «Some Aspects of the Ilkhānid Presence in the Masjid-i Jāmi’ of Isfahān», 1st International Symposium on Iranian Art and Civilization, Veneiza – 1977, Venice, 1981; Godard, A., «Historique du Masdjid-e Djumʾa d’Iṣfahān», Āthār-é Iran, Paris, 1936; id, «The Jurjir Mosque in Isfahan», A Survey of Persian Art, Tehran etc., 1960, vol. XIV; Grabar, O., The Great Mosque of Isfahan, London, 1990; Kleiss, W., «Bericht über Erkundungsfahrten in Iran im Jahr 1971», Archaeologische Mitteilungen aus Iran, Berlin, 1972, vol. V; Marçais, G., L’Architecture musulmane d’occident, Paris, 1954; Rempel, L., «The Mausoleum of Ismaʿil the Samanid», Bulletin of the American Institute of Persian Art and Archaeology, 1936, vol. IV.
هایده لاله (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید