دیولافوا، مارسل
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/246046/دیولافوا،-مارسل
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
24
دیولافوا، مارسل آگوست (1844-1920 م / 1260- 1338 ق)، مهندس راه و ساختمان و باستانشناس فرانسوی. او در تولوز در خانوادهای اشرافی متولد شد، در دانشکدۀ پلیتکنیک در رشتۀ مهندسی عمران تحصیل کرد و به استخدام ادارۀ پلها و جادههای فرانسه درآمد (رایناخ، 363؛ ایرانیکا، VII / 399).
مارسل در سال 1868 م / 1285 ق در اولین مأموریتی که در شهر اُمَل (سورالغُزلان کنونی) در الجزایر به او محول شد، با زبان عربی، نیز عتیقههای رومی آشنا شد که در انتخاب راه آیندۀ وی تعیینکننده بود. در 1870 م، با ژان ماگر ازدواج کرد. ژان بلافاصله پس از ازدواج با مارسل، او را در میدان جنگ لوآر (1870-1871 م) همراهی کرد و نقشی بسزا در شکلگیری شخصیت کاری او داشت (همانجاها؛ پوتیـه، 307). مأموریتهای بعدی مارسل بـه مصر و مـراکش، علاقه بـه معمـاری و باستانشناسی را در وی بیدار کرد و او در این راه همسر جوانش را نیز سهیم نمود (همانجاها).
دانشمندان غربی از دیرباز با این پرسش مواجه بودند که «آیا سبک معمـاری گوتیک متأثـر از هنـرهای شرقـی بـوده است؟»؛ پرسشی که ذهن را مشغول میکرد و او با اشتیاق در پی ثابتکردن آن بود. همچنین وی خود بر این باور بود که اصول و سبک معماری اسلامی کاملاً متأثر از معماری ساسانیان بوده است. او برای یافتن پاسخ این پرسشها و به تشویق اوژن امانوئل ویوله لودوک (1818- 1879 م / 1233-1296 ق، معمار و نظریهپرداز فرانسوی)، شغل خود را رها کرد و با هزینۀ شخصی، همراه همسرش، عازم سفر به شرق شد تا از نزدیک به بررسی و مطالعه دربارۀ نظریات خود و دیگر دانشمندان بپردازد (دیولافوا، ایران ... ، 1-2؛ ایرانیکا، VII / 399-400). این سفر در 1881 م / 1298 ق، از بندر مارسی آغاز شد و مدت 14 ماه به طول انجامید. مارسل و همسرش از راه قفقاز وارد ایـران شدند، از بسیـاری از شهرهـا و آثار باستانی و معماری ایران دیدن کردند و به بررسی آثار سطحی تپۀ شوش پرداختند که پیشتر ویلیام کِنِث لفتوسِ انگلیسی توانسته بود در این محوطه قسمتی از کاخ و کتیبۀ میخی اردشیر دوم (404- 358 قم) را کشف کند. این موضوع موجب علاقهمندی زوج دیولافوا برای سفر مجدد به ایران، و کاوش در این منطقه شد (دیولافوا، همان، 2-7، 19، 35، 689-700؛ نگهبان، 88).مارسل پس از بازگشت به فرانسه، توانست نظر مساعد درونشو، مدیر وقت موزههای ملی فرانسه را برای کاوش در شوش جلب، و مبلغی از اعتبارات موزهها و وجهی از سوی وزارت فرهنگ فرانسه را برای انجام این پروژه دریافت کند؛ همچنین وزارتخانههای جنگ و دریاداری کمکهای غیرنقدی در اختیار او قرار دادند. مارسل سپس با مداخلۀ تولوزان (پزشک فرانسوی دربار ناصرالدین شاه) اجازۀ کاوش در محوطۀ باستانی شوش را از شاه ایران براساس توافقنامهای به دست آورد. در این توافقنامه قید شده بود که مقبرۀ دانیال نبی از محدودۀ کاوش مستثنا، و نیز مرمت گردد؛ همچنین اشیاء مکشوفه از کاوش، میان دو طرف تقسیم، و فلزات گرانبها در اختیار دولت ایران قرار گیرد. بدینترتیب مارسل به همراه همسرش ژان و دو نیروی متخصص به نامهای مهندس بابَن و پروفسور هوسه، از راه دریا وارد بندر بوشهر شدند و از طریق رود کارون به شوش رسیدند (معصومی، باستانشناسی ... ، 3؛ رایناخ، همانجا؛ نگهبان، 89؛ دیولافوا، سفرنامه ... ، 2-4، 47).مارسل و همراهانش با استخدام شماری از افراد محلی، کاوش در تپۀ شوش را آغاز کردند؛ هرچند نبودِ امکانات کافی و عدم آشنایی مردم محلی به اینگونه فعالیتها، آنها را دچار مشکل و کندی در کار نمود (توللی، 65؛ رایناخ، 363). پیش از این، لفتوس در پی یافتن ورودی کاخ اردشیر به حفاری در جبهۀ شمالی تپه پرداخته بود، ولی دیولافوا با منطقی که داشت، جبهۀ جنوبی را برای کاوش انتخاب کرد و از مارس تا آوریل 1885 / جمادیالاول تا رجب 1302 به کاوش ادامه داد؛ در نتیجۀ کاوشهای او و هیئت همراهش آثار ارزشمندی از دورۀ هخامنشی به دست آمد، ازجمله: آجرهای لعابدار با نقش شیر و گل نیلوفر، سرستونهای سنگی به شکل گاو، و شماری اشیاء کوچک (دیولافوا، همان، 84، 101-105، 118 بب ؛ عبدی، 91؛ نگهبان، 90). مارسل و همسرش چند روز بعد از پایان کاوش، با 55 صندوق از آثار بهدستآمده، ایران را به مقصد فرانسه ترک کردند (دیولافوا، همان، 168).در بازگشت به فرانسه به آنها اطلاع داده شد که دولت ایران اجازۀ ادامۀ کار در شوش را نخواهد داد؛ اما مارسل برای بازگشت به ایران تلاش فراوان کرد تا سرانجام توانست مجوز کاوش مجدد را با همان شروط گذشته از دولت ایران بگیرد. آنها بار دیگر در دسامبر 1885 / ربیعالاول 1303، وارد شوش شده، کار کاوش را تا فوریۀ 1886 / جمادیالاول 1303 ادامه دادند و مارسل توانست ورودی کاخ اردشیر دوم هخامنشی را بیابد. یک ماه بعد، او و هیئت کاوش همراهش با حدود 250 صندوق دیگر از اشیاء و آثار، شامل آجرهای لعابدار با نقش سربازان جاویدان و شیر بالدار، ستون و سرستونهای سنگی، و شمار زیادی اشیاء کوچک، بدون رعایت قراردادِ تقسیمِ اشیاء مکشوفه با شاه و دولت، ایران را به مقصد فرانسه ترک کردند. در فرانسه کل آثار بهدستآمده از دو فصل کاوشِ شوش، در موزۀ لوور به نمایش درآمد (همان، 171-174، 235، 283-287، 304- 309؛ رایناخ، توللی، همانجاها).
مارسل تپۀ شوش را براساس آثار و بقایای کشفشده، به دورههای هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانی و اسلامی تقسیم نمود. او کاوشهای خود را تا عمق لایههایی که به دورۀ هخامنشیان میرسید، محدود نمود و به دورههای پایینتر توجهی نکرد. هدف او تهیۀ نقشههای دقیق از ساختمانها و معماری بود که در این کار موفق شد (نگهبان، 91). با خروج هیئت کاوش دیولافوا به همراه آثار، و عدم تمدید قرارداد حفاری توسط ناصرالدین شاه، کار مارسل و ژان در شوش برای همیشه پایان پذیرفت (پرو، 49؛ عبدی، همانجا).مارسل پس از بازگشت از شوش همراه همسرش به اسپانیا و پرتغال رفت و در مورد شهرنشینی در این دو کشور تحقیق و پژوهش نمود؛ سپس در مقام یک افسر نظامی واحد مهندسی، در مراکش به خدمت گمارده شد که موقعیت کاوش مسجد یعقوب المنصور در رباط را برای او و همسرش ژان فراهم کرد ( ایرانیکا، VII / 401؛ رایناخ، همانجا)؛ همچنین در 1895 م / 1313 ق به عضویت فرهنگستان کتیبهشناسی درآمد (همانجا؛ معصومی، تاریخچه ... ، 96-97).مارسل تحقیقات، مطالعات و کاوشهای خود را در قالب کتاب و مقاله منتشر کرد، ازجمله: «اسلام و علم» و «ایران» (دو یادداشت در زمینۀ فلسفـه، 1883 م)؛ «آپادانای شوش» («نشریۀ معماری»، 1883 م)؛ «هنر عهد ایران باستان»، 5 جلد (1884- 1889 م)؛ «آرامگاه داریوش» («نشریۀ معماری»، 1883 م)؛ «کاوشهای شوش»، سالهای 1884-1885 م و 1885-1886 م (1885-1887 م)؛ «آکـروپلیس شـوش» (1890-1892 م)؛ «آثـار باستـانـی شـوش، گزارششده از سوی هیئت باستانشناسی» (1913 م)؛ «کتاب استر و کاخ خشایار» (1888 م) («نشریۀ یهودی»، ج 16)؛ «مراکش و جنگهای صلیبی» («آکادمی»، 1918 م)؛ «کلیسا و مسجد» (1909 م)؛ «کاوش در رباط در مسجد یعقوب المنصور» («آکادمی»، 1915 م)؛ و چندین مقاله و کتاب در زمینۀ کتاب مقـدس، تـاریخ نظامی، و هنر و ادبیاتِ اسپانیا و پرتغـال (شوالیه، 58؛ ابوالحمد،II / 160-161, 276 ؛ رایناخ، 364؛ نگهبان، 91-92).مارسل در 20 فوریۀ 1920 م / 30 جمادیالاول 1338 ق، بر اثر بیماری ریوی در پاریس درگذشت ( ایرانیکا، همانجا).
توللی، فریدون، «ویرانههای باستانی شوش»، پیام نو، تهران، 1326 ش، س 3، شم 12؛ دیولافوا، ژان، ایران، کلده و شوش، ترجمۀ علیمحمد فرهوشی، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، 1364 ش؛ همو، سفرنامه، خاطرات کاوشهای باستانشناسی شوش، ترجمۀ ایرج فرهوشی، تهران، 1369 ش؛ عبدی، کامیار، «صدوسی سال حفاری در شوش»، میراث فرهنگی، تهران، 1373 ش، شم 12؛ معصومی، غلامرضا، باستانشناسی ایران، تهران، 1355 ش؛ نگهبان، عزتالله، شوش یا کهنترین مرکز شهرنشینی جهان، تهران، 1375 ش؛ همو، تاریخچۀ علم باستانشناسی، تهران، 1383 ش؛ نیز:
Abolhamd, A. and N. Pakdaman, Bibliographie Française de civilisation iranienne, Tehran, 1973; Chevalier, N., «The Discoverers of the Palace of Susa», The Palace of Darius at Susa, ed. J. Perrot, London / New York, 2013; Iranica ; Perrot, J., «Convention of the Persian Antiquities Concession», ibid.; Pottier, E., «Nouvelles archéologiques et correspondance: Madame Dieulafoy», Revue archéologique, 1916, vol. IV; Reinach, S., «Nouvelles archéologiques et correspondance: Marcel Dieulafoy», ibid., 1920, vol. XI.
مریم همایونی افشار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید