صفحه اصلی / مقالات / دریابیگی /

فهرست مطالب

دریابیگی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 7 دی 1398 تاریخچه مقاله

دَرْیا‌بِیْگی، عنوانی که برای فرماندهان نیروی دریایی و همچنین سنجق‌بیگیهای ایالت قپودان پاشا، در دورۀ عثمانیان به کار می‌رفته است. در ایران نیز این عنوان در دوره‌های افشاریه، زندیه و قاجاریه به فرماندهان نیروی دریایی در خلیج‌فارس و دریای مازندران، که حکومت بندرهای کرانه‌های ایرانی این آبها را بر عهده داشتند، اطلاق می‌شده است (نک‍ : ادامۀ مقاله). این عنوان مرکب از واژۀ فارسی «دریا» و واژۀ ترکی «بیگ» به معنای آقا و سالار است.
به‌درستی معلوم نیست که این عنوان از چه زمانی در تشکیلات نیروی دریایی عثمانیان به کار رفته است؛ اما با گسترش متصرفات این امپراتوری در کرانه‌های دریاهای مرمره، اژه و مدیترانۀ شرقی، داشتن ناوگانی نیرومند، که بتواند موقعیت عثمانیها را در برابر رقیبان اروپایی‌شان حفظ کند، ضروری می‌نمود (نک‍ : اوزون‌چارشیلی، «تاریخ ... »، II / 29-30؛ «دائرة‌المعارف ... »، IX / 200)؛ ازاین‌رو، نخستین تشکیلات نیروی دریایی عثمانیان در روزگار سلطان مراد اول (سل‍ 761-791 ق / 1359- 1389 م) در گلیبولی (گالیپولی) واقع بر کرانۀ غربی تنگۀ داردانل برپا شد (نک‍ : شکری، بحریه ... ، 5، اسفار ... ، 133). این تشکیلات در زمان سلطان بایزید اول معروف به ایلدرم / یلدریم (سل‍ 791-805 ق / 1389-1403 م)، اهمیت بیشتری یافت و در زمان سلطان محمد فاتح (سل‍ 855-886 ق / 1451-1481 م) توسعه داده شد (اوزون‌چارشیلی، همانجا).
در تشکیلات دریایی اولیۀ عثمانیان، فرماندهی هر کشتی را شخصی که به او «رئیس» اطلاق می‌شد، بر عهده داشت و فرماندهی همۀ کشتیها بر عهدۀ دریابیگی بود (شکری، همان، 142؛ شوکت، 1(1) / 46). چون تشکیلات اولیۀ نیروی دریایی عثمانیان در گلیبولی قرار داشت و فرمانده نیروی دریایی عثمانیان در آنجا مستقر بود، به‌سبب اهمیت حفظ این تشکیلات و همچنین، نظارت بر تنگۀ داردانل، دریابیگی افزون‌بر فرماندهی نیروی دریایی، منصب سنجق‌بیگی گلیبولی را نیز در اختیار داشت (نک‍ : بستان، 31؛ گیب، I(1) / 102).
عثمانیان برای گسترش ناوگان دریایی خود، دریانوردانی را از کشورهای اروپایی، که بیشتر از اتباع اسپانیا و ایتالیا بودند، به خدمت گرفتند (نک‍ : شکری، همان، 134)؛ ازاین‌رو، رفته‌رفته اصطلاحاتی از زبانهای اروپایی وارد تشکیلات دریایی عثمانیان گردید و به روزگار سلطان مراد دوم (سل‍ 824-855 ق / 1421-1451 م)، کلمۀ «قپودان»، برگرفته از واژۀ ایتالیایی «کاپیتانو» به معنای ناخدا، جایگزین رئیس، و ترکیب «قپودان‌دریا» جایگزین دریا‌بیگی شد. در پی اصلاحات در تشکیلات نیروی دریایی عثمانیان، منصب قپودان‌دریا به یک وزیر واگذار شد و از آن پس، فرمانده نیروی دریایی عثمانیان «قپودان‌پاشا» خوانده شد که درواقع وزیر ناوگان و تشکیلات دریایی به شمار می‌رفت (نک‍ : همان، 142؛ وفیق، 284؛ شوکت، همانجا؛ پاکالین، II / 182).
با استیلای عثمانیان بر جزیره‌های دریای اژه و مدیترانۀ شرقی و شمال افریقا (939 ق / 1533 م) به روزگار سلطان سلیمان قانونی (سل‍ 926-974 ق / 1520-1566 م) ایالتی به ‌نام جزایر بحر سفید تشکیل شد. چون والیان این ایالت دریاسالاران و یا همان قپودان‌پاشاها بودند، آن‌ را ایالتِ قپودان‌پاشا نیز می‌گفتند («دائرة‌المعارف»، VII / 500؛ نیز نک‍ : ه‍ د، جزایر بحر سفید). این ایالت سنجقهای (شهرستانهای) متعددی داشت که ادارۀ هر‌یک از آنها بر عهدۀ یک دریابیگی بود و همه تحت ‌نظر قپودان‌پاشا، به حفاظت و ادارۀ سنجق می‌پرداختند (جودت، 1 / 161؛ اوزون‌چارشیلی، «مرکز ... »، 420-421).

 دریابیگیها افزون‌بر حفاظت از سنجق، تجهیز کشتیها و تأمین خدمۀ آنها و مراقبت از کشتیهای بازرگانی در برابر دزدان دریایی را نیز بر عهده داشتند. از زمان سلطان سلیم اول (سل‍ 918-926 ق / 1512-1520 م)، دریابیگیها موظف بودند تا کشتیهایی را که در اختیار دارند، به‌ هنگام لزوم به‌عنوان نیروی کمکی در اختیار نیروی دریایی مرکزی قرار دهند (پاکالین، I / 214, 430). تشکیلات دریابیگی در نیروی دریایی عثمانیان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود؛ اما از سدۀ 12 ق / 18 م تا پایان حیات سیاسی دولت عثمانی در اوایل سدۀ 14 ق / 20 م، با از دست رفتن توان نیروی دریایی آنها در برابر اروپاییان، نهاد دریابیگی نیز رفته‌رفته اعتبار و اهمیت گذشتۀ خود را از دست داد و از میان رفت («دائرة‌المعارف»، IX / 201).
در ایران پس از سقوط دولت صفویه، سراسر کشور و از آن جمله کرانه‌ها و جزیره‌های ایرانی و خلیج‌ فارس دستخوش ناآرامی شد؛ ازاین‌رو، نادرقلی (بعداً نادر شاه افشار)، هنگامی که فرماندهی نیروهای شاه طهماسب دوم صفوی (سل‍ 1135-1145 ق / 1723-1732 م) را بر عهده داشت، به‌منظور آرام‌سازی این منطقه در صدد برآمد تا با ایجاد نیروی دریایی، ارتباط جزیره‌های ایرانی خلیج ‌فارس را با سرزمین اصلی ایران برقرار سازد؛ ازاین‌رو، وی چند فروند کشتی از شرکتهای انگلیسی، هلندی و هند شرقی خریداری کرد و در 1147 ق / 1734 م، شخصی به نام عبداللطیف خان را به حکومت دشستان و شولستان، و «قبودانی» کل سواحل و بندرهای خلیج‌ فارس گماشت. در این فرمان، به تقلید از عثمانیان، عبداللطیف خان که درواقع به سمت دریاسالاری ناوگان ایران در خلیج ‌فارس گماشته شده بود، قبودان خوانده شده است. عبداللطیف خان بندر بوشهر را که در آن زمان روستایی کوچک و کم‌اهمیت بود، به مرکز عملیات فرماندهی خود برگزید و از آن پس تا پایان دورۀ قاجاریه، بوشهر مقر دریابیگیهای بنادر و جزایر خلیج‌ فارس باقی ماند. عبداللطیف خان با دو فروند کشتی بزرگ و چند فروند کشتی کوچک آهنگ بصره کرد، اما با مداخلۀ کشتیهای انگلیسی که از عثمانیان حمایت می‌کردند، شکست خورد. نادر پس از رسیدن به پادشاهی، عبداللطیف خان را برکنار کرد و شخص دیگری به‌ نام میرزا تقی شیرازی را به سمت بیگلربیگی فـارس و دریابیگی کرانه‌ها و جزیره‌های ایرانی خلیج فارس گماشت، اما میرزا تقی خان فرماندهی ناوگان دریایی را به عبداللطیف خان سپرد. عبداللطیف خان طـی چند عملیـات جنگی توانست شورشهای بحرین، عمان و رأس‌الخیمه را فرونشاند (نک‍ : کسروی، 130-131؛ محیط طباطبایی، 20-21؛ دایرةالمعارف ... ، 1 / 20؛ لاکهارت، 92-93؛ برای آگاهی بیشتر از اقدامات دریابیگی در خلیج‌فارس در این دوره، نک‍ : فلور، حکومت ... ، 151-152، 203 بب‍‌ ).
نادر شاه همچنین برای سرکوب شورشهای داغستان و قفقاز، با خرید چند فروند کشتی، که در بندر سورتِ هندوستان ساخته شده بود، ناوگانی دریایی در دریای مازندران ایجاد کرد (نک‍ : استرابادی، 580-582). او در اواخر سال 1150 ق / آغاز 1738 م، فرماندهی به نام محمدحسین خان را به سمت قاپوطان‌باشی (پاشایی) یا دریابیگی ناوگان ایران در دریای مازندران گماشت. با این کار نادر شاه به تقلید از عثمانیان، نهاد دریابیگی در ایران را بنیان نهاد؛ اما در دو سال بازپسین حکومت خود به‌سبب جنگ با عثمانی و شورشهای فزاینده در ایران، به‌ناچار از ناوگان دریایی خود غفلت کرد و چندین فروند از آن کشتیها از کار افتاد یا شکسته شد (فلور، جستارها ... ، 266- 288). بااین‌حال، در دوره‌های زندیه و قاجاریه منصب دریابیگی به‌صورت اسمی باقی ماند.
در دورۀ زندیه، دو جنگ دریایی برای مطیع‌ساختن امام مسقط و سپس برای تصرف بصره صورت گرفت که حکایت از وجود تشکیلات نیروی دریایی، هرچند به‌صورت محدود، در این دوره دارد (نک‍ : محیط طباطبایی، همانجا؛ پری، 150). در دورۀ قاجاریه، باآنکه ایران نیروی دریایی نداشت، اما مانند دورۀ نادر شاه، دارای دو دریابیگی بود: یکی در شمال، در بندرها و کرانه‌های ایرانی مازندران، که به او دریابیگی گیلان می‌گفتند؛ و دیگری در کرانه‌ها و جزیره‌های ایرانی خلیج ‌فارس در جنوب. دریابیگی گیلان تابع حاکم گیلان بود و زیر نظر او به کار بندرهای شمـال ایران رسیدگی می‌کرد (نک‍ : پولاک، 190-191؛ سفرنامه ... ، 109). دریابیگی جنوب، که حکومت بنادر و جزایر خلیج‌ فارس را بر عهده داشت، تابع فرمان‌فرمای فارس بود و در بوشهر اقامت داشت (صدیق‌الممالک، 345، 349؛ خورموجی، 87؛ فوروکاوا، 191).
در دورۀ قاجاریه، به‌سبب فقدان نیروی دریایی، منصب دریابیگی به کسانی واگذار می‌شد که آشنایی با دریانوردی نداشتند و گاه می‌شد که دولت با دریافت مبلغی، این منصب را به کسانی واگذار می‌کرد (نک‍ : بوش، 41؛ فوروکاوا، همانجا). در 1280 ق / 1863 م به روزگار ناصرالدین شاه قاجار، دولت ایران تلاش کرد تا با خریداری یک فروند کشتی کوچک گمرکی مجهز به توپ، و یک فروند کشتی کوچک تفریحی از اروپا، تشکیلات نیروی دریایی در خلیج ‌فارس را راه‌اندازی کند و بدین منظور، وزارتخانه‌ای به نام بحریه نیز تأسیس شد و محسن خان مشیر‌الدوله به سمت وزارت بحریه یا دریانوردی منصوب گردید. در زمان سلطنت مظفرالدین شاه (1313-1324 ق / 1895-1906 م)، نیز دو فروند کشتی کوچک خریداری شد. اما این اقدامات منجر به شکل‌گیری نیروی دریایی در ایران نشد و پس از محسن خان مشیرالدوله که لقب افتخاری وزیر بحریه را داشت، کس دیگری به این سمت منصوب نشد (صفایی، 79-80). در دورۀ سلطنت رضا شاه پهلوی (1304- 1320 ش / 1925-1941 م) با ایجاد ارتش نوین و تشکیل نیروی دریایی، استفاده از عنوان دریابیگی نیز در ایران پایان پذیرفت.

 مآخذ

استرابادی، محمدمهدی، درۀ نادره، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، 1384 ش؛ جودت، احمد، تاریخ، استانبول، 1309 ق؛ خورموجی، محمدجعفر، تاریخ قاجار (حقایق‌الاخبار ناصری)، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، 1344 ش؛ دایرة‌المعارف جامع بندری ـ دریایی، به کوشش علی طاهری، تهران، 1388 ش؛ سفرنامۀ استراباد و مازندران و گیلان، به کوشش مسعود گلزاری، تهران، 1355 ش؛ شکری، محمد، اسفار بحریۀ عثمانیه، استانبول، 1306 ق؛ همو، بحریه مزک تاریخچه‌سی، استانبول، 1328 ق؛ شوکت، محمود، عثمانلی تشکیلات و قیافت عسکریه‌سی، استانبول، 1325 ق؛ صدیق‌الممالک، ابراهیم، منتخب‌التواریخ مظفری، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1366 ش؛ صفایی، ابراهیم، آیینۀ تاریخ، تهران، 1353 ش؛ فلور، ویلم، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، ترجمۀ ابوالقاسم سری، تهران، 1371 ش؛ همو، حکومت نادر شاه (به روایت منابع هلندی)، ترجمۀ ابوالقاسم سری، تهران، 1368 ش؛ فوروکاوا، ن.، سفرنامه، ترجمۀ هاشم رجب‌زاده و کینجی ائورا، تهران، 1384 ش؛ کسروی، احمد، چند تاریخچه، تهران، 1339 ش؛ محیط طباطبایی، محمد، «جزر‌و‌مد سیاسی در خلیج ‌فارس»، نشریۀ وزارت امور خارجه، تهران، 1339 ش، شم‍‌ 11؛ وفیق، عبدالرحمان، تکالیف قواعدی، استانبول، 1328 ق؛ نیز:

Bostan, İ., Osmanlı bahriye teŞkilâtı, Ankara, 1992; Busch, B. C., Britain and the Persian Gulf 1894-1914, Berkeley, 1967; Gibb, H. A. R. and H. Bowen, Islamic Society and the West, London, 1969; Lockhart, L., Nadir Shah, London, 1938; Pakalın, M. Z., Osmanlı tarih deyimleri ve terimleri sözlüğü, Istanbul, 1993; Perry, J. R., Karim Khan Zand, London, 1979; Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1994; UzunarŞılı, İ. H., Osmanlı devletinin merkez ve bahriye teŞkilâtı, Ankara, 1984; id., Osmanlı tarihı, Ankara, 1983.

علی کرم‌همدانی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: