صفحه اصلی / مقالات / اغوز /

فهرست مطالب

اغوز


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 6 آبان 1398 تاریخچه مقاله

اُغوز، نام قبیله و یا در واقع اتحادیه‌ای مركب از قبیله‌های ترك زبان كه موطن اصلی آنها در شمال شرقی آسیای میانه و در كرانۀ شاخه‌هایی از رود ینی‌سئی در سرزمین مغولستان امروزی واقع بود.
برای واژۀ اغوز چند معنا فرض و پیشنهاد شده است كه از میان آنها اُ ق / اُغ به معنای قبیله + - اوز / ـ ز نشانۀ جمع، یعنی قبیله‌ها، ایلها درست‌تر می‌نماید. اُق به همین معنا در اصطلاح اون اُق نام مجموعۀ قبیله‌های دهگانۀ بازمانده از گوك تركها / توركوها (= تو ـ كیو چینی)ی غربی و اوچ اُق و بوزاُق، نام دو شاخۀ اصلی قبیلۀ اغوز در حماسۀ اغوزان نیز به كاررفته است (سومر، 1؛ كلاوسن، «فرهنگ ... »، 76). اما در همان حماسه، اُغوز برگرفته از نام اغوزغاقان / خان بنیان‌گذار و فرمانروای افسانه‌ای قبیلۀ اغوز دانسته شده است. حماسه و اسطورۀ اغوزان كه كهن‌ترین منبع آن جامع التواریخ رشیدالدین فضل‌الله است (1 / 42)، روایت دیگری نیز به خط اویغوری و اندكی متفاوت با متن جامع التواریخ دارد كه تقدم یا تأخر آن بر روایت جامع التواریخ دانسته نیست (كاپلان، 22). دیگر روایتها اعم از تركی و فارسی از جمله روایت ابوالغازی بهادرخان در شجرۀ تراكمه (ص 13-36) برگرفته از جامع التواریخ است.
بنابر همان روایات اسطوره‌ای، اغوزغاقان پسر قراخان از نسل یافث بن نوح (ع) بود. قراخان و كسان و تابعان او همگی كافر بودند، اما اغوز از مادر، خداپرست زاده شد و سینۀ مادر نگرفت، تا آنكه مادر نیز خداپرست و مؤمن شد. اغوزخان باور خویش از پدر پنهان می‌داشت. در روزگاری كه وی جوان و برنا شده، و دوستداران و همدلانی از میان قبیله یافته بود، پدر بر راز او آگاه شد؛ پس آهنگ قتل او كرد، اما در جنگ زخمی شد و مرد. به روایت رشیدالدین فضل‌الله (1 / 51) اغوز با كشتن پدر به فرمانروایی دست نیافت، بلكه این مقام را پس از 75 سال جنگ و ستیز با خویشان و كسان خود به دست آورد. اغوزخان 6 پسر داشت: گون (= خورشید)،‌ آی (= ماه)، یولدوز (= ستاره)، گوك (= آسمان)، طاق (=كوه) و دینگگیز (= دریا). وی اقوامی را كه از نسل 3 پسر نخست بودند، بوزاُق، و اقوامی را كه از نسل 3 پسر بعدی بودند اوچ اُق نامید.
پسران اغوز غاقان هر یك 4 پسر داشتند و او تمام قوم را میان 24 نوادۀ خویش بخش كرد و در نتیجه 24 قبیله به وجود آمد. نام آن قبیله‌ها بدین گونه است: 1. قبیله‌های پسران گون خان: قایی، بایات، اَلقه اِولی و قَرا اِولی؛ 2. قبیله‌های پسران‌ آی خان: یازِر، دوكَر، دودورغا و یاپرلی؛ 3. قبیله‌های پسران یولدوزخان: اَوشَر (= افشار)، قیزیق، بیگدلی و قارقین؛ 4. قبیله‌های پسران گوك خان: بایندر، بیچنه، چاوَلدور و چپنی؛ 5. قبیله‌های پسران طاق خان: سالور، اِیمور، اُلایونتلی و اورَگیر؛ 6. قبیله‌های پسران دینگگیزخان: ایگدِر، بوگدوز، ییوه و قِنِق.
به روایت رشیدالدین (1 / 57) هر یك از 24 قبیلۀ مذكور یك نشان تمغا (مُهر)، و هر 4 قبیله یك اونقون (توتم) داشته‌اند (نیز نك‍ : همو، 1 / 47-61؛ ابوالغازی، 13-36).
اگرچه اِرقیل خوجه (= خواجه) وزیر اغوزخان (رشیدالدین، 1 / 57) شباهت بسیاری به تونیوقوق وزیر دانای توركوها (گوك تركها)ی متأخر دارد كه وزارت قُتلُغ (ایلتریش) غاقان (61 ق- 72 ق / 681-691 م) و برادر وی قاپغان غاقان (72-97 ق / 691- 716 م) و پسرانش بیگله غاقان (98-116 ق / 717-734 م) وكول تگین (د 113 ق / 731 م) را داشت (ارگین، 8)، اما گروهی از پژوهندگان، حماسۀ اغوزخان را بازتابی از یك رویداد تاریخیِ مشابه بسیار كهن می‌دانند كه در منابع چینی آمده است. برحسب آن منابع، مائوتون (مته) غاقان پسر تو ـ او ـ مان فرمانروای هی یونگ ـ نو ها كه در آسیای میانه حكومتی داشتند، و گمان بر آن است كه ترك زبان بوده‌اند (كاپلان، 24)، در 209 ق‌م به سیاست و پیشنهاد نامادری خود توسط پدر به عنوان گروگان نزد قوم یوئه ـ چی فرستاده شد و پدر برای آنكه مائوتون به دست آن قوم كشته شود، پس از فرستادن پسر، بی‌درنگ به سوی آن قوم تاخت. اما مائوتون كه از اندیشۀ پدر خبر یافته بود، به سوی پدر گریخت و او نیز به ناچار فرماندهی سپاه را به پسر سپرد. مائوتون از فرصت سود جست و بر پدر خویش شورید و او و همسرش را كشت و بر تخت فرمانروایی قوم هی یونگ‌نو نشست. براساس همان گزارشها، اتحادیۀ هی یونگ نو نیز متشكل از 24 قبیله بود (سومر، 2؛ كاپلان، همانجا).
زكی ولیدی طوغان افسانۀ اغوزخان را برگرفته از حماسه‌های سكایی دانسته كه قومی ایرانی بودند و روزگاری بسیار نیرومند شده، و در غرب آسیای میانه تا دوردستها تاخته، و سرزمینهای وسیعی را به تصرف خویش درآورده بودند (همو، 25). محمود كاشغری (د 466ق) مؤلف دیوان لغات الترك از حماسۀ اغوزخان بی‌خبر بوده، و اشاره‌ای بدان نكرده، اما قبیلۀ اغوز را 22 شاخه دانسته، و همه را نام برده است. در این اثر نام 21 قبیله همانند جامع التواریخ و شجرۀ تراكمه آمده، و نام 3 قبیلۀ قیزیق، یاپرلی و قارقین در آن ذكر نشده، و نام شاخۀ چَرُقلُغ افزون بر قبیله‌های یاد شده در آن منابع، در اینجا آمده است (كاشغری، چ 1333 ق، 56-57). اگرچه فهرست نام قبیله‌های 24 گانۀ اغوز از یك داستان حماسی برگرفته شده است و در كهن‌ترین منابع (كه بدانها خواهیم پرداخت) از قبیله اغوز تنها با عنوان آلتی اغوز (6 اغوز) و اوچ اغوز (3 اغوز) و تقوز اغوز (9 اغوز) نام برده شده، اما بیشتر آن نامها واقعی بوده، و از قبیله‌هایی بدان نامها در منابع
اسلامی تا روزگار اخیر یاد شده است.
اگرچه به باور برخی از پژوهندگان، «وو ـ هو آنِ» مذكور در منابع چینی قرن 3 ق‌م همان اغوزانند كه در دامنۀ كوههای آلتای و اُتوكَن می‌زیستند (كلاوسن، «ترك ... »، 117؛ اسین، 186)، اما كلاوسن كه واضع این فرض است، بعدها در این باور خویش دچار تردید شد (نك‍ : «مطالعات ... »، 20-28). از آن سوی گفته‌اند كه اوگوروی منابع بیزانسی قرن 5 م نخستین اشارۀ تاریخی به اغوزهاست. براساس همان منابع اوگورویها یا اغوزها روی به سوی غرب آوردند و گروهی از آنان در شرق و جنوب شرقی دریاچۀ آرال ساكن شدند (همان، 28). برای تأیید صحت تطبیق اوگوروی با اغوز باید افزود كه زبان تركی در كهن‌ترین روزگار دو شاخه داشته است: در شاخه‌ای «ش» و «ز»، و در شاخۀ دیگر به جای آن دو صامت «ل» و «ر» به كار می‌رفته است (همان، 36؛ همو، «فرهنگ»، 3)؛ و چون بلغارهای اتل (= ولگا) به زبان تركی شاخۀ اخیر سخن می‌گفته‌اند، بی‌گمان بیزانسیان نام اغوز را بدین گونه از آنان شنیده، و ضبط كرده‌اند. هنگامی كه توركو (تو ـ كیوهای چینی)ها در سدۀ 6 ق به دشت بازگشتند و قدرت «ژُوان ـ ژُوان»ها را درهم شكستند، در اوج قدرت خویش نه تنها بر مغولستان درونی و بیرونی تسلط داشتند، بلكه در سرزمینهای دور دست غربی نیز اسكان یافتند. در همان زمانِ بازگشتِ آنان اتحادیۀ از یاد رفته‌ای از ساكنان دشتها تشكیل گردید كه در منابع چینی نخست، كائو ـ چه، سپس تی ـ ئه ـ لی نامیده شد. یكی از قبیله‌های عضو این اتحادیه در همان منابع، چیو ـ هسینگ نام داشت كه در زبان چینی به معنای 9 خانواده است و بی‌گمان همان تقوز اغوز (9 اوغوز) سنگ نبشته‌های اورخون و شینه اوسو و منابع بعدی است. بنابر همان نوشته‌های چینی، اویغورها یكی از همان 9 خانواده بوده‌اند (همو، «مطالعات»، 28-29).
1. 2. » « 3. 4.
حكومت توركوها در 552م به فرماندهی بومین خاقان استقرار یافت. سپاه آنان به فرماندهی ایستَمی خان برادر وی در غرب پیشروی كرد و به زودی به مرزهای ایران رسید و با ایرانیان همسایه شدند. پس از بومین خان كه در همان سال 552م درگذشت، 3 پسر وی یكی پس از دیگری به جای وی نشستند و فرمان راندند: نخستین در 553 م و دومی از 553 تا 572م و سومی از 572 تا 581 م. پسر سوم كه موقان غاقان نام داشت، بر سرزمین وسیعی از منچوری تا مرزهای ایران حكومت می‌كرد، اما پس از مرگ او جانشینانش تنها تا 630م استقلال خویش را حفظ كردند و پس از آن سلطۀ چینیان را پذیرفتند. در شاخۀ غربی تركوها، پس از مرگ ایستمی كه عنوان یَبغو داشت، جانشین وی تاردو
در 582 م خود را غاقان (خاقان) نامید و اعلان استقلال كرد. پس از اندك مدتی تركوهای غربی نیز دچار ضعف گشته، دو شاخه شدند. اگرچه در 651 م دوباره یكپارچه شدند، اما در 37 ق / 657 م از چینیها شكست خوردند و تابعیت چین را پذیرفتند. در 68 ق / 687 م چینیها غاقانِ تركوهای غربی را كشتند و در اواخر قرن 7 م قومی به نام تورگیش در قلمرو آنان قدرت یافت. از روزگار حضور تركوها در صحنۀ سیاست تا افول و ظهور دیگر بارۀ شاخۀ شرقی آنان در 681 م تنها یادی كه از اغوزها به جای مانده، سنگ نبشته‌هایی است منسوب به آنها بر چند گور در ساحل رود بارلیق (بالیق) ــ یكی از منابع رود ینی‌سئی ــ كه به همین سبب به سنگ‌نبشته‌های ینی سئی معروف است و قدمت آنها به قرن 7م باز می‌گردد. یكی از آن سنگ گورها از آنِ نوجوانی 13 ساله به نام اوزییگن آلپ توران از اتحادیۀ آلتی اغوز است.
در 59 ق / ‌679 م تركوها برضد چینیان شورش كردند و در 61 ق / 681 م سركوب شدند. در 682 م قتلغ غاقان دیگر باره برضد آنان شورید و تركوها را احیا كرد و از آن پس ایلتریش غاقان نامیده شد. در 74 ق / 693 م برادرش قاپغان غاقان به جای او نشست. قاپغان در 97 ق / 716 م درگذشت و پسران ایلتریش ــ كول تیگین و بیلگه قاغان ــ قدرت را به دست گرفتند. كول تیگین در 113ق / 731م، و بیلگه غاقان در 116ق / 734م درگذشت. از دورۀ تجدید حیات توركوها از 693 تا 734 م 3 سنگ نبشته از كول تیگین و بیلگه غاقان و تونیوقوق وزیر مدبر آنان در درۀ رود اورخون واقع در جمهوری مغولستان امروز به جای مانده كه در آنها مكرراً از اغوزان با عنوان اوچ، آلتی، تقوز اغوز یاد شده، و از دشمنیها و جنگ و ستیزشان و یا تبعیتشان سخن رفته است (ارگین، 8؛ اُركون، 5-12؛ كلاوسن، «مطالعات»، 28-30؛ مینورسكی، 264؛ اسین، 75-115؛ دیار بكری، 333-336).
پس از نخستین فروپاشی توركوها، اغوزها به كرانه‌های رود توغلا (تولا) كوچیدند و بر منطقۀ كوهستانی اتوكن (خانغای) نیز دست یافتند. همزمان با احیای دولت تركوها، اغوزها نیز دولتی به فرمانروایی بازغاقان تشكیل دادند. برپایۀ سنگ‌نبشتۀ تونیوقوق هنگامی كه قدرت توركوها در دورۀ ایلتریش غاقان استقرار یافته، و آرامشی برای آنان فراهم آمده بود، تقوز اغوزها كوشیدند كه با چینیان و ختاییان برضد آنان اتحادیه‌ای فراهم آورند؛ پس فرستادگانی به سوی آنان گسیل داشتند و بر آن شدند تا چینیان از جنوب و ختائیان از شرق و خود آنان از شمال به سوی تركوها بتازند. توركوها به واسطۀ جاسوسان خویش از آن اتحاد خبر یافتند و پیش از استقرار پیوند آن سه، به سوی اغوزها لشكر كشیدند. اغوزها در جنگ شكست خوردند، گروهی از آنان غرق شدند، گروهی به قتل رسیدند و بازماندگانشان تسلیم شدند. بار دیگر غاقان اون اوق (تركوهای غربی)، قرقیزها و چینیها برضد تركوها هم پیمان شدند و اغوزان را نیز به شورش خواندند. به نوشتۀ تونیوقوق، اغوزها پیش آهنگ این اتحادیۀ نظامی شدند، ولی شكست خوردند و غاقانشان در جنگ كشته شد. در دورۀ درگیری فرزندان ایلتریش با فرزندان قاپاغان ــ كه به پیروزی فرزندان ایلتریش انجامید ــ ضعفی در دولت تركوها پدید آمد. در این میان اغوزها باز سر به شورش برداشتند؛ اما پس از 5 جنگ پیاپی در 100 ق / 718 م به سختی شكست خوردند و به چین پناهنده شدند و به اطاعت چینیان درآمدند (اركون، 100-124؛ ارگین، 91-98؛ كلاوسن، تونیوقوق، 141-148).

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: