صفحه اصلی / مقالات / ذخیرة الاسکندر /

فهرست مطالب

ذخیرة الاسکندر


آخرین بروز رسانی : شنبه 21 دی 1398 تاریخچه مقاله

ذَخیرَةُ الْاِسْکَنْدَر، رساله‌ای منسوب به ارسطو، شامل مباحثی در کیمیاگری، پزشکی و برخی از طلسمها. نویسندۀ این رساله، کتاب سرّ ‌الخلیقة و صنعة‌ الطبیعۀ بلیناس را دیده بوده، و ظاهراً در سدۀ 6 م می‌زیسته است (GAS, IV/ 103). 
این اثر دارای وجوه مردم‌شناختی فراوانی به‌ویژه در این موارد است: پیوند کیمیاگری و تنجیم و طلسمات، پزشکی مبتنی بر کیمیاگری، سنخ‌شناسی طلسمات، باورهای کهن نجومی دربارۀ تأثیر کواکب در زندگی و احوال آدمیان، خواص جادویی نقوش و علائم، عجایب گیاهان و حیوانات، و آداب‌و‌رسوم و پوشاک.
بنابر دیباچه‌ای که محمد بن خالد بر این رساله نوشته است، معتصم، خلیفۀ عباسی، پس از آگاهی از داستانهای موجود در آن دربارۀ یکی از بناهای منسوب به آنتیوخوس ــ شاگرد اسکندر (ه‍ م) ــ به نام «بیت‌الآثار»، بر آن می‌شود که اسرار آن بنا را بگشاید؛ بنابراین عبدالملک بن حاجب، علی بن احمد منجم و خود محمد بن خالد را مأمور این کار می‌کند. آنها پس از بررسی بنا و گشودن معمای مربوط به وسعت آن، دیواری را ویران می‌کنند و در آن میان صندوقی به دست می‌آورند. در صندوق کتابی با برگهایی از طلا وجود داشته که همان ذخیرة ‌الاسکندر بن فیلقوس ذوالقرنین بوده است که به فرمان خلیفه، از یونانی به عربی ترجمه می‌شود (نک‍ : گ 64 پ ـ 66 ر).
در مقدمۀ کتاب، ارسطو تصریح می‌کند که متن اصلی اثر نوشتۀ هرمس‌الهرامسه (دربارۀ او، نک‍ : فستوژیه، I/ 67-88) بوده است که در پی آگاهی‌اش از بروز توفانی بزرگ، آن را در سردابی می‌نهد و بلینـاس (ه‍ ‌م) حکیـم بـدان دست می‌یـابد (گ 64 پ ـ 66 ر؛ نیز نک‍ : روسکا، 72)؛ او همچنین، با تصریح به بهره‌گیری‌اش از شخص بلیناس، آورده است هنگامی‌که افلاک در موقعیت مناسب بوده‌اند، نوشتۀ خود را در اختیار اسکندر می‌نهد. درواقع، این بخش از مقدمه، تلفیقی از مقدمۀ کتاب سرّ‌ الخلیقة ... بلیناس (ص 7) و روایت بابلی دربارۀ توفان بزرگ است (نک‍ ‌: پلسنر، «هرمس ... »، 52).
در این اثر، بلیناس هم‌روزگار فیلیپ و پسرش اسکندر است، و ای بسا که سبب اصلی اشتباه دربارۀ تاریخ زندگی بلیناس در متونی مانند ترجمۀ فارسی بلعمی از تاریخ طبری (2/ 693) و اقبال‌نامۀ نظامی گنجوی (ص 120 بب‍ ، 126؛ نیز نک‍ : معین، 2/ 313-314) همین اثر باشد. 
در ادامـۀ مقدمـه (گ 67 ر ـ 67 پ)، بخـش کیهـان‌شنـاخت هرمسی اثر آمده است. در اینجا، طرح موضوع تبعیت عالم سفلی از عالم علوی و وحدت اتصالی این دو عالم و مسئلۀ سعد و نحس امور، مقدمه‌ای شده برای ورود به مباحث اصلی کتاب که در 10 فن تنظیم گردیده است.
در فن اول، از تأثیر نیّر اعظم یا خورشید در عالم علوی بحث شده، و اختلاف مردمان اقالیم هفت‌گانه در شکل، مزاج و رفتار با توجه به نسبت این عالم با هریک از اقلیمها مورد توجه قـرار گرفتـه (گ 68 ر ـ 68 پ)، و تفـاوت پـوشـش گیاهـی و جانوری هر اقلیم از این چشم‌انداز بررسی شده‌است (گ 68 پ ـ 69 ر). به نظر مؤلف، بعد از خورشید، بیشترین تأثیر بر عالم سفلی از آن ماه است و آنگاه از آن کواکب پنج‌گانۀ عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل (گ 69 پ). در این بخش، پس از توضیحاتی دربارۀ موقعیت کواکب و اوقات ماه (= قمر) و تأثیر آنها بر برخی از داروها، بر توجه به افعال کواکب در هر زمانی تأکید شده است (گ 70 ر ـ 71 ر).
در فن دوم، در بحث از کلیات علم کیمیا، نخست نسبت طلا و نقره با خورشید و ماه بررسی شده است (گ 71 ر)، و آنگاه دربارۀ چگونگی ساختن تیزاب و برخی مواد دیگر دستورالعملهایی ارائه شده که از نظر تاریخ علم قابل توجه است؛ به‌ویژه که در این بخش از نشادر آلی و معدنی یاد شده است (گ 71 پ؛ قس: GAS, IV/ 103).
فنون سوم و چهارم، به ترتیب دربارۀ سموم و پادزهرها و شیوۀ ساختن آنها ست. در این دو بخش، شیوۀ پزشکی مبتنی بر کیمیاگری به روشنی ترسیم شده است و در آنها برخی بُن‌مایه‌های شَمَنی و جادویی را آشکارا می‌توان دید؛ ازجمله در کاربرد خون آدمی برای ساختن برخی از سموم (گ 77 ر). در این بخشها نیز بر نقش وضع و اوقات کواکب در تهیۀ سموم و پادزهرها تأکید شده است (برای نمونه، نک‍ : گ 81 پ).
فن پنجم تا دهم کتاب از منظر مطالعات مردم‌شناختی اهمیت خاصی دارد. در این فنون، به شماری از مهم‌ترین طلسمهای رایج در حیات اجتماعی جهان اسلام برمی‌خوریم که از جملۀ آنها به این موارد می‌تـوان اشاره کرد: مهرهای طلسمی (گ 82 ر ـ 84 پ)؛ انگشتریهای خاص هریک از کواکب (گ 85 ر ـ 88 ر)؛ طلسمهای متفرقه برای اموری مانند دفع عقرب‌گزیدگی، مارگزیدگی، هجوم ملخ و بادهای سخت، قطع خون‌ریزی، رفع انواع تب، ایجاد فتنه، و جلب محبت زنان (گ 88 ر ـ 89 ر). گفتنی است که این طلسمها نمونه‌‌های ارزشمندی از پیوند طلسم و تنجیم و کیمیاگری را در اختیار ما می‌نهند؛ چنان‌که طلسمهای جلب قلوب نمونۀ جالبی از این پیوند است (گ 93 پ ـ 95 پ؛ نیز نک‍ : ه‍ د، جادو).
فلزاتی که در این چند فن، از آنها نام برده‌می‌شود، بیشتر روی و قلع‌اند. در این فنها، به کاربرد ابریشم و رنگ انواع آن توجه خاصی شده است؛ مؤلف کتاب، به پیروی از سنت زردشتی (برای نمونه، نک‍ : روایت ... ، 81-83)، از نسبت رنگ سنگها با طلسمات و کواکب آنها سخن گفته است و به سنت قدیم جادوگران، بر نقر صورتها و اشکال مختلف بر روی مهره‌ها و فلزات، برای ساختن طلسم اصرار فراوان دارد؛ به طوری‌که شکل خاصی از آنیمیسم (= جان‌پنداری) را در آن می‌توان دید که بر انتقال درد و بیماری از آدمی به روان جانوران و به ویژه مارها تأکید می‌کند.
فن نهم دربارۀ گیاهانی است که به شیوه‌های نامتعارف و برای مصارف جادویی پرورش یافته‌اند. در این فصل هم ارتباط پزشکی سنتی و جادو را می‌توان دید؛ مثلاً، خربزه به دلیل آنکه با هر 4 خلط آدمی قابل امتزاج است، مناسب‌ترین گیاه برای چنین مصارفی معرفی شده است (گ 94 ر ـ 96 پ).
فن دهم دربارۀ نقش اعضا و جوارح حیوانات در ساختن طلسمهای دوستی و دشمنی، نزدیکی و دوری، و درمان برخی بیماریها ست، که مهم‌ترین آنها به این قرارند: درمان دیوانگی (ه‍ م) (گ 97 پ)، جذام، چگونگی تیزهوش‌کردن اسب، درمان شب‌کوری و سفیدی چشم با مغز پرستو (گ 98 ر)، مصرف اندامهای جغد (ه‍ م) و خوک در ساخت طلسمهای محبت و عداوت (گ 98 پ)، درمان سل و استسقا (همانجا)، و راه جلوگیری از سحر و نیرنگ (گ 99 ر).
رسالۀ ذخیرة ‌الاسکندر، همچنین در بررسی نمونه‌های پوشاک مناطق مختلف در دوره‌های گوناگون مفید است؛ در نسخه‌های خطی مختلف آن، کاتبان، تصاویر انسانی مربوط به طلسمها را به گونه‌ای رسم نموده‌اند که در روزگارشان متداول بوده است (برای نمونه، نک‍ : گ 87 پ ـ 88 ر، 92 پ ـ 93 ر).
گفتنی است که میان برخی از طلسمهای این رساله با کتاب طلاسم الاکبر (گ 122 پ) شباهتهایی می‌توان یافت (روسکا، 99) که از منبع یا زمینۀ فرهنگی مشترک در تألیف این دو اثر خبر می‌دهد (قس: پلسنر، «بلیناس»، 995). همچنین، به شباهت بخش مربوط به انگشتریهای کواکب در این رساله با طلسمهای نقش‌بسته بر مهرها و انگشتریها و خواص آنها در رسالة فی تأثیر الروحانیات فی المرکبات، مانند طلسم‌ رهایی از شر حشرات (بلیناس، گ 6 پ) باید اشاره کرد که به زمینۀ فرهنگی و سنت مشترکی باز می‌گردد که این دو اثر در آن بالیده‌اند و بی‌تردید ریشه در روزگار هلنی دارد.
وجود نسخه‌های متعدد متن عربی و ترجمه‌های فارسی رسالۀ ذخیرة الاسکندر از سده‌های گوناگون اسلامی، گویای حضور مطالب ایـن کتاب در بخشی از حیـات اجتمـاعی جهـان ایرانـی ـ اسلامی است (برای نسخه‌های عربی، نک‍ : GAS, IV/ 103-104؛ برای برخی ترجمه‌های فارسی، نک‍ : منزوی، 1/ 621).
درطول 100 سال گذشته، این رساله مورد توجه برخی از محققان میراث کیمیاگری اسلامی قرار گرفته است؛ از آن جمله‌اند: یولیوس روسکا که این رساله را در کتاب لوح زمردین مورد توجه قرار داده و بخشهایی از آن را به همراه ترجمۀ آلمانی منتشر کرده است (ص 68-107)، و مارتین پلسنر («اسناد جدید ... »، .83 ff) که از این اثر در بررسی منابع لوح زمردین یاد کرده است.

مآخذ

بلعمی، محمد، تاریخ، به کوشش محمد‌تقی بهار، تهران، 1353 ش؛ بلیناس، رسالة فی تأثیر الروحانیات فی المرکبات، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ اسعد افندی استانبول، شم‍ 987‘1؛ همو، سر ‌الخلیقة و صنعة ‌الطبیعة، به کوشش اورزولا وایسر، حلب، 1979 م؛ همو، طلاسم الاکبر، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملی پاریس، شم‍ 2250؛ ذخیرة‌ الاسکندر، منسوب به ارسطو، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، شم‍ 559‘12؛ روایت پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، 1367 ش؛ محمد بن خالد، مقدمه بر ذخیرة الاسکندر (هم‍‌ )؛ معین، محمد، مجموعه مقالات، به کوشش مهدخت معین، تهران، 1364 ش؛ منزوی، خطی؛ نظامی گنجوی، اقبال‌نامه، به کوشش حسن وحید دستگردی، تهران، 1317 ش؛ نیز:

Festugière, R. P., La Révélation d’Hermès Trismégiste, Paris, 1950; GAS; Plessner, M., «Balīnūs», EI2, vol. I; id, «Hermes Trismegistus and Arab Science», Studia Islamica, Paris, 1954, vol. II; id, «Neue Materialien zur Geschichte der Tabula Smaragdina», Der Islam, Berlin / Leipzig, 1927, vol. XVI; Ruska, J., Tabula Smaragdina, Heidelberg, 1926.
محمد کریمی زنجانی اصل

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: