صفحه اصلی / مقالات / دندان پزشکی /

فهرست مطالب

دندان پزشکی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 3 آذر 1400 تاریخچه مقاله

دَنْدانْ‌پِزِشْکی، رشته‌ای از پزشکی که در سرزمینهای اسلامی از دیرباز توجه پزشکان را به خود جلب کرده است.
بنابر اشارات و شواهد متعدد در منابع موجود، پیدا ست که دندان‌پزشکی مانند بعضی از دیگر رشته‌های پزشکی در برخی از سرزمینهایی که از دوران فتوح به قلمرو اسلام ملحق شدند، مخصوصاً در ایران، سابقه‌ای دیرین دارد. افزون‌بر برخی اشارات مندرج در کتاب زند، و آنچه دربارۀ شیوۀ مداوای پزشکی به نام یما در ایران باستان آورده‌اند (الگود، «تاریخ ... »، 287؛ نجم‌آبادی، «سیر ... »، 31، تاریخ ... ، 829)، اطلاعات مندرج در مهم‌ترین منابع پزشکی ایران دورۀ اسلامی دربارۀ آثار و آراء پزشکی کسانی چون بختیشوع و پسرش جبرئیل، حنین بن اسحاق و یوحنا ابن‌ماسویه و دیگر جندیشاپوریانِ نامدار در زمینۀ مسائل مربوط  به رشته‌های مختلف پزشکی و داروشناسی، مؤید این سابقه است.

قطع نظر از پزشکان، متفکرانی چون اخوان‌الصفا که جهان مادی را به پیکر آدمی، و اعضا و جوارح آن را به اجزاء این جهان تشبیه کرده‌اند، از دندان و نقش معنوی آن نیز سخن رانده‌اند (رسائل ... ، 2 / 384). این نکته حائز اهمیت بسیار است که در سنت پزشکی قلمرو اسلام، پیش از آنکه به بیماری‌شناسی و راههای مداوای آن توجه شود، حفظ بهداشت و پیشگیری از بروز بیماری اهمیت داشت. این معنی را آثار متعدد این پزشکان که رساله‌هایی مستقل یا ابوابی از کتب خود را به حفظ الصحة اختصاص می‌دادند، تأیید می‌کند. حنین بن اسحاق، پزشک و مترجم نامدار (د 260 ق / 874 م) اثری به نام کتاب الاسنان و اللثة داشته (ابن‌ابی‌اصیبعه، 1 / 199؛ قفطی، 173) که از منابع رازی در الحاوی بوده است (3 / 145-150). ابن‌ابی‌اصیبعه همچنین از رساله‌ای به نام فی السواک و السنونات اثر یوحنا ابن‌ماسویۀ جندیشاپوری یاد کرده (نک‍ : 1 / 183؛ نیز قفطی، 381) که همچون المسائل همو از منابع رازی بوده است (رازی، همان، مثلاً 3 / 117، 141، 142، 150). چنان‌که الگود معتقد است، اگر یوحنا ابن‌ماسویه و ماسویۀ اصغر یک تن باشند، او را باید نخستین کسی دانست که برای پرکردن حفره‌های دندان فاسد از طلا استفاده کرده، و پدیدۀ درد انعکاسی را دریافته بوده است (همان، 93-95, 287).
کتاب فردوس الحکمة، نوشتۀ علی ابن‌ربن طبری، پزشک نامدار ایرانی (د 247 ق / 861 م) از نخستین آثار جامع پزشکی در عصر اسلامی است. ابن‌ربن نخست در باب دوازدهم از «مقالۀ» اول از «نوع» دوم کتاب خود اجمالاً به ذکر اسباب و ضرورت وجود پوست و مو و ناخن و دندان پرداخته، و همان‌جا متذکر شده است که دندانها در هفت‌سالگی به‌سبب نرمی مادۀ آن و نااستواریِ لثه‌ها می‌ریزد و دندانهای نو وقتی که لثه‌ها سخت و استوار می‌شود، بیرون می‌آید. بعضی از دندانهای آسیاب در حدود بیست‌سالگی اشخاص می‌روید، زیرا مادۀ آن خشک‌تر و لثه‌ها سخت‌ترند. دندانهای پیشین به کار قطع غذا می‌آید، و دندانهای آسیاب که پهن‌ترند، برای خردکردن آن (ص 47).
ابن‌ربن آنگاه باب دوازدهم از «مقالۀ» سوم از «نوع» چهارم را به ذکر اوصاف بیماریهای دهان و دندان و معالجات آنها اختصاص داده، و نخست متذکر شده است که لب و دندان و بینی، از آلات ادای درست کلمات و صداها ست و خلل در هریک از اینها موجب خلل در ادای سخن می‌شود. سپس به اسباب ایجاد بوی بد دهان پرداخته و آورده است که این حالت به‌سبب رطوبت فاسد یا عفونتی دست می‌دهد که در معده ایجاد می‌شود، یا به‌سبب عفونت لثه‌ها ست، یا حاصل غذایی است که میان دندانها می‌ماند و فاسد می‌شود. برای درمان آن باید معده را با داروهای مرکبِ مسهل مانند فیقرا یا فنجنوش (پنج‌نوش) پاک گردانید یا داروهایی که در آن عاقرقرحا (نوعی ترخون) و هلیلۀ زرد مخلوط شده است، غرغره کرد. اگر بوی بد حاصل سستی یا فساد لثه‌ها باشد، مالیدن داروهای قابض به لثه و غرغرۀ ترکیبی از عاقرقرحا، مرزنگوش، سرکه و خردل مفید خواهد بود. ابن‌ربن برای درمان این بیماری، برحسب منشأ آن، داروها و روشهای دیگر هم تجویز کرده، چنان‌که تصریح کرده است که اگر بوی بد دهان به‌سبب زردی و خوردگی و سوراخ شدن دندان، یعنی عفونت آن باشد، باید آن را بیرون کشید و موضع آن بر لثه را که فاسد شده است، با تیغ برید و برداشت و محل آن را داغ نهاد.
ابن‌ربن برای درمان دردهای دندان چند داروی مرکب پیشنهاد کرده است: ترکیبی از عاقرقرحا، دار فلفل (فلفل دراز)، نوشادر، شُبّ یمانی (زاج) و هلیلۀ زرد؛ یا کوبیدۀ برگ یا پوست دلب (چنار) و برگ یا دانۀ غار (رند) را با سرکه بپزند و در دهان گیرند؛ یا قثاء الحمار (خیار خر، سیماهنگ) را با سرکه بپزند و مضمضه کنند؛ یا کرم سرخ‌آبی را با روغن سوسن یا روغن سمسم (کنجد) بپزند و چند قطره از آن در گوش طرف دندان دردآلود کنند. او همچنین آورده است که دندان کرم‌خورده را می‌توان با ریختن روغن جوشانِ گاو یا گوسپند بر دندان سوراخ‌شده و داغ‌کردن آن مداوا کرد (ص 187- 189).
در همان سالها، در کتاب الذخیرة فی علم الطب، منسوب به ثابت بن قره (ه‍ م) فصلی به وصف دندان، بیماریها و معالجات اختصاص یافته است. مؤلف در آغاز مبحث آورده است که به عقیدۀ پزشکان کهن، دندان از جنس استخوان است، اما گروهی آن را فاقد حس و بعضی مانند جالینوس دارای حس می‌دانند. او سپس از دردها و اورام و فساد دندان و لثه سخن رانده است. از مضمون آن گفتارها برمی‌آید که او بیشتر دردهای دندان را معلول خروج عضو از تعادل طبایع، و براثر حدوث رطوبت می‌دانسته است، نه حرارت. بعضی از دردهای دندان را که به‌سبب اورامِ لثه ایجاد می‌شده است، با داروهای سرد، مثلاً ترکیب سرکه و نمک، تسکین می‌دادند. کندشدن دندانها یا معلول امری خارجی است همچون خوردن اغذیۀ ترش و قابض، یا حاصل امری داخلی همچون ترشحات بلغم ترشِ فم‌المعده به دهان.
خورده‌شدن دندان را هم به‌سبب حدوث رطوبت حاد در دهان و دندان می‌دانستند و برای معالجۀ آن داروهای مقوی و مصلحِ رطوبت، مانند ریشۀ حُمّاض (ترشک / مغز ترنج)، صمغ بُطم (درخت بنه)، عوسج (تمشک)، فلفل، عسل، پوست ریشۀ کَرنَب (کلم)، و زاج تجویز می‌کردند. مؤلف بر آن است که اگر خوردگی اندک باشد، باید دندان را با سوهان تراشید تا صاف شود. برای اصلاح دندانِ سیاه‌شده براثر خوردگی، یا برای جلوگیری از گسترش آن، باید بر آن چند بار برحسب نوع دندان و خوردگی آن داغِ خشک، یا داغِ مرطوب با روغن زیتون و آب مرزنگوش نهاد.
سستی، تغییر رنگ، خوردگی، زخم و فساد لثه، از بیماریهای رایج دهان و دندان بوده است. با دارویی مرکب از گلنار، سماق و کرمازج و بعضی ترکیبات دیگر، از سستی و فساد دندان و لثه جلوگیری می‌کردند. مخصوصاً اگر سستی لثه حاصل رطوبت بود، آن را با مضمضۀ آبِ گلنار پخته در شراب، یا با مضمضۀ جوشاندۀ شبّ (لاله عباسی) و آب و سرکه یا عسل، درمان می‌کردند. درمان خوردگی لثه با مالیدن فُلّ (تاک هندی) و تریاک و سپس مضمضۀ سرکۀ آس (درخت مورْد) صورت می‌گرفت؛ و اگر خوردگی و فساد گسترده بود، موضع را با آهن داغ می‌کردند تا فساد و عفونت خشک شود و گوشت سالم بروید. گاه بر گرد میله‌ای نمد می‌پیچیدند و آن را در روغن جوشان فرومی‌بردند و روی لثه می‌نهادند تا سرخ شود و حرارت به عمق برسد. این کار را چند بار تکرار می‌کردند تا فساد از لایۀ درونی هم ریشه‌کن شود.
مؤلف الذخیرة دربارۀ بوی بد دهان هم سخن رانده است و آن را حاصل زخم و ناسور لثه، و فساد و سوراخ‌شدن دندان دانسته است که با درمان آن فساد و بوی بد نیز زایل می‌شود؛ وی می‌نویسد: گاهی نیز یکی از این دو حالت است: یا حاصل ترشحات کام است که علاجش با درمان بیماریهای مربوط به بینی متصور است؛ یا حاصل ترشحات معدی است که در دهان تولید عفونت کند. گاه نیز براثر خشکی مفرط مزاج است. اگر به‌سبب عفونت ترشحات معده باشد، باید ماهی نمک‌سود، فُجلِ (تربِ) پخته، لوبیا و گوشت چرب خورد و قی کرد؛ یا قبل از خوردن غذا، چند بار فجل و عسل خورد و قی کرد تا آنچه باعث عفونت شده است، بیرون آید (ص 49-52).
اندکی بعدتر، مفصل‌ترین بحثها دربارۀ دندان و بیماریهای آن توسط محمد بن زکریای رازی (د 313 ق / 925 م)، مطرح و ارائه شده است که بخشی از جلد سوم کتاب الحاوی (3 / 93-155) او را در بر گرفته است. افزون‌بر آن، در مجلدات آخر این کتاب بزرگ که به داروشناسی اختصاص یافته است، نام و نشان بسیاری از داروهای دندان را می‌توان یافت. رازی معتقد بود که درد دندان مربوط به اعصابِ ریشۀ دندان است (همان، 3 / 106؛ دربارۀ اعصاب دندان، نیز نک‍ : ابن‌نفیس، شرح ... ، 92). او براساس نظریۀ اخلاط در طب و دخالت برودت و حرارت در بروز بیماریها، داروهای مخصوص بیماریها و دردهای دندان را به دو دستۀ حار و بارد تقسیم کرده است (همان، 3 / 147، جم‍‌ ).
یکی از داروهایی که رازی برای کشیدن دندان، بدون استفاده از کلبتین، پیشنهاد کرده و ظاهراً خود آن را به محک تجربه آزموده بوده است، ترکیبی غلیظ از عاقرقرحا (ریشۀ ترخون بیابانی) با سرکه یا شراب است که آن را بر بُنِ دندان می‌مالیدند و مدتی بعد دندان را به‌سهولت از لثه می‌کندند، اما بایست مراقب می‌بودند تا این ماده به پای دیگر دندانها نرسد که آنها را نیز از ریشه برمی‌کَنَد (همان، 3 / 98، 152، برء الساعة، 206-207). داروهای رازی برای التیام دردهای دندان و لثه، از قطره‌ها و ضمادها تشکیل می‌شود. او برای برخی از انواع دردها، روش داغ‌کردن را که در بسیاری از دردهای جسمانی به کار می‌رفته، تجویز کرده است (من لا یحضره ... ، 42).
بنابر تجویز رازی، در برخی از دردهای دندان، باید قطره را در گوش چکانید ( الحاوی، 3 / 93-95)، و در برخی موارد که درد در لثه‌ها باشد، باید لثه‌ها را فصد کرد و با مضمضه‌کردن روغن گل سرخ، ورم لثه‌ها را التیام داد (همان، 3 / 121). او همچنین پیشنهاد می‌کند که برای جلوگیری از فساد و خوردگی دندان، ریشۀ یتوع پخته در شراب را دو بار در ماه مضمضه کنند (همان، 3 / 99). گفته‌اند شرحی که رازی در کتاب الطب المنصوری دربارۀ دندان و فک آورده، احتمالاً نخستین اثر دربارۀ آناتومی دندان و عمل فک است (مالوین، 66). رازی همچنین در کتاب ما الفارق او الفروق، پس از تشریح دندانها، میان دردهای خود دندان و دردهای ناشی از اعصابِ بُنِ دندان تفاوت قائل شده، و آورده که ممکن است محل درد مشتبه شود. او درد خودِ دندان را معلول رفتنِ آبِ دندان یعنی خراب‌شدن مینای آن و عُروضِ خشکی بر دندان دانسته است (ص 82-85).
در همین دوره، یعقوب کسکری (کشکری) در کّناش (مجموعۀ طبی و دارویی) خود دربارۀ بیماریهای پنهان و آشکار دندان و لثه سخن رانده، و متذکر شده است که حدوث درد و بزرگ و کوچک‌شدن دندان دلیل بر آن است که دندان تغذیه می‌کند و دارای حس و عصب است که تحریک و تورم آن موجب احساس درد می‌شود. ممکن است دندانی به دنبال دردی خفیف و پیش از ورم عصب، از جای کنده شود و درد به‌سبب قطع عصب از رباط دندان، از میان برود. دندان و لثه می‌تواند براثر تغذیۀ نادرست، ضعیف، لق، سست و فاسد شود یا تحلیل رود. گذشته از اصلاح غذا، این بیماریها را می‌توان با مالش و مضمضۀ داروهای قابض درمان کرد. بوی بد دهان ممکن است براثر فساد دندانها ایجاد شود (ص 159-162).
ابوجعفر احمد بن ابراهیم ابن‌جزار (د 369 ق / 979 م) در کتاب زاد المسافر و قوت الحاضر بیماریهای دندان و درمان آن را به‌تفصیل بیشتر بررسی کرده است. ابن‌جزار نخست دربارۀ منافع دندان، همچون یکی از عوامل زیبایی چهره، سخن‌گفتنِ درست و هضم غذا سخن رانده است. او بیماریهای دندان را به دو قسم بیماریهای ظاهر مانند پوسیدگی، سوراخ و لق شدن، و بیماریهای پنهان همچون درد دندانی که ظاهراً سالم است، و دشواری در ادای بعضی حروف تقسیم کرده است (ص 117). ابن‌جزار خوردگی، سوراخ‌شدن، کرم‌زدگی و تغییر رنگ دندان به زردی و سبزی و سیاهی را جملگی حاصل عفونت (رطوبت عفونی) غذا در معده دانسته، و آورده است که باید نخست آن عفونت را از بدن او بیرون راند و آنگاه به معالجۀ دندانها با داروهای قابضه پرداخت و ریشۀ دندانها را با داروهای مقوی استوار کرد. اگر ریشۀ دندان دچار خوردگی شده باشد، چند دارو، ازجمله، ترکیبِ مُر و عاقرقرحا و عسل را به‌صورت ضماد بر موضع می‌گذارند. اگر خوردگی در دندان آسیاب باشد، شونیز (سیاه‌دانه) را می‌جوشانند و با سرکۀ کهنه می‌آمیزند و بر موضع می‌گذارند. داروی دیگر ترکیبی است از آرد خربق سیاه (از تیرۀ گل سرخ) و عسل که به‌صورت ضماد به کار می‌رود. اگر دندان آسیاب دچار کرم‌خوردگی شدید شود و بسیار درد کند و ضربان داشته باشد، داروهایی چون ترکیبِ کوبیدۀ فلفل سیاه و عاقرقرحا را در سوراخ دندان کنند تا التیام یابد (ص 118-123). اگر درد و فساد دندان با دارو التیام نیافت، باید آن را با ابزار مخصوص بیرون کشید. اما اگر بیمار قادر به تحمل درد نباشد، پزشک باید اطراف دندان فاسد را کاملاً فشار دهد و آنگاه ترکیبی از آرد گندم و عصارۀ فربیون بر اطراف آن بمالد تا پس از 3 ساعت، دندان از لثه جدا شود (ص 124).
دندان براثر سرایت رطوبت (عفونت) به اعصاب ریشۀ آن لق می‌شود. اگر آن رطوبت گرم باشد، ریشۀ دندان هم سوراخ می‌گردد و اگر سوراخ نشود، آن رطوبت بلغمی است. در حالت اول نخست داروهای مسهل به بیمار داده می‌شود تا اخلاط زاید و رطوبت از بدن او بیرون رود، آنگاه دندان را با داروهای قابض و گردهای سپید معالجه می‌کنند. اگر فضولات بدن گرم باشد، رگ قیفال بیمار را فصد می‌کنند یا از ساقهایش خون می‌گیرند و یا حجامتش می‌کنند. اگر سبب لقی دندان، رطوبت بلغمی باشد، شُبّ یمانی و سرکه را می‌جوشانند و بخارش را استنشاق می‌کنند (ص 125-126). ابن‌جزار برای سپیدکردن دندانهایی که از رنگ طبیعی خارج می‌شدند نیز داروهایی تجویز کرده است. ازجمله آنکه خزف و حلزون را می‌سوزاندند و خاکسترش را به دندانها می‌مالیدند؛ یا رسوب چشمه‌های گرم را با کف دریا و نمک مخلوط می‌کردند و دندانها را با آن تمیز می‌نمودند (ص 126-127).
در همین دوره علی بن عباس اهوازی (د 384 ق / 994 م) معروف به مجوسی، در کتاب مشهور خود به نام کامل الصناعة الطبیة یا الطب الملکی و چند نام دیگر (نک‍ : ه‍ د، 10 / 484-485)، نیز ابوابی را به بیماریهای دندان و دهان اختصاص داده، دربارۀ چینش دندانها و اوصاف و وظایف هر دسته سخن گفته، و داروهایی برای التیام درد و فساد دندان و زخمهای لثه تجویز کرده است. اگر دندان‌درد به‌سبب حرارت باشد، بیمار باید ترکیباتی چون مخلوط سرکه و گلاب و اندکی کافور، یا آب سماق و آب لسان‌الحمل (بارهنگ) مضمضه کند؛ اگر لثه ملتهب و سرخ شده باشد، باید رگ قیفال را فصد کرد؛ و اگر بیماری دوام یابد، باید ترکیبی از هلیله و صبر و آب تمرهندی مضمضه کند. دندان‌دردِ حاصل از برودت را با تجویز حب ایارج (مسهل) به صورت خوردنی و مالیدنی بر لثه‌ها، یا مضمضۀ ترکیبی از آب و عسل و زوفا (نوعی نعناع) و فوتنجِ (نعناع آبیِ) پخته‌شده، یا ترکیبی از جوشاندۀ سرکه و دانۀ غار (برگ بو) درمان می‌کردند؛ اما اگر درد از میان نرفت، مقداری فلونیای رومی (ترکیبی از تریاک و حشیش) یا تریاک اکبر به‌وسیلۀ کرک یا پنبه روی دندان دردناک می‌مالیدند. اما اگر دندانِ دردناک سوراخ شده بود، مقداری پیاز روی آن می‌نهادند و ترکیبی از جوشاندۀ پیه حنظل و سرکه مضمضه می‌کردند؛ یا شیرۀ انجیر و حلتیت (انگدان)، یا ترکیب فلفل و عاقرقرحا (بابونه) و شیرۀ شبرم (گاوکشک: گیاهی خاردار و شیره‌دار) بر روی دندان می‌نهادند (2 / 302).
اهوازی برای درمان دندانهایی که نه به‌سبب پیری، بلکه براثر عروض رطوبت سست و لق می‌شدند، داروهای قابضه مانند ترکیبی از شبّ سرخ و کزمازک (میوۀ درخت گز) و گلنار و گل سرخ را تجویز کرده است که مخلوط می‌کردند و می‌کوبیدند و بر دندان و لثه می‌مالیدند. برای جلادادن به دندانها هم مخلوط آرد گندم و عسل داغ و تیز داغ و شیحِ (درمنۀ) داغ و کف دریا (استخوان ماهی مرکب = ارنب بحری یا خرگوش دریایی) و خرچنگ دریایی را می‌کوبیدند و بر دندان می‌مالیدند (2 / 303). او دربارۀ زخم و اورام لثه هم سخن رانده و داروهایی توصیه کرده است. اگر روی لثه جوش می‌زد و خود لثه متورم می‌شد و خون‌ریزی می‌کرد، نخست باید رگ قیفال را فصد، یا حجامت کرد. اگر درمان نشد، باید 4 رگ (رگهای دو لب بالا و پایین) یا دو رگ زیر زبانی را فصد کرد و بدن را با داروهای مسهل پاک گردانید، و به بیمار ترکیبی از سماق خیسانده در گلاب داد تا مضمضه کند و نیز غذاهای سبک به او خورانید. اهوازی همچنین آورده است که جوشاندۀ تخم گل سرخ و سماق و مخلوط‌کردن آن با آب لسان‌الحمل و آب عصاالراعی (هفت‌بند یا سرخ‌مرز) داروی مجرّب این بیماری است (2 / 304).
شعر تعلیمی که بنابر خصایصی چون ایجاز و نظم و سهولتِ حفظ، راهی برای ترویج و تعلیم و حفظ دانشها به شمار می‌رفته است، در پزشکی هم نمونه‌های قابل توجهی دارد. شاید کهن‌ترین منظومۀ پزشکی که سرایندۀ آن بی‌گمان خود پزشکی ماهر و مطلع بوده، دانشنامه اثر حکیم میسری از جملۀ پزشکان سدۀ 4 ق (احتمالاً ز 324 ق / 936 م) است. حکیم میسری در این اثر چند منظومه دربارۀ بیماریهای دندان، شیوۀ درمان و داروهای آن دارد. ترکیبات برخی از داروهای مرکب که وی با عنوانِ تریاک از آنها یاد و تجویز کرده، حاوی اجزائی چون افیون، جند بیدستر، فلفل، حلتیت، زنجبیل و روغن گل سرخ است. او همچنین برای تسکین برخی دردهای دندان، گشودنِ رگِ بن دندانها و حجامتِ گردن را مفید دانسته است. به تجویز او اگر سوراخِ دندانِ فاسد با ترکیبی از آن داروها، توسط سوزن آگنده شود، برای تسکین درد مؤثر است. وی همچنین پیشنهادهایی برای کندن دندانِ فاسد توسط دارو، استحکام‌بخشیدن به دندانِ لق، سفیدکردن دندانها، تیزکردن دندانها و پیشگیری از فساد دندان ارائه کرده است (ص 2 / 87-90).
گذشته از پزشکان، داروشناسان هم دربارۀ بعضی از مفردات دارویی برای بیماریهای دندان سخن رانده‌اند؛ چنان‌که ابومنصور موفق هروی، گیاه‌شناس اواسط سدۀ 4 ق / 10 م، در الابنیة عن حقایق الادویة از خواص گیاهان متعدد مانند قطران درخت ابهل (نوعی سرو کوهی)، سعتر (آویشن)، سیر سرخ‌شده، حلتیت (انغوزه) و خربق برای تسکین درد با برکندن دندان سخن گفته است (ص 85، 115، 135، 251). ابوریحان بیرونی (د 440 ق / 1048 م) هم از برخی گیاهان به‌عنوان مسکّن دندان‌درد یاد نموده، اما استعمال خربق را که گیاهی سمی است، منع کرده است (نک‍ : کاسانی، 1 / شم‍ 623، نیز 284).
ابوالحسن احمد بن محمد طبری، پزشک رکن‌الدولۀ بویهی (قرن 4 ق / 10 م) در کتاب کناش خود به نام المعالجات البقراطیة 16 باب از مقالۀ ششم را به بیماریهای دندان و روشهای مداوا و داروهای آن اختصاص داده است. او هم به پیروی از پزشکان متقدم، دندان را از جنس استخوان متراکم و خشک دانسته، و از لحاظ خشکی آن را با شیشه و بلور مقایسه کرده است. وی نخست وظایف دندان، یعنی قطع و کسر و طحن (بریدن و شکستن و آسیاب‌کردن) را وصف کرده، و آورده است که نقص در هریک از این وظایف، آسیبهایی به دیگر اعضا مانند معده و کبد وارد می‌کند (2 / 4). ابوالحسن طبری آنگاه اختلاف پزشکان متقدم دربارۀ وجود حس و عصب در دندان را مورد بحث قرار داده است و به پیروی از جالینوس، افزایش و نقصان حجم دندان، تغییر رنگ، درد و غیره را دلیل بر وجود حس و عصب دندان دانسته است. بررسی بیماریها و انواع دردها و اورام دندان و لثه موضوع اصلی ملاحظات طبری است و برحسب اعتقاد قدما، همۀ این تغییرات و عوارض را مرتبط با انحراف از طبایع می‌داند و داروهای مناسب با طبیعت دندان تجویز می‌کند. مثلاً آورده است که افزایش حجم دندان براثر جذب و قبول موادی که باعث سبز یا زرد یا سیاه شدن آن می‌شود یا تغییراتی که در تودۀ دندان، بدون تغییر رنگ، رخ می‌دهد، اگر با درد همراه باشد، نشانۀ آن است که آن مواد حارّ بوده‌اند؛ و اگر این تغییرات بدون درد باشد، مواد مرطوب جذب شده است (2 / 5-6). نقصان دندان نیز یا به‌سبب پیری است و نقصان در جذب غذا؛ یا اگر در جوانی رخ دهد، حاصل استفاده از غذاهای خشک‌کننده مانند عدس و جو و گوشت نمک‌سود و مانند آنها ست، که باید آن را به اغذیۀ مرطوب مانند فرنیها و حلیمها و شراب سپید و مانند آن تبدیل کند (2 / 6). وی آنگاه به بررسی بیماریهای دندان و لثه همچون خوردگی دندان و لثه، سوراخ‌شدن دندان، انواع اورام لثه، لق‌شدن دندان، روشهای کشیدن دندان، مخصوصاً دندانهای آسیاب و داروهای آن پرداخته است (2 / 6-16؛ نیز نک‍ : سامرایی، 1 / 534-535).
در اواخر سدۀ 4 ق / 10 م، ابوبکر اخوینی بخاری در هدایة المتعلمین، نه‌تنها اشارات جالبی دربارۀ عوامل فساد دندان مانند باقی‌ماندن غذا در لابه‌لای آنها یا فقر غذایی دارد (ص 297)، بلکه روشهای خاصی نیز برای تسکین درد یا کشیدن دندان یا جلوگیری از ادامۀ فساد دندان داشته که ظاهراً آنها را خود تجربه کرده بوده است (ص 296-297). وی همچنین بر آن است که اگر دارو درد دندان را تسکین نداد، باید با نشتر گردِ دندان را باز کرد و عصب پیِ دندان را بیرون کشید (ص 299).
یکی از بزرگ‌ترین پزشکان و جراحان عالم اسلام، ابوالقاسم زهراوی (د ح 400 ق / 1010 م) است که ملاحظات بالینی او دربارۀ بسیاری از بیماریها مهم و گران‌بها ست. زهراوی در کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف بیماریهای دهان را 4 نوع دانسته است: بیماریهای دندان، بیماریهای لثه، بیماریهای زبان، و بیماریهای لوزه. او بیماریهای دندان را در 13 مورد حصر کرده است: درد، خوردگی، تحلیل دندان، کرم‌خوردگی، پوسیدگی، درآمدن از جا، لقی، سستی، سیاه شدن، سبز شدن، زرد شدن، رشد و درد دندانهای آسیاب، و ظهور و رشد و افتادن دندان کودکان. اسباب بروز این بیماریها بسیار است، همچون تورم لثه براثر ترشحات آن، ایجاد کرم، ترشحات بد در اعصاب ریشۀ دندان، خوردن چیزهای بسیار گرم، خوردن چیزهای بسیار سرد، واردشدن ضربه، کمی یا فقدان اغذیۀ مناسب برای تغذیۀ دندانها، زیاد خوردن و پرشدن معده، و موارد دیگر. درعین‌حال بروز درد و بیماریهای دندان و لثه مستقیماً با مزاج بدن بیمار و نوع بیماری، یعنی گرمی و سردی و خشکی و رطوبت، مرتبط است. بعضی از دردهای دندان حاصل بیماری لثه است. در این موارد اگر به خود دندان ضربه بزنیم یا آن را تکان دهیم، چندان درد نمی‌کند، ولی اگر ورم لثه بخوابد، درد نیز می‌افتد. مواد مترشحه بر اعصاب یا بر خود دندان هم یا گرم است یا سرد. نشانۀ مادۀ سرد، کثرت رطوبت است و در این حالت دندان با خوردن چیزهای سرد، اذیت می‌شود و اگر این رطوبت دندان از نوع مزاج بدن باشد، اذیت شدیدتر است. نشانۀ مادۀ گرم، رطوبت اندک و سرخ‌شدن لثه و چهره است و با خوردن چیزهای گرم، دندان اذیت می‌شود و اگر آن رطوبت از نوعِ مزاج بدن باشد، اذیت بیشتر است. نشانۀ فقدان تغذیۀ مناسب دندانها آن است که دهان خشک و گس می‌شود، چنان‌که در اشخاص کهن‌سال اتفاق می‌افتد. نشانۀ بیماری دندان و لثه براثر پرخوری و همواره پربودن معده و بروز باد غلیظ، آن است که لثه و دهان متورم می‌شود و درد شدید و ترشحات زیاد بر آن عارض می‌گردد. ایجاد کرم در دندان هم از آنجا پیدا ست که دندان براثر حرکت یا سکون کرم، گاه درد می‌گیرد و گاه آرام می‌شود (1 / 116-117).

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: