صفحه اصلی / مقالات / رستم و زردهنگَ /

فهرست مطالب

رستم و زردهنگَ


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 دی 1398 تاریخچه مقاله

رُسْتَم و زَرْدَهَنْگ، از حماسه‌های ملی ایران به زبان گورانی. زردهنگ از دو واژۀ «زرد» و «هنگ» تشکیل شده است. واژۀ «زرد» در اوستا (فروردین‌یشت، کردۀ 24، بند 98) نام یکی از پارسایان است که فروهرِ فرزندش ستوده شده، و در ویس و رامین، برادر شاه موبد (فخرالدین، 32، 34) معرفی گشته است (نیز نک‍ : یوستی، 381). واژۀ «هنگ» نیز در نام دیوانی چون اردَهنگ (مختاری، 158)، ارژنگ (فردوسی، 2/ 16) و هَنگَرمَن (رودنکو، 245) به کار رفته است. 
از داستان رستم و زردهنگ در متون اوستایی، فارسی زردشتی، حماسه‌های ملی، متون نقالی و روایتهای گفتاری چاپ‌‌شده ــ در حد بررسیهای نگارنده ــ سخنی به میان نیامده است. در منظومۀ 000‘12بیتی هفت‌لشکر، به روایت الفت، که دوران پادشاهی کیخسرو و لهراسب را در بر دارد، نه‌تنها این داستان نیامده، که ظاهراً به نام زردهنگ نیز اشاره‌ای نشده است. در دو نسخۀ مفصل از شاهنامه‌های کردی نیز از این داستان نامی به ‌میان نیامده است (شریفی، «شاهنامۀ کردی اثری ... »، سراسر مقاله). همچنین در رجزخوانیهای رستم (هفت‌لشکر، روایت الفت، گ 314 ر، روایت بهاءالدین، 233، 259) یا برشمردن کردارهای پهلوانی او از سوی دیگران (شاهنامه با لهجه‌ای ... ، گ 32 ر؛ شمقال ... ، گ 8) به نبرد با زردهنگ اشاره‌ای نشده است. 
از این داستان دو دست‌نوشت در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی و کتابخانۀ آستان قدس رضوی موجود است. روایتی از این داستان را ایرج بهرامی با نام «منظومۀ رزم‌نامۀ رستم و صمصام‌شاهِ دیو» (ص 89-144)، و روایتی دیگر را محمد رشیدی امینی در شاهنامۀ کوردی (ص 595-654) به چاپ رسانده‌اند. همچنین حیدر لطفی‌نیا (ص 105- 109) این داستان را براساس دو دست‌نوشت موجود خلاصه کرده است. روایتهایی را نیز احمد شریفی («شاهنامۀ کردی»، 953) و بهروز چمن‌آرا (ص 136) معرفی کرده‌اند. همۀ روایتهای این داستان در حدود 200‘1 بیت است. داستان در ساختار مثنوی و وزن ده‌هجایی، با یک تکیه در میان هجای پنجم و ششم است. گفتنی است داستانی نیز با نام «جهان‌دار و زردآهنگ‌دیو» وجود دارد. 
داستان «رستم و زردهنگ» پس از مرگ غورث‌شاه، زنون جادو، عظیم‌شاه و هزبر بلا، و پس از داستان «هفت‌لشکر»، در پایان پادشاهی کیخسرو روی می‌دهد. 

خلاصۀ داستان

صمصام‌دیو در پی دادخواهی افراسیاب، نامه‌هایی به زردهنگ‌دیو، نهنگ‌دیو و جم‌جم‌دیو می‌نویسد و آنها را به جنگ با ایرانیان فرامی‌خواند و سپس با سپاهی گران به مرزهای ایران می‌تازد. مانند بسیاری از داستانهایی از این دست، ابتدا دشمن سپاهیان ایران را شکست می‌دهد، اما با آمدن رستم (ه‍ م)، تعادل قوا به نفع سپاه ایران به هم می‌خورد و سرانجام  ایرانیان پیروز، و فرماندهان و سران دیوان کشته می‌شوند. 
در دست‌نوشت کتابخانۀ آستان قدس رضوی، داستان چنین ادامه می‌یابد: پیران و افراسیاب برای گریز در حال گفت‌وگویند که گیو از راه می‌رسد و پیران را با شمشیر می‌کشد، اما افراسیاب می‌گریزد. کیخسرو (ه‍ م) نیز افراسیاب را می‌بیند و گرزی بر سرش می‌کوبد که اسب او سرنگون می‌شود؛ آنگاه کیخسرو افراسیاب را با کمند گرفته، با شمشیر بر فرق او می‌زند و کین پدر را می‌ستاند ( کلیات ... ، 65-66). در روایت دست‌نوشت کتابخانۀ مجلس، داستان با کناره‌گیری کیخسرو از پادشاهی به پایان می‌رسد. 
در روایتهای این داستان، به نام شاعر یا راوی اشاره نشده و تنها نام کاتب آمده است. در پایان دست‌نوشت کتابخانۀ مجلس، سخن از به‌پایان‌رسیدن «کتاب شاهان ایران» (جنگ ... ، 64) است. در برخی روایتهای گورانی نیز از شاهنامه‌ای منثور سخن به میان می‌آید (داستان ... ، 1؛ گورانی، گ 86 پ) که منبع شاعر/ راوی بوده است. در روایتهای مختلف این داستان، از زردهنگ با عنوان شاه / دیو یاد شده که بازتابی از دوگانگی شخصیت او در ساختار دیو ـ انسانی است. اما آنچه شخصیت دیوی وی را پررنگ می‌سازد، دگرآیینی و کافرکیشی او ست که در زمرۀ آتش‌پرستان، بت‌پرستان و شیطان‌پرستان معرفی شده است (نک‍ : همو، گ 172 ر). رویکرد دگرآیینی دیوان، به‌ویژه آتش‌پرستی، در حماسه‌های گورانی مضمون تکرارشونده است؛ ابلیس‌دیوْ آتش‌پرست (هفت‌لشکر، روایت الفت، گ 330 پ)، دیو سپیدْ گبر (رستم ... ، 36، 61) و سایر دیوانْ کافر و بی‌دین‌اند. 
در این داستان، خوابهای رستم و زال (ه‍ م) نقش بسیار مهمی دارند. رخش (ه‍ م) نیز حضوری پهلوانانه دارد و تا مرز کشتن اسب سرخاب‌دیو پیش می‌رود. رخش که در هفت‌خان شیر را کشته و به یاری رستم اژدها را نابود کرده (فردوسی، 2/ 22، 28)، رستم را در نبرد با نهنگ‌دیو و جم‌جم‌دیو نیز یاری می‌دهد؛ او با دستان خود بر سر جم‌جم‌دیو می‌کوبد و با دندان حلقوم او را پاره می‌کند ( کلیات، 60)، و همچنین در نبردی سنگین، فیل تَقارُن‌دیو را فراری می‌دهد (هفت‌لشکر، روایت الفت، گ 192 پ؛ شاهنامه با لهجه‌ای، گ 36). 
اصطلاح «قورۀ گای موغانی» (= فریاد گاو مغانی) که گورانی (همانجا، نیز «منظومه ... »، 254) به آن اشاره کرده، یادآور فریاد روان گاو نخستین پس از کشته‌شدن به ‌دست اهریمن (ه‍ م) است ( گاتها، 10؛ بندهش، 53؛ وزیدگیها ... ، 38) که در نوع خود منحصربه‌فرد است. همچنین خیمۀ رستم در این داستان «زرنگار» (= زرین) است که پیوند تنگاتنگی با صفت پدرش «زر» (نک‍ : ه‍ د، زال) و «زرین» (داستان، 68) دارد؛ لقب رستم نیز در ویس و رامین، زر (فخرالدین، 17)، و نام نیزه‌داران او زرعلی، زرداد و زرپوش (گورانی، گ 193 ر) است. گویا این نگرشْ کهن‌تر از خیمۀ سبزرنگ رستم (فردوسی، 2/ 160، 163؛ بانوگشسپ‌نامه، 86- 89) است که به نظر می‌رسد همانند سبزپوشی اردیبهشت، بهمن، آذرخراد و آذرگشسپ (زرتشت بهرام، 75)، تحت ‌تأثیر عقاید اسلامی باشد (آموزگار، 51). این درحالی است که این فرستادگان در دینکرد (III-V(1)/ 436؛ کتاب ... ، 32) و وزیدگیهای زادسپرم (ص 71-72) سبزپوش نیستند، و در بندهش (ص 110)، جامۀ بهمن سپید است. 

مآخذ

آموزگار، ژاله و احمد تفضلی، اسطورۀ زندگی زردشت، تهران، 1370 ش؛ بانوگشسپ‌نامه، به کوشش مهرانگیز کراچی، تهران، 1382 ش؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369 ش؛ جنگ زردهنگ و رستم، دست‌نوشت شم‍ 405‘86، موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ چمن‌آرا، بهروز، «درآمدی بر ادب حماسی و پهلوانی کردی با تکیه بر شاهنامۀ کردی»، جستارهای ادبی، مشهد، 1390 ش، س 44، شم‍ 1؛ داستان کودکی رستم و کشتن ببر بیان، دست‌نوشت شم‍ 418 ‘86، موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ رستم و بور بیان، هفت‌خوان رستم، دست‌نوشت شم‍ 859‘2، موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی؛ رودنکو، م. ب.، افسانه‌های کردی، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1352 ش؛ زرتشت بهرام پژدو، زراتشت‌نامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1338 ش؛ شاهنامه با لهجه‌ای ناشناس، دست‌نوشت شم‍ 559‘16، موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ شاهنامۀ کوردی (هه‌ورامی)، به کوشش محمد رشیدی امینی، کردستان، 1408 ق؛ شریفی، احمد، «شاهنامۀ کردی»، نمیرم از این پس که من زنده‌ام، به کوشش غلامرضا ستوده، تهران، 1374 ش؛ همو، «شاهنامۀ کردی اثری مستقل یا ترجمه‌ای از شاهنامۀ فردوسی»، فرهنگ، تهران، 1374 ش، شم‍ 16؛ شمقال و رستم (شغاد و رستم)، دست‌نوشت شم‍ 416‘86، موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ فخرالدین اسعد گرگانی، ویس و رامین، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1349 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی‌مطلق، تهران، 1386 ش؛ کتاب پنجم دینکرد، آوانویسی، ترجمه، تعلیقات و واژه‌‌نامه از ژاله آموزگار و احمـد تفضلی، تهران، 1386 ش؛ کلیات رستم و زردهنگ، دست‌نوشت شم‍ 857‘2، موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی؛ گاتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود، بمبئی، 1331 ش/ 1952 ق؛ گورانی، مصطفى، جواهرپوش، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملی ملک، شم‍ 616‘4؛ همو، «منظومۀ جواهرپوش»، شاهنامۀ کردی، به کوشش ایرج بهرامی، تهران، 1383 ش، ج 1؛ لطفی‌نیا، حیدر، حماسه‌های قوم کرد، تهران، 1388 ش؛ مختاری غزنوی، عثمان، شهریارنامه، به کوشش غلامحسین بیگدلی، تهران، 1358 ش؛ «منظومۀ رزم‌نامۀ رستم و صمصام‌شاه دیو»، شاهنامۀ کردی، به کوشش ایرج بهرامی، تهران، 1389 ش، ج 2-3؛ وزیدگیهای زادسپرم، ترجمۀ محمدتقی راشدمحصل، تهران، 1385 ش؛ هفت‌لشکر، روایت الفت، دست‌نوشت شم‍ 937‘11، موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی؛ همان، روایت بهاءالدین قطبانی، دست‌نوشت شم‍ 972‘86، موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی؛ نیز:

Avesta, ed. K. F. Geldner, Stuttgart, 1889; The Complete Text of the Pahlavi Dinkard, ed. D. M. Madan, Bombay, 1911; Justi, F., Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963. 
آرش اکبری مفاخر

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: