سرسره بازی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 1 آذر 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/257623/سرسرهبازی
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
5
سُرْسُرهبازی، از انواع بازیهای کودکانه. این بازی تا چند دهۀ پیش، در بیشتر مناطق ایران جزو بازیهای زمستانی بود. سرسرهبازی در جایجای ایران به نامهای مختلفی خوانده میشود: در منطقۀ بختیارینشین و کهگیلویه سِرسِرَک (ارشادی، 436)، سِرسِرهبازی (نصری، 3 / 2096) یا سُرسُرا و سُرسُراکونی (قزلایاغ، 553)، در کردستان سُرسُربازی (نصری، همانجا)، در خوزستان مظلاکه (قزلایاغ، 310)، در بیرجند و مناطق جنوب خراسان لَقشونُک یا لغزانک (رضایی، 532)، در اصفهان سُرسُری یا کونسُرونک (جناب، 311)، و در آذربایجان بوزتپک (صفری، 3 / 276) یا بوزتپدی (قزلایاغ، 11).
این بازی معمولاً در مکانی شیبدار یا با وسیلهای لغزنده انجام میشود؛ به این ترتیب که بازیکنان در بالای مکانی شیبدار قرار میگیرند و یکی پس از دیگری به طرف پایین شیب سُر میخورند (همو، 553؛ رضایی، همانجا؛ لغتنامه ... ، ذیل سرسره). در اردبیل، بوزتپدی یا بوزتپک روی رودخانۀ پرآب و یخبسته به این صورت انجام میشود: بازیکنهایی که میخها یا نعلهای آهنی بر پاشنههای کفش خود دارند (صفری، همانجا)، پشت سر استاد که فردی ماهر و ورزیده است، قرار میگیرند. استاد حرکات را یکبهیک انجام میدهد و بازیکنان باید آنها را عیناً تکرار کنند. این حرکات بیشتر جنبۀ سرخوردن به شیوههای مختلف را دارد و در چند مرحله که بهتدریج مشکلتر میشود، اجرا میگردد. این مراحل با حرکاتی ایستاده و نشسته انجام میگیرد و هریک از بازیکنان که قادر به انجام بعضی از حرکات نباشند، از دور بازی خارج میشوند (قزلایاغ، همانجا).شیوههای دیگر سرسرهبازی روی یخ چنین است که مسافتی از محل یخبسته عقب میروند و سپس بهسرعت میدوند تا به یخ برسند؛ در ابتدا پاهای جفتکردۀ خود را محکم و با استقامت نگاه میدارند تا از اثر قوۀ جبر که در بدن آنها از دویدن باقی است، بهصورت ایستاده چندین ذرع سُر بخورند (جناب، همانجا). در حالت دیگر، دو نفر از دو سو دستهای نفر سوم را میگیرند و او را روی برف یا یخ سر میدهند؛ گاه نیز با سینی فلزی، تیوپهای لاستیکی یا لگن بر سطوح شیبدار برفی و یخی، به سمت پایین سرازیر میشوند (نصری، قزلایاغ، همانجاها).
سرسره را میتوان به دو نوع طبیعی و مصنوعی تقسیم کرد: سرسرههای طبیعی شامل سطوح یخی و برفی است که بیشتر در مناطق سرد ایران دیده میشود و درواقع جزو بازیهای زمستانی است (ارشادی، رضایی، قزلایاغ، نصری، جناب، همانجاها؛ نجفی، 2 / 901). از انواع دیگر سرسرۀ طبیعی، تپههای خاکی است. اطفال در جاهایی که مرتفع و بلند است، پاهای خود را بهطور افقی رو به پایین دراز میکنند و تا پایین سر میخورند (جناب، 311). نوع سوم سرسرهبازی طبیعی، در بهار و روی سبزههای خیس و بارانخوردۀ تپهها انجام میگیرد (ایرج میرزا، 70). سرسرۀ مصنوعی چنین است که تختهسنگی از کوه میتراشیدند و بهعنوان سرسره استفاده میکردند که بیشتر سرگرمی طبقۀ اشراف و حاکمان بوده است (داعیالاسلام، ذیل سرسره؛ زیدان، 1014). نوع دیگر، سرسرههای آهنی و پلاستیکی است که امروزه برای بازی کودکان در انواع و اشکال و اندازههای مختلف طراحی و ساخته میشود. سرسرهبازی در دربار پادشاهان و حاکمان نیز وجود داشته است. در رستم التواریخ، از نوعی خاص از سرسره در اندرونی کاخ شاه سلطان حسین صفوی یاد شده است که به دستور این شاه برای عیاشیهای وی ساخته بودند (برای آگاهی از جزئیات این سرسره، نک : رستمالحکما، 75). اما معروفتر از این، سرسرۀ فتحعلی شاه قاجار است (شهری، 1 / 413؛ نجمی، 356؛ سهیلی، 32)؛ سرسرهای که به گفتۀ سفرنامهنویسان، برای تفریح و خوشگذرانی شاه قاجار در باغ نگارستان تعبیه شده بود (براون، 96) و بعدها در کلام منتقدان سلسلۀ قاجار، چون لکۀ ننگی بر پیشانی این پادشاهی حک شده است (ک. م.، 37؛ والیزاده، 392).
ارشادی، عیدیمحمد، فرهنگ بختیاری، تهران، 1388 ش؛ ایرج میرزا، دیوان اشعار، تهران، 1311 ش؛ جناب اصفهانی، علی، فرهنگ مردم اصفهان، ترجمۀ بخشی از سیاحتنامۀ ژان شاردن، به کوشش رضوان پورعصار، اصفهان، 1385 ش؛ داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1363 ش؛ رستمالحکما، محمدهاشم، رستم التواریخ، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1352 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمۀ علی جواهرکلام، تهران، 1369 ش؛ سهیلی خوانساری، احمد، «قصر و باغ نگارستان»، هنر و مردم، تهران، 1353 ش، شم 144؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1370 ش؛ صفری، بابا، اردبیل در گذرگاه تاریخ، تهران، 1362 ش؛ قزلایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایرانی، تهران، 1379 ش؛ ک. م.، «پایان کار میرزا تقی خان امیرکبیر»، مجلۀ نگین، تهران، 1349 ش، شم 70؛ لغتنامۀ دهخدا؛ نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، 1378 ش؛ نجمی، ناصر، ایران قدیم و تهران قدیم، تهران، 1362 ش؛ نصری اشرفی، جهانگیر و دیگران، وازیگاه، تهران، 1392 ش؛ والیزادۀ معجزی، محمدرضا، تاریخ لرستان (روزگار قاجار)، تهران، 1380 ش؛ نیز:
Browne, E. G., A Year Amongst the Persians, London, 1950.
اسماء موسوی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید