صفحه اصلی / مقالات / شمایل گردانی /

فهرست مطالب

شمایل گردانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 19 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

شَمایِلْ‌گَرْدانی،  نمایش تصویـر انفرادی اولیا و مقدسان و نقل قصه‌ای دربارۀ آنها. شمایل جمع شِمال و به معنی خصلتها، عادتها، خویها و خُلقها ست ( لغت‌نامه ... ، ذیل واژه). این واژه به معنی خوبیهای ذات، سرشتهای نیکو و اخلاق پسندیده (نفیسی، ذیل واژه)؛ روی، چهره و شکل ( آنندراج، ذیل واژه)؛ و عکس و تصویر ( لغت‌نامه، همانجا) نیز آمده است. بر همین اساس، شمایل‌نگاری را تمثال‌سازی از چهره‌ها و زندگی قهرمانان در وقایع اسطوره‌ای و تاریخی (بلوکباشی، در فرهنگ ... ، 355) تعریف کرده‌اند. 
از سنتهای کهن در تکایا آن بود که بر روی پرده‌ها یا دیوارها، شمایلی از شهادت 72‌تن می‌کشیدند و در و دیوار را رنگ سوگ می‌زدند (موسوی، 579). اصطلاح شمایل به مذهب خاصی اختصاص ندارد و برای اشاره به تصاویر مقدسی به کار می‌رود که مسیحیان شرق اروپا و خاورمیانه بدون توجه به ماده و تکنیک آنها را پرستش می‌کردند. از این حیث شمایلها می‌توانستند موزاییک، فرسک، حکاکی بر سنگ یا فلز و یا چاپ روی کاغذ باشند. شمایل در کاربرد امروزی، بیانگر تصاویر مقدس قابل حملی است که روی چوب، بوم یا شیشه نقاشی شده‌اند (نک‍ : نصری، 35؛ ER, VII / 67). 
برخی نویسندگانْ شمایل و شمایل‌گردانی را مترادف با پرده‌داری‌ / پرده‌خوانی (ه‍ م) دانسته‌اند (بیضایی، 219؛ شهریاری، 158؛ حسن‌بیگی، 341؛ ملک‌پور، 135) و یا در نوشته‌های خود شمایل‌گردانی و پرده‌خوانی را به‌جای هم به‌ کار می‌برند (عناصری، 51، 175، 186، 190، 197-210). در تعریف آن گفته‌اند که مراد از پرده‌داری شمایل‌گردانی بزرگان دین است. پرده‌داران یا شمایل‌گردانان کسانی‌اند که صحنه‌ای از حوادثی را در اختیار دارند که در تعزیه‌ها جاری است و در کتابهای مقاتل از آنها یاد شده، و روی پردۀ بلندی نقش شده است؛ آنها پردۀ سفیدی روی این نقاشیها می‌کشند و با شرح و بسط حوادث، به‌صورت تدریجی پرده را کنار می‌زنند و خصایص تک‌تک چهره‌ها را توصیف می‌کنند و تماشاچیان را سرگرم می‌نمایند (همایونی، 82). به‌رغم این توضیحات و تعریفها، شمایل عام‌تر از پرده است. در گزارشهایی از تکایای دورۀ قاجار، هنگام توصیف اجزاء و وسایل موجود در چادر تکیۀ دولت، از عکسهای قلمی شاه و ولیعهد، شمایلهای ائمه، تصاویری از صحرای کربلا (شهری، طهران ... ، 1 / 110-112) و همچنین تصاویر انفرادی پیغمبر (ص) یا امام علی (ع) یاد شده است (همو، تاریخ ... ، 3 / 195). 
شمایل‌گردانی یا در اصطلاح صنفی نقالان، «ذره‌پروری» با پرده‌خوانی متفاوت است. در پرده‌خوانی، هر پرده شامل 700 قصه است که به‌صورت فشرده در پرده‌ای بزرگ نقاشی شده است و مرشد آن را روایت می‌کند؛ اما در شمایل‌گردانی، تنها یک نقاشی روی بوم نصب می‌کردند و مراد (مرشد) قصۀ مربوط به این شمایل را به‌طور شفاهی به مرید (شاگرد) خود می‌‌آموخت و او را به 3 منظور روانۀ در خانه‌ها می‌کرد: 1. غرورشکنی مرید؛ 2. به‌دست‌آوردن وجوهاتی برای گذراندن زندگی؛ 3. آموزش کاربردی مرید. پس از اطمینان از یادگیری و اجرای این قصه، شمایل دیگری به مرید داده می‌شد تا اینکه او به این ترتیب 700 قصه را فرامی‌گرفت و استاد می‌شد و مجوز نصب پرده را از مرشد می‌گرفت (عاشورپور، 4 / 387- 388). البته برخی شمایل‌خوانان و شمایل‌گردانان دوره‌گرد نیز بودند که به‌منظور به‌دست‌آوردن وجوهی از این طریق و یا به‌سبب ارادت به اهل بیت (ع)، بدون رعایت این سنت و قرارها یکی از تصاویر یا شمایلهای پیامبر (ص)، حضرت علی (ع)، حضرت عباس (ع) یا پنج‌تن آل‌عبا را برداشته، خود به شمایل‌گردانی می‌پرداختند. این شمایلها را گاهی روی شیشه نقاشی می‌کردند و قاب می‌گرفتند (باقی). 
شمایل‌گردانی با توجه به بخش دوم واژه که بُنِ مضارعِ «گردیدن» در آن دیده می‌شود، نمایشی است که نمی‌تواند ساکن باشد و حرکت در آن مستتر است. به‌رغم محدودیتهای شرعی دین اسلام دربارۀ مجسمه‌سازی و چهره‌نگاری و وجود احادیث فراوان در نهی و نفی چهره‌پردازی (نک‍ : کلینی، 6 / 331-332؛ حر عاملی، 3 / 211)، هنر تصویرگری قهرمانان ملی و مذهبی به‌ویژه معصومان شیعه و یاران ایشان در میان شیعیان، از روزگار صفوی به بعد رواج بیشتری داشته است و بیشتر فقها دربارۀ آن سکوت، یا آن را تصدیق کرده‌اند. یکی از کهن‌ترین شواهد شمایل‌سازی در ایران، گزارش ماریا ویتوریا فونتانا از مراسم سوگواری عاشورای 338 ق /  949 م است (نک‍ : جلیل‌نیا، 70). 
شمایل‌نگاری مذهبی برگرفته از تاریخ شیعه احتمالاً از اواخر دورۀ آل‌بویه (320- 448 ق / 932-1056 م) مرسوم گردیده است. ماریا ویتوریا فونتانا در رسالۀ «شمایل‌نگاری اهل بیت» که در 1994 م منتشر شده است، 63 شمایل از سدۀ 6 ق / 12 م تاکنون را با مضامین و روایات گوناگون دربارۀ اهل بیت بر روی کاشی، کاغذ، فلز و اشیاء دیگر معرفی و آنها را به دو گروه تقسیم می‌کند: شمایلهایی از حضرت امیر (ع) و خاندانش، و شمایلهایی از مراسم محرم و تاسوعا و عاشورا که در آن صحنه‌هایی از واقعۀ عاشورا به سنت پادشاهان آل‌بویه در سدۀ 4 ق / 10 م به تصویر درآمده‌اند (نک‍ : همو، 69-71؛ نیز نک‍‌ : بلوکباشی، تعزیه‌خوانی، 30، «شمایل‌نگاری ... »، 40، در فرهنگ، 355-356). 
در توقها و علامتها که سابقۀ آن به چند سدۀ پیش بازمی‌گردد و با کیفیت فعلی دست‌کم از دورۀ صفوی به بعد قدمت دارند، نقشهای حکاکی‌شدۀ ائمه (ع) وجود داشته است. در بیشتر علامتهایی که در دهۀ اخیر در دسته‌های عزاداری محرم به راه می‌افتند، روی برخی تیغه‌ها، تصویری از حضرت محمد (ص) با کتاب قرآن در دست و روی تیغه‌های دیگر، تصاویری از حضرت علی و حضرت زینب (ع) و جز اینها منقوش است. در تعزیه‌ها و پرده‌خوانیها نیز از تصاویر امامان استفاده می‌شد. شمایل ائمه (ع) به‌صورت قاب عکسی مستقل نیز در مساجد، قهوه‌خانه‌ها، برخی مکانهای عمومی و خانه‌ها آویخته شده، یا در دسته‌های عزاداری پیشاپیش عزاداران به حرکت درمی‌آمد. این پدیده پیشینۀ درازی دارد. ویلیام فرانکلین، افسر نظامی انگلیس، در 1201 ق / 1787 م از دسته‌هایی خبر داده است که شمایلها و تصاویر را حمل می‌کردند و به محلات مختلف می‌بردند. او می‌نویسد: در بین تصاویر، تصویری از رودخانۀ فرات هم دیده می‌شود (ص 72). بنابراین مسئلۀ حمل شمایل ائمه (ع) از سده‌های پیش متداول بوده است و بـه‌رغم اینکه علما شبیه‌سازی ائمه (ع) را حرام می‌دانستند و به همان دلیل که خلاف فتوای مشهور، قادر به مقابله با قمه‌زنی نبودند، در برابر آن هم موضع قاطعی اتخاذ نمی‌کردند، زیرا این شمایل مورد علاقۀ تودۀ مردم بود. در دورۀ اخیر نیز شمایل‌گردانی دیده می‌شود. 
برخی نویسندگان شمایل‌گردانی و نقش صورت ائمه (ع) و دشمنان آنها، حوادث کربلا و جز اینها را، که در میان مردم نمایش داده می‌شود، متأثر از پرتره‌سازیهای مسیحی دانسته، و گفته‌اند: حتى اسلوب نقاشیها همان است که در مسیحیت دیده می‌شود، در‌حالی‌که صورت‌سازی در اسلام مکروه است. حتى نوری که به‌صورت یک هاله، گرد سر ائمه و اهل بیت (ع) دیده می‌شود، تقلیدی از پرتره‌های مسیحی است و شاید با فرۀ ایزدی و فروغ یزدانی در ایران باستان توجیه شده است (شریعتی، 172-173). 

شمایل‌گردانی در شهرها

 شمایل‌گردانی اختصاص به مناسبتهای مذهبی چون ایام محرم نداشت و در هر زمانی، حتى در ایام نوروز انجام می‌شد؛ چنان‌که در گیلان مرسوم بود برخی نوروزخوانان در ایام نوروز (ه‍ م) با شمایل به در خانه‌ها می‌رفتند. شمایل‌گردانها معمولاً چند نفر بودند که از جاهای مختلف و اغلب از شهر به روستا می‌رفتند و اشعار مذهبی می‌خواندند؛ آنها لباس بلند عبا‌مانند و شنل براق به تن داشتند و در دستشان یک قاب تابلو‌مانند با ابعاد حدود 30×40 سانتی‌متر بود که نقاشی صحرای کربلا را تجسم می‌کرد. آنها این تابلو را با پردۀ سبز می‌پوشاندند، و حاشیۀ زیر تابلو را با زنجیرهای کوتاه و چند سکه پول رایج تزیین می‌کردند. شمایل‌گردانها میان مردم احترام داشتند. آنها اشعار را می‌خواندند و اگر کسی از افراد روستا مایل به دیدن شمایل بود، تابلو را روی زمین می‌گذاشتند و پرده را از روی آن برمی‌داشتند و صحنۀ تابلو را توصیف می‌کردند. برخی از مردم هم 
یک لیوان آب می‌آوردند و شمایل‌گردانان با انداختن آویزهای تابلوی شمایل در آن، آب را متبرک، و در ازای آن وجهی دریافت می‌کردند. بعد از اتمام کار، تابلو را می‌پوشاندند و با دستۀ ‌چوبی‌اش آن را به کول گرفته، راه می‌افتادند و در موقع حرکت، در‌حالی‌که آویزها به تابلوها و شیشۀ قاب آن می‌خورد، صدای جرینگ‌جرینگ از آن بلند می‌شد (عباسی، 34-35). 
در همدان، شمایل‌گردانی بیشتر در شبهای جمعه در قبرستانها یا در محلهایی اجرا می‌شد که آمدوشد زیاد بود (عبادی، 230). در منطقۀ فامورِ کازرون، از چوب و پارچه‌های مختلف «علمهایی» درست می‌کنند و قاب عکسهای بعضی از ائمه (ع) (به‌ویژه حضرت علی، امام حسین و حضرت ابوالفضل <ع>) را به آن آویزان می‌کنند (ثواقب، 323). رواج شمایل در سوگواریها در دهۀ 1380 ش در شهرهای مختلف ازجمله تهران که کلان‌شهری با مظاهر مدرن است، به حدی رسیده بود که دستگاه امنیتی به مقابله با آن پرداخت (باقی). 

مآخذ

  آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ باقی، عمادالدین، تحقیقات میدانی؛ بلوکباشی، علی، تعزیه‌خوانی، تهران، 1383 ش؛ همو، در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگهای دیگر نگریستن، تهران، 1388 ش؛ همو، «شمایل‌نگاری در حوزۀ هنرهای عامۀ ایران»، کتاب ماه هنر، تهران، 1380 ش، شم‍ 31-32؛ بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1390 ش؛ ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، 1386 ش؛ جلیل‌نیا، آزرمیدخت، «شمایل اهل بیت»، نشر دانش، تهران، 1374 ش، شم‍ 87؛ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعة، قم، 1414 ق؛ حسن‌بیگی، محمدرضا، تهران قدیم، تهران، 1366 ش؛ شریعتی، علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران، 1359 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1370 ش؛ شهریاری، خسرو، کتاب نمایش، تهران، 1365 ش؛ عاشورپور، صادق، نمایشهای ایرانی، تهران، 1389 ش؛ عبادی، نصرالله و محمدجواد کبودرآهنگی، «تاریخچۀ نمایش در همدان»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، 1387 ش، س 7، شم‍ 26؛ عباسی، هوشنگ، آیینهای سنتی نوروز در گیلان، رشت، 1392 ش؛ عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران، 1366 ش؛ فرانکلین، ویلیام، مشاهدات سفر از بنگال به ایران، ترجمۀ محسن جاویدان، تهران، 1358 ش؛ کلینی، محمد، فروع الکافی، بیروت، 1428 ق / 2007 م؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ ملک‌پور، جمشید، گزیده‌ای از تاریخ نمایش در جهان، تهران، 1364 ش؛ موسوی گرمارودی، محمدصادق و دیگران، فرهنگ عاشورا، تهران، 1384 ش؛ نصری، امیر، حکمت شمایلهای مسیحی، تهران، 1388 ش؛ نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ، تهران، 1343 ش؛ همایونی، صادق، «عناصر سازندۀ تعزیه»، در پهنۀ تئاتر، تهران، 1381 ش؛ نیز: ER.

عمادالدین باقی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: