خویی، سید ابوالقاسم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/245200/خویی،-سید-ابوالقاسم
جمعه 29 فروردین 1404
چاپ شده
23
خویی، سید ابوالقاسم موسوی (15 رجب 1317- 8 صفر 1413 ق / 28 آبان 1278-17 مرداد 1371 ش)، فقیه و اصولی امامی، زعیم دینی و مدرس مشهور حوزۀ نجف. وی در شهر خوی (امروزه در استان آذربایجان غربی) زاده شد و تحصیلات مقدماتی را همانجا گذراند. پدر او، سید علیاکبر بن میر هاشم، از شاگردان مامقانی بود که در 1328 ق، زمانی که اختلافات در جریان مشروطیت به اوج رسید، به نجف هجرت کرد و در آنجا رحل اقامت افکند؛ دو سال بعد ابوالقاسم به همراه دیگر اعضای خانواده به پدر پیوستند (خویی، معجم ... ، 23 / 20؛ سبحانی، 455؛ عقیقی، 546).تحصیلات خویی در نجف با فراگیری علوم ادبی و منطق آغاز شد و دروس سطح را نزد استادانی چون پدر، میرزا فرجالله تبریزی، سید علی کازرونی و میرزا محمود شیرازی آموخت (خویی، همان، 23 / 20-21؛ گرجی، 294). در 1338 ق، زمانی که 21ساله بود، در درس خارج فقه استادان نامور نجف حاضر شد و از محضر شیخالشریعۀ اصفهانی (د 1361 ق)، شیخ مهدی مازندرانی (د 1342 ق)، و آغا ضیاء عراقی (د 1361 ق) بهرهمند گردید. مهمترین استادان وی عبارت بودند از: محمدحسین اصفهانی، معروف به کمپانی (د 1361 ق) و میرزای نائینی (د 1355 ق). تقریرات بحث این دو تن توسط وی نگاشته شده است (خویی، همان، 23 / 21؛ سبحانی، همانجا). تقریرات اصول فقه میرزای نائینی، آخرین و مهمترین استاد وی، با عنوان اجود التقریرات، در 1353 ق به اتمام رسید (نک : موسوعة ... ، 2 / 458- 459؛ آقابزرگ، 1 / 278، 4 / 369) و زمینۀ گواهی اجتهاد خویی را در حوزۀ نجف فراهم کرد. همچنین مهمترین طریق اجازۀ روایی وی، از میرزای نائینی از محدث نوری است (خویی، همانجا). از استادان دیگر وی میتوان به محمدجواد بلاغی (د 1352 ق)، در علم کلام و تفسیر؛ سید حسین بادکوبهای (د 1358 ق)، در حکمت و فلسفه؛ میرزا علیآقا قاضی، در اخلاق و عرفان؛ سید ابوتراب خوانساری، در علم درایه و رجال؛ و سید ابوالقاسم خوانساری، در ریاضیات اشاره کرد (گرجی، همانجا).از اصلیترین فعالیتهای علمی خویی تدریس در حوزۀ نجف و شاگردپروری بود که تا اواخر عمر او ادامه داشت. خویی بیانی بلیغ داشت و آراء او پیوسته مستدل و مبتنیبر قیاس منطقی بود. وی در بحث و جدل، با تظاهر به پذیرش قول مخالف و طرح سؤال، او را نسبت به نظر خود قانع میساخت. با وجود دفاع از اندیشهها و آراء خود، نسبت به بزرگان تکریم و تواضع داشت (همو، 288؛ سبحانی، 456؛ عقیقی، 562). خویی در مدت بیش از 60 سال تلاش علمی، شاگردان زیادی پرورش داد که به مراتب بالای علمی دست یافتند و از بین آنها میتوان به صدرا بادکوبهای، سید محمدباقر صدر، مجتبى لنکرانی، میرزا جوادآقا تبریزی، سید جعفر مرعشی، سید علی سیستانی، سید علی بهشتی و مرتضى خلخالی اشاره کرد (همو، 563-566).آراء خاص وی در فقه و اصول، توسط برخی از شاگردان او جمعآوری شده است (نک : گرجی، 288- 289؛ فیاض، سراسر اثر)؛ بهعنوان نمونه، میتوان به مسئلۀ رؤیت هلال در ماه رمضان و شوال اشاره کرد که به نظر او رؤیت اجمالی در تمامی مناطق دنیا کفایت میکند و اتحاد بلاد از نظر افق لازم نیست (نک : مختاری، 2 / 785). افزونبرآن، اظهارنظر دربارۀ مسئلۀ ولایت فقیه، یکی از اصلیترین نظریههای خویی را تشکیل میدهد. وی بر این عقیده بود که قدر متقین از افرادی که خداوند بهعنوان مالک حقیقی از تصرف آنها راضی است، فقیه جامعالشرایط است و ولایت تنها به پیامبر اکرم (ص) و امامان (ع) اختصاص دارد (نک : التنقیح ... ، 424؛ نیز حیدری، سراسر اثر).این استاد برجستۀ حوزۀ نجف، پس از وفات سید محسن حکیم (د 1389 ق)، مرجع و زعیم دینی امامیه شد و مقلدانی در سراسر عالم پیدا کرد (سبحانی، 455؛ موسوعة، 2 / 458). تلاش وی همواره بر پشتیبانی از حوزههای دینی و مؤسسههای خیریه و فرهنگی بود، بهگونهایکه مراکز زیادی در کشورهایی ازجمله ایران، هند، پاکستان، تایلند، کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس، آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی تأسیس کرد (نک : همان، 2 / 459؛ گرجی، 286-287؛ عقیقی، 566-567). خویی پس از نزدیک به یک قرن زندگی و یک دوره بیماری سخت، بدرود حیات گفت. حکومت بعث اجازۀ تشییع پیکر او را نداد، و تنها با حضور چند تن از شاگردان و فرزندش، سید محمدتقـی، در صحن شریف امیرالمؤمنین (ع) در مدخل مسجدالخضراء، که محل تدریس او بود، مدفون گشت (همو، 570-571).خویی از زمان نخستین حرکتهایی که منجر به انقلاب ایران شد، حوزۀ نجف را متوجه اهمیت حوادث ایران کرد. فتوای وی در کنار جمعی از علمای نجف و قم در مورد غیرشرعی بودن قانون اصلاحات ارضی در 1381 ق / 1340 ش ( گنجینه ... ، سند 237‘26 / 296)، ممنوعیت مصرف پپسیکولا و مراوده با بهاییان در 1382 ق (همان، سند 488‘8 / 290)، و پیامهای وی در فاصلۀ سالهای 1383 تا 1384 ق در محکومیت رژیم پهلوی و حبس امام خمینی (همان، سند 819‘ 3 / 280)، حرمت شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی (همان، سند 719‘ 3 / 280)، لغو قوانین مخالف اسلام (همان، سند 726‘ 3 / 280)، و وقایع 15 خرداد 1342 و کشتار مردم (همان، سندهای 720‘ 3 / 280 و 723‘ 3 / 280)، نمونههایی از همراهی با این حرکت بود. وی در اعلامیۀ 14 محرم 1385 که در نجف صادر شد، دولت وقت را خائن، و عدم همکاری با آن را واجب شمرد (عمید، 130-133؛ برای اطلاعیههای سیاسی وی، نک : خویی، تصریحات ... ، سراسر اثر). بعدها ظاهراً تغییر رویهای در بیت ایشان نسبت به مسائل انقلاب اسلامی ایران رخ داد (عمید، 132). در 1398 ق / 1357 ش اعلامیهای از ایشان درخصوص اعتراض به فساد اداری و گماردهشدن بهاییان و یهودیان در مراکز حساس دولتی و لزوم پیروی مردم از مراجع تقلید و رعایت خواستههای مشروع آنها توسط دولت صادر شد ( گنجینه، سند 467‘ 17 / 296). همچنین در 1407 ق / 1366 ش پیام وی خطاب به حجاج حاوی تذکراتی دربارۀ اموری چون جنگ بین مسلمانان ایران و عراق و لزوم حمایت و دفاع روحانیان از حریم اسلام بود (همان، سند 240‘5 / 43).
آثار منتشرشده از سید ابوالقاسم خویی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
تقریرات فقهی توسط برخی از شاگردان او چون میرزا علی غروی تبریزی، مرتضى بروجردی، محمدتقی خویی، محمدمهدی خلخالی، محمدعلی توحیدی، سید علی حسینی شاهرودی، و محمداسحاق فیاض نوشته شده است (نک : خویی، معجم، 23 / 22-23؛ آقابزرگ، 20 / 240؛ سبحانی، همانجا؛ موسوعة، 2 / 461). همچنین دورۀ کامل درسهای اصولی او (خویی، همان، 23 / 24؛ موسوعة، همانجا) و تکنگاریهایی در برخی از مسائل فقهی، اصولی و نیز کلامی به قلم شاگردان وی موجود است (خویی، همان، 23 / 23؛ آقابزرگ، 8 / 129، 11 / 115؛ موسوعة، 2 / 458؛ نیز برای تقریرات وی، نک : آقابزرگ، 16 / 16، 26 / 31، 226؛ امینی، 305).
1. البیان فی تفسیر القرآن، در مباحث علوم قرآنی و تفسیر سورۀ حمد که بارها در عراق، ایران و لبنان چاپ شده است؛ البیان توسط محمدصادق نجمی و هاشم هریسی به فارسی ترجمه شده است (همو، 111؛ موسوعة، 2 / 460). 2. نفحات الاعجاز، در دفاع از کرامت قرآن کریم، ردیهای بر کتاب حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز از نویسندهای آمریکایی با نام مستعار نصیرالدین ظافر است که چندینبار ازجمله در نجف (1342 ق) و قم (1409 ق) به چاپ رسیده است. 3. معجم رجال الحدیث، که از معروفترین آثار خویی به شمار میرود؛ این اثر مشتمل بر زندگینامۀ 676‘15 راوی شیعی، مدون در 23 جلد است که بارها ازجمله در قم (1410 ق) به طبع رسیده است؛ در این مجموعۀ گسترده، شرح حال راویان به ترتیب الفبایی آمده، و مشایخ، شاگردان و شمار روایتهای هر راوی و اختلاف نسخهها نیز ذکر شده است (خویی، همان، سراسر اثر؛ سبحانی، 455؛ موسوعة، 2 / 463)؛ راهنمای این اثر مهم با عنوان دلیل معجم رجال الحدیث به کوشش محمدسعید طریحی در قم (1370 ش) به طبع رسیده است. 4. اجود التقریرات، تقریرات بحث خارج اصول فقه میرزای نائینی به قلم خویی در دو مجلد است که تألیف آن در 1353 ق، به اتمام رسیده، و بارها در بیروت و قم چاپ شده است. 5. حاشیه بر العروة الوثقى در یک مجلد، اثر فقهی دیگر وی است که بارها ازجمله در نجف (1380 ق) چاپ شده است.فتاوای خویی در مجموعههایی گردآوری شده که از میان آنها این کتابها قابل ذکر است: المسائل المنتخبة؛ رسالۀ عملیه، در عبادات و معاملات که بارها ازجمله در نجف (1382 ق و 1390 ق) در یک مجلد چاپ، و به زبانهای مختلف نیز ترجمه شده است (خویی، معجم، 23 / 24)؛ توضیح المسائل، به زبان فارسی که بیش از 20 بار در نجف، مشهد و قم به چاپ رسیده است؛ مناسک حج، به زبان فارسی در یک مجلد (چ نجف، 1382 ق)؛ و مستحدثات المسائل، در یک مجلد (چ نجف، 1976 م).مهمترین اثر فقهی خویی کتاب تکملة منهاج الصالحین در مباحث قضا و شهادات، حدود و قصاص و دیات در یک مجلد است که به شیوۀ العروة الوثقى تألیف شده، و چندین بار ازجمله در قم (1410 ق) به چاپ رسیده است. فروعات این مجموعه توسط مؤلف، مستندیابی و تحلیل شده، و در کتابی با عنوان مبانی تکملة المنهاج در دو مجلد آمده که چاپهای مختلفی از آن موجود است (مثلاً بیروت، دارالزهراء)؛ این کتاب اخیراً توسط علیرضا سعید به زبان فارسی نیز ترجمه شده است (نک : موسوعة، 2 / 461-462). تکنگاریهایی همچون التنبیه على حکم اللباس المشکوک فیه نیز در شمار آثار فقهی وی قرار دارند (چ نجف، 1362 ق؛ برای دیگر تکنگاریها، نک : خویی، همانجا؛ موسوعة، 2 / 461).
آقابزرگ، الذریعة؛ امینی، محمدهادی، معجم المطبوعات النجفیة، نجف، 1385 ق / 1966 م؛ حیدری، محسن، ولایت مطلقۀ فقیه از دیدگاه آیتالله العظمى خویی، اهواز، 1378 ش؛ خویی، ابوالقاسم، تصریحات خطیرة، نجف، 1383 ق؛ همو، معجم رجال الحدیث، قم، 1403 ق؛ همو، التنقیح فی شرح العروة الوثقى، قم، 1418 ق؛ سبحانی، جعفر، تاریخ الفقه الاسلامی و ادواره، قم، 1419 ق؛ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، قم، 1372 ش؛ عمید زنجانی، عباسعلی، روایتی از تاریخ انقلاب اسلامی، تهران، 1379 ش؛ فیاض، محمداسحاق، «نوآوریهای اصولی و فقهی آیتالله خویی»، مجلۀ فقه، مرکز نور، 1377 ش، شم 17- 18؛ گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، 1375 ش؛ گنجینۀ اسناد (مل )؛ مختاری، رضا و محسن صادقی، رؤیت هلال، قم، 1420 ق؛ موسوعة مؤلفی الامامیة، قم، 1420 ق؛ نیز:
Opac, www.opac.nlai.ir / opac-prod.
علی تولّایی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید