سفره نذری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/257657/سفره-نذری
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
5
سُفْرۀ نَذْری، نذری که با مراسمی خاص ادا میشود و انواع گوناگون دارد. نذر، نوعی مبادله با جهان مینوی و نیروهای فوق طبیعی است (همایونسپهر، 9). انداختن سفره برای ادای نذر، از جملۀ باورهای دینی مردم است که سابقهای بس طولانی دارد (نک : ادامۀ مقاله). سفرۀ نذری و مراسم مربوط به آن مقبولیت بسیاری بهویژه نزد زنان دارد و آنان برای رسیدن به خواستهها و آرزوهای خود، در زمانهایی خاص، مراسم آن را برگزار میکنند. مراسم سفرههای نذری در ایران، در میان مسلمانان، بهویژه شیعیان و نیز زردشتیان و کلیمیان رایج است. برگزارکنندگان این سفرهها، زناناند و کسی هم که آیین برای او برگزار میشود، در بیشتر موارد زن است؛ ازاینرو، میتوان به این نتیجه رسید که این رسم متعلق به مرحلهای از زندگی اجتماعی انسان ایرانی است که در آن زنها نقش اصلی را در جامعه بر عهده داشتهاند (مزداپـور، فرنگیس، سفرهها ... ، 70) و با توجه به اینکه موبدان زردشتی چندان روی خوشی به این مراسم نشان نمیدهند (مزداپور، کتایون، 211)، شاید بتوان پیشینۀ این سفرهها را به دوران کافرکیشی و پیشازردشتی ایرانیان نسبت داد. افزونبراین، وجود سفرۀ «دختر شاه پریان» در میان سفرههای زردشتی، این گمان را تقویت میکند، زیرا پری در آیین زردشتی دیوی ماده است و از نیروهای اهریمنی به شمار میرود و توسل به او عقلانی نمینماید؛ اما با توجه به این نظریه که پیش از آیین زردشت، پری ایزدبانوی باروری بوده و پرستیده میشده است، چرایی وجود چنین سفرهای مشخص میگردد (افشاری، 48). قدمت زیاد برخی از این سفرهها نکتهای است که فوجیموتو ــ پژوهشگر ژاپنی ــ نیز به آن اشاره کرده است (ص 185). از سوی دیگر، به گفتۀ یکی از پژوهشگران زردشتی تهران، سفرهها اصالت دینی زردشتی ندارند؛ او با تأکید بر خرافیبودن این آیینها، تصریح میکند: پس از حاکمشدن میرمیران بر شهر یزد و متهمشدن زردشتیان به بیدینی، بهسبب نداشتن رسم و آیینهایی مانند آنچه مسلمانها داشتند، برگزاری آیینی سفرهها آغاز شد تا زردشتیان نیز نشان دهند که رسم و آیینی دارند و اکنون همان رسمها برایشان عادت شده است (مزداپور، فرنگیس، همان، 25). سفرههای نذری را میتوان از جنبههای مختلف تقسیمبندی کرد:
در زمانـی نهچنـدان دور، سفرهها برحسب جنسیت برگزارکنندگان متفاوت بودند؛ یعنی برخی سفرهها به زنان، و برخی به مردان اختصاص داشتند و مردان بههیچعنوان حق خورن خوراکیهای سر سفرههای زنانه را نداشتند (برای نمونه، نک : شریعتزاده، 390؛ فقیهی، 201-203)؛ اما امروزه، در بسیاری از نقاط ایران و بهویژه در شهرهای بزرگ این باور از یاد رفته، و بهرغم اینکه سفرهاندازی همچنان امری مختص زنان باقی مانده است، مردان نیز میتوانند از خوراکیهای سر سفره بهعنوان برکت بهره ببرند. این سفرهها عبارتاند از:
سفرۀ سبزی، سفرۀ بیبی سهشنبه (بیبی حور و بیبی نور)، سفرۀ دختر شاه پریان، سفرۀ حضرت فاطمه، سفرۀ حضرت رقیه، سفرۀ ابوالفضل (ع)، سفرۀ ختم انعام (ه مم)، و سفرۀ حضرت زینب (ع) (نک : سهراب، 42-43؛ دولتی، 193-195).
سفرۀ پیر وهمنروز (مزداپور، فرنگیس، «درآمدی بر ... »، 384؛ نیز نک : ه د، بهمنروز، سفره).
سفرۀ آجیل مشکلگشا، سفرۀ علیاصغر، سفرۀ امام حسن و سفرۀ امام زینالعابدین (ع) (مزداپور، فرنگیس، همان، 384-385).
در گذشته، هر سفره را برای نیتی خاص میانداختند؛ مثلاً سفرۀ امام زینالعابدین (ع) برای شفای بیمار و سفرۀ امالبنین برای رهایی از بند و زندان انداخته میشد. اما امروزه این ویژگی تا حد زیادی از بین رفته است و شخص حاجتمند بدون توجه به نوع حاجت خود، فقط برحسب ارادتداشتن به قدیسی خاص، برای هر حاجتی به او متوسل میشود. بااینحال، با توجه به کارکرد ویژۀ سفرهها در گذشته، میتوان آنها را به این صورت نیز تقسیم کرد: برای رهایی از حوادث دریایی: سفرۀ حضرت خضر؛ برای رهایی از بیماری: سفرۀ امام زینالعابدین (ع)، سفرۀ سبزی؛ برای رفع بیماری از کودکان: سفرۀ حضرت رقیه و سفرۀ علیاصغر (ع)؛ برای زنی که بچهدار نمیشود یا بچهاش میمیرد: سفرۀ سبزی؛ برای رهایی از بند و زندان: سفرۀ امالبنین؛ برای بازگشت غریب و دورمانده از وطن: سفرۀ امام رضا (ع)؛ برای رفع گرفتاری: سفرۀ امام حسن (ع)، سفرۀ ختم انعام؛ برای رفع اختلافات خانوادگی: سفرۀ شاهزاده قاسم؛ برای انواع حاجات: سفرۀ ابوالفضل، سفرۀ حضرت فاطمه، سفرۀ دیگچۀ حضرت فاطمه (ع)، سفرۀ بیبی زینب، سفرۀ بیبی حور و بیبی نور، سفرۀ بیبی سهشنبه، سفرۀ امام حسن، سفرۀ حضرت ابراهیم و سفرۀ صاحبالزمان (ع). زردشتیان 4 سفرۀ مقدس یا نذری دارند با عنوانهای «بیبی سهشنبه»، «وهمنروز / بهمنروز»، «دختر شاه پریان» و «آجیل (ه م) مشکلگشا» که هریک، قصهای خاص خود دارند و در بخشی از مراسم سفره خوانده میشوند. به احتمال زیاد، دو سفرۀ دختر شاه پریان و بیبی سهشنبه مربوط به دورۀ مادرسالاری است؛ اما دو سفرۀ وهمنروز و آجیل مشکلگشا، هرچند که از نشانههای مادرسالاری برخوردارند، وجود پیر وهمنروز و پیر خارکن در آنها نشان میدهد که اصل این سفرهها مربوط به دورهای دیگر، و شاید زمان کهنگشتن توتم قبیلهای باشد و به نوعی، آیینهای مربوط به پیرها در گذر زمان با آیینهای مربوط به سفرهها درآمیخته باشد (مزداپور، فرنگیس، سفرهها، 71). زنانهبودن سفرههای بیبی سهشنبه و دختر شاه پریان و نیز مردانه و زنانهبودن دو سفرۀ دیگر میتواند این معنا را تقویت کند. در دو سفرۀ نخست، مردان بههیچوجه نمیتوانند شرکت کنند یا از نذریها بخورند، درحالیکه دو سفرۀ وهمنروز و آجیل مشکلگشا را مردان هم میتوانند بیندازند؛ البته به این شرط که زنی در سفرۀ آنها نباشد. زنان نیز میتوانند این سفرهها را بیندازند، به شرطی که مردی در سفرۀ آنها شرکت نکند. سفرههای بیبی سهشنبه و دختر شاه پریان چند مورد مشترک باهم دارند: نخست، انداختن این سفرهها در جایی تاریک و دورافتاده (سفرۀ دختر شاه پریان در غار، و سفرۀ بیبی سهشنبه در چاه)؛ دوم، محتویات سفرهها، که دانههای خوراکی، نوعی نان و شمع است و از گـوشت و دیگر خوردنیهای دامـی خبـری نیست، مثلاً در سفرۀ دختر شاه پریان، کشمش و کنجد، و در سفرۀ بیبی سهشنبه، هولماچ که نوعی نان پختهشده با زردچوبه است؛ سوم، وجود عنصر آب برای تغییر وضعیت در قصهها، که در قصۀ دختر شاه پریان، تغییر وضعیت زن چوپان در حمام آغاز میشود و در قصۀ بیبی سهشنبه دو دختر با شستن صورت خود در آبهای سفید و سیاه تغییر وضعیت میدهند؛ و سرانجام، حضور 3 بیبی سبزپوش، که در قصۀ دختر شاه پریان پس از خُلف وعدۀ زن چوپان در زندان بر او ظاهر میگردند و در قصۀ بیبی سهشنبه، در همان آغاز، در کنار سفره، در ته چاه دیده میشوند (برای آگاهی بیشتر دربارۀ قصهها و اجزاء هر سفره، نک : ه د، بیبی سهشنبه، سفره؛ دختر شاه پریان، سفره). محتویات دو سفرۀ وهمنروز و آجیل مشکلگشا نیز همان است، بهاضافۀ نقل و شیرینی؛ ولی سفرهها را در فضای باز میگسترند و 3 قصه تعریف میشود. در قصۀ سفرۀ وهمنروز، شاهزاده به مردم اعلام میکند نهر و درختی که دخترها را زیر آن پیدا کرده، مراددهنده است و در قصۀ سفرۀ آجیل مشکلگشا، پیر خارکن در صحرا با پیر مشکلگشا ملاقات میکند. در قصۀ مار، مار در مزرعه دخترها را از پیرمرد خواستگاری میکند. همچنین، در سفرۀ وهمنروز، هنگام انداختن سفره برای بار سوم، باید گوسفندی را قربانی کرد و از گوشت آن غذای سفره را تهیه نمود. در قصههای این دو سفره نیز عنصر آب نقش دارد: در قصۀ خارکن، دردسرهای دختر از زمانی شروع میشود که با شاهدخت به حمام یا آبتنی میرود و در قصۀ مار، دختر در کنار رودخانه، شوهرش را بازمییابد. افراد سبزپوش در قصۀ آجیل مشکلگشا نیز حضور دارند؛ اما در قصۀ مار، نشانی از آنها نیست و داستان بر محور جادویی میگردد که شاهزادهای را به مار تبدیل کرده است. موضوع اصلی هر 5 قصه، دربارۀ ازدواج و رفاه است. در همۀ آنها، خانوادهای فقیر با دختری دمبخت وجود دارد که خانواده بهسبب ایمان به صاحب سفره به ثروت میرسد و دختر نیز همسری فوقالعاده مییابد. امروزه، سفرههای رایج بین مسلمانان عبارتاند از: سفرۀ حضرت ابوالفضل، علیاصغر، شاهزاده قاسم، امام حسن، امام زینالعابدین، امام جعفر صادق، صاحبالزمان، حضرت رقیه، حضرت فاطمه، حضرت زینب، حضرت ابـراهیم (ع)، امالبنین و حضرت خضر، نیـز سفرۀ ختم انعام، آجیل مشکلگشا، بیبی سهشنبه یا بیبی حور و بیبی نور، دختر شاه پریان و سبزی. در برخی از این سفرهها مانند سفرههای زردشتی قصهای نقل میشود و در برخی دیگر، مانند سفرۀ حضرت ابوالفضل (ع)، روضهخوانی انجام میگیرد. در گذشتـه، گروهی سفرهانداز نیـز بودند کـه بهطور حرفهای سفره میانداختند. آنها از صاحبان نذر مبلغی دریافت میکردند تا سفرۀ مورد نظرشان را بیندازند (شهری، 4 / 445). بهجز سفرۀ حضرت رقیه، امام حسن و علیاصغر (ع)، در همۀ سفرهها 4 جزء مشترک وجود دارد: آش، حلوا یا کاچی، نان و پنیر و سبزی، و شمع (نک : اسدیان، 200؛ هدایت، 64؛ ماسه، 2 / 73؛ فقیهی، 209). به نظر میرسد دیگر اجزاء سفرهها مثل انواع پلو و میوه، شیربرنج، شلهزرد و شیرینی از افزودههایی باشند که یا برحسب توان مالی سفرهانداز به آنها اضافه شده، و یا محصول درهمآمیختگی اقوام ایرانی از دورۀ قاجاریه به این سو ست که سبب گردیده تا سنت هر قوم در میان اقوام دیگر نیز گسترش یابد، زیرا ازلحاظ مفاهیم آیینی، شلهزرد، شیربرنج، شیرینپلو و دیگچه، همه معنایی یکسان دارند و نیازی به وجود همۀ آنها بر سر یک سفره نیست؛ این نکته دربارۀ حلوا، کاچی، شیرینی و نان روغنی نیز صادق است؛ ازاینرو، به نظر میرسد جمعشدن همۀ مواد یکسان بر سر یک سفره ناشی از آشنایی فرهنگی اقوام با یکدیگر (برای شرح محتویات سفرهها، نک : نوبان، 46-47)، و حاصل چشموهمچشمی یا امید به حاجتروایی بیشتر باشد. تفاوت سفرههای زردشتیان و مسلمانان در محتوای سفرهها ست؛ البته، در عین تفاوت، مفاهیمی یکسان دارند؛ بهاینصورتکه دانههای خوراکی مثل کنجد، گردو، بادام و جز آنها در سفرههای زردشتیان، جای خود را به آشی پر از حبوبات در سفرههای مسلمانان داده است و نان و هولماچ به حلوا و کاچی بدل شده است؛ پس، دو عنصر زنانۀ مورد نیاز در سفرهها یعنی دانههای خوراکی و آرد همچنان باقی ماندهاند. سفرههای مسلمانان نیز مانند سفرههای زردشتیان سفید یا سبزرنگ است و جالب اینکه روز مخصوص بیشتر سفرههای با عنوان زنان مقدس، «سهشنبه» است. با نگاهی به رسوم مربوط به سفرهها، درمییابیم که سفرۀ بیبی سهشنبه نزد زردشتیان و سفرههای فاطمۀ زهرا، حضرت زینب، زینالعابدین (ع)، سبزی، و بیبی حور و بیبی نور نزد مسلمانان باید در جایی تاریک که آسمان از آنجا دیدنی نباشد، انداخته شود. ورود مردان بر سر سفرههای دختر شاه پریان و بیبی سهشنبه نزد زردشتیان، و سفرههای فاطمۀ زهرا، حضرت زینب (ع)، سبزی، بیبی حور و بیبی نور، و بیبی سهشنبه نزد مسلمانان، ممنوع است و آنها حتى حق ندارند از خوراکیهای تهیهشده میل کنند. در سفرههای حضرت ابوالفضل، فاطمۀ زهرا (ع)، حضرت خضر، امالبنین، سبزی، و در برخی از مناطق، در سفرههای بیبی حور و بیبی نور باید از سفرهخانه برای مدتی خارج شد و سپس بازگشت و به دنبال جای دست صاحب سفره یا علامتی دیگر گشت که نشانی از حضور او بر سر سفره باشد (نک : تجربهکار، 197). در همۀ سفرهها، شمع و چراغ یا یکی از آنها حضور دارد؛ ازاینرو، به نظر میرسد که منشأ همۀ آنها یک یا دو سفره بوده است که بعدها با افزایش شمار مقدسین، براساس اینکه به کدامیک از آنها اقتدا شود، نامهایی مختلف گرفتهاند. وجود نام حضرت فاطمه (ع) در سفرههای دختر شاه پریان و بیبی حور و بیبی نور میتواند نشاندهندۀ ریشۀ اصلی سفرهها و نیز تحولاتی باشد که با تغییر آیین در آنها داده شده است (مؤیدمحسنی، 333). بیشتر سفرهها را باید 3 بار انداخت، اما سومین را گرو نگه داشت و در صورت اجابت نذر، باید مفصلتر از دو تای پیشین برگزار کرد. این امر نشان از ویژگی نمادین عدد 3، یعنی آفرینندگی و کمال دارد. 3، عددی آسمانی، و در تقابل با 4، که عددی زمینی است، قرار دارد. 3، عدد حتمیت و قدرت است و ازاینرو، برای تحققیافتن امری باید آن را 3 بار انجام داد (نک : کوپر، 24-25).
اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ افشاری، مهران، تازهبهتازه نوبهنو، تهران، 1384 ش؛ تجربهکار، نصرت، «بعضی از رسوم باستانی»، مجلۀ مردمشناسی، تهران، 1335 ش، شم 4-5؛ دولتی، فرخنده، «سفرهها»، مجلۀ سخن، تهران، 1344 ش، س 16، شم 2؛ سهراب، مهربانو، «سفرۀ دختر بیبی سهشنبه»، ماهنامۀ فروهر، تهران، 1368 ش، س 24، شم 3-4؛ شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1371 ش؛ فقیهی شیرازی، مهناز، «سفره، آش و خوراکیهای نذری در تهران»، مجلۀ پژوهشنامه، تهران، 1382 ش، شم 7؛ فوجیموتو، یوکوه، «سفرههای نذری و اهمیت بررسی آداب و رسوم آیینی زنان در ایران»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، 1385 ش، س 5، شم 18؛ کوپر، جین، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمۀ ملیحه کرباسیان، تهران، 1379 ش؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، تهران، 1357 ش؛ مزداپور، فرنگیس، «درآمدی بر سفرههای مقدس زرتشتی»، یاد بهار، به کوشش علیمحمد حقشناس و دیگران، تهران، 1376 ش؛ همو، سفرههای مقدس زردشتی، پایاننامۀ فوقلیسانس رشتۀ فرهنگ و زبانهای باستانی ایران، دانشگاه تهران (دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی)، 1359 ش؛ مزداپور، کتایون، «مار جادو و زیبایی پروانه»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهـران، 1387 ش، س 7، شم 27- 28؛ مـؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانـۀ سیرجان، کرمان، 1381 ش؛ نوبان، مهرالزمان، «سفرههای نذری، تجلی صداقت و اخلاص»، مجلۀ میراث فرهنگی، تهران، 1369 ش، شم 2؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1311 ش؛ همایونسپهر، محمد، «زنان میراثدار سفرههای هفتسین و نذری»، فصلنامۀ نجوای فرهنگ، تهران، 1387 ش، س 3، شم 7.
ملیحه کرباسیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید